صرفنظر از این بحث که طرح موضوعات نظری در حوزۀ علوم انسانی در نشریات عمومی تا چه حد درست یا معقول یا کاراست و با پذیرش اینکه این نشریات عمومی، در فقدان فضاهای مناسب دانشگاهی برای عرضۀ چنان مباحثی، عملاً قائممقام آکادمی شدهاند، چند نکته را در پاسخ به پرسش «فرهنگ امروز» دربارۀ «نظریه و تاریخ اجتماعی» پیش میکشم؛ با این یادآوری که این یادداشت، خودش یک ادعای تئوریک نیست.
رابطه تاریخ با نظریه بیش از دیگر رشتههای علوم انسانی دچار نوسانهای تردیدآمیز بوده است. امروزه تقریباً کمتر کسی تردید دارد که بخش عظیمی از تکاپوهای فکری در رشتههایی چون جامعهشناسی، اقتصاد، انسانشناسی، علوم سیاسی و ... جنبه نظری محض دارند و اساساً هر شکلی از فعالیت پژوهشی در این رشتهها بدون تلاش برای تلفیق نظاممند نظریه و واقعیت تجربی محتوم به شکست است.
مکتب بیلفلد در شرایطی تاریخی و فکری علیه دو رویکرد تاریخنگاری سنتی و اجتماعی شکل گرفت، هرچند اعضای این مکتب خواهان شناساییاش براساس رویکرد مطالعاتیشان هستند، نه مکانی که آنها در آن رویکرد تاریخیشان را شکل دادهاند. مهمترین رویکرد این مکتب در اندیشۀ تاریخی رویکرد «اجتماعی جدید» یا «تاریخِ جامعه» است.
- محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) ادیب، نویسنده و کارگزار خوشنام حکومتی در عصر پهلوی اول، یک خطابه دلنشین در سال ١٣١٥ خورشیدی در دانشکده حقوق با نام «حقوق در ایران» دارد که نوشتار آن بعدها در مجله یغما به سال ١٣٣٩ خورشیدی منتشر شده است. او خطاب به دانشجویان دانشکده حقوق پس از سی و هشت سال قمری از تاسیس آن چنین میگوید «سی و هشت سال در عمر یک کشور و یک ملت زیاد نیست ولیکن اتفاقا این سی و هشت سال اگر از کمیت چیزی نیست، از کیفیت، یعنی از جهت اموری که در این مدت واقع شده چه در ایران و چه در خارج ایران اهمیت بسیاری دارد
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید