چنانکه می دانیم حکمای پیشین قوای باطنۀ نفس را مانند حواس ظاهره پنج قوه ذکر می کردند و نخستین آنها را چه از حیث نوع کاری که برای آن قائل بودند و چه از نظر جائیکه برای آن در دماغ معین می کردند «حس مشترک» می خواندند.
چنانکه می دانیم حکمای پیشین قوای باطنۀ نفس را مانند حواس ظاهره پنج قوه ذکر می کردند و نخستین آنها را چه از حیث نوع کاری که برای آن قائل بودند و چه از نظر جائیکه برای آن در دماغ معین می کردند «حس مشترک» می خواندند.
اولین حکیمی که این حس را در ردیف سایر حواس یا قوای باطنه آورده به روایتی فارابی و به روایت دیگر ابن سینا بوده است. نه اینست که ارسطو از این قوه ذکری نکرده باشد ولی آن حکیم در این مورد به مختصر اشاره قناعت ورزیده و کوتاه آمده است. در صورتی که ابن سینا در بیان موضوه به نسبه به تفصیل پرداخته مرتبت و اهمیت حس مشترک را در میان سایر قوای نفس توضیح کرده است.
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران سال اول مهر 1332 شماره 1
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی