شبِ هزاره‌های تاریخ / مجتبی شهرآبادی

1397/10/1 ۰۹:۱۰

شبِ هزاره‌های تاریخ / مجتبی شهرآبادی

درست است که تعیین پیشینه‌‌ای قطعی برای شب یلدا همانند بسیاری از سنت‌های دیگر امکان‌ناپذیر است اما این اندازه آشکار است که از همه‌ آن جشن‌ها که هزاران‌ سـال‌ در‌ ایـران، مقدس و محترم بوده‌اند، به جز نوروز، تنها یلدا است‌ که از پس هزاره‌های دراز هنوز نیز خانواده‌ها و مردمان ایران را گردهم می‌آورد.

 

پیشینه و تبار شناسی‌ یلدا

درست است که تعیین پیشینه‌‌ای قطعی برای شب یلدا همانند بسیاری از سنت‌های دیگر امکان‌ناپذیر است اما این اندازه آشکار است که از همه‌ آن جشن‌ها که هزاران‌ سـال‌ در‌ ایـران، مقدس و محترم بوده‌اند، به جز نوروز، تنها یلدا است‌ که از پس هزاره‌های دراز هنوز نیز خانواده‌ها و مردمان ایران را گردهم می‌آورد.

این جشن که به تعبیر دکتر فریدون جنیدی، نشانی از دانش باستانی نیاکان ایرانی ماست‌ که هزاران سال پیشتر از این به گاهشماری خورشیدی دست یافته و دریافته بودند کـه اولین شب زمستان، بلندترین شب سال است و در این شب به انـتظار ظهور خورشید که‌ بر‌ تاریکی پیروز می‌شود، بیدار می‌ماندند، در عین حال، نمادی است روشن از مهرورزی‌ و صـلح‌ و دوسـتی‌ جـهانی‌. جشنی که به‌صورت همگانی و غیررسمی در خانواده‌های ایرانی و برخی دیگر از کشورها، از هر‌ قشر و با هر دین و مذهب برگزار می‌شود. نزدیک بودن زمان برپایی جشن میلاد حضرت عیسی(ع) در 25 دسامبر و جشن یلدا در21‌ دسامبر و مشابهت سنّت‌های آن، نشان از همدلی همه مردمان زمین با هر دین و آیین است.

یلدای مهر

یلدا، واژه‌ای سریانی است، به معنای ولادت. اما برخلاف نام غیر ایرانی‌اش، از دیر زمان، این بلندترین شب سال، به تولد «مهر»، ایزد راستی و خدای پیمان و از کهن‌ترین ایزدان ایرانی تعلق داشته است. ایزد مهر یا میترا، بنا بر باور ایرانیان در بلندترین شب سال، از دل آتشی که به شکلی تصادفی از سایش دو قطعه سنگ برافروخته شده بود‌ زاده شد.

نخستین چیرگی انسان بر طبیعت، برافروختن آتش بود و آتش، حاصل ولادت فرخنده‌ مهر. برافروختن آتش، ظلمت و سرما را در هم شکست و نور و روشنایی را که تا آن هنگام، تنها در سیطره خورشید بود، در خدمت انسان قرار داد.

مهر، ایزد جنگاوران و پهلوانان، خدای راستی و پیمان و نگهبان جهان و جهانیان بود. در اساطیر ایرانی، مهر، نخستین خدایی بود که هر روز صبح، سوار بر ارابه خود که با چهار اسب کشیده می‌شد بر فراز البرز کوه برمی‌آمد و ایران و ایرانی می‌نگریست و از ایشان مراقبت می‌کرد.

 

پاسداشت زادروز مهر

هرودوت مورخ یونانی، آورده است که ایرانیان به روز تولد خود بسیار اهمیت می‌دادند. هر کس در آن روز به فراخور توان خویش، سفره‌ای می‌گسترد تا دیگران بنوشند و بخورند و شادی کنند.

در نگاه ایرانیان، یلدا نیز چنین بود. یلدا، یادآور زادن مهر بود. ایزدی که تا پیش از برآمدن زرتشت، نه فقط نیرومندترین ایزدان، که مقدس‌ترین ایزد ایران زمین نیز بود. آن اندازه نیرومند و مقدس که حتی برآمدن زرتشت و بعدها رسمیت یافتن آیین او نیز، مهر را در محاق فراموشی نینداخت. مهر، اگرچه از جایگاه خدایی به‌مقام فرشته‌ای از فرشتگان اهورامزدا تنزل یافت، اما نام و یاد و جایگاه والای خود را در اوستای زرتشت نیز در سروده‌ «مهریشت» همچنان حفظ کرد.

 

شب یلدای مردمان و خرم روز حاکمان

 مهر در اساطیر ایرانی، تنها خدای جنگاوران نبود. خدای راستی و وفاداری به پیمان نیز بود. مهم‌تر از این همه، مهر، نگهبان و برکت‌دهنده به جان و زندگی مردم بود. حافظ زمین‌هایشان، گله‌ها و رمه‌هایشان و برکت‌دهنده به کشتزارها و باغ‌هایشان. از این روی بود که مهر و زادروزش، برای توده مردم، آن چنان محترم بود که در گذر از هزاره‌های تاریخ، تا به امروز نیز با دگردیسی‌هایی جایگاه خود را نزد مردم ایران حفظ کرد.

آداب و رسوم شب یلدا که تا به امروز نیز پایدار مانده است، حکایتی است روشن از جشنی با ریشه‌های دهقانی و مردمی. در شب یلدا، هیچ‌ غذای‌ خاصی پخته نمی‌شد، در واقع سفره‌‌ این‌ جشن، سفره‌ محقرانه‌ دهقانان و کشاورزان بود که با اندوخته‌های کشاورزی، میوه‌های تابستانی که‌ به‌ زحمت تا این شب سالم‌، حفظ شده بودند و خشکبار جمع‌‌ شده در‌ طول نه ماه نخست سال، آراسته می‌شد. این شب، برای مردم، شب بیداری و گرد هم آمدن بود. شبی که توده مردم در پیوند با هم، به نیروی عشق و مهر، به نور، دل می‌دادند تا بر بلندترین و طولانی‌ترین تاریکی سال فائق آید.

شاید به همین سبب بوده است که نام یلدا و آیین و رسوم آن، چندان جایی در کتاب‌های مطنطن تاریخ نیافته است. در این مورد نیز، توده مردمان و سعی و جهدشان، از یاد مورخان رفته است و به جای آن، صبح پیروزی و چهره حاکمان بوده است که، بی‌یادکرد از شب ظلمانی مردم و نبرد ایشان با تاریکی، در قالب «خرم روز» جای پای خود را بر صفحه تاریخ ثبت کرده است.

ابوریحان بیرونی در‌ آثارالباقیه آورده است‌ که‌ در روز پس از این شب، که به تعبیر او، خرم روز نامیده می‌شد، نور، از «حد نقصان به حد زیادت» می‌رود و قدرت آدمیان رو به افزونی‌ می‌نهد. البته او نامی از شب یلدا نمی‌برد، اما می‌نویسد که صبح پس از آن، جشن ویژه‌ای برگزار می‌شد که در آن پادشاهان با جامه‌ سپید، بر فرش‌های‌ سپید‌ می‌نشستند‌ و بدون قراول اجازه می‌دادند که هریک از مردمان، از وضیع و شریف با ایشان‌ گفت‌و‌گو کنند و بر سر سفره‌ ایشان بشینند!

 

یلدای ایرانی؛ از شرق تا غرب

به روشنی مشخص نیست که ستایش و پرستش ایزد مهر، در چه زمانی به اروپا راه یافته است. اما پلوتارک، مورخ بزرگ رومی در سده‌ اول میلادی، می‌نویسد: «از زمان‌های بسیار دور راهزنان دریایی سیسیلی در بالای کوه المپ، یعنی در مقر خدایان یونانی، به عبادت سری و فدیه و قربانی برای ایزد مهر مشغول بوده‌اند.» 67 سال قبل از میلاد مسیح، رومیان راهزنان سیسیلی را شکست دادند و از نزدیک با آیین مهر آشنا شدند. نوشته‌ پلوتارک، حاکی از آن است که راه یافتن پرستش مهر به قلب تمدن اروپا یعنی یونان و سپس روم، چه پیشینه‌ دور و درازی داشته است.

ایزد مهر در اروپا نیز چنان جایگاه والایی یافت که تا چندین قرن، پر نفوذترین آیین امپراطوری پهناور روم باقی ماند. رومی‌ها نیز شب تولد او را گرامی داشتند، همچنان‌‌ که‌ ایرانیان‌ آن شـب را مـحترم می‌شمردند. آورده‌اند که‌ نخست، شـب‌ یـلدا‌ در‌ غـرب‌ نیز چون ایران، 21 دسامبر، یعنی نخستین شـب زمستان، برگزار می‌شد اما پس از چندی، بر اثر اشتباهی که‌ در محاسبه‌ کبیسه‌ها رخ داد‌، روز 25دسامبر به اشتباه روز تولد مهر، دانسته شد.

نفوذ مهر و دلبستگی رومیان به مراسم یلدا چنان بود که بعدها و با قدرت گرفتن مسیحیت و رسمیت یافتن آن در روم و افول مهر و مهرپرستی، نیز تمام کوشش کلیسای مسیحی برای زدودن این آیین و رسوم از دل مردم و زندگی‌شان، ناکام ماند. شکستی که ارباب کلیسا را واداشت تا در نیمه‌ دوم سده چهارم میلادی، این روز را به‌عنوان زادروز مسیح تعیین کنند! بدین ترتیب یلدای مهر، در لباس دیگر و با نام و عنوان دیگری، در سراسر جهان مسیحی نیز پایدار ماند.

منابع:

1-آثارالباقیه، ابوریحان بیرونی، ترجمه اکبر دانا سرشت، تهران: ابن سینا 1352

2-آیین‌ها و جشن‌های کهن در ایران امروز، محمود روح‌الامینی، تهران: آگه1376

3-جستار درباره مهر و ناهید، محمد مقدم، تهران: هیرمند1380

4-جشن‌های ایرانی، پرویز رجبی، تهران: انتشارات فرزین 1375

5-شب یلدا، سیما سلطانی، مجله بخارا، شماره 57، آذر و دی 1385

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: