مثنوی بیانیه صلح است

1397/10/10 ۱۲:۰۵

مثنوی بیانیه صلح است

هشتمین نشست «مهر مولانا» با عنوان «صلح از نظرگاه مولانا» در تالار قلم سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران آغاز به‌کار کرد و صاحبنظران، مثنوی مولوی را بیانیه صلح و مولانا را منادی صلح و دوستی دانستند. در آغاز این برنامه، مدیرکل حوزه ریاست، روابط‌عمومی و امور بین‎الملل سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، نکاتی را با حاضران مطرح کرد.

 

هشتمین نشست «مهر مولانا» با عنوان «صلح از نظرگاه مولانا» در تالار قلم سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران آغاز به‌کار کرد و صاحبنظران، مثنوی مولوی را بیانیه صلح و مولانا را منادی صلح و دوستی دانستند.

در آغاز این برنامه، مدیرکل حوزه ریاست، روابط‌عمومی و امور بینالملل سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، نکاتی را با حاضران مطرح کرد.

«هانیه گراییلی» گفت: زبان پارسی، به عنوان نقطه تلاقی نقش و خط و موسیقی، زبان عشق است اما چه می‌شود که در اقلیم شاعرزادگان و پری‌وشان، شاعر شاعران مولانا است و اگر سعدی، معلم اول و حافظ، نگارگر شعر و فردوسی، حماسه آن است و بدون شک، تکامل یافته‌ترین مغز این اقلیم، خالق مثنوی است.

وی با بیان اینکه جوهر جواهر مولانا، جست‌وجوی انسان کامل در قالب مثنوی است، اظهار داشت: انگار حوادث و تجارب تلخی که بر سرزمین رفته، او را آب دیده کرده؛ جنگ عقاید، تعصب، نیرنگ علمای دین، کشتارهای بیهوده و سنگدلی های حکام، زمینه بسیار مساعدی برای تفکر عرفانی پدید آورده است و پافشاری برای حفظ استقلال فکری ایرانی در عین نگاهداری دین، منجر به پیوند خجسته افکار ایرانی - اسلامی گشته است.

او اضافه کرد: به راستی؛ افکار بلند، جهان وطنی، کثرت گرایی و انسان دوستی فراتر از مرزهای مذهبی و عقیدتی سبب شده تا امروز در قرن بیست و یکم نیز پرمخاطب ترین و پرشمارگان‌ترین کلام مکتوب را در گستره غرب و شرق داشته باشد، زیرا جهان تشنه پیام مبارک عشق است و او «پیام آور عشق».

گرائیلی ابراز کرد: ما «ملت شعریم» و به سرودن و شنیدن شعر محتوم؛ اما سِرّ دلبری مولانا به گونه‌ای ست که خَلقی را «صید» کرده و تیر عاشقی و دلبری‌اش، قلب جهانیان را نشانه رفته است. او به راستی استاد مسلم طریقت است و فقط اوست که می‌تواند از وقایع عادی و پیش پاافتاده کوچه و بازار، تشبیهات و پیوستی آسمانی بسازد و هم اوست که با افسون کلامش، نه از انبیا بلکه از شبان و ایاز و هلال و صدر خجند و شاه و کنیزک، افسانه «ابدال حق» و اولیاءالله می سازد و در آخر؛ از خداوند متعال خواستارم که ذره ای از حس عالی و شیفتگی این عاشق شوریده را به کام ما بچشاند تا ما نیز دست از طلب نکشیم و زندگی را به معنا بنگریم.

 

** ریشه صلح بیرونی در صلحِ درون است

سپس «مریم موسوی» مدیر مؤسسه‌ فرهنگی-هنری سروش مولانا، بیانیه همایش را قرائت کرد که در متن آن آمده است:

« در زمانه‌ای که به واسطه‌ جهان‌گستری پدیده‌ ماشینیسم و پیش‌رفت دم افزون علوم تجربی و فناوری‌ها ناشی از آن، قدرت بشر به نحوی بی‌سابقه و به طرزی باورنکردنی افزایش یافته است، طبعاً، بدخواهان و نادانان نیز از نیروی تخریب‌گری و ویران‌سازی به غایت بیشتری برخوردار شده‌اند و بنابراین برای جلوگیری از به فعلیّت رسیدن نیروی اینان، بر نیک‌خواهان و دانایان بشری فرض عین است که از هیچ کوششی فرو نگذارند.

