داریوش پیرنیاكان: سروسامان دادن به موسیقی در ایران كار سختی است

1394/9/23 ۱۰:۱۷

داریوش پیرنیاكان: سروسامان دادن به موسیقی در ایران كار سختی است

عملكرد نهادهای صنفی در حوزه‌های مختلف هنری یكی از پرمناقشه‌ترین موضوعاتی است كه در حوزه فرهنگی قابل‌طرح است. پرداختن به نحوه كاركرد این نهادها كه دست‌كم روی كاغذ درصدد ارایه خدمات مقدور به هنرمندانی هستند كه زیرمجموعه صنف مورد نظر قرار می‌گیرند، ازجمله بحث‌هایی كه تا امروز به‌واسطه جنجال‌های رسانه‌ای موافقان و مخالفان، كمتر توجهی به آن صورت گرفته است. خانه موسیقی به‌عنوان تنها نهاد فعال در حوزه موسیقی كشور نیز از این قاعده مستثنی نیست.

 

 

 

علی نامجو: عملكرد نهادهای صنفی در حوزه‌های مختلف هنری یكی از پرمناقشه‌ترین موضوعاتی است كه در حوزه فرهنگی قابل‌طرح است. پرداختن به نحوه كاركرد این نهادها كه دست‌كم روی كاغذ درصدد ارایه خدمات مقدور به هنرمندانی هستند كه زیرمجموعه صنف مورد نظر قرار می‌گیرند، ازجمله بحث‌هایی كه تا امروز به‌واسطه جنجال‌های رسانه‌ای موافقان و مخالفان، كمتر توجهی به آن صورت گرفته است. خانه موسیقی به‌عنوان تنها نهاد فعال در حوزه موسیقی كشور نیز از این قاعده مستثنی نیست. «شهروند» به بهانه شانزدهمین‌‌سال تاسیس خانه موسیقی با داریوش پیرنیاكان، سخنگوی این نهاد گفت‌وگو کرده است. با توجه به انتقادهایی كه در چند ماه گذشته از خانه موسیقی ایران به عمل آمده، تلاش كردیم در گفت‌وگو با آهنگساز و نوازنده شناخته‌شده كشورمان از چند و چون اقدامات خانه موسیقی در سال‌های اخیر مطلع شویم. شرح این گفت‌و‌گو در ادامه مطلب آمده است: 

*****

شما به بیان خودتان جزو هنرمندانی از حوزه موسیقی‌اید که بیشترین سابقه را در خانه موسیقی دارند. با توجه به این‌که امروز سخنگوی خانه موسیقی هستید و از ابتدا در جریان شکل‌گیری این نهاد صنفی قرار داشتید، درباره تأسیس خانه و مسیری که تا امروز در این مرکز طی شده، توضیح دهید...

ما جزو هیأت موسس خانه موسیقی بودیم. انتخاباتی انجام شد و طی آن، هیأت موسس، چند نفر را به‌عنوان مامور نوشتن اساسنامه، مشخص کرد. در این بخش هم من جزو پنج نفری بودم که اساسنامه خانه موسیقی را نوشتیم. آقایان دکتر سریر، رضا درویشی، روشن‌روان، شادروان رضوی سروستانی و من برای نوشتن اساسنامه مامور شدیم. با توجه به این‌که دکتر سریر کارمند وزارت امور خارجه بودند، جلسات ما در آن زمان به دلیل نبودن مکانی برای خانه موسیقی در دفتر کار دکتر سریر برگزار می‌شد. هفته‌ای یک بار به دفتر دکتر سریر می‌رفتیم، اساسنامه‌های مختلف را مورد بررسی قرار می‌دادیم و نکاتی را که به ‌نظرمان مهم می‌رسید، فیش‌برداری می‌کردیم. با نوشتن این اساسنامه، هیات‌مدیره خانه موسیقی تشکیل شد و من به‌عنوان یکی از اعضای هیات‌مدیره انتخاب شدم. به همین دلیل، تمامی تاریخ خانه موسیقی از ابتدا تا امروز را می‌دانم.

 

زمانی که تصمیم به تشکیل خانه موسیقی گرفتید، جامعه  نسبت به موسیقی چه جهت‌گیری داشت؟ با توجه به  ابهام موسیقی در ایران چه موضع‌گیری از طرف ارگان‌های مختلف و هنرمندان عرصه موسیقی اتفاق افتاد؟

هیچ یک از هنرمندان حوزه موسیقی در آن دوره فکر نمی‌کردند اصلا خانه موسیقی بتواند تشکیل شود و بعد از آن بتواند به کارش ادامه دهد. در آن زمان، جامعه موسیقی کشور اصلا با مفهوم صنف آشنایی نداشت اما ما با پیگیری و تلاش مجدانه، سعی کردیم این خانه را در باور عمومی به هنرمندان بقبولانیم تا بپذیرند، این مرکز صنفی برای تحقق حقوق آنها و عمل به خواست‌شان، فعالیت می‌کند.

 

اقدامات خانه موسیقی در سال‌های ابتدایی چگونه بود؟ چه امکاناتی برای هنرمندان حوزه موسیقی فراهم شد؟

در چند‌سال اول، زمان فقط برای سروسامان دادن به کانون‌های خانه موسیقی و مشخص کردن سازوکارهای اولیه سپری شد. حتما در ابتدای راه، کم‌وکاستی‌هایی اتفاق افتاده، عده‌ای به عضویت خانه موسیقی درآمده‌اند که فعالیت موسیقایی نداشتند. موسیقی را آموخته‌اند اما کارمند یک اداره بودند یا کار آزاد داشتند و در کنارش نه به صورت حرفه‌ای، بلکه به شکل تفننی ساز می‌زدند. به ‌نظر من باید بپذیریم که در اول راه، چنین اشکالاتی پیش می‌آید.

 

امروز بعد از گذشت ١٦‌سال از تأسیس خانه موسیقی، پذیرش خانه موسیقی توسط فعالان موسیقی تا چه حدی است؟

امروز باورمندی هنرمندان حوزه موسیقی به این حد رسیده که خانه موسیقی می‌تواند حقوق صنفی آنها را استیفا کند، بنابراین می‌توانم با قطعیت بگویم که کسی از میان هنرمندان فعال موسیقی وجود ندارد که عضو خانه موسیقی نباشد. ما قبلا جایی نداشتیم. اتاقی را در نزدیکی تالار وحدت به ما داده بودند تا کارهای خانه را آن‌جا انجام دهیم. در آن دوره آقای مهندس کاظمی معاون هنری بودند و آقای مرادخانی به‌عنوان مدیرکل فعالیت می‌کردند. بعد از سختی‌هایی که به خاطر نداشتن مکان مشخص، متحمل شدیم به فکر تهیه جایی برای خانه موسیقی به شکل مستقل افتادیم. این حرف‌ها را به این دلیل مطرح می‌کنم که ممکن است برخی از هنرمندان بگویند مگر خانه موسیقی تا امروز چه کاری انجام داده است؟ سروسامان دادن این تشکیلات، آن هم برای هنری مثل موسیقی که هنوز در ایران به رسمیت شناخته نمی‌شود، بسیار سخت است.

 

شما به عدم رسمیت موسیقی در کشور اشاره کردید. در این میان ممکن است برخی از پخش موسیقی در صداوسیما و اجرای کنسرت‌های موسیقایی در شهرهای مختلف ایران به‌عنوان نشانه‌هایی برای رسمی‌بودن این هنر در کشور یاد کنند. دقیقا منظورتان از به كار بردن این تعبیر چیست؟

بارها در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌هایم گفته‌ام که رسمیت هنر موسیقی این نیست که در همه جا اجرا شود یا این‌که چون تلویزیون موسیقی پخش می‌کند، آن را رسمی بدانیم. موسیقی به‌عنوان یک هنر مستقل که مثلا در تلویزیون به همراه معرفی تمامی اعضای سازنده در یک برنامه مستقل پخش شود، فعالیت نمی‌کند. از سوی دیگر، این هنر هنوز به لحاظ سنتی رسمیت ندارد. بنا به این دلایل، به‌نظر من موسیقی در کشور ما رسمیت ندارد. این هنر را عموم بخش‌های حاکمیت باید بپذیرند تا بتوانیم آن را رسمی بدانیم، نه این‌که بخشی، این هنر را قبول داشته باشد و بخش دیگر آن را رد کند. گاهی با موسیقی سلیقه‌ای برخورد می‌شود. مدیرکل ارشاد یک شهرستان، بنا به بی‌علاقگی که به موسیقی دارد، شروع به ایستادن در مقابل این هنر و مخالفت با آن می‌کند. درحالی‌که اگر این هنر رسمیت می‌داشت، رعایت حقوقش به شکل قانونی لازم بود و هیچ‌کس نمی‌توانست حقوق هنرمندان فعال در آن را زیر سوال ببرد.

 

داشتید در مورد مهیا کردن مکانی به نام خانه موسیقی و برای موسیقی کشور صحبت می‌کردید...

با وجود تمامی مشکلاتی که گفتم همه امکانات خودمان را از نظر شخصی گذاشتیم تا بتوانیم جایی را برای خانه موسیقی تأمین کنیم. زمان دولت اصلاحات، ما به دولت متوسل شدیم و بنا شد بودجه‌ای به ما بدهند تا بتوانیم جایی را بخریم. خانه موسیقی کنونی در خیابان فاطمی جایی بود که ما با شرایط سخت آن را خریداری کردیم. قیمتی که روی این خانه گذاشتند٦٠٠میلیون تومان بود. دولت مقرر کرد که در ٤قسط ١٥٠میلیون تومانی، مبلغ مورد نظر را پرداخت کند. تا پایان دولت اصلاحات دو قسط از سمت شهرداری و قسمت توسعه فضاها پرداخت شد. با شروع کار دولت بعدی، دو قسط بعدی پرداخت نشد و دو فقره چک ١٥٠میلیون تومانی نزد آقای تشکری‌نیا مسئول آن سازمان که انسان بسیار فرهنگی بودند و به هنر علاقه داشتند، ماند. ایشان چک‌های ما را نگه داشتند و اجازه ندادند این دو چک برگشت‌زده شود. ما سعی کردیم در آن فضا به دنبال یک منبع مالی بگردیم تا این‌که پس از دو‌سال با همکاری افرادی همچون آقای گنجه‌ای و همراهی‌های آقای ایمانی، معاون وقت وزیر ارشاد بپردازیم. مبلغ ١٥٠میلیون تومان نهایی را هم آقای قالیباف پرداخت کرد و به این ترتیب، هنرمندان موسیقی صاحبخانه شدند. از زمانی که مکان خانه موسیقی را پیدا کردیم، گسترش فعالیت‌های صنفی آغاز شد.

 

به نقطه خوبی رسیدیم. بسیاری از منتقدان خانه موسیقی معتقدند خانه موسیقی در طول این سال‌ها عملكرد قابل‌دفاعی نداشته است. در مورد فعالیت‌هایی که به قول شما خانه موسیقی از زمان صاحبخانه شدنش انجام داد، توضیح دهید...

اگر بنا باشد همه این اقدامات را نام ببرم، مثنوی هفتاد من کاغذ شود، چون از ابتدای کار در خانه موسیقی حضور داشتم، تمام کارهایی که تا امروز انجام شده را در ذهن دارم. عضوگیری کانون‌های مختلف یکی از مهم‌ترین کارهایی بود که به مرور تکمیل شد. بعد از این اقدام، کانون‌های مختلف در خانه موسیقی توانستند کارهای خوبی را آغاز کنند. برخی از بیرون می‌گویند خانه موسیقی به جز عضوگیری و بیمه‌کردن، کاری انجام نداده است. شاید به این خاطر که ما همه کارهایی را که تا امروز انجام داده‌ایم، فریاد نزدیم.

 

چرا کارهایی را که انجام داده بودید برای در جریان قرار دادن هنرمندان عرصه موسیقی به خوبی اطلاع‌رسانی نکردید؟

علت عدم ارایه کارهایی که در خانه موسیقی انجام دادیم، دو چیز بود؛ اولا فکر می‌کردیم کاری که در خور شأن هنرمندان است و هنرمندان شایسته آن هستند، انجام نداده‌ایم (ما وظیفه خود می‌دانستیم که برای رفاه بیشتر هنرمندان فعالیت کنیم و دلیلی نمی‌دیدیم که این اقدامات را در بوق‌کرنا کنیم.) از سوی دیگر امکانات رسانه‌ای کافی در اختیار خانه موسیقی نبود تا حداقل بتواند سرفصل کارهایی را که انجام داده یا درحال انجام آنها است، ارایه دهد.

 

از دیدگاه شما به‌عنوان یکی از فعالان مدیریتی در بدنه خانه موسیقی چه انتقاداتی از جانب منتقدان این خانه مطرح است؟

برخی از دوستان انتقاد می‌کردند که خانه موسیقی با تمام دولت‌ها کار کرده است. این یک تعبیر اشتباه است. خانه موسیقی یک نهاد مدنی و «ان‌جی‌او» است و در زمان فعالیت هر دولتی باید کار خودش را انجام دهد. این حالت با همکاری با همه دولت‌ها تفاوت زیادی دارد. دوستان منتقد نمی‌دانند که در دوره هشت ساله ریاست آقای احمدی‌نژاد به‌خصوص در دوره دوم مجموعا ٢٠میلیون تومان از سمت دولت به ما کمک کرده‌اند. در صورتی که از زمان تأسیس خانه موسیقی تصویب شده بود که باید سالانه ١٠٠‌میلیون تومان در اختیار خانه موسیقی قرار دهند.

 

چرا باید این مبلغ از سوی دولت در اختیار یک مرکز صنفی قرار می‌گرفت؟

پرداخت این مبلغ صدقه سری نبود. این جزو اساسنامه وزارت خانه است که به «ان‌جی‌او»‌های فعال در زمینه فرهنگی پول بدهند. چطور است که به روزنامه‌ها پول می‌دهند. قرار نبود، لطفی به ما کنند اما وظیفه خودشان را هم انجام ندادند.

 

پس علت عدم توفیق خانه موسیقی در برنامه‌هایی را که برای اعتلای سطح رفاهی و هنری هنرمندان موسیقی طرح‌ریزی شده بود، عدم عمل به تعهداتی می‌دانید که دولت نهم و دهم باید در قبال خانه موسیقی انجام می‌دادند؟

منتقدان باید بدانند که هزینه‌های جاری خانه موسیقی شامل پرداخت قبوض آب، برق، گاز، تلفن و پرداخت حقوق کارمندان سالانه حدود ٢٥٠ تا ٣٠٠‌میلیون تومان است. درحالی‌که دولت آقای احمدی‌نژاد در طول چهار‌سال پایانی در مجموع ٢٠‌میلیون تومان به خانه موسیقی پرداخت کرد.

 

در این میان برخی از منتقدان در مورد دریافت حق عضویت‌ها ابهاماتی را مطرح کرده‌اند و معتقدند حق عضویت‌هایی که اعضای چند‌هزار نفره خانه موسیقی پرداخت می‌کنند، مبلغ زیادی است که با استفاده از آن می‌توان کارهای زیادی انجام داد...

 بهتر است بیایند و بررسی کنند. در طول چند ‌سال ابتدایی، اصلا کسی حق عضویت پرداخت نکرده. در طول یک‌سال اخیر هم که حق عضویت برای هر عضو را در‌سال ٥٠هزار تومان در نظر گرفته‌ایم تنها ٤٠٠٠نفر حق عضویت‌هایشان را پرداخت کرده‌اند، درحالی‌که این مبلغ در یک‌سال اخیر افزایش داشته و قبلا به‌ازای هر نفر مبلغ ٢٠هزار تومان بابت حق عضویت سالانه هنرمندان عضو خانه موسیقی درنظر گرفته شده بود. این خانه با کمک شخصیت‌هایی که در هیات‌مدیره فعالیت می‌کردند، سرپا مانده است. من ٣ دوره، دبیر جشن خانه موسیقی و دبیر جشنواره جوان بودم. زمانی که دبیر برگزاری جشنواره جوان بودم، ارشاد را مجبور به پرداخت هزینه غذا و اسکان شرکت‌کنندگان در جشنواره کردم. چون این بچه‌ها کم‌سن‌و‌سال بودند و دختر و پسری را که از سراسر ایران برای دو روز باید در جشنواره شرکت می‌کردند، نمی‌شد به امان خدا رها کرد. تا امروز آن جشنواره با بهره‌گیری از داوران برتر، بهترین جشنواره جوانی است که برگزار شده است. ٢ بار جشن خانه موسیقی را برگزار کردم که یکی در برج میلاد برگزار شد. ٧ شب، کنسرت در آن دوره برگزار شد. بابت کنسل‌شدن کنسرت‌ها در دوره اخیر، چند بار برای توضیحات از طرف مسئولان فراخوانده شدم چون در مقابل لغو کنسرت‌ها اعتراض می‌کردم. آیا کسی از این کارها خبر دارد. اگر این اقدامات، حرکت در مسیر تأمین حقوق هنرمندان نیست، پس چه نام دارد؟

 

واكنش خانه موسیقی به مسأله لغو كنسرت‌ها یكی از دیگر مسائلی است كه بسیاری منتقد آن هستند. خانه موسیقی به‌عنوان متولی دفاع از حقوق هنرمندان، در پدیده لغو کنسرت‌ها چه کارهایی انجام داده است؟

وقتی کنسرت آقای سراج در کرمانشاه لغو شد، من به‌عنوان سخنگوی خانه موسیقی محکم ایستادم و پرسیدم که با حضور نیروی انتظامی، چطور کنسرت را به هم ریختند؟ پرسیدم که مگر رئیس نیروی انتظامی آن‌جا نبوده؟ بعد از این سخنان، من فراخوانده شدم و به خاطر اعتراضاتم مورد سوال قرار گرفتم.

 

آیا برای حمایت از اساتید و پیشکسوتان موسیقی در خانه موسیقی کاری انجام دادید؟

بله. بارها و بارها برای تأمین هزینه‌های پیشکسوتان موسیقی، پول‌هایی دریافت شد و به آنها پرداخت کردیم. به‌نظر شما، باید با آبروی بزرگان بازی کنیم و به همه بگوییم که مثلا به فلان هنرمند نامدار و باسابقه فلان مبلغ پرداخت شده است؟ ما نمی‌توانیم با آبروی بزرگان‌مان، بازی کنیم. از این دست کارهای غیرعلنی زیاد انجام شده است. هزینه و برگزاری مراسم ختم تمامی بزرگانی که در جامعه موسیقی از دست داده‌ایم، به عهده خانه موسیقی بوده است. گفتن این حرف‌ها در شأن خانه موسیقی و اساتید درگذشته نیست. هزینه درمان اساتید را با کمک گرفتن از بخش‌های مختلف انجام داده‌ایم. هر کدام از کانون‌ها در خانه موسیقی، فعالیت‌های گسترده‌ای را انجام داده‌اند.

کارهایی را که از آن با عنوان اقداماتی در جهت اعتلای موسیقی یاد کردید تا چه حد موثر می‌دانید؟

چه کسی ردیف موسیقی ایرانی را در یونسکو به ثبت رساند؟ این کار را خانه موسیقی انجام داد. چه کسی پرونده کمانچه را جمع کرده و برای یونسکو فرستاد تا به ثبت برسد؟ تا قبل از این، هیچ یک از سازهای موسیقی ایرانی حتی به ثبت ملی هم نرسیده بود اما من از سمت خانه موسیقی مامور شدم تا سازهای ایرانی را به ثبت جهانی در یونسکو برسانم. کانونی متشکل از موزیسین‌های توانای ایران در خانه موسیقی جمع شده‌اند تا پرونده تمامی سازها را جمع کنند و بعد از رساندن به ثبت ملی بتوانند این سازها را به ثبت در یونسکو برسانیم. آیا این اقدامات فعالیت نیست؟ در کانون‌های مختلف، هر هفته مستر کلاس‌های مختلف برگزار می‌شود. کانون صدابرداران تا امروز چندبار کلاس‌های صدابرداری، برگزار کرده است. در خانه هنرمندان، چندین دوره مسترکلاس داشته‌ایم که خانه موسیقی با مسئولیت من ترتیب برگزاری‌شان را داده بود. در این کلاس‌ها، اساتیدی از خارج از کشور حضور داشتند و اهالی موسیقی از سراسر ایران در آن شرکت کردند. ما کسانی را که می‌خواستند از شهرستان‌ها مجوز آموزش بگیرند، تعلیم دادیم. این مسئولیت‌ها را در همان دوره آقای شاه‌آبادی مصادف با اواخر حضور آقای احمدی‌نژاد از ما گرفتند. اعتراضاتی برای بازپس‌گیری این مسئولیت‌ها انجام دادیم اما متاسفانه به جایی نرسیدیم. افراد علاقه‌مند به برگزاری کلاس در شهرستان‌ها به خانه موسیقی می‌آمدند. همان‌طور که گفتم این دوستان علاقه‌زیادی داشتند اما به لحاظ سطح کیفی نیاز به آموزش داشتند. این دوستان را در دوره‌های خاص، مورد آموزش قرار ‌دادیم و با توجه به مسافت طولانی که از شهرستان تا تهران طی کرده بودند، برای صرف ناهار میهمان خانه موسیقی بودند. علاوه بر این کلاس‌های موسیقی توسط خانه موسیقی سروسامان داده شد. چون خانه موسیقی در این بخش نسبت به تمام ارگان‌ها و مراکز نظارتی تخصص بیشتری دارد، با یک برنامه مدون مدرسان را دسته‌بندی کردیم و کسانی که صلاحیت تدریس‌شان توسط کانون‌های مربوطه تأیید شد، کارت تدریس گرفتند تا از طریق آن مجاز به ارایه آموزش به هنرجویان علاقه‌مند باشند. این کارها آسان نبود و ما با تلاش همه ‌جانبه موفق به انجام‌شان شدیم. دوستان ما از طریق خانه موسیقی کمک‌های عام‌المنفعه زیادی، انجام دادند. در حادثه دلخراش زلزله بم، اساتید نام‌آشنای موسیقی ایرانی به خانه موسیقی دعوت شدند و به علاقه‌مندان اطلاع دادیم که هر کس دوستدار این اساتید است، می‌تواند به خانه موسیقی بیاید. از این طریق امکانی فراهم شد که علاقه‌مندان به بزرگان موسیقی، بتوانند اساتید این هنر را ببینند و از طریق خانه موسیقی کمک‌هایشان را به دست مردم بم برسانند. طی این فراخوان، چک‌های میلیونی از طریق خانه موسیقی جمع‌آوری شد و به دست زلزله‌زدگان آسیب‌دیده رسید. به ‌نظر شما یک «ان‌جی‌او» دیگر چه کارهایی باید انجام می‌داده که کوتاهی کرده؟ در تمامی مشکلاتی که برای هنرمندان پیش آمده و به ما مراجعه شده، تمام تلاش‌مان را برای حل این مسائل به کار گرفته‌ایم. موضوع هنرستان‌ها و ارکسترها را مورد پیگیری قرار داده‌ایم. دوستان فکر می‌کنند، ارکستر سمفونیک و ملی چگونه به راه افتاد؟ مسائل درونی هنرستان‌ها به چه شکل پیگیری و حل شد؟ خانه موسیقی با تلاش بی‌وقفه، موفق شد مشکلات پیش آمده در تمامی این حوزه‌ها را حل کند. همه این اقدامات با مدارک و اسناد بوده و ما تمامی مدارک مربوط به این فعالیت‌ها را برای کسانی که به این گفته‌ها شک دارند، بایگانی کرده‌ایم. امروز خانه موسیقی نسبت به قبل از توان و قدرت بیشتری برخوردار است. در رویدادهای مهمی که خارج از بخش موسیقی کشور قرار است اتفاق بیفتد، نگاه‌ها به سمت خانه موسیقی است. در انتخابات‌ها گوشه چشمی به موضع‌گیری خانه موسیقی وجود دارد. خوشبختانه در طول این سال‌ها به هیچ سمتی منحرف نشدیم و کسی نمی‌تواند ما را با توجه به عملکردمان متهم به ساخت و پاخت کند. حرکات ما هیچ‌گاه شتابزده نبوده. تمام تلاش ما این بوده که مسائل صنفی موزیسین‌ها را حل کنیم و در مواردی که چندان به موسیقی و هنرمندان این حوزه مربوط نیست، مداخله نکنیم. به ‌نظر من کسی در طول ٤دهه اخیر سخنرانی تند و تیز‌تر از صحبت‌های من در تالار وحدت انجام نداده است. صحبت‌های من به پشتیبانی خانه موسیقی، صورت گرفت و من به‌عنوان سخنگوی این نهاد صنفی موضع خانه موسیقی در مورد این مسأله را عنوان کردم.

 

مدیرکل سابق دفتر موسیقی در وزارت ارشاد می‌گوید، خانه موسیقی نمی‌خواست او در آن پست فعالیت کند. در مورد اظهاراتی که مدیر سابق دفتر موسیقی علیه خانه موسیقی مطرح کرده بود، چه نظری دارید؟

پاسخ من به آقای ارجمند این است كه اگر خانه موسیقی از شما حمایت نمی‌کرد که اصلا برای آن مقام انتخاب نمی‌شدید. حالا، خانه موسیقی را متهم به چه می‌کنید؟ ما فقط اعتراض کردیم که کارهایمان انجام نمی‌شود. خانه موسیقی را با عنوان دولت در سایه وزارت ارشاد خطاب می‌کنند. درحالی‌که در بسیاری از موارد، رودرروی وزارت ارشاد ایستاده‌ایم. هرجا احساس کنیم، منافع موسیقی نادیده گرفته شده، اعتراض کرده‌ایم، البته باید توضیح دهم این امکان وجود ندارد که هر روز به‌عنوان یک نهاد مردمی برخیزیم و دعوا به راه بیندازیم. خانه موسیقی به‌عنوان یک نهاد صنفی از قواعد و قوانین مملکت تبعیت می‌کند. آیا این امکان وجود دارد که این نهاد رودرروی قانون بایستد؟ این یک خواست بیجا است. ما اعتراض کردیم و ممکن است باز هم معترض باشیم اما منصفانه. من نمی‌گویم که همه کارهایی که تا امروز از طرف خانه موسیقی انجام شده، کاملا درست بوده، به قول معرف املای نانوشته غلط ندارد. کمی‌ها و کاستی‌هایی بوده که به هر صورت ممکن است هرجایی اتفاق بیفتد اما ما به‌عنوان مسئولان خانه موسیقی تمام تلاش‌مان را برای پیشرفت موسیقی در کشور به کار بسته‌ایم. باید این نکته را در قضاوت درباره عملکرد خانه موسیقی مورد توجه قرار دهیم که در طول تاریخ کشورمان چه قبل و چه بعد از انقلاب اصلا تشکلی به نام خانه موسیقی وجود نداشته که بخواهیم براساس عملکرد قبلی کارهای اخیر را داوری کنیم. خانه موسیقی نهادی است که تازه ١٦سال از تاسیس آن می‌گذرد و قدم‌های ابتدایی را طی می‌کند. همیشه نخستین قدم‌ها ایراداتی دارد و باید فرصت داد که اصلاح شود.

منبع: روزنامه شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: