باغ‌های گمشده شمیران و عجایب نشر ایران

حمیدرضا نوروزی‌طلب برای کتاب «از طهران تا شمیران» که جلد چهارم مجموعه «از طهران تا تهران» است در پنجمین جشنواره پژوهشی جایزه تهران با لوح تقدیر و جایزه تهران قدردانی شد. با این تهران‌پژوه گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

 

حمیدرضا نوروزی‌طلب برای کتاب «از طهران تا شمیران» که جلد چهارم مجموعه «از طهران تا تهران» است در پنجمین جشنواره پژوهشی جایزه تهران با لوح تقدیر و جایزه تهران قدردانی شد. با این تهران‌پژوه گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

*******

رویکرد شما در کتاب «از طهران تا شمیران» چه بود؟

ما بناهای شاخص دوره قاجار تا پهلوی اول را با تاکید بر تزئینات این بناها و جایگاه فرهنگی و اجتماعی آنها مورد بررسی قرار داده‌ایم. یعنی این که چه کسانی در این بناها زندگی کرده‌اند و یا وقایع مهمی که در آنجا اتفاق افتاده هم اهمیت داشته است زیرا بنا فقط آجر و سنگ نیست و روح دارد. در مجموعه کتاب‌های «از طهران تا تهران» که کتاب «از طهران تا شمیران» هم  آخرین جلد منتشر شده همین مجموعه است، شما این وقایع و بناها را به صورت تصویری می‌بینید. به عنوان مثال در بررسی خانه مستوفی‌الممالک، موقعیت خانواده هم مورد بررسی قرار گرفته یا عکسی با خانواده در کنار هواپیمای شخصی گرفته‌ شده است. یا در بررسی باغ‌های شمیران، کوشیده‌ایم تا بناها را در کنار موقعیت آدم‌ها و تصویر مالک آن بررسی کنیم و در مجموع می‌توان گفت که نگاه ما معماری صرف نیست.

 

آیا در این کتاب به نقشه کلی شهر تهران و تغییرات آن هم توجه داشته‌اید؟

کتاب «از طهران تا شمیران » چهارمین جلد از مجموعه «از طهران تا تهران» است. اولین جلد این مجموعه در سال 1379 منتشر شد که متاسفانه ناشر کتاب را که به زبان انگلیسی نوشته شده بود به نام دختر جوانش که در لوس‌آنجلس زندگی می‌کرد، منتشر کرد و آقای مختاباد در 4، 5 گزارش به این موضوع پرداخت. اما قوه قضائیه بعد از 12 سال آمدن و رفتن، آنها را تبرئه کرد. دو ناشر به عنوان کارشناس، به قوه قضائیه به دادخواهی من نامه زدند. و این ماجرا آن قدر کش آمد که من خسته شدم و کار را با ناشر دیگری - یساولی- ادامه دادم. حتی دفتر بازرسی رهبری به موضوع ورود پیدا کرد. در دوره آقای ناطق نوری. اما قوه قضائیه نامه رئیس دفتر بازرسی را بایگانی کرد. آقای مختاباد گزارش‌های متعددی راجع به این ماجرا تهیه کرد و این اتفاق، جزء عجایب نشر ایران بود. به هر حال، جلد یک، به نام «راهنمای فرهنگی تاریخ شهر تهران» و به زبان انگلیسی بود. جلد دوم «جلوه‌های زندگی؛ هنر و معماری»، جلد سوم «میراث تهران؛ گنجینه بناهای ناشناخته»، و جلد چهارم «از طهران تا شمیران» که اخیرا منتشر شده و موفق به کسب جایزه تهران شد.

جلد چهارم یک ویژگی متفاوتی دارد که به نوعی مصداق عبارت «دو فیلم با یک بلیط» است؛ به این معنا که دو کتاب تقریبا مستقل در یک کتاب منتشر شده است. نیمی از کتاب به باغ‌های گمشده شمیران در دوره قاجار می‌پردازد که گردآوری مطالب این بخش، سال‌ها طول کشید. در این کتاب، سفارت آمریکا در دوره قاجار معرفی شده که در جعفرآباد شمیران است. یا سفارت اتریش را که برای اولین بار در تصاویر دوره قاجار پیدا کردیم. ما در این کتاب به معرفی بخش‌های ناشناخته تهران پرداخته‌ایم. جاهایی که ورود و دسترسی به آنها ممنوع بود. در کتاب‌های قبلی به لطف زنده‌یاد حریری توانستیم وارد کاخ سلطنت آباد شویم و از آنجا عکاسی کنیم. علاوه بر این، سفارت فرانسه، ایتالیا و واتیکان را در دوره قاجار معرفی کردیم. این‌ها از بناهای دوره قاجار است که ورود به آنجا ممنوع است. عکاسی از سفارت فرانسه و انگلیس، نزدیک به 10 سال طول کشید. سفارت ایتالیا؛ نزدیک به 9 سال. من این عکاسی‌ها را در زمان دولت اصلاحات و با همکاری بنیاد ایران‌شناسی توانستم انجام دهم. آقای مهاجرانی هم در دوره‌ای که در «گفت‌و گوی تمدن‌ها» بود، به این پروژه کمک کردند. اما کتاب‌های متعدد ما هنوز باقی مانده و بحران کاغذ و مشکلات اقتصادی باعث کند شدن حرکت ما شده است.

 

اشاره کردید که در این مجموعه به بناهای پهلوی اول هم توجه داشته‌اید. معماری دوره پهلوی با معماری قاجار متفاوت است؟

تا دوره رضاشاه هنوز ویژگی معماری دوره قاجار را حفظ کرده‌ایم و از دوره پهلوی دوم است که وارد فاز مدرن می‌شویم. توجه من بیشتر به جلوه‌های تزئینی ایرانی بناها است که ویژگی معماری دوره قاجار است. ما کوشیدیم به بناهای ناشناخته تهران مثل ضرابخانه وارد شویم. یا اقامتگاه سفیر ترکیه که از بناهای مهم دوره رضا شاه است یا خانه صادق هدایت.

 

در طول این سال‌ها تا به امروز آیا چهره شهر تهران تغییر کرده است؟

شهر تهران، بسیاری از این بناها را از دست داده است. من از سال 1375 عکاسی از شهر تهران را با برجسته‌ترین عکاسان که اغلب از شاگردان استاد عکاسی صنعتی ایران «مرحوم مسعود معصومی» بودند، شروع کردم. در طول این سال‌ها، من شاهد از دست رفتن بسیاری از این بناها بودم. محله گذر مستوفی یا گذر قوام‌الدوله که منطقه سنگلج محسوب می‌شود از بین رفته است. بسیاری از حمام‌های قدیمی ما از بین رفته است. حمام شازده در منطقه پارک شهر به پاساژ تبدیل شده و بازارچه معیرالممالک پارک شده است. ما این‌ها را حفظ نکردیم. در شهر تهران ما چیزی به نام طراحی محیطی نداریم. برای کسانی که حساسیت بیشتری دارند، فضاهای شهری آزار دهنده است. این مشکلات در دوره قاجاریه و حتی پهلوی اول، خیلی کم بود. این بی‌برنامگی‌ها و بی‌نظمی‌ها در دهه 50 شروع شد و در 40 سال اخیر خیلی زیاد شده است. البته نهادهای مختلفی نظیر شهرسازی و میراث فرهنگی در این امور دخیل هستند و تداخل کاری و بی‌برنامگی، آفت شهر تهران شده است.

 

به عنوان مثال، خانه دکتر مقدم، بنایی است که ثبت ملی شده و شاید یکی از گران‌ترین خانه‌های جهان باشد. چون خانه-موزه است. اما در یکی از اضلاع این خانه، پاساژی چهارده، پانزده طبقه ساخته شده است. این در شرایطی است که تا میراث فرهنگی اجازه ندهد، شهرداری نمی‌تواند مجوز ادامه ساخت بدهد. و این‌ها مشکلاتی است که در این شهر موجود است. این معضل، مختص تهران هم نیست. من در حال آماده کردن کتابی مربوط به اصفهان هستم. عکس‌های هوایی 40، 50 سال اخیر اصفهان به خوبی نشان می‌دهد که بافت این شهر تغییر کرده است. در حالی که در هنگام حمله هیتلر به پاریس مقاومت نکردند تا شهر سالم بماند. هسته مرکزی شهرهای متمدن اروپا، در طی قرن‌ها تغییر نکرده است. از دیگر دلایل تغییر چهره شهر، بی‌مبالاتی مردم است که آموزش درستی در این زمینه ندیده‌اند و احساس وابستگی به فرهنگ‌شان ندارند. در حالی که محیط زندگی و فضا و کار و چشم‌انداز، شما را به موجود متفاوتی تبدیل می‌کند. اما کسانی که باید این موارد را طراحی کنند همه چیز را رها کرده‌اند و همه چیز تابع هر چه پیش آید شده است؛ ارتباطات، بحران و...

 

با توجه به این که، بخشی از کتاب «از طهران تا شمیران» درباره باغ‌های تهران در دوره قاجار است. بفرمایید که آیا باغ‌های قاجاریه، همچنان بازتابی از کهن‌الگوی بهشت بر روی زمین است؟

رجال قاجار افراد تنوع‌طلب و خوشگذرانی بودند و به این تصور بهشت‌گونه باغ در مراحل بعد اهمیت می‌دادند. در دوره قاجاریه بیشتر به زیبایی بصری باغ و تلفیقش با عناصری از معماری اروپا توجه داشتند که نوعی فرهنگ معماری مختلط را ایجاد می‌کرد. در این کتاب، تصاویری از باغ‌هایی هست که دیگر وجود ندارند؛ باغ ملک و شازده‌هایی که دیگر وجود ندارند. باغ امیر سلطان «امیر اتابک» که بعد از ترورش به دست سفارت روسیه افتاد و یک باغ رویایی بود. تصویری که باور کردنی نیست. اما بنا، تلفیقی از معماری ایرانی و اروپایی است. شاید آنچه که گاهی از بناهای اروپایی به صورت کارت پستال می‌دیدند. باغ‌های زیبایی بودند، اما اغلب این‌ها از بین رفته‌اند. این باغ‌ها، مثل باغ‌های دوره صفوی، تصویری از بهشت نبوده. قاجارها بیشتر تنوع طلب بودند.  البته باغ فرمانیه که اقامتگاه سفیر ایتالیا است، همچنان به همان شکل باقی مانده و یا باغ قلهک که در اختیار سفارت انگلیس است به صورت روستایی خودش، حفظ شده است.

 

آیا مجموعه «از طهران تا تهران» به طور کامل منتشر شده یا هنوز ادامه دارد؟

همچنان ادامه دارد. البته قرارداد من با ناشر تمام شده، اگر تمدید شد که ادامه می‌دهیم و اگر نه کار را با ناشر دیگری دوباره شروع می‌کنیم. در طی این‌سال‌ها آرشیو بسیار غنی‌ای فراهم شده از بناهایی که بسیاری از آنها از بین رفته‌‌اند و همین‌طور آرشیو غنی‌ای از عکس‌های دوره قاجار.

دو کتاب دیگر هم در حال آماده‌سازی برای چاپ دارم؛ یکی «میراث ایرانی؛ آلبرت هوتز» که فردی هلندی بود که در دوره قاجار به ایران آمد و بسیار عکاسی کرد. چون می‌خواست تجارت کند به جنبه‌های مثبت ایرانیان پرداخته و به سراغ پلشتی‌ها نرفته است. البته او در ایران، تعدادی عکس هم خریداری کرد. ولی در این کتاب، مجموعه‌ای از عکس‌های خودش آمده که به زودی زیر چاپ می‌رود.

کتاب بعدی با نام «اصفهان؛ نیم قرن پیش» نخستین عکس‌های رنگی از اصفهان را شامل می‌شود که بیشتر به صورت هوایی و بخشی هم به صورت زمینی از اصفهان، زیر نظر فرح پهلوی برای حضور در نمایشگاه جهان اسلام در لندن گرفته شده است.

منبع: ایبنا