در باب هنر / علی اصغر حکمت

در زمان شاه عباس توجه مخصوصی به تزیین و تصویر نسخ خطی شده است ولی همت استادان صورتگر بیشتر به شبیه‌سازی و ایجاد تابلوها «پرده» متضمن تصویر اشخاص و مظاهر زندگانی روزمره بوده است

در زمان شاه عباس توجه مخصوصی به تزیین و تصویر نسخ خطی شده است ولی همت استادان صورتگر بیشتر به شبیه‌سازی و ایجاد تابلوها «پرده» متضمن تصویر اشخاص و مظاهر زندگانی روزمره بوده است با اینهمه چند نسخه مخطوط گرانبها از آن زمان باقی مانده است که یکی از آن جمله «قصص‌الانبیاء» نیشابوری است که در (۱۰۰۹ هـ.) کتابت شد‌ه‌ و در کتابخانه ملی فرانسه (پاریس) مضبوط می‌باشد و مجالسی چند از تصاویر انبیاء و حکایات ایشان مانند «موسی و فرعون و سحره» و «اصحاب کهف» و «هابیل و قابیل» و غیره را متضمن است که بعضی از آنها رقم رضا دارد.

یک نسخه شاهنامه فردوسی در (۱۰۲۳ هـ.) تحریر شده که اکنون در کتابخانه عمومی نیویورک مظبوط و نسخه ای دیگر باز به نام همان پادشاه به تاریخ ۱۰۳۹ در هرات قلمی شده و در کتابخانه بالتیمور موجود است و نسخه دیگر در بریتیش موزیوم بتاریخ (۱۰۲۳ هـ.) همه به نام شاه عباس مصدر و دارای مجالس تصویر و تذهیب ممتاز می باشند.

بزرگترین استاد عصر عباسی که از مفاخر تاریخ هنر ایران می باشد، رضا کاشانی صاحب قریحه وقاد و ذوق خداداد است. این نقاش هنرمند نخست در بدایت عمر در مشهد در کتابخانه شاهزاده ابراهیم‌ میرزا سابق الذکر کار می‌کرده بعد از آن در حدود سال (۱۰۰۰ هـ.) بدربار شاه عباس به قزوین منتقل شده است. قاضی میراحمد منشی قمی که پدرش منشی همان شاهزاده بوده در کتاب تاریخ خود «گلستان هنر» در ضمن شرح حال آقارضا می‌گوید که: در ده سالگی قریحه نقاشی و صورت‌نگاری او بروز کرد و از طفولیت در شبیه‌سازی معروف شد پس در حدود (۱۰۰۷ هـ.) به دربار شاهی به اصفهان منتقل گردید و تا آخر عمر در آن شهر به کار مشغول بود، آثار آقارضا به روزگاران باقیمانده و اینک زیب موزه‌های بزرگ جهان است. امتیاز نقاشی‌های آقارضا در این است که ذوق او به طبیعت نزدیک و «ناتورالیزم» در آن بسیار نمایان است.

 

یکی از محققین درباره مکتب عصر شاه عباس اول چنین می‌گوید:

این پادشاه بزرگ از بزرگترین سلاطین مشوق صنعت در مشرق است و خود نیز نقاشی می‌کرده، تواریخ آن عصر اسامی عده‌یی کثیر از نقاشان و خوشنویسان و مینیاتوریست‌ها را ذکر کرده‌اند که در عهد او می‌زیسته‌اند. گرچه هنر مینیاتورسازی نسبت به قرن سابق در حال وقفه و فتور بوده و صنعتگران عصر شاه عباسی بیشتر به «کپیه»‌سازی و تقلید پیشینیان صرف وقت می‌کرده‌‌اند مع‌ذلک کتب خطی و آثاری که از آن زمان باقی مانده معرف ذوق هنرپروری اوست.

صنعت تجلید کتاب و صحافی یعنی ساختن جلدهای تیماجی و چرمی که معروف به «جلد سوخته» است و مخصوص کتب ذی قیمت خطی بوده و در عصر تیموریان در هرات در مکتب بایسنغری به ظهور رسید،‌ در زمان شاه عباس در اصفهان رونق و کمال حاصل نموده و هنوز هم در اصفهان ادامه دارد: آنچنان است که از ترکیب قطعات متعدد چرم که هر کدام برنگی و لونی جداگانه است مجالس تصویر و گل و بوته و تزیینات می‌ساخته‌اند.

باید گفت صنعت مخصوص «کتاب» از ساختن کاغذهای اعلی و خطاطی به خط نستعلیق و ثلث و تذهیب و تزیین حواشی و سرلوحه ـ سازی و مجالس تصویر در متن کتاب و بالاخره جلدسازی و صحافی به وسیله اساتید مختلف یک سلسله صنایع مستقلی به وجود آورده بود که در این دوره به حد کمال رسید.

اما صنعت نقاشی دیواری (fresco) در عصر صفویه همچنان معمول و ابنیه و باغات سلطنتی در قزوین و اصفهان و دیگر شهرها به نقوش و تصاویر و گل و بوته و ظروف و غیره مزین میشده، بهترین نمونه آن که تا عصر حاضر باقی مانده است بقایای نقاشی موجود در قصر چهل ستون(اصفهان) می باشد که مجلس پذیرایی شاه طهماسب از همایون شاه هندی و دیگر مجالس آن از بدایع آثار نفیسه است. همچنین نقاشی سر در بازار(قیصریه)‌ در میدان نقش جهان اصفهان یکی دیگر از نمونه‌های زیبای آن زمان است.

سیاح ایتالیایی پیشرو دلاوال (Pietro de la Valle) که در آنزمان مدت یکسال در ایران اقامت داشته در سفرنامه خود باین نقاشی‌ها اشاره کرده و شرح می دهد که چگونه برحسب امر شاه نقاشان شاهی حجرات و تالارهای داخل قصور او را با نقش و نگارها از مناظر زندگانی داخلی روزمره مصور و مزین می‌کرده‌اند.

بعد از آقارضا شاگرد او آقا معین مصوّر متوفی (۱۰۴۵ هـ.) اسلوب و شیوه استاد خود را ادامه داده است و نیز استادی دیگر به نام شفیعا فرزند آقارضا در زمان شاه عباس دوم برای دستگاه قالی‌بافی سلطانی طراحی نقشه می کرده و در این فن استاد بوده است.

در اواخر قرن هفدهم میلادی نفوذ شیوه‌های نقاشی ممالک غربی بیش از پیش به ایران محسوس می‌شود، استادی بنام محمد یوسف الحسینی در این سبک جدید کار می‌کرده. نقاشان هلندی هم در اصفهان مدرسه‌ای باز کرده به شاگردان ایرانی خود تعلیم می‌داده‌اند.

نقاشی‌های دیواری در کلیسای ارامنه در جلفا (اصفهان) که صور مذهبی را نشان میدهد از آثار آن زمان است. هم این نقاشان فرنگی در و دیوارهای قصور صفویه را مانند «چهل ستون» و «هشت بهشت» و «عالی‌قاپو» زینت می‌کرده‌اند.

منبع: روزنامه اطلاعات