رونمایی از تازه ترین اثر استاد شفیعی کدکنی درکتابخانه ملی

1397/9/3 ۰۸:۲۶

رونمایی از تازه ترین اثر استاد شفیعی کدکنی درکتابخانه ملی

رونمایی کتاب «رسوم دارالخلافه» دکتر شفیعی کدکنی در کتابخانه ملی رونمایی کتاب رسوم دارالخلافه نوشته محمدرضا شفیعی کدکنی بدون حضور نویسنده دیروز در کتابخانه ملی برگزار شد. به گزارش خبرنگار ما، فرهاد طاهری در ابتدای این نشست درباره آرای دکتر شفیعی گفت: درباره شخصیت و آثار وی نظردادن کار سهل و ممتنع و صعبی است. اما کتاب رسوم دارالخلافه وقتی مطرح شد، سعی کردم بحثی را مطرح کنم که تاکنون گفته نشده است.

 

 

رونمایی کتاب «رسوم دارالخلافه» دکتر شفیعی کدکنی در کتابخانه ملی رونمایی کتاب رسوم دارالخلافه نوشته محمدرضا شفیعی کدکنی بدون حضور نویسنده دیروز در کتابخانه ملی برگزار شد. به گزارش خبرنگار ما، فرهاد طاهری در ابتدای این نشست درباره آرای دکتر شفیعی گفت: درباره شخصیت و آثار وی نظردادن کار سهل و ممتنع و صعبی است. اما کتاب رسوم دارالخلافه وقتی مطرح شد، سعی کردم بحثی را مطرح کنم که تاکنون گفته نشده است.

شفیعی کدکنی، زرین‌کوب و جعفر شهیدی، هر سه غیر از ادبیات به تاریخ نیز توجه داشته‌اند. آقای زرین‌کوب تاریخ را سرگذشت انسان‌ها و درس زندگی می‌داند.

اما انگیزه شهیدی برای پرداختن به تاریخ، برای این است که ارادت به اهل بیت(س) داشت. اما دکتر شفیعی کدکنی‌ برای درک بهتر ادبیات، به تاریخ نگاه می‌کند و تاریخ را از نظر ادبی نگاه می‌کند و به تاریخ دوره اسلامی و بعد از اسلام توجه می‌کند.

او رابطه شعر و خودش را ازلی می‌داند و آن را خیابان دوطرفه می‌داند که هنرمندان و تاریخ در آن گذر می‌کنند.

وی افزود: انگیزه او به پرداختن در تاریخ، به خاطر تحقیق درباره ابوسعید ابی‌الخیر و قلندریه در تاریخ به تشویق بدیع‌الزمان فروزانفر بوده است چون ذهنیت فروزانفر به این بوده است که شفیعی را بر شیوه خود برای جستجوی تاریخ ادبیات هدایت کند. فروزانفر وقتی سخن و سخنوران را می‌خواست بنویسد، خود به اشعار ورود پیدا کرد و کتابی آکادمیک تاریخ ادبیات نوشت و شفیعی نیز تک نگاشت‌هایی که برای تاریخ ادبیات داشته است گوشه چشمی به شیوه‌ کار فروزانفر داشته است.

طاهری افزود: ذهنیت او بیشتر به تاریخ بعد از اسلام است. او در حوزه‌های علمیه خراسان در محضر ادیب نیشابوری بوده است و ذهنیت او در حوزه‌های علمیه شکل گرفته است و باعث شد که به آثار بعد از اسلام متمرکز شود.

طاهری با نگاه اجمالی آثار ترجمه دکتر شفیعی گفت: او در جلد دوم اسرار التوحید، شرح‌احوال بزرگان تاریخی را بررسی کرده است که ذهنیت او که با هم‌نشینی با غلامحسین مصاحب کسب شده است را آشکار می‌کند و اعلام این اشخاص را به منصه ظهور نشانده است. جالب این است که برخی از این اعلام بسیار مهم است مثلاً شناسایی ابوالقاسم کرکانی که پیش از این گرگانی شناخته می‌شود.

نمود دوم تعلق خاطر شفیعی به تاریخ این است که نقش تاریخی، هویت تاریخی و تاریخ اندیشه‌های عرفانی، نگاه تاریخی و بشر تاریخی از جمله ترکیب‌هایی است برای نشان دادن حقیقت و واقعیت تاریخ است. او از تاریخ به معنای حقیقت اراده می‌کند.

طاهری درباره نمود دیگر توجه شفیعی به تاریخ گفت: دکتر شفیعی وقتی می‌خواهد در موردی بیشتر توضیح بدهد دلیل‌های تاریخی، عرفانی، سبک‌شناسی و نقد ادبی را ارائه می‌دهد و از نگاه منشوری و چند ساعتی به یک قضیه نگاه می‌کند.

طاهری در پایان بخشی از خاطرات روزانه‌اش که در محضر استاد کدکنی بود را قرائت کرد که در آن، رأی شفیعی کدکنی درباره ارامنه آمده بود که: ارمنستان می‌داند چه کسانی را به عنوان سفیر بفرستند. ارامنه انسان‌های نجیبی هستند و ارامنه در ایران هم مورد احترام ایرانیان هستند.

سپس بهرامیان درباره نقش آیین‌های ایرانی در نظام خدمت اسلامی، و کتاب اخیر دکتر شفیعی کدکنی گفت: بسیار خوشحالم بعد از سالها این کتاب به چاپ رسید. بگذارید از زنده‌یاد محمد زهرایی نشر کارنامه یاد کنم که سهم بسیاری در چاپ این کتاب داشت. چاپ این کتاب نوید می‌دهد که خانواده آن مرحوم می‌توانند راه آن مرحوم را ادامه دهند.

وی افزود: دکتر کدکنی از دانشمندانی است که می‌توان درباره او ساعت‌ها نوشت. اگر با تاریخ و فرهنگ دوره ساسانی آشنایی داشته باشید، ملاحظه کرده‌اید که قسمت‌ عمده‌ای از اطلاعات ما در این دوره متکی است به مأخذ معروف به تاج‌نامه و آئین‌نامه که در ساحت سیاست نامه‌ها جای می‌گیرند که روابط رعیت و شاهنشاه را عیان ساخته است. به دلیل عظمت پادشاه، اطرافیان باید یاد می‌گرفتند چگونه با او سخن بگویند و رفتار کنند و نامه بنویسید. از آن سو، پادشاه چگونه باید رفتار کند. در واقع تاج‌نامه‌های ساسانی، مراتب ساختار حکومت را نشان می‌داد.

این کتاب‌ها با هدف تاریخ نگاری نوشته نشده بود اما ما اطلاعات گرانقدری از لحاظ تاریخ از آن استخراج کردیم. از آن سو اعراب، در خلافت اموی و عباسی، ایرانی می‌نوشتند و اعراب خود را اشراف و ایرانیان را موالیان می‌نامیدند.

در زمان عباسیان، دولت عباسیان را خراسانیان می‌نامیدند و این نشان می‌دهد که نقش عنصر ایرانی در خلاف آشکارتر می‌شود. و به خاطر کوشش دیوان سالاران، خلافت عباسی پادر جای ساسانیان می‌گذاشت و خود را بر اساس کتاب عیون‌الخبار، میراث‌دار پادشاهان ساسانی می‌‌دانستند.

در این کتاب‌های دوران عباسی، درباره نحوه سلوک انوشیروان و خسرو پرویز جزئیاتی را مشاهده می‌کنیم که خلافت عباسی سعی می‌کردند که خود را به دنباله ساسانیان نشان بدهند.

کتاب تاج منسوب به جاخط، نشان می‌دهد که تاریخ ساسانی را به خوبی نشان می‌دهد و ارتباط رعیت با پادشاه را با ارجاعات به اردشیر ساسانیان و خلفای راشدین و بنی‌عباس اشاره می‌کند.

وی افزود: اگر مجموع این کتاب‌ها را پی بگیریم که سیاست‌نامه نامیده می‌شوند همگی بر اساس یک خط سیر هستند و گرچه این کتاب‌ها اطلاعات مُهمی درباره جزئیات رفتاری ایرانیان دارند، انحطاط سیاسی ایرانیان را به خوبی مشاهده می‌کنیم و همگی نشان داده‌اند و سفارش کرده‌اند که با حکمی که حکم مال و جان و ناموس را دارد، چگونه سخن بگوئیم که پادشاه یا حاکم عصبانی نشود. و از آن سو به پادشاه هم پند داده می‌شد که با عدل با رعیت رفتار کند. حتی در نهج‌البلاغه هم به کسی که همدم پادشاه است، با تشبیه کسی که سوار بر شیر است اشاره شده است یعنی همدم پادشاه در واقع گر چه بر قدرت است اما موقعیت خطرناکی دارد.

وی در پایان با اشاره به نامگذاری درست کتاب توسط شفیعی کدکنی گفت: در دربار عباسی حتی نوروز و اعیاد ایرانی از اعیاد اسلامی بیشتر مورد توجه قرار داشت.

هادی خانیکی نیز در این آیین گفت: خوشحالم که رونمایی کتاب بهانه‌ای شده است که از مرحوم زهرایی و نشر وزین ایشان یاد کنیم. حوزه تخصصی من ارتباطات است و منظری که انتخاب کرده بودم که بر این اثر بپردازم از این منظر است. هر چند باید گفت هیچ‌کس نمی‌تواند در حوزه خود باقی بماند اگر من بگویم که چطور شد که پی دکتر شفیعی را گرفته‌ام و نقش او درباره گشودگی فرهنگ ایرانی بوجود آورد بگویم متوجه خواهید شد که بی‌ربط نخواهد بود.

من نه مصحح متون تاریخی و نه ادیب و مورخ، هستم به‌عنوان یک عضوی از نسلی که با شفیعی متفاوت است، سخن می‌گویم. اگر چه خراسانی هستم و هر خراسانی نام شفیعی را شنیده است، اما در ابتدای دهه پنجاه و حتی به سراغ شفیعی رفتم که نسل‌ ما از طریق در کوچه‌باغ‌های نیشابور، با او آشنا بودند. آن شفیعی که ما با او آشنا شدیم با وجه دیگر امروزین او که نقش محقق دارد متفاوت است.

من وقتی چریک بودم وقتی از ایران به صورت مخفی خارج شدم، یک قرآن‌کریم، نوار کاست شجریان و گزیده شمس شفیعی کدکنی بود و این نگاه برای من زیاد خاطره‌انگیز است.

وی گفت: شفیعی کدکنی یک جهانی است که جهان‌های دیگری در دل خود دارد و پیچیدگی دنیای ایرانیان را می‌توان در شفیعی کدکنی دید. در درون شفیعی ساحت‌های مختلف و اندیشه‌های مختلف به خوبی گفتگو کرده‌‌اند و از توانش گفتمانی بالایی برخوردار است. برخی که او را می‌ستایند، ریشه در حوزه و سنت دارند و برخی دیگر ریشه در مدرنیته دارند. ویژگی شفیعی کدکنی که گریزان است از جایی که درباره‌اش سخن می‌گویند، یک ویژگی جالبی است که دنیای متفاوتی را می‌سازد.

وی درباره دیگر ویژگی‌های دیگری از دکتر شفیعی کدکنی گفت: شفیعی معتقد است در ایران اگر کسی او را نشناسد، قادر به سخن گفتن با مردم نیست.

شفیعی کدکنی، از جامعه‌شناسی‌ترین جامعه‌شناس‌های ایرانی است. در مقاله تحول نامگذاری در ایران که در روزنامه اطلاعات چاپ شده است، نگاه عمیق شفیعی را می‌بینم که فهم جامعه‌شناسانه را نشان می‌‌دهد.

بزرگی شخصیت شفیعی، را زمانی درک خواهیم کرد که فاصله‌ها را متوجه شویم، شفیعی همانگونه که از مصدق با شعری یاد می‌کند از سوی دیگر در مجله سخن ناتل خانلری شعر مرثیه درخت را به چاپ می‌رساند.

او از آغاز جنبش چریکی در ایران می‌سراید و از دیگر سو محضر فرهنگ و سنت را درک کرده است.

شفیعی کدکنی دنیای چند وجهی‌اش برخاسته از زندگی چند‌وجهی است. هیچ‌‌وقت او گذر زندگی‌اش در حوزه علمیه را مورد اتلاف وقت ندانست و آن را فرو فرصت‌هایی می‌دید. میرزا هاشم قزوینی و ادیب نیشابوری و فروزانفر و خانلری در نگاه او بسیار بزرگ است. کسی که از محضر آیت‌الله میلانی در مشهد تا دانشگاه آکسفورد می‌رود، ذهن بسته‌ای داشته باشد. به نظر من مواجهه او با چند‌وجهی‌ها، باعث نشده است که کسی از زندگی او حذف شده باشد.

خانیکی افزود: دانشجویان او و کسانی که پرورش‌یافته او هستند، آنها نیز چند‌وجهی هستند و شفیعی موفق شده است که قدرت داد و ستد سنت، تجدد و فرهنگ دیگر جوامع را در دیگران خلق کند.

وی در پایان درباره انتشار کتاب دارالخلافه که در دهه چهل یک بار توسط بنگاه فرهنگ، چاپ شده است، گفت: توصیه می‌کنم این نگاه او در زمان سیطره غرب را درک کنید که در هجوم کتاب‌‌های ترجمه از دنیای غرب، سراغ متن عربی می‌رود. او معتقد است که آزادی خرد، باعث زایندگی فرهنگی ما در قرن چهارم بود و ساختار بر اساس آزادی عقل و عقلانیت بود که جای خود را به گزاره گمانه داد و گمانه‌زنی و می‌گویند‌ها، تعیین‌‌کننده سرنوشت ما شد، ما به افول رسیدیم. دغدغه شفیعی فراتر از تک‌ساحت‌ها است،‌ بلکه به دنبال احیا‌کردن تفکر مرده است و از سطحی‌نگری در سیاست پرهیز کرده است.

شعر برای او زبانی است برای دعوت به تفکر،‌ وقتی خسرو گلسرخی از شفیعی کدکنی یاد می‌کند، شعر او را روشنگر و آرامش‌‌دهنده می‌نامد. شفیعی همچنانکه از پلشتی و تیرگی‌های اجتماع می‌گوید، باعث آرامش درون مخاطب می‌شود.

در پایان مستند آینه‌ای در برابر صداها از سیدجواد میرهاشمی پخش شد.

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: