در گذشته استادانی كه خود اهل سير و سلوك بودند، نه تنها به تعليم مهارتهای فنی میپرداختند بلكه شاگردان در محضر آنها آئين و اسرار رمزآموزی را در پوشش آداب مذهبی نيز میآموختند. هنرمندان از طريق همين ارتباط روحانی، نظريههای جهان شناختی و متافيزيكی را كه مبنای نمادپردازی هنر اسلامی است فرا میگرفتند.
در مقاله قبل به شکلگیری تسنن دوازدهامامی در نیمه دوم عصر صفوی اشاره کردیم و گفتیم که کسی چون کمالالدین حسین میبدی (م909) شخصیتی سنیمذهب بود که صاحب شرحی بر دیوان منسوب به امیرمومنان علیبنابیطالب و متمایل به مکتب عرفانی ابنعربی بود که همزمان معتقد به مذهب تسنن و ولایت امامان دوازدهگانه و حتی غیبت و مهدویت امام زمان(عج) بود. (رک: میبدی، 1379: 210-201)
در مقاله قبل گفته شد این تصور که «علمای شیعی که عمدتا از مناطق جبلعامل آمدند، عامل شیعیگردانیدن ایران بودند»، بیش از حد تصوری خام است. اگر اقدامات شیعهگرایانه برخی خانهای مغول نظیر غازانخان و شیعه شدن اباقاخان (مقتول به سال 688) و اولجایتو(1) (حکومت: 716-703) در دوره ایلخانان (رک: اقبالآشتیانی، 1376: 316) را کنار بگذاریم، حقیقت این است که گرایش ایران به سوی تشیع، پیش از صفویه یعنی از زمان تیموریان و ترکمانان جدی شده بود.
تصوف به شکل رسمی آن یکی از نظامهای معنایی مورد بررسی ماست که در این دوره با ظهور صفویان از اهمیت فوقالعادهای برخوردار شد. پیش از ظهور صفویان در قرون هشتم و نهم تصوف تقریبا به یک گرایش عمومی و اجتماعی بدل شده بود و شاهد شکلگیری خانقاههای بزرگی در شهرهای مختلف ایران هستیم.
تاریخنگاری مبتنی بر بازخوانی دقیق اسناد بازمانده از روزگاران گذشته و ارائه قرائتی تازه مبتنی بر آن متون از ادوارِ تاریخ، نوع ایدهآلی از پرداختن به مسئله تاریخ است که در رویکردهای مدرن تاریخنگاری بیش از گذشته مورد توجه قرار میگیرد. مردمان روزگاران گذشته و حکمرانان پیشین اگر که اسنادی از آنها باقی مانده باشد که ما بتوانیم بر مبنای آنها شناختی بیواسطه قرائتهای مخدوش ناشی از حب و بغض به دست آوریم، میتوانند خوشاقبال لقب بگیرند.
پاسخ گویی به نیازهای طبی در هر جامعه ای در قالب نظام طبی آن جامعه عملی می گردد لذا پژوهش حاضر براساس این مسئله شکل گرفته است که رویکرد شناختی و رفتاری در مقابله با بیماری مسری طاعون در جامعه ایران عصر صفوی در چه فضایی از گفتمان طبی و بر اساس چه روش هایی صورت می گرفت و بروز آن چه مصائبی را به دنبال داشت؟
در حدود سیصد سال پیش در عصر صفویان جهانگردی اروپایی بهنام «ژان شاردن» در دو سفر طولانی به ایران، مشاهدات خود را به صورتی دقیق و جزئی مکتوب کرد. این مشاهدات که در قالب یک مجموعه به چاپ رسید و از همان زمان، پیوسته مورد توجه محققان قرار گرفت، برای پژوهش در جنبههای مختلف اجتماع عصر صفوی اهمیت فراوان دارد.
صفویه با ایجاد حکومت مرکزی بسیار نیرومندی موفق به تغییرات زیادی در زمینه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شد و همین تغییرات، پایه و اساسی شد که بر مبنای آن، صفویه قدرت خود را استقرار و استمرار بخشد. اگر چه در این دوره پیشرفت های چشمگیری شاهدیم، ولیکن عواملی که تقریباً پیشینه ای تاریخی بر حاکمیت های ایرانی داشته، در این دوره نیز موجب شد که اقتصاد، شکوفایی و رونق خود را بیشتر از اتفاق موجود نمودار و استمرار نبخشد. نوشتار حاضر بر آن است تا با رویکردی نو به منابع عصر صفوی، آسیب ها و موانع رشد و توسعه اقتصادی را در ایران این دوره شناسایی و بررسی نماید.
پرداختن به دانش نجوم آن هم از زاویه قرآن و روایات و نیز از نگاه فقه و دیگر نگاه های اسلامی مبحثی است که در تمدن اسلامی پیشینه قابل توجهی دارد. دانش نجوم در میان بیشتر اقوام سابقه دارد؛ و عامل آن نیز توجه بشر در همه مقاطع گذشته، به صورت طبیعی و عادی به عظمت آسمانهاست.
موسس سلسلۀ صفوی شاه اسماعیل – که این بار سلسله ای به راستی ایرانی بود – ازبک خان شیبانی را به سال 1510 شکست داد. هر چند نواحی شمال رود ارس در دست ازبک ها باقی ماند؛ شاه اختیار دیگر نواحی ایران را در دست گرفت و فرمانروایی اش را از شهر تبریز که به سال 1502 به پایتختی برگزیده بود، اداره کرد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید