استاد فرشچیان: در دانشگاه هنرهای ایرانی اسلامی استاد پرورش خواهیم داد نه دانشجو

استاد فرشچیان، هنر را نوعی عبادت می‌داند و معتقد است جلوه‌ای از پرستش خداوندگار در هنر، متجلی می‌شود. استاد فرشچیان در نخستین مصاحبه پس از افتتاح دانشگاهش در مورد این دانشگاه گفت: این دانشگاه باید مکانی اسوه و نمونه برای ایران باشد و بتواند استاد پرورش دهد و افرادی که از این دانشکده فارغ‌التحصیل می‌شوند دیگر نیازی به کمک دولت و استخدام این نهاد نداشته باشند.

 

استاد فرشچیان، هنر را نوعی عبادت می‌داند و معتقد است جلوه‌ای از پرستش خداوندگار در هنر، متجلی می‌شود.

استاد فرشچیان در نخستین مصاحبه پس از افتتاح دانشگاهش در مورد این دانشگاه گفت:

این دانشگاه باید مکانی اسوه و نمونه برای ایران باشد و بتواند استاد پرورش دهد و افرادی که از این دانشکده فارغ‌التحصیل می‌شوند دیگر نیازی به کمک دولت و استخدام این نهاد نداشته باشند. در اینجا قصد پرورش استادکار داریم؛ به عنوان مثال در اصفهان کاروانسرایی به نام عباسی بود که مهندسی آن را تحویل گرفت و با فکر و مدیریتی که داشت هتل عباسی را ساخت که در دنیا بی‌نظیر است و این دانشگاه باید آدم‌های به این سبک را پرورش دهد که اندیشه طراحی و سازنده دارند و به جای فلسفه‌بافی، خودشان اقدام به انجام کار بگیرند و مدیریت داشته باشند و آستین‌ها را بالا بزنند و کار را آغاز کنند. اگر اینطور شود این دانشگاه رسالت خود را انجام داده است در غیر اینصورت تبدیل به مکانی معمولی می‌شود که آرام آرام ماهیت آن تغییر خواهد کرد. صد در صد بنیاد دانشکده بر این اساس گذاشته شده است، اینجا باید دنیا را به خود جذب کند دنیا باید به اینجا نگاه کند که چنین فضایی در ایران وجود دارد (پلی باشد مثل فرانسه). هنر ایرانی، پتانسیل جهانی شدن را دارد دولتمردان باید آن را اشاعه می‌دادند که شاید مجالی برای انجام آن نداشته‌اند اما هنر ایران باید جهانی می‌شده است. باید از این دانشگاه بعد از چند سال، یَل و متخصص در همه رشته‌های امور هنری خارج شود وگرنه این دانشکده برای اینکه فلسفه ببافند و وقت بگذرانند ساخته نشده است. هنر نو ایران در دنیا رشد و نمو نکرده است. من دو سال می‌شود که در حال ساخت این دانشکده هستم به نظر من کار باید ورای حرف باشد. به عنوان مثال اگر می‌خواهند بنیادی را بسازند باید آستین بالا بزنند و از ب بسم الله تا آخر آن را طراحی کنند که تنها به اینجا ختم نمی‌شود، باید فعالیت اجرایی را بشناسد و طرح ارائه شده قابل اجرا باشد و تمامی روند اجرایی متقبل و متضمن شود تا بتواند حاصل کاملی را به وجود بیاورد و این میسر نیست مگر کسانی که از این دانشگاه خارج می‌شوند دانش، آگاهی و فداکاری داشته باشند و عاشق باشند؛ عاشق هنر و ارائه آن تا خودشان کار کنند و فلسفه‌بافی را کنار بگذارند وگرنه ضرورتی نداشت این دانشکده ساخته شود. در گذشته در اداره هنرهای ملی، استادکارهای بزرگی کار می‌کردند اما این افراد فوت کردند مشابه و مثل آنها هم وجود ندارد حالا کو تا استادهای دیگری به وجود بیایند و کار کنند و افرادی بیرون بیایند که کارآمد و مبدع باشند و بتوانند سیما و چهره شهر را تغییر دهند.

تمامی این مسائل تحت نظارت دکتر نامور مطلق خواهد بود و در حد مقدور من نیز در خدمتشان هستم بدون توجه به حرف‌های انحرافی که برخی به زبان می‌آورند و سلیقه‌های اختصاصی خود که دارند اما باید حاصل این دانشکده را ببینند و قطعا نامور با درایتی که دارد این کار را انجام خواهد داد.

وی افزود:من سال‌ها کار کردم و مطالعه داشتم. افرادی که می‌خواهند از دانشکده فارغ‌التحصیل شوند باید سواد هنری داشته باشند، مطالعه کنند، رساله بنویسند این دانشکده عاشق می‌خواهد تا در این فضا پا بگیرد ولی اگر بخواهد به عنوان مدرسه‌ای مدتی به اینجا بیایند و بعد به دنبال کار خود بروند این دانشکده نمی‌تواند کمکی به آنها کند، این عشق چه از فارغ التحصیلان این دانشکده باشد چه از هنرستان‌ها فرقی نمی‌کند کسانی که خارج می‌شوند باید عاشق باشند این دانشکده باید فضایی معنوی و جستجوگرانه برای آنها باشد. من برای فعالیت‌های خودم سعی کردم خیلی زیاد مطالعه داشتم حتی در سن و سالی که من هستم نزدیک به ۹۰ سالگی خواب ندارم چون واقعا عاشق و دیوانه کار هستم. شب‌های بسیاری از دو نیمه شب از خواب بیدار می شوم و حتی تا بعد از نماز صبح کار می‌کنم وگرنه نمی‌توان به نتیجه رسید. کسی که به این دانشکده می‌آید باید بداند هنر، عبادت است نوعی از پرستش خدا که از این طریق انجام می‌شود و تنها پول و ارتزاق نیست. نمی‌دانم شاید بیان من آنطور که حس می‌کنم نیست (شاید نمی توانم حسم را به درستی بیان کنم) و افراد دیگر بهتر بتوانند تجزیه و تحلیل کنند اما دانشجویان باید عاشق به اینجا بیایند و عاشق از اینجا خارج شوند تبدیل به سمبل، اسوه و یَل شوند وگرنه تنها فارغ‌التحصیل شدن از اینجا به کار کسی نمی‌آید.

این همه فارغ‌التحصیل از دانشکده‌های مختلف که حداقل من ندیدم کاری کرده باشند کارستان، شاید هم سواد من نرسیده است.

منبع: روزنامه اطلاعات