1403/9/28 ۱۱:۲۵
دهقان خردمند ایرانی سه هزار سال پیشتر راهحلی حكیمانه برای در دسترس داشتن آب ابداع نمود و آن را كاریز نامید با این فناوری كه در جهان باستان بیمانند بود كشاورزان ایرانی توانستند مقدار قابلتوجهی از آبهای زیرزمین را جمعآوری نمایند و در سطح زمین بیاورند و بسان چشمههای طبیعی آب آن در تمام سال بدون هیچ ابزار كمكی از درون زمین به روی سطح جاری نمایند. در باور دینی ایرانیان باستان چشمهها و رودها و كاریزها مكانهای بسیار مقدسی بودند؛ زیرا اسباب كشاورزی روی زمین را فراهم میكردند و به گفته اوستا [كتاب مقدس زردشت] جایی كه زمین شادمانترین است، آنجاست كه كسانی از خداپرستان بیشترین غله را كشت كنند و بیشترین گیاه و میوه را بكارند.
پیش از شروع نگارش پیرامون ریشههای شب یلدا دو یادآوری بسیار مهم را اینجا لازم میدانم؛ اول آنكه ما در مطالب پیش رو در جهان اساطیرِ ایرانی قلم خواهیم زد و دومین اصل كه نباید از یاد برود آن است كه پیشه اكثریت جامعه ایرانی تا یك قرن پیشتر كشاورزی بود. در فلات ایران، كشاورزی نه بسان سرزمینهای مرطوب و پرآب و همیشه گرم كاری راحت نبود؛ بلكه در جغرافیای ایران دو عنصر حیاتی در كشاورزی یعنی آب و گرما همواره در دسترس دهقان نبود! عنصر آب بسان كیمیا در ایران كمیاب بود و هوای معتدل برای كاشت، داشت و برداشت تنها در نیمه گرم سال مهیا بود.
دهقان خردمند ایرانی سه هزار سال پیشتر راهحلی حكیمانه برای در دسترس داشتن آب ابداع نمود و آن را كاریز (2) نامید با این فناوری كه در جهان باستان بیمانند بود كشاورزان ایرانی توانستند مقدار قابلتوجهی از آبهای زیرزمین را جمعآوری نمایند و در سطح زمین بیاورند و بسان چشمههای طبیعی آب آن در تمام سال بدون هیچ ابزار كمكی از درون زمین به روی سطح جاری نمایند. در باور دینی ایرانیان باستان چشمهها و رودها و كاریزها مكانهای بسیار مقدسی بودند؛ زیرا اسباب كشاورزی روی زمین را فراهم میكردند و به گفته اوستا [كتاب مقدس زردشت] جایی كه زمین شادمانترین است، آنجاست كه كسانی از خداپرستان بیشترین غله را كشت كنند و بیشترین گیاه و میوه را بكارند.
اما پیرامون مهارِ خورشیدی كه بهواسطه نور وگرمایشجهانآباد و كشاورزی رونق میگرفت، ازدستان كارندهدهقان ایرانی كاری بر نمیآمد؛ خورشید در نیمهسرد سال شمایل نیاز و آمال كشاورز ایرانی را میگرفت و این یك حقیقت است كه نیازها و آمالهای یك جامعه مبدل به عناصر مقدس در میان مردم آن دیار میشود و در اكناف آن عنصر مقدس آدمی خردورزی میكند.بنمایههای معرفتشناسی و باورهای دینی ایرانشهری تا پیش از همهگیری دیانت زرتشتی بر پایه خدایگانهای سودرسان و زیانرسان استوار بود؛ ایرانیان خدایگانهای خوب را ستایش مینمودند و ایشان را ایزد مینامیدند نمونه این خدایگانهای خوب یا این ایزدان، ارباب عناصر سودرسان برای ایشان بود مثل ایزد آبها آناهید/ناهید یا ایزد نور و گرما كه متجلی در خورشید شده بود به نام ایزد مهر و در مقابلش از خدایگانهای عناصر زیانرسان دوری میجستند و به آنها دیو میگفتند مثل دیو دروغ، دیو اندوه و غم، دیو خشكسالی، دیو تاریكی، دیو سرما و اصولا دیو به معنی خدای ناراستی و كژی است و جهان هستی را میدان رزم ایزدان و دیوان میدانستند و احساس میكردند با اعمالی مثل شاد بودن یا كشاورزی كردن یا راست گفتن به یاری ایزدان میپردازند و در شكست دیوان میكوشند و اگر عمل بدی مثل بریدن درختان و آلوده كردن آب و... انجام بدهند به دیوان یاری رساندهاند و اسباب شكست ایزدان شدند!
پس در ایران باستان دو عنصر نور [كه روشنایی و گرما در آن مستتر است] و آب [كه مفهوم آبادانی در آن است] در ردیف دو عنصر ایزدی و مقدس قرار میگرفت و در مقابلش تاریكی [كه مفهوم سرما آن نهفته بود] وخشكسالی در ردیف دو عنصر اهریمنی. در یادداشت امروز پیرامون عنصر اهورایی نور كه گرمابخش و روشنایی ده هست سخن خواهیم راند. (3)
ایزد سودرسان مرتبط با گرما و نور در باور ایرانیان پارینه شخصیتی بود بهنام ایزد مهر یا میترا و اساسا ایرانیان در دوران پیش از ظهور زرتشت باورمند به آیینی بودند به نام آیین مهرپرستی یا میتراییسم؛ اما این مهر یا میترا كیست یا چیست؟!
«مهر» از واژه «میتره» یا «میثره» از ریشه «هندوایرانی» است. در اوستا «میثره»، پهلوی (میتر)، میترا یكی از ایزدان ایران باستان شناخته میشود (4) و امروزه در پارسی به نام مهر و میترا از آن نامبرده میشود. در فارسی پسین واژه مهر شكل متاخر واژه میترا است كه به معنی خورشید است. یك نكته ظریف در مورد خورشید و مهر شایان توجه است كه نزد ایرانیان باستان خورشید مقام والایی داشته؛ اما ایزد آن هور، مقام چندان مهمی نداشته است؛ بنابراین ستایش آفتاب در حقیقت ستایش مهر یا میثره بوده است. (5) آن چیز كه در میان ایرانیان باستان به خورشید درجه بالای تقدس میداد صرفا خورشید بودنش نبود؛ بلكه انوار خورشید بود و مهر ایزد نور است، بهترین تفسیر از ارتباط خورشید و میترا میتواند این باشد كه: میترا خودِ خورشید نیست، بلكه نور و روشنایی است كه تاریكی را زائل میكند تا زندگی و شادمانی را به زمین هدیه دهد و با گرما و انوارش طبیعت را بارور سازد، دیوهایی كه در تاریكی به سر میبرند و سبب انتشار گناه و نافرمانی و ناپاكی و خشكی و بیبركتی زمین میشوند را دور مینماید. (6) مهر چنان مقام والایی نزد ایرانیان باستان داشت كه نامش با نام هُرمزد، ایزد بزرگ و آناهیتا یكی برده میشد. (7) او از نظم و راستی محافظت میكند، به داوری روان پس از مرگ میپردازد، جنگجویی توانا و نیرومند با نیزهای سیمین، زرهی زرین و شانههای ستبری است كه شر خدایان شریر را در هم میكوبد؛ (8) او دادگستری فریب ناپذیر است، یاریبخش كسانی است كه او را فرامیخوانند و شفادهندهای است در همهجا به كسانی كه پیمانها را زیر پا میگذارند میرسد تا ایشان را تأدیب نماید. (9) میترا [یا مهر] در كیش زردشت ایزدی سُتُرگ و هزار چهره است كه حتی تا به امروز عمیقترین احترامات نسبت به او ادا میشود، به او سوگند میخورند. در دوره مهرپرستی، امور حقوقی در ظل حمایت او برگزار میشد و هنگام رسیدگی به دعاوی قضایی و مجامع همگانی، او را فراخوانی میكردند. (10)
مجموعه اسناد بهجای مانده از مهرپرستی ایرانی نشان میدهد كه این آیین، دینی رازورزانه بوده، مهرپرستی از این نظر با سایر ادیان جهان باستان تفاوت دارد كه عضویت در آن ارثی نبوده و همه پیروان آن میبایست پس از رسیدن به سن بلوغ به شكل فعال و خودمدار داوطلبِ ورود به آن شوند. این در تقابل كامل با ادیان سنتی معمولی قرار میگیرد كه در آنهازاده شدن كودكی در یك خانواده به معنی شریكشدنِ خودكار و پیشانگاشته كودك در دین والدین محسوب میشده است. (11) رازورز بودن مهرپرستی را از معماری تجمعگاه پیروان این آیین میتوان دریافت، در روم پرستشگاههای میترا، زیر زمین ساخته میشد و نور خورشید از راه سوراخی در سقف بر مكانی مقدس در معبد فرو میریخت. مهرپرستان محل اجرای مراسم خود را غار مینامیدند و در شرایطی كه دسترسی به غاری طبیعی ممكن نبود، معمولا اتاقی زیرزمینی را با تزییناتی میآراستند تا به غار طبیعی شبیه شود، برخلاف تمام سنن دینی شناخته شده، معبد مهرپرستان از بیرون قابلتشخیص نبود و هیچ معماری چشمگیر و عناصر زیباییشناختی یا باشكوه در آن به كار نرفته بود (12) این سادهبودن و طبیعتگرا بودن معابد مهری نشانگر آن است كه رازورزی در آن بهراستی رعایت میشده و احتمالا بسیاری از مردم همسایه معابد مهری از وجود این مكانها در نزدیكی خود باخبر نبودهاند. نمازبردن بر مهر كار هر كسی نبود، رازها و فنونی سری داشت كه هر كسی را بر آن آگاهی نبود، مهر تنها ایزدی است كه در اوستا از پذیرفتهنشدن نیایش او به خاطر درست اجرانشدن سخن رفته است، بهعبارتدیگر برخلاف سایر ایزدان كه سختگیری زیادی در مورد شیوه اجرای مراسم ندارد و عمل قربانی و هویت قربانیگزار را مهم میدانند، انگار مهر به شیوه اجرای مراسم نیایش نیز حساس است و كسانی را كه درست او را نپرستند مجازات میكند. در مهریشت مهر میپرسد: كیست مرا به نیكی میاستاید؟ كیست كه با ستایش بد میپندارد كه مرا میاستاید؟ (13)
اما در باور ایرانیان باستان ایزد مهر زاییده شده بود، روایتهای گوناگونی از چگونگی زایش این ایزد در منابع مذهبی ایران باستان آمده است كه ما برجستهترین آن را میآوریم؛ نیرویی باطنی و سحرآمیز، مهر را از درون صخرهای به جهان خارج، بیرون افكنده است؛ میترا در این حالت كاملا عریان است و كلاه فریجی به سر دارد، دستش را بلند كرده و خنجری و مشعلی به آن گرفته است، او زاییده روشنایی است و از دل سنگیزاده شده است. صخرهای آبستن شد و میترا را زایید. (14) جدا از چگونگی زایش مهر، زمان زاییده شدن مهر نیز درخور توجه است، زیرا تولد مهر یك حادثه نجومی است كه یك شب در سال رخ میدهد و آن شب یلدا است كه چندین هزاره در ایران سابقه دارد سیام آذر یا بیست دوم دسامبر كوتاهترین روز و بلندترین شب را در طول سال دارد؛ اما بلافاصله پس از آغاز دی، روزها بهتدریج بلندتر و شبها كوتاهتر میشود، زین رو این شب را شب «یلدا به معنی تولد خورشید شكستناپذیر كه همان ایزد مهر بود»، نامیدهاند. اگر به معنی یلدا دقت شود ارتباط آن با خورشید و ایزد مهر بهتر نمایان میشود. در برهان قاطع ذیل واژه یلدا چنین آمده است: یلدا كلمهای است سریانی به معنای میلاد عربی كه شب اول زمستان و شب آخر پاییز است (اول جدی و آخر قوس) و آن در تمام سال درازترین شبهاست یا نزدیك به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل میكند و میگویند آن شب بهغایت شوم و نامبارك است و برخی گفتهاند شب یلدا یازدهم جدی است.» بیرونی مینویسد: دیماه و آن را خورماه نیز میگویند نخستین روز آن، خرمروز (خرم روز یا روز خورشید) است و این روز و این ماه هر دو به نام خدای بزرگ هرمزد است... (15) همه این اشارهها و نامها، حاكی از آن است كه شب یلدا و روز دِیگان، پیوند استواری با مهر دارد كه از این روز بر تاریكی چیره میشود و روبهافزایش میرود. این روز مهر است و نزد ایرانیان بسی گرامی بود و بزرگترین جشن، یعنی جشن تولد مهر به شمار میرفت كه آغاز سال محسوب میشد. (16) خود كلمه یلدا از زبان سُریانی است و معنی آن تولد است.
شاید چهار ویژگی اساسی ایزد مهر اسباب آن شده بود كه این آیین مبدل به آیین موردتوجه و علاقه پادشاهان و نظامیان ایران باستان باشد:
۱- بخشنده شهریاری: از مهمترین ویژگیها ایزد مهر اعطای شهریاری است؛ یعنی مهر میتواند این شهریاری و عظمت را به هر كس كه بخواهد ببخشد یا باز پس گیرد چرا كه او شهریار همه سرزمینها و فرهمندترین آفریدگار اهورامزدا است.
۲- بخشنده نعمت و بركت: مهر با پیروانش پیمان بسته است كه به آنان نعمت و بركت بخشد. این ویژگی بر باورهای مردمی اثر گذاشته است كه ستایش این ایزد سبب كسب ثروت و نعمت فراوان و فرزندان برومند میشود.
۳- جنگاور و فاتح: در سراسر مهریشت سخن از بزرگی و جنگجویی مهر است، مهر ایزد مخصوص مبارزان و جنگاوران است و یكی از القاب ویژه او فاتح و شكستناپذیر است.
۴- پاسداری از پیمان و عهد: برجستهترین ویژگی ایزد مهر در این مبحث پاسداری از پیمان است، زیرا در آیین مهری هر پیمانی كه بسته میشود محترم است. در مهریشت از زبان اهورامزدا به زرتشت فرمان به پاسداری از پیمان بسته شده صادر گردیده و شكستن پیمان به هیچ بهانهای جایز نیست. مهر از سوی دیگر دشمن با پیمانشكنان است و در این راه تا آن میزان با آنها مبارزه میكند كه آنها را از میان بردارد. «اگر خانهِ خدا یا دهخدا یا شهربان یا شهریار مهردروج باشد، مهر خشمگین آزرده، خانه و ده و شهر و كشور و بزرگان خانواده و سران روستا و سروران شهر و شهریاران كشور را تباه كند.» (17)
در پی جنگها و نبردهای ایران و روم در دوران شاهنشاهی اشكانیان و ساسانیان [چیزی قریب به ۹۰۰ سال]آیین مهرپرستی اول توسط نظامیان رومی و بعد بهواسطه دزدان دریایی در غرب نیز انتشار یافت و در آن دیار به شكل یك دین درآمد؛ البته ظهور مسیحیت و قبول آیین ترسایی توسط امپراتوران رومی از رونق مهر كاست؛ اما بسیاری از آدابورسوم و اعتقادات مهرپرستی در میان مسیحیان باقی ماند؛ آنگونه كه روحانیان مسیحی مجبور شدند روز ۲۵ دسامبر را كه هر ساله توسط مهرپرستان به عنوان روز تولد خورشید جشن گرفته میشد به عنوان تولد عیسی مسیح اعلام نمایند تا بدین صورت مردم بهجای تولد مهر، تولد مسیح را جشن بگیرند. (18) نمونههایی از این برابری ۲۵ دسامبر با اول دیماه (19) و ارتباطدادن آن به زادروز عیسی مسیح در شعر كلاسیك ما دیده میشود؛ برای مثال سنایی میسراید:
به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی | كه از یك چاكری عیسی، چنان معروف شد یلدا
یا سیف افرنگی میسراید :
سخنم بلند نام از سخن تو گشت شاید | كه درازنامی ز نام مسیح یافت یلدا
و حتی روایاتی كه در ادبیات ما اشاره دارد مسیح در آسمان چهارم خانه كرده ارتباط مسیح با مهر را نشان میدهد؛ زیرا بنا به علم نجوم كهن فلك چهارم خانه خورشید است و خورشید به عنوان قله مسیحیان معرفی شده و حتی روز مقدس مسیحیان یعنی روز یكشنبه كه همان Sunday است كه مركب از دو اسم است sun+day كه Sun به معنی خورشید و day به معنی روز و Sunday به معنی (روز خورشید) است؛ پس با این حساب اگر «یلدا» كه شب تولد خورشید است شب تولد مسیح نیز معرفی گردد جای هیچ شگفتی نباید باشد؛ زیرا هر دو یكی هستند، همچنان كه مسیح پس از مرگ دوباره زنده میشود خورشید نیز پس از گذراندن درازترین شب سال دوباره متولد میشود. (20)
- منابع
1- بهار، مهرداد. 1376. جستاری چند در فرهنگ ایران. تهران: انتشارات فكر روز.
2- بویس، مری. 1375. تاریخ كیش زردشت. ترجمه همایون صنعتیزاده. ج1. تهران: انتشارات توس.
3- بیرونی، ابوریحان. 1321. آثارالباقیه عن القرون الخالیه. ترجمه اكبر دانا سرشت. تهران: نشر كتابخانه خیام.
4- رضی، هاشم. 1371. گاهشماری و جشنهای ایران باستان. تهران: انتشارات بهجت.
5- رضی، هاشم. 1381. آیین مهر تاریخ آیین راز آمیز میترایی. تهران: انتشارات بهجت.
6- كریستینسن، آرتور. 1387. ایران در زمان ساسانیان. ترجمه رشید یاسمینی. تهران: نشر نگاه.
7- كومن، فرانس. 1383. آیین پر رمز و راز میترایی. ترجمه هاشمرضی. تهران: انتشارات بهجت.
8- هینلز، جان. 1375. شناخت اساطیر ایران. ترجمه ژاله آموزگار و احمد تفضیلی. ج6. تهران: انتشارات چشمه.
- Beck, R.L.1996 The Mysteries of Mithras, in J.S Kloppenborg and S.G. Wilson eds, Voluntary Associations in the Ancient World. London.
- Gershevich,I.1959 “Anahid “. Encyclopaedia. IranicaVol 1. London and Boston.
- White, L.M.1990 Building God’s House in the Roman World: Architectural Adaptation
پاورقی
1- علی نیکوئی؛ دكتری در تاریخ ایرانباستان و پژوهشگر حوزه ایرانشناسی
2- كاریز واژهای فارسی است و در اصل كهریز بوده است، واژه قنات عربی شده كنات فارسی است كه از ریشه فعل كندن گرفته شده است.
3- پیرامون آب و ایزد آن در تفكر ایرانشهری در مقالهای با عنوان: «آناهیتا و جشن آبانگان» در شماره 5894 روزنامه اعتماد مورخ 09 آبان 1403 صحبت كردم؛ خواندن آن مقاله درك بهتری از یادداشت امروز خواهد داد و تكمیلكننده یكدیگر هستند .
4- نگاه كنید به: مصاحب، 1356: دایره المعارف: ذیل كلمه «مهر»
5- كریستین سن، 1378: 102
6- كومن، 1383: 25
7- هینلز، 1375: 119
8- Gershevich 1959,121
9- گیمن، 1381: 59
10- بویس، 1375: 582
11- Beck 1996,176-185
12- White 1990, 47-59
13- مهریشت، كرده 27، بند 108
14- رضی، 1381، 296
15- بیرونی، 1321، 256
16- رضی، 1371: 541
17- اوستا، مهریشت، بند ۱۷
18- اگر كمی دقت نماییم ایمان آوردگان قدیمیتر از رومیان به ایین عیسی مسیح یعنی ملتهایی مانند ارمنیان روز 6 ژانویه را میلاد عیسی مسیح میدانند نه روز 25 دسامبر
19- البته امروز 5 دی است چون ایام كبیسه را در سالیان دور دست در تقویم مسیحی رعایت نكردهاند
20- بهار، 1376: 240
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید