در تاریخ ماوراءالنهر سیاست و نهاد قدرت با دین که در این منطقه در شکل صوفیانه اش ظهور یافته ، پیوند داشته است. وجود این پیوند مثلثی را در این سرزمین ترسیم نمود که رابطه مشروعیت بخش میان اجزاء آن، تأثیر زیادی در تحولات منطقه داشته است.
گیبون در فصل شصت و چهارم کتاب خود به نام «انحطاط و سقوط امپراطوری روم» راجع به سقوط قسطنطنیه می گوید: «از کشمکشهای بیاهمیت یک شهر و حومۀ آن و از بی شهامتی و نفاق یونانیان منقرض، اکنون به فتوحات ترکها میپردازم
سادات علوی ساکن در ماوراء النهر در قرن ششم هجری، نقش قابل توجهی در تحولات سیاسی اجتماعی آن منطقه، به ویژه غلبه قراختاییان بر آنجا داشتند که به خاطر سکوت منابع تاریخی، تا کنون مغفول مانده؛ ولی به رغم قلّت داده های تاریخی، می توان حضور فعال سادات علوی در عرصه سیاست و جامعه ماوراءالنهر در قرن ششم را ردّیابی و مطالعه کرد.
در سال های پایانی قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری قمری، عصر درخشش علمی و فرهنگی ماوراءالنهر جایش را به دوره فترت و انحطاط عظیم علمی و فرهنگی داد. در این زمان شرایط مساعدی برای حیات و رشد زبان و ادبیات فارسی در آن دیار وجود نداشت اما در عوض شبه قاره هند بزرگترین پناهنگاه و محل اعتلای زبان و ادبیات فارسی شده بود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید