بررسی خلوت و تحوّل آن در تصوّف / شهرام پازوکی - ذکیه فتاحی

خلوت یکی از مراحل سیروسلوک در عرفان عملی است که دارای دو جنبه ظاهری و باطنی است. جنبه ظاهری آن انقطاع از غیر با شروط خاص با هدف تزکیّة نفس است؛ اما جنبه باطنی و حقیقت آن، جمعیت خاطر، تداوم مراقبت، استمرار ذکر، ترک علایق و در نهایت، بندگی خداوند است.

 

چکیده: خلوت یکی از مراحل سیروسلوک در عرفان عملی است که دارای دو جنبه ظاهری و باطنی است. جنبه ظاهری آن انقطاع از غیر با شروط خاص با هدف تزکیّة نفس است؛ اما جنبه باطنی و حقیقت آن، جمعیت خاطر، تداوم مراقبت، استمرار ذکر، ترک علایق و در نهایت، بندگی خداوند است. این مرحله از سیر معنوی، آداب و شروطی دارد و فواید و آثاری بر آن مترتب است. خلوت از ارکان اساسی سلوک به شمار می آید و همواره رهبران طریقت پیروان خود را به نوعی از خلوت سفارش نموده اند؛ در دوره های مختلف، در شیوه خلوت گزینی تحولاتی رخ داده است که این امر مبیّن پویایی عرفان عملی با توجه به مقتضیات زمان و اجتماع است. در این مقاله به بررسی مسأله «خلوت» در متون عرفانی و آداب آن پرداخته شده است.

خلوت از جمله مفاهیم رهبانی در عرفان و تصوف است. این واژه که در لغت به معنای انزوا و جای خالی یا بریدن از غیر خدا و پیوستن به حق تعالی در غار کوهی، زیر سقف مسجدی یا در گوشه‌ی خانه‌ای است، در اصطلاح به معنای اعتکاف همراه با عبادت و ریاضت در فضایی یسته و خالی به کار می‌رود. خلوت در عرفان اسلامی در اصل، همان انقطاع الی الله است و گرفتن اربعین روشی عملی برای انقطاع از عالم ماده و اتصال به عوالم علوی است، چنان‌که برخی عرفا خلوت را غیبت ناکردن، به غیر از ذکر لب ناجنبانیدن، آزار از خلق بازداشتن، ترک شهوات گفتن، صبر جمیل در پیش گرفتن، جوع بر جوع افزودن، با نفس و شیطان محاربه کردن، دل را با خدای تعالی راست داشتن، اخلاق مذمومه را محو کردن، نفس خود را به ناکسی شناختن، بر گناهان خود گریستن، ترک ادخار گفتن، توکل بر خدای تعالی کردن و خود را به ناکسی شناختن، بر گناهان خود گریستن، ترک ادخار گفتن، توکل بر خدای تعالی کردن و خود را بدین آیت که « و ما خلقتُ الجن و الانس الا لیعبدون» مخصوص گردانیدن می‌دانند.

ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال دهم بهار 1393 شماره 34

 

دریافت مقاله

منبع: پرتال جامع علوم انسانی