در مقدمه کتاب «دروازههای طهران قدیم» پرفسور ویلم فلور ایرانشناس هلندی اینگونه نوشته است: «تهران شهر زیبایی نبوده و نیست. با این حال، در گذشته و خوشبختانه امروز، گوشههایی از زیبایی در میان اوضاع ملالآور و رخوت عمومی این شهر قاجاری وجود داشته و دارد.» فلور دو نکته را بهعنوان گوشههای زیبای تهران معرفی میکند، یکی درختان و باغهای آن و دیگری دروازههای آن. امروزه تقریباً از هیچ کدام این دو نکته چیزی باقی نمانده است. باغها و درختان به اندازه بسیاری تخریب و نابود شدهاند و دروازهها نیز جز سردر باغ ملی اثری ازآنها نیست.
پس از انتخاب تهران بهعنوان پایتخت ایران، چگونگی شکلگیری ساختار شهری و سپس توسعه حصار و برج و باروهای آن، از جمله مهمترین دستاوردهای معماری در پایتخت نوپای ایران بود. هرچند براساس مستندات تاریخی سابقه ساخت قدیمیترین حصار و دروازه در تهران به سده دهم هجری بازمیگردد، اما پس از انقراض دولت صفویه و در روزگار افشاریه و زندیه، بهدلیل درگیریها و جنگهای متوالی توجهی به حصار و دروازه های این شهر نشد و به مرور رو به خرابی رفتند.
کتابهایی که دربارۀ تاریخ عریض و طویل ایران، آنچه از آغاز تا کنون تألیف شده است همه تاریخ سیاسی و دیپلماسی و در پایان شرح حالی کوتاه از علما، وزرا، شعرا و هنرمندان است. مورخین ایرانی چه مورخینی که بر حسب فرمانشاه یا حاکم و چه به قصد راه یابی در دل فرمانروای وقت و دریافت جایزه و انعام و تحصیل قوت لایموت و چه از سوز دل به قصد بیرون ریختن عقده های درون و انتقام گرفتن از بیدادگری بیدادگران قلم به دست گرفته اند و به تاریخ نوین پرداخته اند هیچکدام جامعه را محور تاریخ قرار نداده اند، هم اکنون نیز چنین است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید