1397/12/4 ۱۲:۵۸
مقاله ی پیش رو می کوشد نگاهی دیگرگون به زبان اخلاق در غزل پارسی به ویژه از سنایی تا حافظ داشته باشد و بیان کند دلیل اختیار نمادها و مضامین ملامی و بهره گیری از مسلک ها و آیین هایی که انتساب آن ها به خودْ موجب تلقّی منفی و جلب ملامت در جامعه ای اسلامی می شد، چه بوده است. پیش از سنایی، زبان اخلاق، اندرز، عقیده ی دینی یا مذهبی و امثال این معانی، بیشتر خشک، صریح، یک رویه، بیش از حد خطابی، تحکّمی و در مجموع کمتر برخوردار از روح شعری و هنری بود.
مقاله ی پیش رو می کوشد نگاهی دیگرگون به زبان اخلاق در غزل پارسی به ویژه از سنایی تا حافظ داشته باشد و بیان کند دلیل اختیار نمادها و مضامین ملامی و بهره گیری از مسلک ها و آیین هایی که انتساب آن ها به خودْ موجب تلقّی منفی و جلب ملامت در جامعه ای اسلامی می شد، چه بوده است. پیش از سنایی، زبان اخلاق، اندرز، عقیده ی دینی یا مذهبی و امثال این معانی، بیشتر خشک، صریح، یک رویه، بیش از حد خطابی، تحکّمی و در مجموع کمتر برخوردار از روح شعری و هنری بود. سنایی به غزلْ حیاتی تازه و به اخلاقْ رنگ و زبانی بی سابقه می بخشد و چونان ارمغانی پایا و پویا به آیندگان از جمله حافظ می سپارد تا در تکاملش بکوشند. با کوشش سنایی منبع ذخّار مضامین به مهم ترین و رایج ترین طریق و طریقه ی بیان اخلاق، منش، روش سلوک، معرفت و عرفان (از نوع عاشقانه) و در تقابل با زهد خشک و متعبّدانه یا دعوی، ریا، رعونت، خودپسندی، تخطئه و تحقیر فِرَق و اقشار دیگر بدل شد.
سالنامه حافظ پژوهی 1397 دفتر 21
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید