تاریخ و میراث دومین روزنامه با سابقه ایران در گفت‌و‌گو با آرا شاه‌نظریان

بی تردید ارمنیان در طول تاریخ، از پیشگام‌ترین و متجددترین قشرهای جامعه ایرانی بودند؛ از آوردن نخستین دستگاه چاپ و چاپخانه به وسیله ایشان گرفته تا پیشگامی دوران معاصر در زمینه‌های متعدد از جمله تئاتر، سینما و فتوگرافی و... در این میان ارامنه ایران در زمینه مطبوعات نیز از کوششگران پرسابقه این عرصه بودند و گواه آن «روزنامه آلیک» به‌عنوان قدیمی‌ترین روزنامه زنده کشور پس از روزنامه اطلاعات، بر تارک تاریخ مطبوعات سرزمین ایران می‌درخشد.

 

آلیک، صدای ارامنه ایران

مجید بجنوردی: بی تردید ارمنیان در طول تاریخ، از پیشگام‌ترین و متجددترین قشرهای جامعه ایرانی بودند؛ از آوردن نخستین دستگاه چاپ و چاپخانه به وسیله ایشان گرفته تا پیشگامی دوران معاصر در زمینه‌های متعدد از جمله تئاتر، سینما و فتوگرافی و... در این میان ارامنه ایران در زمینه مطبوعات نیز از کوششگران پرسابقه این عرصه بودند و گواه آن «روزنامه آلیک» به‌عنوان قدیمی‌ترین روزنامه زنده کشور پس از روزنامه اطلاعات، بر تارک تاریخ مطبوعات سرزمین ایران می‌درخشد. شاید بسیاری، تابلو کوچه آلیک در خیابان نادری (خیابان جمهوری اسلامی امروز در تهران) را دیده باشند که روزگاری دفتر روزنامه در آن قرار داشت و اگرچه این ساختمان بعدها برای بنای ساختمان جدید روزنامه (در خیابان سهروردی) فروخته شد، اما همچنان پابرجاست و خود شاهد دیگری است از قدمت آلیک در ایران. کاش این ساختمان در مالکیت آلیک باقی می‌ماند و با آثاری که از این روزنامه قدیمی کشور باقی مانده است، تبدیل به موزه آلیک می‌شد تا به نسل جدید مملکت معرفی شود. متن پیش رو، گفت‌و‌گویی است با آرا شاه نظریان، مدیر مسئول روزنامه آلیک که به جنبه‌های مختلف حیات این روزنامه، از تاریخ تا میراث معنوی و ملموسی که از آن برجای مانده است، می‌پردازد.

*******

   برای شروع از زمینه‌های پیدایش آلیک بگویید؛ جامعه ارمنی آن سال‌های ایران چه نیازی به آلیک داشت که این نشریه در تاریخ مطبوعات ایران ظهور پیدا کرد؟

قبل‌ از اینکه آلیک در 1931 میلادی یا 1310 خورشیدی تأسیس شود، جراید مختلف ارمنی زبان وجود داشت که به‌صورت هفته‌نامه و ماهنامه و... منتشر می‌شد. جامعه ارامنه ایران با آن قدمت چند صد ساله، بالطبع در کنار مراکز دینی و مدارس و... توجهی هم به مطبوعات داشته است. آلیک در واقع وارث نشریاتی بود که پیش از آن منتشر می‌شد. اگرچه در ابتدا روزنامه نبود و چند سالی به‌عنوان هفته‌نامه منتشر شد و بعد به‌صورت دو روزنامه و درنهایت به شکل روزنامه به چاپ رسید. هدف این روزنامه هم آگاهی‌رسانی به جامعه ارمنی از مسائل مختلف سیاسی و داخلی ایران گرفته تا مسائل داخلی جامعه ارامنه، ورزشی و تفریحی بود.

 

    اشاره کردید که آلیک میراث‌دار نشریات ارمنی پیش از خود بود. قبل از انتشار آلیک نشریاتی مثل آرشالویس (شفق) و آراوود (صبح) ارگان حزب داشناکسوتیون بودند یا هفته‌نامه بوبوخ (لولو)، ایرانی آشخاتاوور (رنجبران ایران)، هوریزون (افق) و... که جزو نشریات چپگرا به حساب می‌آمدند. سؤال اینجاست که آلیک به لحاظ آرمانی هم می‌توانست میراث‌دار این حزب یا چپگرایی رایج باشد؟

در زمینه مطبوعات کسی نمی‌تواند ادعا کند که صاحب مرام یا فکری نیست! بنیانگذاران روزنامه آلیک هم مرامشان بیشتر معطوف به حزب داشناکسوتیون بود. این حزب قدمتی نزدیک به 130 سال دارد و در تمامی کشورهایی که ارامنه زندگی می‌کردند یا در عموم جریان‌های سیاسی ارمنی، مرام حزب داشناکسوتیون به‌عنوان فکر غالب شکل گرفته بود و هنوز هم وجود دارد. روزنامه آلیک هم بیشتر نوشته‌ها و برخورد‌های سیاسی‌اش معطوف به این طرز تفکر بود. چون کسانی که در ابتدا در هیأت تحریریه‌های نشریات پیش از آلیک بودند و طرز تفکرشان شبیه هم بود، جمع شدند و افتتاحیه روزنامه آلیک به همت این افراد که دارای این طرز تفکر بودند صورت گرفت و بالطبع تحت تأثیر حزب داشناکسوتیون هم بودند. مثلاً هوسپ هوانسیان که در ابتدا مدیر هیأت تحریریه آلیک بود قبل‌تر در نشریات آراوود تبریز و تهران و آرشالویس فعالیت می‌کرد. البته باید توجه داشت که این حزب هیچگاه فعالیت سیاسی ثبت شده و رسمی در ایران نداشت. گرچه آلیک ارگان این حزب نبود ولی به لحاظ فکری به آن نزدیکی داشت. حتی باشگاه آرارات نیز توسط کسانی تأسیس شده که طرز تفکرشان بیشتر به حزب داشناکسوتیون نزدیک بود و این حزب یک حزب فراگیر در میان دیاسپورای (جوامع پراکنده) ارامنه بود و هنوز هم هست. اما درباره چپگرایی که ذکر کردید باید توجه داشت که حزب داشناکسوتیون هم حزبی چپ بود، اگرچه متفاوت از آن چپی که در اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت.

 

   البته از این نکته هم نباید غافل شد که بعضی افرادی که حتی ضدکمونیست بودند بعدها در آلیک دست بالا را داشتند. برای مثال دکتر باغدیک میناسیانس که بعدها از سال 39تا 49 سردبیر آلیک بود، قبل‌تر در سال‌های اشغال ایران به دست متفقین به‌عنوان فردی ضد کمونیست در سال 23 دستگیر شده بود و حدوداً ده سال از عمرش را در زندان‌های ایروان و مسکو و تبعیدگاه‌های سیبری گذرانده بود.

بله در روزنامه آلیک خیلی از افراد ضد سیاست‌های اتحاد جماهیر شوروی بودند. اگرچه همان‌طور که گفتم بسیاری از افراد روزنامه به لحاط فکری نزدیک به داشناکسوتیون بودند و این حزب هم خودش را به هر حال به‌عنوان یک حزب چپگرا معرفی می‌کرد اما به لحاظ تفسیر چپگرایی با آن چپی که در اتحاد جماهیر شوروی مطرح بود تفاوت داشت و به همین دلایل هم آلیک در آن سال‌هایی که شوروی در ارمنستان مسلط بود، بین مردم پخش نمی‌شد. اگرچه روزنامه آلیک مرتباً از ایران به ارمنستان و مراکز خاصی در آنجا می‌رفت ولی در دسترس مردم عامی قرار نمی‌گرفت. خب یک سیستم دیکتاتوری خاصی در شوروی بود که اجازه خواندن آلیک را به مردم ارمنستان نمی‌داد. علت اصلی آن هم دیدگاه‌های آلیک بود که مورد پسند شوروی نبود.

 

   از گرایش‌های آلیک که فاصله بگیریم، چیزی که عجیب به نظر می‌رسد عدم استقلال آن در چاپ، حداقل در دهه‌های اولیه آن بود. چطور ارمنیان با آن پیشینه‌ای که در صنعت چاپ و نشر داشتند، به قول یکی از تکنیسین‌های آلیک در زمان پس از جنگ جهانی دوم، یعنی هووانس شاهیجانیان، این روزنامه «دستخوش هوی و هوس‌های این و آن چاپخانه‌دار می‌شد»؟!

چون مشکلات مالی در آن سال‌ها اجازه این را نمی‌داد که آلیک چاپخانه مستقل داشته باشد. آلیک بیشتر بعد از سال‌های 1950 میلادی به بعد بود که توانست به لحاظ مالی خودش را سر و سامان بدهد و آن سال‌های ابتدایی آلیک به لحاظ مالی سال‌های خوبی نبود. ما امروز هم همیشه گفته و اعلام کرده‌ایم که اگر حمایت جامعه ارامنه نبود، آلیک، باشگاه آرارات و شورای خلیفه‌گری ارامنه هیچ کدام نمی‌توانستند به فعالیتشان ادامه دهند. البته در کنار اینها آلیک در طول تاریخش حمایت دولت‌ها را داشته و این را کتمان نمی‌کند ولی به‌طور کلی اگر حمایت مردمی و جامعه ارامنه نبود، صریحاً می‌گویم حتی باشگاه آرارات و شورای خلیفه‌گری و مدارس ما امکان ادامه فعالیت نداشتند. در آن سال‌های ابتدایی تأسیس آلیک هم کمک‌های جامعه ارامنه این نشریه را سرپا نگاه داشت وگرنه امکان چاپ با آن وضعیت مالی وجود نداشت. از قدیم دریافت‌های مالی روزنامه شامل فروش آن، تبلیغات و کمک‌های جامعه ارامنه بود و هنوز هم هست.

 

   شاید بخشی از اهمیت آلیک در زمینه خط و زبان ارمنی و به روز و مدرن نگاه داشتن این زبان باشد. تا چه میزان آلیک توانسته در این زمینه موفق باشد؟

الفبای ارمنی یک قدمت 1700 ساله دارد و مانند هر زبانی باید با دنیای معاصر تطبیق داده شود. البته ما در ارمنستان هم به مانند زبان فارسی فرهنگستانی داریم و گرچه در هفتاد سالی که اتحاد جماهیر شوروی و آن دیوار آهنینی که وجود داشت ارتباط را سخت می‌کرد اما در این حدود 30 سال اخیر بعد از فروپاشی شوروی از دستاوردهای فرهنگستان ارمنستان هم استفاده شد و ما امروز هم رابطه تنگاتنگی با فرهنگستان زبان ارمنی در ارمنستان و همچنین کتابخانه ملی آن داریم، به نحوی که همه بایگانی آلیک در آنجا اسکن شده و به‌صورت آنلاین قابل استفاده علاقه‌مندان و محققان است.

 

   یک نکته مهمی که درباره آلیک می‌شود مطرح کرد بحث وحدت ملی در روزنامه یا منافع ملی ایران در آلیک است؛ آلیک چطور مسائل ارمنی را با منافع ملی ایران پیوند می‌زند؟

نکته مهم این است که دیاسپورای ارامنه ایران، سوای باقی دیاسپورایی است که در جهان وجود دارد؛ به‌دلیل اینکه دیاسپورای ارامنه در عموم کشورها مثل امریکا و... بعد از قتل عام ارامنه پدید آمده در حالی که دیاسپورای ارامنه ایران قدمتی حداقل 800 ساله و 400 سال از دوران صفوی شورای خلیفه‌گری دارد و مشترکات فرهنگی جالب توجهی دیده می‌شود و بواقع جامعه ارمنی ایران با فرهنگ دیرینه ایران عجین شده است. این از تفاوت دیاسپورای ارامنه ایران با باقی دیاسپورا‌های جهان. بنابراین آلیک نسبت به منافع ملی ایران نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد. آلیک در زمان انقلاب همپای باقی روزنامه‌هایی که چاپ می‌شد در اعتصاب 66 روزه مطبوعات شرکت کرد و همپای باقی مردم و مطبوعات ایران حرکت کرد. ما در این تقریباً 5 سال اخیر مرتباً ستون‌ها و ویژه‌نامه‌هایی به زبان فارسی داشته و داریم چنانچه در مدارس ما زبان فارسی به‌عنوان زبان ملی ایران آموخته می‌شود. یعنی آلیک در ستون‌ها و ویژه‌نامه‌های فارسی خودش علاوه بر ارتباط با خواننده غیر ارمنی به زبان ملی ایران یعنی فارسی نیز توجه می‌کند. در زمینه‌های فارسی هم گاهی به مسائلی پرداخته شده که نیاز به آگاهی غیر ارمنیان ایرانی حس می‌شد؛ برای مثال مسأله قراباغ و آگاهی‌رسانی درباره درگیری‌ها با کشور تازه تأسیس جمهوری آذربایجان. یک مثال دیگر می‌زنم؛ ما در 85 سالگی آلیک یازده نفر از سردبیرهای روزنامه‌های ارمنی زبان کشورهای مختلف را به ایران دعوت کردیم که از کشورهایی مثل امریکا و ارمنستان و لبنان و... آمده بودند؛ خب در خارج از ایران به‌دلیل تبلیغات سوئی که علیه کشور ما می‌شود، تصورات خیلی منفی نسبت به ما وجود دارد؛ این سردبیران هم که با همین تصور به ایران آمده بودند وقتی با واقعیات و مهربانی مردم ما مواجه شدند تصوراتشان عوض شد! اصلاً هدف ما هم همین بود! باور کنید که این سردبیران پس از دو سال در جراید خودشان از نکات مثبت ایران می‌نوشتند؛ این حرکت مهمی بود که آلیک در جهت منافع ملی ایران انجام داد چون لابی ارامنه در جهان بُعد زیادی دارد و آلیک از این فرصت در جهت منافع ملی ایران اقدام می‌کند.

 

  برسیم به میراث ملموسی که آلیک امروز برای ما باقی گذاشته است. شاید مهم‌ترین میراث راساختمان آن در کوچه معروف آلیک در خیابان نادری بدانیم. از سرگذشت این ساختمان بگویید و اینکه امروز وضعیت آن به چه شکل است؟

البته در ابتدای تأسیس آلیک، دفتر اداره و هیأت تحریریه نشریه در خیابان لاله‌زار بود، بعد از هفت شماره به خیابان قوام‌السلطنه (سی تیر امروز) منتقل شد؛ بعدها مدام دفتر نشریه در حال جابه‌جایی بود؛ مدتی در خیابان علاء‌الدوله (فردوسی امروز) بود، مدتی به طبقه فوقانى باشگاه جوانان ارمنى در خیابان قوام‌السلطنه، چهارراه وزارت جنگ (تقاطع خیابان‌هاى سرگرد سخایى و 30 تیر کنونى) نقل مکان کرد و بعد از مدتى بار دیگر به ساختمانی در همسایگى سفارت مصر (موزه آبگینه کنونى) برگشت. مدت نسبتاً طولانى هم در بالاخانه چاپخانه مدرن، در خیابان پستخانه (اکباتان شرقى کنونى) بود. این دفاتر روزنامه هیچ کدام امروز وجود ندارد. اما از سال 1950 هیأت تحریریه بخش انتشاراتى و چاپخانه در ساختمان استیجارى واقع در خیابان نادرى (انتهاى بن‌بست آلیک کنونى) به هم پیوستند. چند سال بعد یعنی در بیست و پنجمین سال تأسیس آلیک، در1956 این ساختمان استیجاری خریداری شد. اما این ساختمانی که امروز وجود دارد سال 1966 و 1967 عملیات اولیه ساختش شروع شد؛ این اولین ساختمان آلیک بود که تا حدودی مدرن و خوب بود و بعد هم برای اینکه آپارتمان جدید آلیک ساخته شود فروخته شد. این آپارتمان جدید هم در خیابان سهروردی و با معماری موج گونه‌اش (که یادآور نام آلیک به معنای موج است)، با مهندسی آلبرت عجمیان و مرحوم گراسکیان ساخته شد.

 

   ای‌کاش این ساختمان قدیمی آلیک خریداری و لوازم و اثاثیه قدیمی آلیک در قالب یک موزه نگهداری شود. از آلیک قدیم چه لوازم و اسباب اثاثیه‌ای باقی مانده؟!

در حال حاضر متأسفانه به‌دلیل محدودیت مالی امکان خرید این ساختمان نیست. البته ما موزه آرداک مانوکیان در خیابان سی تیر و در کلیسای حضرت مریم را داریم که قسمتی از آن موزه به آلیک اختصاص داده شده است. مهم‌ترین آثار ملموس ما یک نسخه کامل از 88 سال روزنامه است که در بایگانی همین ساختمان خیابان سهروردی وجود دارد و برای ما خیلی ارزشمند است و همان‌طور که گفتم در کتابخانه ملی ارمنستان اسکن شده و در دسترس است. یک نسخه از روزنامه‌ها را هم در آرشیو اصلی‌مان داریم. همین‌طور آرشیو عکس‌های قدیمی روزنامه هم وجود دارد ولی از دستگاه‌های چاپ قدیمی متأسفانه چیزی باقی نمانده است. اما به هر حال ما هم ایده‌هایی داریم که متأسفانه به‌دلیل مشکلات مالی امکان عملی کردنش نیست.

 

   ما در کشورمان به‌دلیل مسائل متعدد سیاسی و اقتصادی کمتر شاهد تداوم تاریخی مجلات یا روزنامه‌ها بودیم. به‌عنوان سؤال آخر بفرمایید آیا آلیک در این نزدیک به 9 دهه فعالیت توانسته تداوم تاریخی خودش را حفظ کند؟

بله مسلماً حفظ کرده و 88 سال است که چاپ می‌شود و در این 88 سال تنها سه بار لوگوی آلیک عوض شد. بی‌شک اگر آلیک حمایت مردمی را نداشت هیچگاه تداوم پیدا نمی‌کرد؛ شما بهتر می‌دانید که سرپا نگاه داشتن یک روزنامه چقدر کار دشواری است و این تداوم تاریخی نتیجه زحمت‌ها و خون دل‌هایی است که همکاران روزنامه در طول این 88 سال خورده‌اند.

منبع: روزنامه ایران