درخت از دورترین ایام، در اساطیر، آیینها و کیشهای عرفانی، دارای اهمیت بوده است. بسیاری از اقوام باستانی، آن را بهعنوان نماد جایگاه خدایان یا خود خدا میپرستیدند. در دورههای بعدی نیز وسیلۀ صعود به آسمان و یکی از راههای برقراری ارتباط با خدایان بوده است.
اسطوره و کهن الگوها بیانگر آمال و اندیشه های جهان شمول انسانی اند. از سویی اسطوره نشانگر تأمل، تجربه دینی و رویارویی آدمی با امر قدسی اند. اگرچه اندیشه و زیست انسان دچار تغییرات و دگرگونی های گونا گون است؛ اما از نفوذ اسطوره و کهن الگوها رهایی ندارد.
عرفان و تصوّف اسلامی، پیش از ظهور ابن عربی، تحوّلات گوناگونی را تجربه کرد و جریانهای مختلفی را به خود دید. از یک منظر، جریانهای ادب عرفانی ایرانی قبل از ظهور ابن عربی را میتوان در دو مکتب معناگرا و صورتگرا گنجاند.
«قوت دل و نوشجان» جدیدترین کتاب دکتر نصرالله پورجوادی است که از سوی نشر نو هفته گذشته منتشر شد. آیا انسان حق دارد از دیدن زیباییهای عالم صنع لذت ببرد؟ شاهدپرستیچیست؟ آیا با عشق افلاطونی که ابنسینا آن را عشق ظرفا و جوانمردان میخواند، انسان میتواند شاهد پرست باشد؟ چرا شمستبریزی احمد غزالی را که از مخالفان سرسخت فلسفه بود، بزرگترین عارف میدانست؟
بیستوهشتمین نشست از سلسله درسگفتارهایی درباره سنایی با موضوع «سکوت عرفانی از دیدگاه سنایی» با سخنرانی دکتر قربان ولیئی (شاعر و عضو هیات علمی دانشگاه زنجان) عصر روز چهارشنبه (ششم تیرماه) در مرکز فرهنگی شهر کتاب شهید بهشتی برگزار شد.
این نوشته، بخشی از یک مقاله یا رسالۀ مفصل است در باب آراء و اشعار و افکار صوفیانه بر اساس کتب و رسالات شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی. در این بخش منابع و مطالب متقن و مهمی مورد توجه قرار گرفته و بدان استناد شده که در تاریخ و عرفان به طریقت و تصوف و عرفان سعدی تصریح کردهاند و در مجموع از وی به عنوان یک صوفی یا عارف خانقاهی یاد نمودهاند
استفاده از واژهی «مدنی» امروزه با ابهامات بسیاری همراه است. در ادبیات سیاسی در زبان فارسی، «مدنی» در آرا و آثار فارابی برای نامیدن دانشی که پیش از وی ارسطو «سیاست» (politike) نامیده بود و پس از وی آکویناس با زبان لاتین «civil» (مدنی) نامیده بود، به کار رفت. برای فارابی موضوع علمِ مدنی «مدینه» بود که امروزه آن را «کشور» مینامیم
ادبیات ایران زمین با عرفان اسلامی پیوندی ناگسستنی دارد و این ارتباط تنگاتنگ، باعث می شود که ما این دو مقوله را گاه به اشتباه، هم مرز بپنداریم و قضاوت ما درباره ادبیات یک دوره، به قضاوتی یکسان و همسان در مورد عرفان آن دوره نیز منجر شود. چنان که کم مایگی ادبیات بازگشت و بی توجهی مفرط در مورد این دوره ادبی، باعث شده که عرفان آن دوره هم به چشم نیاید
«عرفان اسطوره ای»، نخستین و بنیادی ترین عرفانی است که تا اکنون انسان آن را ورزیده است. «عرفان اسطوره ای»، عرفانی است از آن انسان های کهن و اسطوره ای، که در سپیده دمان تاریخ، به گونه ای یکسر طبیعی و ناآگاهانه، آن را می آزموده اند و به کار می بسته اند.
ساطیر، میراث به جامانده از باورهای انسان نخستینند که در طول زمان ادامه یافته و در ضمیر ناخودآگاه جمعی بشر به یاد آورده می شوند. آنها در خود، نمادهایی را جای داده اند که در دوره های مختلف به اشکال گوناگون در آثار ادبی و هنری انعکاس یافته اند. استفاده از این نمادها برای ترسیم جهان انتزاعی بزر گ تر، اساطیر را که اغلب در مورد حوادث ماورایی خلقت سخن می گویند با عرفان که عرصۀ نادیده ها را به تصویر می کشد، پیوند می دهد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید