همواره انسانهای خیراندیش در طول تاریخ بودهاند. انسانهایی که به مردم خدمت میکردند و مردم را دوست داشتند. سعیشان در برآوردهکردن نیازهای قشر کمدرآمد جامعه بوده است. برای خدمت به مردم با هزینۀ شخصی خویش، اماکنی همچون آبانبار، بیمارستان، مسجد، و حوزۀ علمیه احداث کرده و آنها را وقف بر مردم کردهاند تا با گذر زمان این اماکن و منافع آن دست نااهلان نیفتد و جامعه همواره از آنها استفادۀ مادی و معنوی ببرد.
موزه جایی است که آثار باستانی در آن نگهداری میشود، دیرینگی گشایش موزه در ایران بالا نیست و نگاه مدرنی است که یکی از پادشاهان قاجار در پی سفرهای فرنگش و حساسیت وی در داشتن گنجهای گوناگون پدید آمد.
تنوع دید ناصرالدین شاه به عکاسی و آثار به جا مانده از وی حکایت از بینش خاص او نسبت به عکاسی دارد و یکی از دلایل آن دیدن آثار عکاسان و بویژه عکاسان اروپایی بوده است.
«در همین روز شوم که در مغاک بدبختیها سرنگون شدم، بدبختی سریعالاثری دامنگیرم شد. تازه در حرمخانه اختراع کرده بودند که با دوا ابروی خود را سیاه میکردند.... صبح آن روز، بی خبر از پیشامد طبیعت، منِ بدبخت ازاین دوا مقدار زیادی به ابروی خود مالیده بودم.... پس از اینکه این هیاهو برخاسته شد، من هم دویده، داخل جمعیت شده، این طرف و آن طرف سرگردان میدویدم.
ناصرالدین شاه قاجار که به واسطه حکومت پنجاهسالهاش، طولانیترین سلطنت را در میان شاهان قاجار داشت، شخصیتی که صحبت دربارهاش، با اما و اگرها و تفسیرهای متفاوتی همراه بوده است. 25 تیرماه در برخی روایات، برابر با سالروز تولد اوست در سال 1210 ه.ق. گفتهاند سلطان صاحبقران است و ساعت تولدش؛ سعد.
«یکی از بازیهایی که من خیلی دوست داشتم و مایل بودم در تمام شبها که این بازی دایر است حضور داشته باشم، بازیای بود که پدرم اختراع نمود و اسم آن بازی را «چراغ خاموشکنی» گذاشته بودند. چراغ گاز در اندرون صد عددی بود لیکن چراغ الکتریک تازه اختراع شده بود و تمام عمارات سلطنتی را چراغ الکتریک کشیده بودند. محل این بازی تالار ابیض بود و به واسطه وسعت مکان، آن نقطه را پدرم برای این کار انتخاب کرده بودند. در شبی که این بازی شروع میشد، از عصر به خانمها خبر میدادند که امشب چراغ خاموشکنی است.
قصه از همین جا آغاز میشود؛ ملیجک با یک شاخه گل سرخ، ناصرالدینشاه را بیدار کرده است و غلام از پشت دیوارها با او حرف میزند. سلطان صاحبقرانیه ساخته علی حاتمی به سال١٣٥٤. منجمباشی از چند سال قبل سوءقصد به جان شاه را در روز دوازدهم ذیقعده سال ۱۳۱۳ قمری پیشبینی کرده است و شاه هراسان است. هیچکس را نمیبیند جز ملیجک، حکیم باشی و معدود افرادی از نظمیه
کتابخانه ملی هر کشور، حافظ گنجینه و میراث مکتوب آن کشور است. شناسایی و بررسی دقیق مجموعه کتاب های کتابخانه ملی هر کشور، نشان دهنده تاریخ فرهنگ آن مردم بوده، که در کنار این مجموعه غنی فرهنگی، از مجموعه فرهنگ جهانی نیز برخوردار بوده اند. یکی از غنی ترین بخش های کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تالار اسلام شناسی و ایران شناسی می باشد که در جوار سالن کتابخانه عمومی قرار گرفته است.
ناصرالدین شاه در بخشی خاطرات روز چهار شنبه ۲ ذیحجه ۱۳۰۶خود در سفر سوم فرنگستان ، هنگامی که در پاریس اقامت داشته را جع به ملا قات با لوئی پاستور چنین می نویسد:
ناصرالدین شاه در میان پادشاهان ایران از این حیث که صاحب قلمی روان و بسیار نویس بود، به نظر یگانه است. اگر تمام نوشته های موجود از پادشاهان ایران را یک کاسه کنند و به چاپ برسانند، در قبال مجموع نوشته های دستخطی و مطبوع او (آنچه بر جای مانده و می شناسیم) صحبت کاه و کوه است. تعداد مجلدات سفرنامه ها و یادداشت های روزانه اش از ده مجلد در می گذرد. دستورهای حاشیه نویسی بر عریضه ها و نامه های دولتی حتماً بیش از این میزان خواهد بود و صفحات آن کتاب ها نیز فراتر می رود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید