دکترآذرنگ: حیات معنوی ما از هر سو که بنگریم به نشر وابسته است

1394/7/14 ۱۳:۳۹

دکترآذرنگ: حیات معنوی ما از هر سو که بنگریم به نشر وابسته است

صبح امروز 14 مهر ماه 1394 ، مراسم سومین دورۀ جایزۀ استاد ایرج افشار به پایان نامه های برتر در رشتۀ علم اطلاعات و دانش شناسی(اطلاع رسانی و کتابداری سابق) در مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد.

 

دبا: صبح امروز 14 مهر ماه 1394 ، مراسم سومین دورۀ جایزۀ استاد ایرج افشار به پایان نامه های برتر در رشتۀ علم اطلاعات و دانش شناسی(اطلاع رسانی و کتابداری سابق) در مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد.

آنچه در زیر می خوانید متن سخنرانی دکتر عبدالحسین آذرنگ در این مراسم است:

 

حضار گرامی، خانم ها، آقایان

انتخاب پایان نامۀ پژوهش گری جوان در زمینۀ نشر از سوی داوران جایزۀ استاد ایرج افشار به چند دلیل از دیدگاه مسائل این حوزه اهمیت دارد که به آنها اشاره خواهم کرد.

نشر پس از فنّ آوری های الکترونیکی در سال های اخیردستخوش تحولی بزرگ شده است. ما ناگزیریم سازگاری های لازم را با این تحول انجام بدهیم، وگرنه مشکلات نشر ما تشدید خواهد شد. اجازه بدهید تاریخچۀکوتاهی عرض کنم ، شاید به شناختن مشکل کنونی کمک کند. نشری که محمل آن فّن آوری چاپ بود، از دورۀ عباس میرزا قاجار در  ایران آغاز شد و جز دو سه نهاد دولتی که از زمان او تا انقراض قاجاریه بر نشر آثار مربوط به خود نظارت داشتند، نشر عمومی را دو نهاد اصلی در دست گرفتند: کتابفروشان و چاپخانه ها. چاپخانه هایی که ی نسخۀ  دستنوشت را از پدیدآورنده تحویل می گرفتند و چند صد یا چند هزار نسخۀ چاپی تحویل می دادند، چه محصول چاپ سنگی و چه محصول چاپ سربی، نشر را به تکثیر اثر فرو می کاستند. در واقع اگر در آن دوره فی المثل دستگاه تکثیر می بود، مثل زیراکس، دیگر نیازی به چاپ به آن طریق نبود. کتابفروشی هایی که در کنار فروش کتاب، به انتشار هم دست می زدند، معمولاً با چند دستور ساده به چاپخانه، نقشی را به عهده می گرفتند که بیش از نقش سرمایه گذار، بانی و واسطه نبود. در نتیجه کتابفروش ها هم فقط عمل تکثیر با واسطه را انجام می دادند و آنچه به آن« ارزش افزوده »ی نشر می گویند، یعنی حاصل تخصص های علمی، فنّی، فرهنگی، هنری، مدیریتی، مخاطب شناسی، کاربرد شناسی و بسیار چیزهای دیگر، به اثر افزوده نمی شد. تکثیر به هر شیوه ای و به کمک هر نوع فنّ آوری، تولید نیست، تکثیر اثر، تکثیر کتاب، تولید اثر و تولید کتاب نیست. بر اساس همین تفاوت، نشری که از عصر قاجار به عصر بعد انتقال یافت، تا تحولات دهۀ 1330 شمسی،  که نخستین موسسه های انتشاراتی سامان مند در ایران تاسیس شدند، نشر تکثیری باقی ماند. در همان دهه، به ویژه از نیمۀ دوم آن دهه و در دهۀ 1340ش، که بنا به آمارها شمار ناشران به سرعت افزایش یافت و تولید کتاب در 1349 شمسی به میزانی رسید که در تاریخ نشر ایران از آغاز تا آن سال بی سابقه بود، دانش فنّی نشر باز هم تکثیری باقی ماند. دانش و تخصص نشر از راه سامانۀ آکادمیک به جامعه راه نمی یافت ـ هنوز هم از این راه به جامعه راه نمی یابد ـ دانشگاه ها که از دهۀ 1340 شمسی در حال رشد و توسعه بودند و رشته ها و گروه های آموزشی تازه تاسیس می کردند، هیچ کدام نشر را در برنامۀ آموزشی خود قرار ندادند، حتی رشتۀ کتابداری که حالا اسمش را گذاشته اند دانش شناسی،  و اطلاع رسانی که نامش را به علم اطلاعات تغییر داده اند، و رشتۀ ارتباطات که به  آن هم پیشوند و پسوندهای  اضافه یا از آنها کم شده است، نه نشر را جزو مباحث خود قرار دادند، نه استادی برای تدریس مباحث نشر داشتند، نه استاد و پژوهش گری در این زمینه تربیت کردند، و نه واحد دیگری در کشور وجود داشت که تحولات نشر را رصد کند، یا دانش فنّی و تحولات نشر را به داخل انتقال دهد. تا جایی که بنده توانسته ام دنبال کنم، ضربۀ ناگهانی به نشر در کشورهای جهان سوم از دی تی پی آغاز شد، فنّ آوری «دسک تاپ پابلیشینگ» که برابر فارسی نه چندان خوشایند آن «نشر رو میزی» است. مدت کوتاهی پس از رواج رایانه های شخصی، تولید نرم افزارهای پردازش گر و دستگاه های چاپگر، این امکان فراهم آمد که همه یا بیشتر کارهایی که در یک موسسۀ انتشاراتی و در یک چاپخانه انجام می شد، منتقل شود روی یک میز کار. دی تی پی به سرعت بر ساختارهای موسسات انتشاراتی، بر نگارش، ویرایش، آماده سازی آثار، چاپ، پخش، رابطۀ میان ناشران و ویراستاران و کتاب آمایان تاثیر گذاشت و زمینه را برای تحولات گسترده تری فراهم ساخت. بنده به لحاظ اینکه سال هاست مسائل نشر را دنبال می کنم، در اوایل دهۀ 1370ش، شاید بیست و دو سه سال پیش در مجلسی در بارۀ دی تی پی صحبت کردم و به سیاست گزاران و برنامه ریزان نشر آغاز تحولی را هشدار دادم. صحبت هایم در آن نشست، لبخندهای معناداری را  بر لب عدۀ زیادی از حضار پدیدار کرد. از پشت تریبون می دیدم. البته حرمتم را نگاه داشتند که واکنش دیگری نشان ندادند. چون حس کردم که اوضاع خیلی بد نیست، ادامه دادم و گفتم امیدوارم روزگار پاسخ لبخندهای ملیح را با هرهر و قهقهه ندهد.

  چند سال نگذشت که با گسترش شبکۀ اینترنت، کاربردهای دی تی پی به ویژه در نقاط دور از دسترس و نیازمند به اطلاعات و انتشارات آشکار شد، اما ما چند سال زمان ارزش مند را از دست داده بودیم، آن هم دوره ای را که می توانستیم با هزینۀ بسیار کمتری زیرساخت های لازم را برای نشر دستخوش تحول ایجاد کنیم. چندین نشستی هم که با بزرگان نشر داشتیم، به نتیجه نمی رسید، چون بدون بینش علمی و دانش فنّی پایه در هر رشته ای امکان آینده نگری و ترسیم کردن چشم اندازهای آینده نیست.

  به هر حال، امواج پی در پی که حاصل تحولات در زمینه های اطلاعات، ارتباطات، الکترونیک بود، همراه با ضرورت هایی که در عرصه های آموزش، پژوهش، اقتصاد، بازرگانی، مدیریت و برنامه ریزی، تولید، حمل و نقل، محیط زیست و بسیاری زمینه های دیگر از اواخر سدۀ 20 احساس شد و اکنون هم بیش از آن سال ها احساس می شود، همراه شد و نشر را ناگزیر به پذیرش تحول کرد. آنچه اکنون با عنوان نشر الکترونیکی، نشر چند رسانه ای، نشر دیجیتال، نشر غیر کاغذی و با چند عنوان دیگر نامیده می شود، مکمل کتاب کاغذی است. کسانی که با اثر کاغذی معاشقه می کنند، اطمینان داشته باشند که این موجود نازنین از میان نخواهد رفت، آمارهای 20 سال گذشته هم این را نشان می دهد، اما انباشت، جا به جایی و بازیافت متن الکترونیکی که فاصله های زمانی و مکانی، مانع های جغرافیایی و مرزی، هزینه های سنگین، مشکلات دسترسی، و بسیاری چیزهای دیگر را از مراحل نشر حذف کرده است، به سمتی در حرکت است که اگر به تحولات حال و آیندۀ آن توجه نکنیم، ناگزیر خواهیم شد تاوان های سنگین تری بپردازیم.

هیات داوران جایزۀ استاد افشار با اعطای جایزه به پایان نامه ای ارزش مند در زمینۀ نشر این گام را برداشته است که مبحث نشر را در شمار موضوع های مشمول جایزه قرار داده است. این جایزه شاید شماری از پژوهش گران با انگیزه و جوان ما را برانگیزد که به پژوهش در زمینۀ نشر روی آورند، زمینه ای که هیچ یک از بنیادهای اصلی اش در ایران تا کنون موضوع پژوهش جدّی نبوده است. پذیرفته شدن این پایان نامه در گروه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی با نظارت استادانی که حتماً به موضوع نشر توجه داشته اند، شاید این نوید را بدهد که این گروه ها به غفلت سالیان گذشته پایان بدهند و توجه کنند که سیر نشر تا این نقطه و مسائل تولید محتوا که نشر با آن رو به رو و درگیر است، نکته ای نیست که بتوان در برنامه های آموزشی شان نادیده بگیرند و بازهم به تربیت استاد و دانشجو بی اعتنا بمانند.

        توجه داوران و استادان به این موضوع این نوید را هم با اتحادیۀ ناشران می دهد که تلاش های آن نهاد در شاخۀ آموزش بدون همراه و یاور نیست. حتی یک پژوهش درخشان هم از ظرفیت هایی خبر می دهد که می توان در راه نشر بی آموزش و پژوهش و نیازمند به روش، نگرش، تامل و تحلیل و خروج از وضعیتی گرداب وار به کار گرفت.

      همه یا شاید غالب کسانی که در این مجلس حضور دارند، عمیقاً حس می کنند که حیات معنوی ما از هر سو که بنگریم به نشر وابسته است. هر تحولی در نشر براین حیات معنوی تاثیر می گذارد. امیدوارم توجه و کوشش درخور تقدیر پژوهش گر جوان ما نوای زنگی باشد هم هشدار دهنده و هم نوید بخش.

پاینده باد تلاش در راه هشیاری و آگاهی     

                                                                                   

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: