پیروزی نیروهای اسلام بر "یزدگرد سوم" و انقراض سلطنت ساسانی (642م)

ساسانیان كه بیش از 400 سال بر ایران حكومت كرده بودند در روزگار پس از قتل خسروپرویز به دست فرزندش، به دلائل گوناگونی در سراشیبی سقوط و انحطاط قرار گرفتند.

 

ساسانیان كه بیش از 400 سال بر ایران حكومت كرده بودند در روزگار پس از قتل خسروپرویز به دست فرزندش، به دلائل گوناگونی در سراشیبی سقوط و انحطاط قرار گرفتند. در همین هنگام آشفتگی بسیاری در اوضاع ایران پدید آمد و در طی چهار سال بیش از 10 نفر به سلطنت رسیدند، تا سرانجام یزدگرد سوم بر تخت سلطنت نشست. در زمان وی دولت ساسانی در اوج ضعف و درماندگی خود بود و خوش‏گذرانی امرا و ظلم و ستم بیش از حد پادشاهان، فشار زیادی بر مردم محروم وارد می‏ آورد. استبداد پادشاهان، قدرت بی‏حساب مُغان یا مقامات مذهبی، عدم تساوی اجتماعی، نظام غلط طبقاتی، اخذ مالیات‏های سنگین و شكل‏ گیری یك نوع بردگی فكری از جمله دلائلی بودند كه باعث شد هرگونه ندای اصلاح ‏طلبی و جنبش آزادی خواهی مورد استقبال عمومی مردم ستم‏دیده ایران واقع شود. از سوی دیگر اسلام به عنوان دینی مطرح گردید كه اعتقادات آن با مبانی عقلی و فكری منطبق بود و جای‏گزینی توحید و یكتاپرستی به جای دو خدایى و پذیرش احكام و عمل به آن، برای ایرانیان كه خواهان خروج از سخت‏گیری‏های موبدان زرتشتی بودند به عنوان مائده‏ای آسمانی تلقی گردید. آنان با پذیرش دین اسلام، مساوات، برابری و برادری میان ضعیف و قوی و رهایى از جامعه طبقاتی ساسانیان را به دست می‏آوردند. هم‏چنین مدارا و عدم سخت‏گیری اولیه مسلمانان و آزادی در عقیده و مذهب بدون تعرض، از عواملی بود كه به سقوط ساسانیان وحاكمیت مسلمانان انجامید. در این اوضاع و احوال بود كه سپاهیان اسلام در زمان خلیفه دوم به ایران حمله كردند و در طی جنگ‏های قادسیه و نهاوند، ارتش مجهز ایران را شكست داده و اسلام را در آن نواحی منتشر ساختند. عقب ‏نشینی برخی امرا و اشراف و دهقانان ایرانی و حتی موبدان در برابر امواج هجوم نیروهای اسلام، نارضایتی از حكومت ساسانیان و اسلام آوردن ایرانیان و همدلی با مسلمانان از عوامل مهم سقوط و اسلامی شدن تدریجی ایران بود و مقاومت‏ها و شورش‏های ضدعربی كه در خلال فتح و پس از آن، در شهرها رخ می‏داد، مانعی جدی دربرابر گسترش اسلام نبود. همدلی برخی از اشراف و امرای ایرانی با مسلمانان باعث شد كه بر جان و مال خود ایمن شوند و حتی از عطایای اسلامی بهره‏ مند گردند و گاه موقعیت اجتماعی و سیاسی خود را نیز حفظ كنند.