پرمایه و ماندگار

بی‌تردید مکتب سقاخانه‌ای از مهم‌ترین مکتب‌های هنر مدرن ایران به شمار می‌رود. هنرمندان این مکتب به واسطه گرایش‌های نوگرایانه و بهره‌گیری از عناصر ایرانی در حیطه نقاشی و خط، چه در آن دوره و چه پس از آن توانستند آثار منحصربه‌فرد و ارزشمندی ارائه دهند. آنها موفق شدند شیوه‌هایی را در نقاشی و مجسمه‌سازی ایجاد کنند که در نوع خود تاثیرگذار بود.


بهنام کامرانی : بی‌تردید مکتب سقاخانه‌ای از مهم‌ترین مکتب‌های هنر مدرن ایران به شمار می‌رود. هنرمندان این مکتب به واسطه گرایش‌های نوگرایانه و بهره‌گیری از عناصر ایرانی در حیطه نقاشی و خط، چه در آن دوره و چه پس از آن توانستند آثار منحصربه‌فرد و ارزشمندی ارائه دهند. آنها موفق شدند شیوه‌هایی را در نقاشی و مجسمه‌سازی ایجاد کنند که در نوع خود تاثیرگذار بود. مساله‌ای که درباره مکتب سقاخانه‌ای وجود دارد این است که هنرمندان این مکتب اگرچه اشتراکاتی با یکدیگر دارند، از بسیاری جهات با هم تفاوت دارند و این وجه افتراق در آثارشان هم نمود می‌یابد. اگر بخواهیم به مهم‌ترین و تاثیرگذارترین هنرمندان این حیطه اشاره کنیم باید از شخصیت‌هایی چون حسین زنده‌رودی، فرامرز پیلارام، صادق تبریزی، پرویز تناولی، مسعود عربشاهی و دیگران نام ببریم. اگرچه مسعود عربشاهی هنرمندی برخاسته از همین مکتب است، برخی معتقدند او با فعالیت‌هایی که در حیطه آثار باستانی انجام داد بیشتر نزدیک به مکتب سقاخانه‌ای حرکت می‌کرد. با این حال مکتب سقاخانه را می‌توان دستاویزی در عرصه هنرهای تجسمی قلمداد کرد که از برآیند آن هنرمندان بیشتر از گذشته به سمت‌وسوی عناصر ایرانی توجه و گرایش پیدا کردند. به‌طور کلی مکتب سقاخانه‌ای به لحاظ آثاری که از سوی هنرمندان این مکتب به وجود آمد، توانست در حیطه هنرهای تجسمی ایران ماندگار شود و آثار هنرمندان این وادی تا سال‌ها بعد، حتی امروز دست‌مایه کار پژوهشگران این عرصه قرار گرفته است.با‌ این‌ تفاسیر مکتب سقاخانه به آن شکلی که انتظار می‌رفت در دانشکده‌های هنر امروز و نزد دانشجویان شناخته و معرفی نشده است. شاید به این خاطر است که در حال‌حاضر در اغلب دانشکده‌های هنر، سیستم آموزشی به‌گونه‌ای است که دانشجویان بیش از آنکه به شناخت و آگاهی از مکتب‌هایی مثل سقاخانه آشنایی یابند به سمت‌وسوی فیگور معطوف می‌شوند یا عمده آموزش‌هایی که در دانشکده‌های هنر به دانشجویان داده می‌شود بر پایه اکسپرسیونیسم است. هرچند نسلی از استادان در شرایط فعلی در دانشکده‌های هنر هستند که دانشجو را آزاد می‌گذارند تا بر اساس گرایشات شخصی‌ای که دارد پیش برود، تعداد این گروه از استادان در سیستم آموزشی امروز، معدود و انگشت‌شمار است.امروز نقاشی‌خط در مقایسه با سایر شاخه‌های عرصه تجسمی چه در داخل و چه در خارج از کشور توانسته با اقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شود. به‌ویژه در حراجی‌های بین‌المللی که نقاشی‌خط به جهش‌های خوبی از منظر مالی دست یافته است. در واقع کسانی که در حراجی‌های بین‌المللی، بازار را در نظر دارند همواره گرایشات تازه‌ای را دنبال و سعی می‌کنند بر این اساس به خرید آثاری در این زمینه بپردازند. خاصه اینکه امروز به یمن ورود هنرمندان جوان، فرم‌های تازه‌ای در عرصه نقاشی‌خط و کالیگرافی به وجود آمده است که توانسته با اقبال خوبی از سوی مخاطبان و خریداران مواجه شود. هرچند نگاه مجموعه‌داران به سمت‌وسوی نقاشی‌خط همواره نگاهی آبستره و تازه بوده است، آنها تلاش می‌کنند آثاری را از این رهگذر خریداری کنند که جنبه‌های تازه کالیگرافی در این آثار منعکس شده باشد یا دست‌کم هنرمندان این عرصه با شیوه‌های نوتری به خلق اثر پرداخته باشند. تصور می‌کنم هر نوع حضور ایران در حراجی‌های بین‌المللی مثبت است و مهم‌ترین دستاوردی که می‌توان از رهگذر ارائه آثار هنرمندان ایرانی در این حراجی‌ها قلمداد کرد، این است که کارهای هنرمندان معاصر ایرانی بیش از پیش در مجامع بین‌المللی معرفی و شناخته می‌شود.


منبع: فرهیختگان