نمونه عملی پیوند علم و معرفت / الهه غلامی

1397/11/9 ۰۹:۰۲

نمونه عملی پیوند علم و معرفت / الهه غلامی

سخن گفتن از مردان بزرگ، بضاعتی می‌طلبد سترگ، خاصه بزرگمردانی که عمر شریف خویش را با کاوش و سیر در آفاق و انفس غنا بخشیده‌اند و با سلوک متعالی خویش تمام لحظات پرثمر دریای زندگانی‌شان را صرف تعلیم و تربیت متعلمان و شاگردان خود کرده‌اند و ثمره مبارک این تعلیم و تربیت در منش و کردار شاگردان و تعلیم دیدگان شان مشهود است.

 

به مناسبت هشتاد و نهمین زادروز استاد دکتر مهدی محقق

اشاره: سخن گفتن از مردان بزرگ، بضاعتی می‌طلبد سترگ، خاصه بزرگمردانی که عمر شریف خویش را با کاوش و سیر در آفاق و انفس غنا بخشیده‌اند و با سلوک متعالی خویش تمام لحظات پرثمر دریای زندگانی‌شان را صرف تعلیم و تربیت متعلمان و شاگردان خود کرده‌اند و ثمره مبارک این تعلیم و تربیت در منش و کردار شاگردان و تعلیم دیدگان شان مشهود است.

در طول تاریخ، همواره بزرگانی زیسته‌اند که گویی حکمت خلقتشان این گونه رقم خورده است که با کلام و نگاه و رفتار و منش و مرامشان، جاودانگی بیافرینند و تعالی بخش دیگران باشند. نیکو خصالانی که با چراغ معرفت و شوقی وصف ناشدنی به پرورش عالمانی اهل دل همت گماشته‌اند و در این راه رنج‌ها برده و ناهمواریهای بسیار را با صبوری در نوردیده اند.

دکتر مهدی محقق استادی تمام عیار از این سلک است. عالمی گرانقدر و استادی بی‌بدیل در ادب و علم و اخلاق و فلسفه و کلام و طب که تاکنون هزاران دانشجو و طلبه از محضر پر فیض وی بهره‌ها برده‌اند و راه و رسم نیکویی و تواضع آموخته‌اند.

اکنون به پاس گرامیداشت سالروز تولد 89  سالگی استاد و در آستانه نودمین سال زندگی سرشار از برکت و رحمت دکتر محقق ضمن شادباش این روز بزرگ از خداوند متعال برای ایشان سلامتی و توفیقات روز افزون آرزومندیم و به بهانه این روز خجسته مقاله زیربه صاحبان خرد و قلم به خصوص نسل جوان وآینده سازان این مرز و بوم تقدیم می‌گردد:

مهدی محقق در دهم بهمن ماه ۱۳۰۸هجری شمسی در شهر مشهد، محله چهار باغ بالا کوچه پنجه متولد شد. پدرش مرحوم حاج شیخ عباسعلی محقق واعظ خراسانی و مادرش مرحوم خدیجه فرزند مرحوم حاج عبدالمومن بودند.

خانه دوران طفولیت وی در مجاورت تکیه میرزاجانی بود و این خانه پنجره‌ای داشت که به حیاط کوچک تکیه باز می‌شد. نخستین جرقه‌های آموختن در چهارسالگی از همین پنجره و همین حیاط کوچک که پیرمردی مکتب‌دار به آموزش کودکان می‌پرداخت، آغاز شد.

کلاس اول ابتدایی را در مدرسه علمیه مشهد با مدیریت مرحوم علمی و کلاس دوم را در مدرسه معرفت با مدیریت مرحوم شیخ مهدی ناظم با خاطراتی بس به یاد ماندنی سپری کرد. وی آن روزها را چنین توصیف می‌کنند: «خاطره مدرسه معرفت بسیار جالب و جذاب بود، در هر بامداد همه شاگردان رو به آستان مقدس حضرت ثامن‌الائمه‌(ع) می‌ایستادیم و زیارت آن حضرت را قرائت می‌کردیم و از آستان حضرت، خواستار توفیق در درس می‌شدیم. هنوز هم لطافت و معنویت آن منظره، در نظرم مجسم است.»

شنبه ۲۱ تیرماه ۱۳۱۴، زمانی که مهدی محقق فقط شش سال داشت، واقعه خونین مسجد گوهرشاد مشهد در پی اعتراض به حکم رضاخان مبنی بر کشف حجاب برای زنان و گذاشتن کلاه شاپو برای مردان، اتفاق افتاد: «هنوز صدای صفیر گلوله‌هایی که در شب واقعه شلیک می‌شد در گوشم طنین‌انداز است، خصوصاً که این واقعه مصادف شد با پنهان زیستن پدرم، زیرا او نیز در آن شب در همان مسجد، منبر رفته بود و در ضمن سخنانش گفته بود: گویی ما زیر پرچم انگلیس هستیم که هر چه آنان بخواهند باید انجام دهیم.

پس از واقعه گوهرشاد دیگر خانه امن نبود. نیمه‌های شب، پلیس ناگهان وارد منزل ‌شد و همه‌جا را برای یافتن پدر جستجو ‌کرد. پدر در دخمه‌ای تاریک پنهان شده بود و مادر هر بار از ترس می‌لرزید که مبادا شیخ عباسعلی را در چنین وضعیتی گرفتار کنند.»

در همین ایام شیخ عباسعلی محقق، خود را به شهربانی مشهد معرفی می‌کند و پس از سه سال و ده روز، سر انجام در سال ۱۳۱۷ از زندان قصر آزاد می‌شود و خانواده محقق از مشهد به تهران نقل مکان می‌کنند. در تهران اوضاع اصلاً خوشایند نبود. پدر ممنوع‌المنبر و ممنوع‌الخروج از تهران و اوضاع اقتصادی چنان پریشان که خانواده پراکنده می‌شود. «پدر و دو برادر در حجره‌ای در مدرسه سپهسالار اقامت می‌کنند و سایر افراد خانواده در اتاق کوچکی در بازارچه نایب‌السلطنه.»

سرگردانی پدر برای امرار معاش خانواده از یک طرف و مشکلات عدیده دیگر مانعی در راه تحصیل مهدی و برادرش بود و سر انجام با دلسوزی‌ها و تلاش آموزگار دبستان فرهنگ، او و برادرش در کلاس سوم دبستان فرهنگ، حوالی خیابان سیروس ثبت‌نام می‌شوند و سه سال آخر ابتدایی را در دبستان عسجدی واقع در گلوبندگ، تقاطع بوذرجمهری و خیام به پایان می‌رساند.

در سال ۱۳۲۱ وارد دبیرستان می‌شود، اما مشکلات مادی باعث رها کردن درس و مشق و دبیرستان می‌شود و مهدی را از مدرسه راهی بازار و شاگردی مغازه می‌کند اما دو سه برخورد اتفاقی وی را به مدرسه مروی می‌کشاند.

چند ماه از محضر حاج سید ‌هادی ورامینی که اصالتاً طالقانی بود، کسب فیض می‌کند. استاد، صرف و نحو تعلیم می‌دهد و مهدی، به خوبی درسهای او را می‌آموزد. پس از چهار ماه، استاد در حضور پدر، مهدی را امتحان می‌کند.

«استاد شروع به خواندن قرآن کرد و از من خواست نوع کلمات را از نظر صرف و حالت آن‌ها مشخص کنم. من بی‌درنگ پاسخ می‌دادم و پدر می‌نگریست. این نخستین بار بود که طعم شیرین موفقیت در علم را می‌چشیدم اما مرگ ناگهانی استاد در اورازان، کاخ آرزوهای مرا فرو ریخت و چند شب متوالی در سوگ این مصیبت گریستم.»

پس از استاد ورامینی، دیگر هیچ استادی نتوانست مهدی محقق را راضی کند. او به هر مدرسه‌ای مراجعه کرد؛ مدرسه لرزاده، مدرسه حاج ابوالفتح و مدرسه سپهسالار و سرانجام در سال ۱۳۲۶ راهی قم شد و در مدرسه فیضیه، در سلک طلاب رسمی بی لباس به تحصیل پرداخت.

«در سال ۱۳۲۳‌ ملبس به لباس روحانیت شدم البته در سال ۲۷، نفر سوم امتحان ورودی دانشکده علوم معقول و منقول شدم و سپس در این دانشکده تحصیل کردم. در سال دوم دانشکده ادبیات بودم که مناسب دیدم لباس روحانیت که مدت پنج سال بر تن داشتم کنار بگذارم و این را با مشورت پدر و مرحوم راشد انتخاب کردم و به من گفتند که تدریس و تحقیق برایم بهتر است و اینها مقید به لباس نیست.

‏در یک دوره پس از اخذ لیسانس، سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۹، دبیر و در مجموعه نسخ خطی کتابخانه ملی فرهنگ آن دوره نیز فعال شدم، سپس دکترای الهیات و معارف اسلامی گرفتم و یک سال بعد از آن هم دکترای زبان و ادب فارسی و به دانشیاری دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در آمدم.»‏

در سال ۱۳۴۰ با توجه به تسلط دکتر محقق به زبان و ادبیات عرب و علوم اسلامی، از طرف دانشگاه لندن برای تدریس در دانشکدة زبانهای شرقی دعوت شد.تدریس در دانشگاه لندن فرصت خوبی برای تسلط یافتن در زبان انگلیسی بود؛ زیرا لازم بود قبل از تدریس متون فارسی را به زبان انگلیسی ترجمه و تفسیر کند.استاد محقق دو سال در لندن از مصاحبت دانشجویان ایرانی برجسته‌ای، همچون مرحوم احمد تفضلی و پروفسور سرکارانی و مهرداد بهار برخوردار بود.

در سال ۱۳۴۲پس از بازگشت از لندن به تدریس در دانشگاه تهران پرداخت و در هشتم آذر همین سال با فرزند مرحوم عبدالحسین مسعود انصاری، سفیر ایران در کشورهای مختلف، خانم دکترنوش‌آفرین انصاری، عضو علمی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ازدواج کرد و در آخر شهریور ۱۳۴۳ نوزادی پا به عرصه وجود نهاد که مهدی محقق او را به یاد پدر «عباس» نامید.

در سال ۱۳۴۴ در پی دعوت دانشگاه مک‌گیل، برای تدریس عازم کانادا شد و توفیق در امر تدریس و عرضه کردن فضای نو در علوم عقلی اسلامی موجب شد که دانشگاه با پیشنهاد تأسیس شعبه مک‌گیل در تهران موافقت کند. سرانجام این مؤسسه در چهاردهم دی ماه ۱۳۴۷ در تهران رسما افتتاح شد و نتیجه آن نشر بیش از شصت اثر نفیس در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی است که با همکاری متجاوز از سی تن از استادان داخل و سی تن از استادان خارجی در دو مجموعه «سلسله دانش ایرانی» و «تاریخ علوم در اسلام» فراهم آورد و به جامعه علمی تقدیم داشت.

در آبان ۱۳۴۸ چراغ خانه استاد با تولد «هستی» یک بار دیگر به نور و روشنایی مزین شد: خداوند دختری به ما عطا فرمود که چون در جریان شرح منظومه سبزواری، هر روز بحث از وجود و هستی بود نامش را «هستی» گذاشتیم.

پس هستی من زهستی اوست

تا هستم و هست دارمش دوست ‏

در سال ۱۳۵۳ به عنوان رئیس انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی برگزیده شد و با استفاده از امکانات مؤسسه مطالعات اسلامی، ده اثر به استادان آن رشته تقدیم داشت و نیز در همین سال به عنوان عضو هیأت امناء با انجمن فلسفه همکاری کرد و در نشر آثار علمی دانشمندان شیعی ایرانی، به وسیله آن انجمن در این توفیق علمی سهیم گردید.

‏پس از بازنشستگی در سال ۱۳۶۱، هر سال سه ماه در کانادا به مدت پنج سال تدریس کرد و پس از آن پنج سال در ‏مؤسسه بین‌المللی اندیشه و تمدن اسلامی‏ به عنوان «استاد ممتاز فلسفه اسلامی» به تدریس و تحقیق اشتغال ورزید و نشر مجموعه‌ای از متون و تحقیقات در زمینه علوم اسلامی را بنیان نهاد که تاکنون دوازده مجلد از آن به وسیله آن مؤسسه در ‏تهران‏ و ‏کوالالامپور‏، در مجموعه «اندیشه اسلامی» منتشر شده‌است. و نیز به دعوت ‏دانشگاه آکسفورد‏ سالی یک ماه در آنجا به تحقیق و مطالعه درباره تاریخ پزشکی اشتغال داشته و برخی از استادان را در راهنمایی رساله‌های دکتری، در زمینه علوم اسلامی یاری کرده ‌است. ‏

پس از انقلاب اسلامی به ریاست دانشکده دماوند منصوب شد و پس از آن در سال ۱۳۶۱ سازمان دائرةالمعارف تشیع را پایه‌ریزی کرد و همچنین پس از انتصاب به عضویت هیأت امنای بنیاد دائرةالمعارف اسلامی در سال ۱۳۶۲ مدت دو سال، به‌عنوان مدیرعامل آن نهاد را سازمان داد و اداره کرد. بعد از بازنشستگی در دوره‌های فوق لیسانس و دکتری دانشگاه‌های مشهد و اصفهان و امام صادق(ع) و الزهراء و تربیت مدرس و تربیت معلم و دانشگاه آزاد اسلامی کرج تدریس و دانشجویان را در تحریر رساله‌های فوق لیسانس و دکتری راهنمایی کرد. وی در زبان و ادبیات فارسی و عربی استاد تراز اول محسوب می‌شود و در زبان انگلیسی نیز می‌نویسد و در مجامع علمی بین‌المللی فعال است.‏

در سال ۱۳۷۵ «محمود» فرزند دیگر دکتر محقق به عرصه وجود گام نهاد و در سال ۱۳۷۷ «نرگس» به مصداق:

سیه نرگسانت پر از شرم باد

رخانت همیشه پر آزرم باد

‏زندگی استاد را طراوتی دیگر بخشید.

محمود و نرگس فرزندان دکتر محقق و خانم نسرین امیری هستند.

دکتر محقق در حال حاضر رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و مشاور علمی و عضو هیأت امنای بنیاد دائرة‌المعارف اسلامی و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. وی همچنین عضو ایرانی فرهنگستان زبان و ادب مصر است و در فرهنگستان‌های اردن، سوریه، هند و مجمع بین‌المللی فلسفه در قرون وسطی و مجمع بین‌المللی تاریخ پزشکی نیز عضویت دارد.

دکتر محقق بارها به دانشجویان در مورد مقام و منزلت استاد و معلم، توصیه نموده است و خود در دانشگاه تهران یا انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور بسیاری از استادان، از جمله آیت‌الله کاشف‌الغطاء و آیت‌الله سید محمدتقی خوانساری، آقا شیخ محمدتقی آملی و بدیع‌الزمان فروزانفر،آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله حسن‌زاده آملی و استاد میرزا ابوالحسن شهرانی و سیدکاظم عصار، محمد معین، استاد بدیع‌الزمانی کردستانی، خانم‌ها توران میرهادی و نوش آفرین انصاری که تخصص کتاب کودک دارند، مورد تجلیل قرار داده است.

 

جوایز و افتخارات

* دریافت لوح تقدیر بهترین کتاب برای تألیف کتاب فیلسوف ری، محمد بن زکریای رازی، کتاب سال ۱۳۴۹

* دریافت لوح تقدیر و جایزه بهترین کتاب سال برای تصحیح کتاب مفتاح‌الطب و ترجمه آن به فارسی و انگلیسی در سال ۱۳۶۹‏

* دریافت لوح تقدیر و جایزه بهترین کتاب دوازدهمین ‏جشنواره خوارزمی‏ برای تألیف کتاب تاریخ و اخلاق پزشکی در اسلام و ایران، در سال ۱۳۷۷

* چهره‏ ماندگار سال ۱۳۸۰‏

* کسب‏ درجه «استاد ممتاز فلسفه اسلامی» از سوی ‏مؤسسه بین‌المللی اندیشه و تمدن اسلامی‏ ‏کوالالامپور‏ ‏مالزی‏ در سال ۱۹۹۳

* دریافت نشان درجه دو دانش در سال ۱۳۷۹

* دریافت نشان درجه یک ادب فارسی در سال ۱۳۸۲

 

تألیفات و تصحیحات

کتاب‌های ایشان، اعم از تألیف و ترجمه و تصحیح و مجموعه مقالات به هشتاد، و مقالات فارسی به عربی به یکصد و سی، و مقالات انگلیسی بیشتر از سی‌وپنج بالغ می‌شود. این مقالات در مجلات دانشگاه‌های ایران و نشریات علمی کشور و همچنین در مجلات علمی کشورهای ‏انگلستان‏ و ‏فرانسه‏ و ‏آمریکا‏ و ‏ایتالیا‏ و ‏هلند‏ و ‏ترکیه‏ و ‏مصر‏ و ‏اردن‏ و ‏لبنان‏ و ‏سوریه‏ و ‏افغانستان‏ و ‏پاکستان‏ و ‏هندوستان‏ چاپ و منتشر شده ‌است. چند نمونه از آثار ایشان عبارتست از: تفسیر ‏کشف‌الاسرار و عدةالابرار، ‏رشیدالدین میبدی، جلد هشتم؛ وجوه‏ قرآن، حبیش تفلیسی، (مقدمه و تصحیح و تعلیقات)؛ لسان‏‌التنزیل، (مقدمه و تصحیح)؛ آرام‏ نامه، مجموعه مقالات علمی و ادبی تقدیم شده به استاد ‏احمد آرام؛ اشترنامه‏ عطار(تصحیح و مقدمه و تعلیقات)؛ پانزده‏ قصیده از ‏ناصر خسرو(با حواشی و مقدمه و تعلیقات)؛ تحلیل اشعار ناصر خسرو؛ نظام‏‌نامه سیاست، ‏خواجه نظام‌الملک طوسی‏(تصحیح و تعلیقات)؛ دیوان غزلیات و رباعیات ‏فتاحی نیشابوری؛ یادنامه ‏ادیب نیشابوری؛ همایی‌نامه؛ فرهنگ‏ لغات و ترکیبات و تعبیرات دیوان ‏ناصر خسرو در دو جلد؛ دیوان ‏ناصر خسرو(تصحیح انتقادی با فهرست و مقدمه)؛ شرح‏ بزرگ دیوان ‏ناصر خسرو، جلد اول؛ شرح‏ بزرگ دیوان ‏ناصر خسرو، جلد دوم؛ شرح‏ سی قصیده از ‏ناصر خسرو؛ مقدمةالادب،‏ ‏جارالله زمخشری؛ فیلسوف ری، محمدبن زکریای رازی؛ الاسئله‏ و الاجوبه، پرسش‌های ‏ابوریحان بیرونی‏ و پاسخ‌های ‏ابوعلی سینا؛ شرح‏ حکمةالاشراق سهروردی، قطب‌الدین شیرازی؛ شرح‏ منظومه حکمت، ملا‌هادی سبزواری، بخش امور عامه و جوهر و عرض، با مقدمه فارسی و انگلیسی و فرهنگ اصطلاحات فلسفی، به اهتمام ‏توشی هیکو ایزوتسو‏ و مهدی محقق؛ شرح‏ منظومه حکمت سبزواری، بخش الاهیات بالمعنی الاخص، با مقدمه فارسی و انگلیسی و فرهنگ اصطلاحات فلسفی؛ هزار‏ و پانصد یادداشت در مباحث لغوی و ادبی و تاریخی و فلسفی و کلامی و تاریخ علوم.

 

این نوشته را با گزیده‌ای از سخنان بزرگان و اندیشمندان و وابستگان درباره دکتر مهدی محقق به پایان می‌رسانیم:‏

 

استاد سید محمد مشکات

دکتر مهدی محقق استاد بزرگ دانشگاه تهران و نقاد بصیر و محقق خبیر در میان فاضلان ایران، جامع فنون علم و اصناف کمالات و برنده گوی سبقت در میدان سعادت است.

او بر ادبیات، چیرگی تام دارد و در فلسفه کسی است که فلسفه شرق را با تسلط بر زبان، به غرب انتقال داده و دانه آن را در بوستان‌های آنان کاشته است.‏

 

استاد بهاء‌الدین خرمشاهی ‏

استاد مهدی محقق یکی از بزرگ‌ترین دانشمندانی است که تاریخ ما به خود دیده است. ایشان غیر از اینکه در دو زبان فارسی و عربی استاد تراز اول هستند‌، در ادبیات فارسی و عربی هم استاد تراز اول محسوب می‌شوند و در زبان انگلیسی نیز می‌نویسند و سخنرانی می‌کنند. استاد محقق در ایران در ۴۰ سازمان علمی‌، ادبی ‌و زبانی فعالیت می‌کند. ما به‌جز ایشان استاد دیگری نداشته‌ایم که هم استاد ادبیات باشد و هم استاد تاریخ طب اسلامی. چند سال پیش تصمیم گرفتیم جشن‌نامه‌ای درباره ایشان تهیه کنیم، فقط نامه نوشتیم، اما ۸۰ مقاله تراز اول به چهار زبان عربی‌، فارسی‌، انگلیسی و فرانسه در موضوعات بکر و بدیع دریافت کردیم که در دو جلد تهیه شد.‏

 

استاد کامران فانی

دکتر محقق از برجسته‌ترین چهره‌های علمی‌، ادبی ‌و فرهنگی کشور ما هستند. دکتر محقق واقعاً معلم هستند و با شور و شوق درس می‌دهند. ایشان شیوه بدیعی در تدریس داشتند و زبان عربی را از طریق ادبیات و شعر به ما آموختند. ‌محقق اولین کسی بود که فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی را تهیه کرد که بعدها به همت استاد انوار در ۱۰ جلد به چاپ رسید. دکتر محقق مدیریت فرهنگی داشت. ما در «دایرة‌المعارف تشیع» شاهد این مدیریت بودیم و دیدیم ایشان چگونه نهادی را بنیاد می‌گذارند. زیرنظر استاد محقق ۱۵۰ کتاب منتشر شده است. ایشان حتی ابایی نداشتند که فرم چاپی این کتاب‌ها را خود به چاپخانه ببرند. استاد معتقد بود باید متون قدیمی را به چاپ برسانیم.‏

 

استاد نوش‌آفرین انصاری

نزدیک به نیم‌قرن پیش با دکتر محقق ازدواج کردم. سعی می‌کنم در این چند دقیقه به این موضوع بپردازم که در خانه ما چه گذشت و چه چیز باعث شادکامی‌، صلح، دوستی و تداوم زندگی ما در کیفیت شد. آنچه من در این‌باره به آن توجه کرده‌ام، صحبت کردن و سفره همیشه پهن گفتگو در خانه ما بوده است. چند مورد همیشه در زندگی ما تکرار شده‌ و می‌شود؛ این موارد ذکر خیر، کوشش‌، ابتکار، معنویت، اندیشه، ‌شادمانی و سخاوت‌مندی هستند. این زندگى توام با کار و صمیمیت و احترام بود؛ در خانه‌اى که بزرگان علم و ادب و فرهنگ به آن رفت‌وآمد داشتند و از این رفت و آمدها بهره‌ها حاصل مى‌شد. خانه‌اى که همچنان درش به روى دوستان باز است.‏

 

استاد سیدعبدالله انوار

امروز برای آنان که با رسائل افلاطون آشنایی دارند، این مجلس عالی درست مفاد رساله «ضیافت» افلاطون را تداعی می‌کند، اما با این فرق که در آن «ضیافت»، هدف تجلیل از آگاتون بود‌، ولی اهمیت سقراط آن مجلس را به آنجا رساند که در رساله «ضیافت» افلاطون‌، هرچه آمده از سقراط است نه آگاتون‌، اما در این مجلس‌، همه صحبت‌ها درباره استاد محقق است. آشنایی من و استاد محقق به ۶۳ سال پیش بازمی‌گردد‌؛ که هر دو پای در دشت جنون گذاشته بودیم؛ مراد از دشت جنون همان حیرت است. در تمام منازل سلوک ایشان هرگز از یار دیرینه خود، یعنی کتاب جدا نشدند. امید آنکه دوران بگذرد و ایشان با جوانی همواره‌، ساقیِ فرهنگ و کتاب باشند.‏

 

استاد سیدحسین نصر

آقاى دکتر مهدى محقق دوست دیرین و همکار قدیمى بنده، یقیناً یکى از برجسته‌ترین و پرکارترین دانشمندان ایران در نیم قرن اخیر در زمینه فرهنگ و معارف اسلامى و زبان و ادب فارسى هستند. تقریباً ۵۵ سال پیش با هم وارد دانشکده ادبیات شدیم و از همان سال‌هاى اول خدمت‌مان در دانشکده، دوستى و مودت بین ما ایجاد شد که تا به امروز باقى است. ایشان معلمى نمونه بود، سخت علاقه‌مند به دانشجو و انتقال دانش به او و دانشمندى توانا که علاوه‌بر تحصیلات دانشگاهى، این سعادت را داشت که سال‌ها طلبگى کند و علوم نقلى و عقلى اسلامى را فراگیرد و همین بود که به ایشان بین استادان معاصر و همسن و سال خود شخصیت قابل‌توجهى بخشید.‏

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: