منطق الطیر عطار نیشابورى در آیینه نگارگرى ایرانى

اگر در جستجوی زیبایی شناسی و درک درستی از هویت نقاشی ایرانی با مطالعه در تاریخ نگارگری اسلامی باشیم، خواهیم دانست آنچه که نگارگری ایرانی را هویت می بخشد و متمایز می کند، همان تجلی روحیات و گرایشات عرفانی ایرانی در آن است که به واسطه تصویرسازی ادبیات عرفانی فارسی، ظهور نمود و در نگارگری دیگر انواع ادبی، از جمله ادبیات حماسی، تاریخی و مذهبی نیز، همین سنت نهادینه گردید.

 

مرضیه پیراوی ونک - میثم رضایی مهوار

اگر در جستجوی زیبایی شناسی و درک درستی از هویت نقاشی ایرانی با مطالعه در تاریخ نگارگری اسلامی باشیم، خواهیم دانست آنچه که نگارگری ایرانی را هویت می بخشد و متمایز می کند، همان تجلی روحیات و گرایشات عرفانی ایرانی در آن است که به واسطه تصویرسازی ادبیات عرفانی فارسی، ظهور نمود و در نگارگری دیگر انواع ادبی، از جمله ادبیات حماسی، تاریخی و مذهبی نیز، همین سنت نهادینه گردید. ادبیات قرون چهارم و پنجم که در شعر عاشقانه با آثاری همچون منظومه«ویس و رامین» اثر فخرالدین اسعد گرگانی و ... و در ادبیات عرفانی با آثاری از ابوسعید ابوالخیر(منسوب به او)، بابا طاهر، خواجه عبدالله انصاری و عمر خیام شکل گرفته بود، در قرن ششم با ظهور عارفان بزرگ: سنایی، عطار، مولوی و نیز نظامی گنجوی به اوج خود رسید.

پیام بهارستان، سال پنجم زمستان 1391 شماره 18

 

دریافت مقاله

منبع: پرتال جامع علوم انسانی