یکی از این کوشش‌ها که احیاناً از مهمترین آنها هم هست، سعی در جهت توسعه و تعمیق صلح‌طلبی و آشتی‌جویی در جامعه‌ای جهانی است، چرا که در محیط و فضای دشمن خویانه، نزاع‌آگَند و متشنّج آنان که بیشترین منفعت را حاصل می‌کنند بدسگالان قدرمنداند، نه نیک‌اندیشان مصلحت‌نگر و بنابراین این بدسگالان برای نزاع ‌انگیختن از هیچ کاری روی نمی‌گردانند.

و دست بر قضا، اینک همه‌ ما در روزگاری به سر می‌بریم که به جهات عدیده‌ای از همه‌ روزگاران گذشته ناآرام‌تر و هیجانی‌تر و در نتیجه، تردتر و شکننده‌تر است. مهم‌ترین این جهات، چنان که ناگفته پیداست عبارتند از: انواع و اقسام بی‌عدالتی‌ها، فقدان آزادی‌ها، شکاف‌های پدیدآمده میان داراها و ناداران و ایدئولوژی‌زدگی‌ها و بنیادگرایی‌هایی که فقط با فریب‌کاری و خشونت‌ورزی تنفّس می‌توانند کرد.

همه فعالیت‌های نظری و عملی‌ که انسان دوستان و خیرخواهان برای تضعیف این عوامل نزاع‌انگیز کرده‌اند، می‌کنند و خواهند کرد نه فقط مفید، بل، ضروری‌اند و باید ترغیب و تقویت شوند. هر چه به نفع صلح انجام گیرد به صلاح نسل‌های کنونی و آینده‌ بشریّت است.

در عین‌حال، از دیرباز همه‌ فرزانگان از جمله‌ عارفان و بسیاری از بنیان‌گذاران ادیان و مذاهب، الهی‌دانان و فلاسفه ریشه‌ صلح بیرونی را در صلح درونی جسته و یافته‌اند. بنا به رأی اینان که مولانا جلال‌الدّین بلخی نیز در زمره‌ آنان محسوب است، تا آدمی با خود در آشتی نباشد نمی‌تواند با دیگران به آشتی برسد. شرط لازم تحقّق صلح در مناسبات آدمیان با یک‌دیگر پیدایی آشتی در ارتباط آدمی با خودش است.

سودمند و بایسته است که همه‌ صلح‌طلبان جهان به این آموزه، نیز توجّه و اهتمام کنند و در ایضاح و توجیه آن سعی بلیغ بورزند و با مددجویی از آخرین دستاوردهای عالمان روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و اخلاق، در راه عرضه‌ پیشنهادهای عملی برای پدید آمدن این صلح درون گام بردارند و از این رهگذر، راه دیگری، نیز به سوی صلح پایدار جهانی بگشایند - راهی که بعید نیست و احتمال قوی می‌رود که مطمئن‌ترین راه برای نیل به این آرمان جهانی باشد.

و سرانجام، وقت آن رسیده است که برای رفع مشکلات عملی جامعه‌ بشری، در هر زمینه و حوزه، افزون بر اقبال به آخرین مطالعات و تحقیقات عالمان علوم تجربی انسانی، از نو، نگاهی حق‌طلبانه و ژرف نیز به تعالیم همه‌ عارفان جهانی بیفکنیم و بدانیم که چنین نگاهی برکات فراوان، برای حال و آینده‌ نوع بشر، خواهد داشت.

بادا که همه‌ ما انسانها به تعادل، هماهنگی، آشتی و آرامش درون دست یابیم! بادا که آرامش جان‌مان مایه‌ آرامش جهانمان شود! بادا که یکایک ما با خود یک دل و با دیگران همدل باشیم! چنین باد! چنین‌تر باد!».

 

** برای رسیدن به آشتی به آموزه‌های مولانا احتیاج داریم

معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران نیز در این نشست گفت: در جوار مولاناپژوهان به خود حق نمی‌دهم که درباره مولانا صحبت کنم اما همین‌قدر می‌گویم در دنیای وانفسای امروز که جنگ، ستیز، کینه و دشمنی سراسر آن را گرفته برای رسیدن به آشتی به آموزه‌های مولانا احتیاج داریم و نباید فراموش کنیم که این آموزه‌های صلح‌انگارانه در اندیشه مولانا از دین محمدی آمده است.

«ولی‌الله شجاع‌پوریان» اضافه کرد: در کتاب آسمانی اسلام، مدام از صلح سخن رفته است و در 142 آیه قرآن واژه صلح و مشتقات آن دیده می‌شود و به نوعی شعار جهانی قرآن این است که با همدیگر سازش کنید و در زمان درگیری و مشاجره به صلح روی بیاورید و در یک کلام، صلح خیر بشر است. بنابراین در متون ادبی غنی فارسی که تحت آموزه‌های این دین قرار دارد نیز صلح و مدارا بیش از پیش به چشم می‌خورد و حتی کتاب‌های جداگانه از بزرگان ادبیات کلاسیک در زمینه صلح می‌بینیم.

 

** به اعتقاد مولانا تمام اختلافات در ادیان، ظاهری است

سخنران بعدی این نشست، «امیر اکرمی» مولاناپژوه بود که در سخنان خود با عنوان «کثرت‌گرایی مولانا زمینه‌ساز صلح جهانی» اظهار داشت: بدون کثرت‌گرایی و نگاه کثرت‌گونه به دین اساسا گفت‌وگویی بین ادیان رخ نمی‌دهد، اگر رابطه بین ادیان با یکدیگر و همین‌طور رابطه ادیان با دیگر مناسبات اجتماعی در صلح باشد جهانی پر از صلح خواهیم داشت چراکه خواه ناخواه، ادیان نقش مهمی در زندگی بشر بازی می‌کنند پس رابطه صلح با کثرت‌گرایی ارتباط نزدیکی با همدیگر دارد.

وی افزود: برخی کثرت‌گرایی را با مفهوم لیبرال، برابر می‌دانند که از پس لیبرالیسم و از عصر روشنگری به وجود آمده و در مقابلش جبهه می‌گیرند اما باید بپذیریم ادیان در عین تفاوت‌هایی که با هم دارند که قابل انکار هم نیست یک وحدت نیز در پسِ پرده‌‌شان وجود دارد که بعضا با رویکردهای فلسفی، تاریخی، اخلاقی یا عرفانی به آن می‌رسیم. در مقابل کثرت‌گرایی نظام شمول‌گرایی یا اقتصادگرایی هست که می‌گوید یکی از ادیان بر دیگری برتری مطلق دارد یا اینکه دست کم خودش را کامل‌تر و برحق‌تر می‌داند.

این مولوی‌پژوه سپس در پاسخ به آنهایی که کثرت‌گرایی را برآمده از لیبرالیسم و تغییرات چندقرن اخیر در غرب می‌دانند، گفت: ما وقتی در آثار امثال مولانا دقیق می‌شویم کثرت‌گرایی را به عینه می‌بینیم و این نشان می‌دهد که این مفهوم از دل تحولات نوین غرب بیرون نیامده بلکه یک گرایش و منش عرفانی است و حتی در بین عارفان مسیحی نیز دیده می‌شود، مولانا معتقد است که این کثرت و اختلافات میان ادیان و انسان‌ها نا زدودنی است، یعنی هیچ گروهی نمی‌تواند هر چقدر هم که تلاش کند دیگری را از صحنه بیرون کند.

او ادامه داد: از دید مولانا امر متعالی یا خداوند، بیان‌ناپذیر است یعنی ما تنها توصیفهایی از او به دست می‌دهیم که تولید ما انسان‌هاست، در نتیجه محدود است پس نباید جنگی برای نو تعاریف وجود داشته باشد، افزون بر این مولانا می‌گوید تمامی این تفاوت‌ها و اختلافات در ادیان، ظاهری است و اگر در باطن آنها دقیق شویم می‌بینیم که همه یک وحدت را شکل می‌دهند.

 

** مثنوی معنوی مستقیم و غیرمستقیم به صلح و جنگ پرداخته است

در ادامه این نشست، پژوهشگر ادبیات فارسی از افغانستان سخنان خود را پیرامون «مولانا و استراتژی صلح» بیان کرد و گفت: صلح، تفاهم، آشتی، مسالمت و واژه هایی مانند اینها، ابزاری جهت برقراری ارتباط دوستانه، بین موجودات هستند و در مقابل واژه هایی چون جنگ، تخاصم، قهر و مخالفت قرار می‌گیرند.

«سیده‌شکوفه اکبرزاده» ادامه داد: منطقه ما به خصوص افغانستان از دیرباز آماج حملات و درگیری های پی در پی بوده است که جنگ‌های داخلی، جنگ قدرت و جنگ‌های ایدئولوژیک نمونه‌های بارز آن به شمار می آید.

او یادآور شد: مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، فرزند بلخ باستان نیز از قربانیان جنگ بوده و کودکی او با اخبار جنگ و مهاجرت به سوی قونیه شکل گرفته است، بنابراین نه تنها با جنگ و اثرات مخرب آن آشنایی کامل داشته بلکه هجرت و هم‌زیستی با دیگران را تجربه کرده است.

اکبرزاده افزود: مثنوی معنوی مولانا از جمله آثاری است که به طور مستقیم و غیرمستقیم به صلح و جنگ پرداخته است؛ گرچه واژه‌های صلح، آشتی، جنگ و قهر به وفور در مثنوی و دیگر آثار مولانا به کار رفته است اما با مطالعه دقیق مثنوی، مبحث صلح‌طلبی را می‌توان در کل اندیشه مولانا جستجو کرد.

وی تصریح کرد: نتیجه اخلاقی اغلب داستان‌های مثنوی بر وحدت و یگانگی و صلح دوستی اشاره دارد، پس جای هیچ نوع تردید نیست که مثنوی مولانا دیباچه صلح و نشانه دوستی میان انسان‌هاست.

اکبرزاده افزود: بنابراین با پژوهش در مثنوی معنوی می‌توان به شمه‌ای از تفکر صلح‌طلبی مولانا پی برد و از آن در استراتژی‌های صلح جهانی به خصوص افغانستان که بیش از هر کشور دیگر در این منطقه، درگیر جنگ است بهره برد.

این پژوهشگر افغان ادامه داد: افغانستان زادگاه مولانا، حدود نیم قرن گرفتار تنش‌ها و منازعات خانمان‌سوز است. مردم و دولت افغانستان به کرات برای صلح پایدار تلاش کرده و می‌کنند و ایجاد شورای عالی صلح، گفت‌وگوهای افراد درگیر، ایجاد بورد مشورتی صلح و تالیف صدها کتاب و مقاله در باب صلح، همه و همه نشان‌گر خستگی مردم افغانستان از جنگ‌های پایدار در این کشور است.

او در پایان گفت: استراتژی صلح افغانستان و استراتژی صلح جهانی با تحقیق در اندیشه بزرگانی چون مولانا می‌تواند راهبردهای بهتری را برای صلح پایدار تعیین کند و در این میان اندیشه صلح‌طلبانه مولانا که خود از جنگ تاثیر پذیرفته و برکت و نعمت صلح را درک کرده است، مهم و قابل تامل است.

 

** «این جهان جنگ است کل چون بنگری/ ذرّه با ذرّه چو دین با کافری» بیانیۀ فکری مولانا است

در آغاز بخش دوم نخستین روز نشست «مهر مولانا» در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، «مهدی سالاری‌نسب» پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی نیز با حاضران سخن گفت.

او با اشاره به مولانا و نیز شمس تبریزی و به طور عموم نگرش عرفانی درباره صلح اظهار داشت: عرفان راه سلوک به سمت حق است و راهی است از زهد به فنا، و سرمایۀ راه هم نیاز و طلب و عشق است و جان‌مایه عرفانی اسلامی را در سه اصطلاح زهد، عشق و فنا باید دنبال کرد.

سالاری‌نسب ادامه داد: ما دائما در رقابت هستیم نه تنها در رشد اقتصادی و پیشرفت کاری، حتی دین‌داران هم در اعمال نیک در رقابتند و در عشق هم در متون عاشقانه همیشه علاوه بر عاشق و معشوق، یک رقیب هم در میان است و همین وضع، جنگ نهانی را در همۀ اعمال انسانی تعبیه می‌کند.

 

** مولانا ریشه بسیاری از جنگ‌ها را برداشت‌های سطحی از مسائل می داند

مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سلجوق ترکیه هم در این نشست با موضوع «صلح و دوستی از نظرگاه مولانا» سخنرانی داشت و گفت: مولانا، این سفیر صلح و دوستی، بارها در داستان‌های مثنوی، انسان‌ها را به اتجاد فکری دعوت می‌کند و معتقد است که اختلاف‌های مردم به علت درک نادرست از مسائل است و برداشت نادرست آن‌ها از حقایق، دنیا را اینچنین به جنگ و دشمنی می‌کشاند.

«علی تمیزال» افزود: باید دانست که جنگ، خونریزی، ستم، استضعاف، نابرابری و دشمنی همه ریشه در نادانی دارد، کسی که از روی نادانی تصور می‌کند فقط خودش درست می‌اندیشد و همیشه افکار او صحیح است، نمی‌تواند تضاد بین واقعیت‌ها را درک کند.

این پژوهشگر تُرک بیان کرد: اگر ما فقط خود را اسیر تعصب‌های نژادی، مذهبی، ملیتی، حزبی و در یک کلام، خود را اسیر «خودخواهی»های خود کنیم و دیگران نبینیم، مسلما نمی‌توانیم محیطی را برای تبادل عقاید و دوستی و برادری با دیگران ایجاد کنیم، مولانا در آثار و افکار عرفانی خود به ما می‌آموزد که در برخورد با دیگران، باید اول رضایت «خدا» را در نظر بگیریم و بعد به «خود» فکر کنیم.

او افزود: مولانا همیشه در آثار خود انسان را به محبت کردن دعوت می‌کند، او محبت را کیمیای گران‌بهای عشق می‌داند. همچنین در مثنوی، ریشه بسیاری از دشمنی‌ها و جنگ‌ها، جهل‌ها و برداشت‌های سطحی از مسائل دانسته شده است و مولوی باور دارد که اگر در دست انسان‌ها شمعی هدایتگر باشد و چشمی معنابین پیدا کنند، دیدشان نسبت به جهان دگرگون خواهد شد.

وی خاطرنشان ساخت: او بر این باور است که با دشمن‌مان هم باید به خوبی و زیبایی رفتار کنیم زیرا ممکن است در نتیجه این رفتار خوب بتوانیم با دشمن‌ها دوست شویم و حتی اگر دوست نشوند، دست‌کم دشمنی و کینه‌شان کمتر می‌شود.

تمیزال خاطرنشان کرد: مولانا همچنین به اهمیت احسان اشاره می‌کند؛ زیرا احسان علاج بسیاری از مشکلات جامعه است و علاوه بر احساس لذت، عشق و محبت، موجب استحکام ارتباط قلبی می‌شود.

در پایان این نشست، پیام تصویری «نورعلی نوراُف»؛ پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی از تاجیکستان برای میهمانان پخش شد و «عبدالله عبدی»، دقایقی حاضران در جلسه را به تکنوازی تنبور خراسان (دوتار) میهمان کرد.

این نشست ادبی که شامگاه گذشته آغاز به کار کرده است، امروز نیز با حضور صاحبنظران، ادیبان و فرهنگوران ادامه دارد.

منبع: ایرنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: