در روزگارانی بس کهن، در این سرزمین نیز همچون بسیاری از سرزمینهای دیگر، گاهشماری بر مبنای «ماه» بود. چون هر کسی می توانست با چشم خود بر شمارش روزهای آن بپردازد و دگرگونیهای آن همچون دگرگونیهای خورشیدی نبود که آگاهی از آن در انحصار گروهی ویژه باشد. حتی در روزگارانی بس کهن تر، مردمان ساده دل، ماه را گرانمایه تر از خورشید می پنداشتند؛ چون بنا بر باور آنان نورافشانی خورشید درخشان تر، هم پای ماه نبود، چو ماه در دل تاریکی شب را به روشنی می آراست، در حالی که خورشید زمانی می درخشید که روز روشن بود۱!
سیزدهمین شماره از این مجموعه، تصحیح و ترجمۀ سُوتکرنَسک و وَرشت مانسَرنَسک از دینکرد 9، به کوشش و پژوهش روانشاد دکتراحمد تفضلی است. انتشار این کتاب باعث افتخار و خرسندی بسیار است. زیرا اثری ارزشمند از ایرانشناسی گرانسنگ به خوانندگان و پژوهشگران گرامی ارائه می شود. همچنین بهانه ای است برای پاسداشت و بزرگداشت دانشمندی ایراندوست که سالیان دراز همکاری علمی و مسئولانه با این مرکز داشته است.
نشست دیدار و گفتوگو با فریده گلبو در حالی برگزار شد که ژاله آموزگاربه عنوان یکی از حاضران دراین مراسم از او به عنوان نویسنده و پژوهشگری یاد کرد که موفق به برقراری پلی میان آثار ارزشمند نظم کلاسیک فارسی به شیوه نوشتاری امروزی شده است تا این گنجینههای گرانبهای ادبی نزد جوانان به فراموشی سپرده نشوند.
تولد آدمی یکی از شگفتیهای بزرگ طبیعت است. هر روز در سراسر جهان میلیونها بار این معجزه به وقوع میپیوندد. هر روز میلیونها انسان پا به عرصه وجود میگذارند. از این میان، بسیار کسان روزمرگی میکنند: زندگی نباتگونهای را ادامه میدهند، مدار زندگی را طی مینمایند و تولد را به مرگ میرسانند.
ژاله آموزگار، استاد زبانهای باستانی در شب رونمایی از کتاب «گاتاها، نغمههای کهن ایرانی» گفت: گاتاها از پیچیدهترین آثار اندیشه زرتشتی است. در چهارصد و بیستمین شب بخارا که سه شنبه شب باحضور اساتید ادبیات و زبان های باستانی در خانه اندیشمندان برگزار شد، اساتید به بررسی کتاب «گاتاها، نغمههای کهن ایرانی» پرداختند.
«خداوند اگر هیچ چیزی به من نداده باشد، این را داده که هیچ وقت فکر نکنم آدم مهمی هستم. در برابر اینهمه کاری که دانشمندهای طراز اول انجام دادهاند، واقعا کار من هیچ نیست. خدا را شکر اصلا این غرور مرا نگرفته که خیال کنم دارم شاهکار میآفرینم یا کار فوقالعادهای میکنم. من دانشجوی سادهای بودم، فقط درسخوان بودم. وقتی در دانشگاه شاگرد اول شدم، به من برای رفتن به خارج بورس دادند. هیچ چیز خارقالعادهای در من نیست. فقط یک کم درسخوان بودم و استادان خوبی داشتم.
وقتی سخن از آموختن باشد، بیشک یاد آموزگارانمان خواهیم افتاد، خصوصاً اگر آن آموزگارْ یگانه و بیهمتا باشد، و خصوصاً اگر ژاله آموزگار باشد. ژاله آموزگار یگانه زادهٔ ۱۲ آذر ۱۳۱۸ در خوی، دانشآموختۀ فرهنگ و زبانهای باستانی از سوربن و استاد بازنشستۀ دانشگاه تهران است، اما هنوز آموزگاری را رها نکرده است. کلاسهای اسطوره و ادیان وی همیشه پرشور برگزار میشود و کمتر دانشجویی است که از این درس فراری باشد.
نوشتار حاضر نمایانگر بخش کوچکی از اندیشههای روزگاران کهن است که در اوراق ادبیات باستانی ما ثبت شده و نشان میدهد که ایرانیان در آوردگاه تفکر و استدلال نیز اسبان خود را به شایستگی تازاندهاند. این نوشتار از کتاب«آفرین نامة» شادروان دکتر محمدامین ریاحی برگرفته شده که با مآخذ فراوان و پینوشتهای متعدد، نمونهای از یک مقاله علمی است؛ اما از آنجا که بسیاری از این مطالب تنها به کار متخصصان میآید، عمده آنها حذف شد تا خواننده معمولی سردرگم نشود.
«دكتر آموزگار زنى است فرزانه و دانشور. انسانى متواضع و فروتن. سخنسنج و سخندان. مهربان و صمیمی. در انتقال آموختههای خود به جوانان شوريده دل، مشتاق و سخى است... عشق به تاريخ كهن سرزمين ايران را در گفتار و نوشتههایش بهآسانی میتوان يافت.»....
در کارنامه زرین خاورشناسی و ایرانشناسی قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی، نام آرتور کریستنسن (۱۸۷۵ـ۱۹۴۵) جای بس والایی دارد. در آن دوران جاذبه و رمز و راز شرق، باهوشترین دانشمندان غرب را به سوی خاورشناسی کشاند و تمدن درخشان سرزمین ما نیز این بخت را داشت که عرصۀ فعالیتهای علمی نوابغ برجستهای گردد. در این میان دانشمندانی از دانمارک، سهم بزرگی از این فعالیتهای فرهنگی را به خود اختصاص دادند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید