چرا حضور زنان به عنوان «روشنفکر» و «متفکر» در جامعه ما کمرنگ است؟ / دکتر ایراندخت فیاض

1398/4/3 ۱۰:۲۲

  چرا حضور زنان به عنوان «روشنفکر» و «متفکر» در جامعه ما کمرنگ است؟ / دکتر ایراندخت فیاض

دلیل اینکه ما حضور زنان را در طول تاریخ تفکر پررنگ نمی‌بینیم؛ نخست، ناباوری مردان به تولیدات فکری زنان، دوم فراهم نبودن بسترهای تولید فکر برای زنان به‌دلیل طرح واره‌های کهن غلط، سوم ممانعت‌های ترویج افکار زنان است و در نهایت تلقی جنسیتی از ویژگی‌های انسانی است. در حالی که اینها جبرهای تاریخی است و در طول تاریخ بر زنان تحمیل شده است.

 

دلیل اینکه ما حضور زنان را در طول تاریخ تفکر پررنگ نمی‌بینیم؛ نخست، ناباوری مردان به تولیدات فکری زنان، دوم فراهم نبودن بسترهای تولید فکر برای زنان به‌دلیل طرح واره‌های کهن غلط، سوم ممانعت‌های ترویج افکار زنان است و در نهایت تلقی جنسیتی از ویژگی‌های انسانی است. در حالی که اینها جبرهای تاریخی است و در طول تاریخ بر زنان تحمیل شده است.

1. اگر تفکر را به مفهوم «نظریه پردازی» تلقی کنیم نه «عقل‌ورزی»، درمی‌یابیم که عقل مقوله‌ای فراجنسیتی است. حتی با تصریح آیات قرآن کریم، عقل اساساً جنسیت‌بردار نیست. بلکه ظرفیت انسانی به ما هو انسان است و هر انسانی از آن بهره‌مند است منتهی شرط بهره‌مندی ازعقل، ورزیدگی آن است.

 از این جهت، طرح‌واره‌های کهنه‌ای که در ذهنیت تاریخی بشر جا مانده که زن ضعیفه و... است، همگی برخاسته از موقعیت‌هایی است که به زن فرصت تفکرورزی داده نشده است. خیلی طبیعی است که اگر مردان نیز در موقعیتی مشابه زنان قرار گیرند، فرصت ورزیدگی عقلی پیدا نمی‌کنند و در نتیجه نمی‌توانند ایده‌ پردازی و نظریه‌ پردازی کرده و مطرح شوند.

 واقعیت این است که این ورزیدگی عقلی در تعامل اجتماعی و بده بستان‌های حاصل از آن کسب می‌شود؛ وقتی فردی را در یک محیط محدود، محصور کنیم به‌طوری که تنها با افراد محدودی سر و کار داشته باشد و چندان با مسأله‌های جدی، مواجهه‌ای پیدا نکند و تجربیات متنوع و پیچیده‌ای نداشته باشد، طبیعی است که قدرت عقل‌ورزی در او رو به ضعف می‌گذارد.

 

2. روندهای عمده تاریخ به صورتی بوده که به زنان فرصت تجربه‌آموزی، تعامل و بده‌ بستان‌ها فکری و اجتماعی را نداده است. بنابراین، علت اینکه زنان در حوزه فکر ظهور و بروزی ندارند و به تعبیری در تاریخ تفکر غایب هستند را نه در ماهیت زن بلکه در موقعیت‌هایی که در طول تاریخ از سرگذرانده است، باید دید.

اگر ماهیت زن به‌عنوان یک انسان را از موقعیتش تفکیک نکنیم، در آن صورت، در مورد زنان دچار سوءفهم خواهیم شد. به همین دلیل زنان نتوانسته‌اند، نظریات جدی‌ را مطرح کنند یا نخبگان زن کمتری در مقایسه با مردان داریم چون فرصت برای این تجربه‌آموزی و فعلیت بخشیدن به قوه عقل‌ورزی کمتر فراهم آمده است. حاکمیت دیدگاه‌های مردانه باعث شده تا همچنان طرح واره‌های قالبی در جامعه وجود داشته باشد.

3. همواره در طول تاریخ، زنان آورده‌های فکری مردانه را استفاده می‌کردند و به همین دلیل خودشان در فرآیند تفکر قرار نمی‌گرفتند. حتی نگاه زنان به خودشان از یک زاویه مردانه است چون از نتیجه تفکر مردانه استفاده کرده‌اند و خود در فرآیند تولید تفکر نبوده‌اند. امروز که زنان در مقایسه با گذشته فرصت تجربه‌اندوزی بیشتری یافته‌اند، در فرآیند تولید تفکر قرار گرفته‌اند، اما در توزیع و انتشار تفکر هم با محدودیت مواجه هستند. وقتی در یک جامعه رویکرد مردانه غالب است، همچنان ناباوری به اصالت تفکر زنانه به‌عنوان جنس درجه دو، تحت تأثیر طرح واره‌های قالبی قرار دارد. باور به تولید تفکر توسط زنان وجود ندارد و چون این باور وجود ندارد، بنابراین خیلی طبیعی است که در نشر و توزیع نظریات و تفکرات زنان هم با خست رفتار شود.

4. دلیل اینکه ما حضور زنان را در طول تاریخ تفکر پررنگ نمی‌بینیم؛ نخست، ناباوری مردان به تولیدات فکری زنان، دوم فراهم نبودن بسترهای تولید فکر برای زنان به‌دلیل طرح واره‌های کهن غلط، سوم ممانعت‌های ترویج افکار زنان است و در نهایت تلقی جنسیتی از ویژگی‌های انسانی است. در حالی که اینها جبرهای تاریخی است و در طول تاریخ بر زنان تحمیل شده است.

منبع: ایران آنلاین

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: