یکی از مسلّماتی که در برخی از مباحث و آراء فیلسوفان مسلمان، نقش برجستهیی ایفا کرده است، نظریه افلاک با محوریت زمین میباشد. این نظریه، تأثیرات چشمگیری در برخی از آراء مهم فیلسوفان اسلامی داشته است؛ بگونهیی که فیلسوفانی همچون فارابی و ابن سینا بمنظور تفسیر نحو صدور افلاک و نفوس آنها، به انطوای جهات سه گانه در هر یک از عقول بالاتر از عقل دهم معتقد شدند و براساس آن، نحوه صدور عقل پایینتر و جسم و نفس فلکی را تفسیر نمودند.همان فیلسوفان با توجه به تعداد افلاک و زمین مستقرّ در مرکز آن، تعداد عقول طولیه را در عدد ده منحصر دانستند و شیخ اشراق نیز با توجه به همین افلاک و کواکب موجود در برخی از آنها، به تکثر بیشمار عقول طولیه معتقد شد.
این مقاله، به بیان اندیشه های ناب عرفانی «محییالدین ابن عربی» عارف نامی قرن ششم و هفتم، در مورد ماهیت آخرت و بهشت و دوزخ میپردازد. از نگاه ابن عربی، رابطة دنیا و آخرت، رابطة ظاهر به باطن است؛ فلسفه وجودی آخرت، ظهور حقیقت و باطن جهان هستی و هماهنگی و تشبّه به خداست و قیامت روز ظهور حق به وحدت حقیقی و روز تجلّی ذات و صفات و اسماء ربوبی است.
در این مقاله سازگاری قول به استحاله تناسخ و اعتقاد به معاد جسمانی در حکمت متعالیه مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور ضمن تعریف و ذکر اقسام تناسخ، محذوراتی که موجب شده است فلاسفه حکمت متعالیه تناسخ را محال بدانند، جمع آوری شده است و سپس با توجه به آراء این حکماء در مورد چگونگی معاد جسمانی، مشخص شده است که هیچ یک از آن محذورات در معاد جسمانی وجود ندارد و در نتیجه قول به استحاله تناسخ با اعتقاد به معاد جسمانی کاملاً سازگار است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید