1394/4/22 ۰۸:۵۵
از آن یار (بنیام = سروش آسمانی) برای خبر،ر سه دوست منتظر و گوش به سروش غیب داشتند+ هر سه دوست در تجلی ازلی حاصل نخستین سروش غیبی بودند،ر و در انتظار دریافت پرتو خورشید ذات حق به سر میبردند، + همان طور که در متن نامه ناخوانده و رمزی آفرینش نوشته آمده است،ر زال به همراه رستم و رخش آزمودهنبرد،+ به میدان بزرگ خانه کوه دالاهو (در منطقه گوران کرمانشاه) آمدند،ر خواجه یمن کو (سیدابوالوفا نیای آسیدبراکه، به روایتی بابایادگار) را به نوری از انوار آراستند؛+ زیرا سخن زال (= موسی قلم زر = آسید براکه)، خلاف نداردر و دوستان (چهل تن) به فرّ (ذره ذاتی) خواهند رسید+ و برای انتقام خون حسین(ع) به تلاش خواهند پرداختر و بهدرستی در این میدان (مبارزه با تاریکی) رستم آرام نخواهند گرفت.+ نوشته موسی (قلم ازلی) خلاف و اشتباه ندارد،ر دوست پاکباز و راست کردار باورمند باشد.
در مرحله دوم آسیدبراکه گوید:
جـهویار پی خهوهر، جهویار پی خهوهر
سهدوس ئنتزار جهو یار پی خهوهر
ههر سـهر توفهیل گولبانـگ سهحـهر
موحتاج پهری شهوق شوعای شوعلهوهر
وه مهزموون سهبت تهعلیقهی سهرموور
زال چهنی روستهم رهخش مهساف جوور
ئامان ئهو مهیـدان سهرای دالههـوو
تهمام ئاراستهن خواجای یهمهن کوو
خهلاف نهداروو حـهرفقهلهم زهرر
یهقین که دووسان مهیاوان وه فهرر
دهور مهدان نهدهور هوون حوسهین نام
تـهحقیق نی مهیدان نهداران ئارام
نــوشتهی مـــووسا خــهلاف نـهداروو
دووس راس پاکبـــاز بــاور بداروو۱۰۵
ترجمه: از آن یار (بنیام = سروش آسمانی) برای خبر،ر سه دوست منتظر و گوش به سروش غیب داشتند+ هر سه دوست در تجلی ازلی حاصل نخستین سروش غیبی بودند،ر و در انتظار دریافت پرتو خورشید ذات حق به سر میبردند، + همان طور که در متن نامه ناخوانده و رمزی آفرینش نوشته آمده است،ر زال به همراه رستم و رخش آزمودهنبرد،+ به میدان بزرگ خانه کوه دالاهو (در منطقه گوران کرمانشاه) آمدند،ر خواجه یمن کو (سیدابوالوفا نیای آسیدبراکه، به روایتی بابایادگار) را به نوری از انوار آراستند؛+ زیرا سخن زال (= موسی قلم زر = آسید براکه)، خلاف نداردر و دوستان (چهل تن) به فرّ (ذره ذاتی) خواهند رسید+ و برای انتقام خون حسین(ع) به تلاش خواهند پرداختر و بهدرستی در این میدان (مبارزه با تاریکی) رستم آرام نخواهند گرفت.+ نوشته موسی (قلم ازلی) خلاف و اشتباه ندارد،ر دوست پاکباز و راست کردار باورمند باشد.
میباید این بیان «واته» دوم آسید براکه باشد که سه قهرمان حماسه ملی ایران برای القای فرّ (ذره ذاتی) او در عالم پنهان حاضر میشوند؛ زیرا وی از سه نشئه ذاتی (تخت سلطان، داوود تکیهگاه، تخت یادگار) برخوردار بود و به همین سبب دوره ایشان به سهتن (یریتنی) اشتهار دارد و در این بند، پیوند کامل حماسه ملی ایران با علویگری در انتقام خون حضرت امام حسین(ع) واضح و روشن میشود و عنوان علویان اهل حق (یارسان) مفهومی تاریخی، ملی و اعتقادی مییابد و به همین ترتیب این اندیشه در طی تمامی بیانات چهل تن بارز و آشکار است.
نوروز سورانی ـ از چهلتنان دوره آسیدبراکه گوران ـ میگوید:
زابولی من بیم، زابولی من بیم
زات زبهردهس زابولی من بیم
کشمیر کرمان کابولی مـن بیم
عهدل عهدالت عادلی من بیم
فهرر فهرهیدون زات پاک من بیم
زهنجیر زنهار شا زههاک من بیم
کاوهی ئاهنگهر گاو سهر من بیم
تیغ بی چهکش روی مهحشهر من بیم
دوون کیخهسرهو کهیانی من بیم
بهور بان شیر بهیانی من بیم
پرشهی هون شهر سیاوهخش من بیم
سوار سهرحهد ساحب رهخش من بیم
جام جهمشیدی جههان بین من بیم
نگین حکمهت دونیا و دین من بیم
کهیومهرس کی کیقوباد من بیم
پیر برمهپیچ باش ئوستاد من بیم
چهن دوون دنیا میزهر و سهران
نه عههد ذهررات تا دور حهران
من بیم ساز نام گشت نه گیرودار
حرس نهقهسد گیانقهفس سیامار
گول و شمامه یاریم ئهنعامه
فانیم تهمامه باقیم سهقامه۱۰۶
ترجمه: زابلی من بودم (در ذره ذات او همراه و حاضر بودم)ر آن صاحب فرّ (ذره ذات) زابلی من بودم. + میر هندوکش (کشمیر) و کرمان و کابل (= رستم که بر نفس امّارة خود مسلط آمد و به مرگ سهراب تن داد و در ساختار جاویدان خود)ر عدل و عدالت برقرار کرد، من بودم. + در فرّ فریدون «فرخ سرشت» آن ذات پاک من حاضر بودم،ر و با ذره آن زنجیر که ضحاک با آن دربند شد، همراهی داشتم. + در فرّ کاوه آهنگر و گرز گاوسر حضور داشتمر همچنان که با تیغ ازلی «انتقام و عدالت» (مهدی موعود) همراهم. + بازگشت دوباره فرّ کیخسرو کیانی من هستمر ببر شیراوژن نامدار (خون ریختة رستم) من بودم.+ همچنان که در نور خورشید تابناک سحرگاهی حضور دارم. شعاع و پرتو درخشان خون در دست انتقام سیاووش من بودم،ر [در ذره ذاتی = فر] سوار مرزدار صاحب رخش (رستم) من بودم.+ در جلوه جام جهانبین جمشید وجود داشتمر و در راز نگین انگشتری زنهار (سلیمان = جمشید) که خاتم دنیا و دین بود، تلألؤ داشتم.+ [به هنگام آفرینش جهان و خلق] کیومرث و نزول فر ایزدی بر کیقباد [ذره ذاتی = فر] من نیز آفریده شده بودمر و با پیر خرد [عقل] که بهترین آموزگاران است، همراه بودم. + در سیر تطور زندگیها و مرگها بزرگان جهان از عالم ذرر تا ایام آزادی، انسان [من] بودم+ که تمام نشیب و فرازها را پیمودم و نقشها ایجاد کردمر و حرص [هوا و حسد و خشم و شهوت و...] که درصدد تصرف جان پاک بود، در زندان «سیاه مار» انداختم [حواله داوود دادرس کردم] + گل و شمامه برای یارسان پاداش و جایزه است.ر دوران زندگی جسمانی هزار و یک کالبد را به پایان رساندهام [روحم در سیر صعودی تعالی یافته است و به خداوند یکتای مطلق جاویدان ملحق شده است] و بقایی در آرامش خواهم داشت. [گل و شمامه از نمادهای رازآلود یارسان است، که توضیحی گسترده میطلبد].
این بند منشور تأثیر و جایگاه حماسه ملی ایران در اعتقاد علویان اهل حق (یارسان) است،۱۰۷ بیان این نکته ضروری است که در اندیشه و اعتقاد یارسانی ۱=۴۰ و ۴۰=۱ است.
پینوشتها:
۱۰۵ـ جامجم زبور حقیقت، ص۶٫ ۱۰۶ـ همان، ص۱۹۱٫
۱۰۷ـ «شاهنامه حقیقت» که عصارة کلام «سرانجام»ها و دورههای قابل بحث در اندیشه و اعتقاد علویان را شامل میشود و تحلیل و تفسیر ویژه خود را میخواهد. حاج نعمتالله جیحونآبادی دیدهدار و صاحب ذره ذاتی (فر) در این کتاب، دفتر «بارگهبارگه» را با عنوان «پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان، ساسانیان» آورده است که در اینجا برای استفاده خواستاران و خوانندگان، بخشی متن برگردان آن را به نثر به عنوان آخرین سند متقن تقدس حماسه ملی ایران در اعتقاد علویان اهل حق (یارسان) ارائه میکنیم: «… نخستین کسی که پادشاه زمان شد، کیومرث بود. کیومرث فرزند سام بن نوح است که به حکم خداوند خدیو جهان شد. از آن پادشاه تا خاتمالانبیا، طبق بر طبق شاهان بر تخت پادشاهی، چهار رتبه بودند که در زمانه فرمانروایی کردند: رتبه اول پیشدادیان، رتبه دوم کیانیان، رتبه سوم اشکانیان، رتبه چهارم ساسانیان، که به دور زمان از کهان و مهان، بر جمله جهان پادشاهی کردند و در دور محمد(ص) همه پادشاهان بند? درگاه او شدند. از آن زمان تا حال در دور روزگار بر تمام ممالک هر کس پادشاه و تاجدار است، به اسم محمد(ص) پادشاهی میکند و به حکم حق فرمانروا میشود.
پیشدادیان: اول پادشاه از پیشدادیان، کیومرث بود. سیامک فرزند او بود که به دست دیوان در غار کشته شد. پس از آن هوشنگ فرمانروا شد و چون دور او به پایان رسید، طهمورس دیوبند در جهان شاهنشاه گردید.قهرمان و قیطران پهلوانان زمان او بودند. آن زمان سپری شد و جمشید شاه فرمانروای عالم گردید. در ایام او سیصد سال مرگ در جهان نماند و همه زندگی و خوشی بود؛ اما عاقبت او نیز گرفتار مرگ شد. ضحاک آمد و بسیاری از مردمان را هلاک کرد تا اینکه کاوه نامدار خروج نمود و بر ضحاک شورید؛ قباد و قارن فرزندان کاوه بودند. فریدون به یاری آنها شهریار شد و ضحاک را مغلوب و در کوه دماوند زندانی کرد. جهان مسخّر فریدون شد. چون باد، عهد او نیز گذشت.
از پهلوانان به یاد آورم: گشتاسب، سپس نریمان و سام چون دور خود را طی کردند، زال و رستم جهان پهلوان شدند. زواره فرزند زال زر بود و فرامرز فرزند رستم بود که زمان چون باد بر آنها گذشت. از سلم و طور به یاد بیاورم. فریدون سه فرزند داشت که یکی از آنها نیک و دو تای دیگر از بدان بودند. سلم و تور خلقت بد داشتند و ایرج خلقت نیکو داشت. از روی کینه و حسد سلم و تور، ایرج نامدار را به قتل رساندند. آنگاه منوچهر تاجدار شد که فرزند ایرج شهریار بود. چون منوچهر پادشاه شد، سلم و تور را کشت و پادشاه بیرقیب شد. زمان او هم به سر آمد و نوذر شهریار جهان شد. پس از تور، پشنگ آمد و پادشاه تورانیان گردید. افراسیاب فرزند پشنگ بود که در جهان پهلوانی با فر و هنگ گردید که به کین نوذر شهریار را کشت و در آن روزگار شهریار شد.
کیانیان: چون دور پیشدادیان به پایان آمد، کیان صاحب ایام شد. زمان که به افراسیاب فرزند پشنگ رسید بر خلق ظلم شدید کردند. به حکم جانآفرین او چهارده سال بر ایران زمین حکومت کرد. پس زاب، گرشاسب با کیقباد به ایران پادشاه شدند. کیقباد سرآغاز کیانیان بود که بر پور پشنگ غالب آمد و افراسیاب را از ایران بیرون راند و جهان را آباد کرد. در آن روزگار دورقباد نیز پایان یافت. فرزند او کیکاوس نامدار پادشاه شد و جهان را تسخیر کرد. رستم آن دم جهان پهلوان بود که جهان را یکسره تسخیر کرد. سیاوش فرزند کاووسآ شاه بود که به توران رفت و در آنجا به دست افراسیاب کشته شد. سیاوش در توران صاحب فرزند پسری شد که کیخسرو نام داشت که پس از مرگ کاووس بر تخت جهان نشست، توران را خراب کرد، افراسیاب را کُشت و پیرو امر خداوند جانآفرین بود و به فرمان خداوند در کوه الوند غیب گردید. دلیران در زمان? او فراوان و هر یک چون شیری ژیان، شجاع و جنگاور بودند. اول رستم، دیگر زال زر، زواره، فرامرز، جهانگیر، برزو، جهانبخش، سام، تیمور، تور، طوس، گستهم، کشواد، میلاد، پیران، گودرز…»
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید