تفكر آیت‌الله طالقانی در گفت‌وگوی منتشرنشده با زنده‌یاد محمد بسته نگار

1397/6/18 ۱۱:۴۴

تفكر آیت‌الله طالقانی در گفت‌وگوی منتشرنشده با زنده‌یاد محمد بسته نگار

كمتر اتفاق می‌افتد كه كسی در حوزه سیاست‌ورزی بین اكثر نحله‌ها محبوب باشد. اولین امام جمعه تهران اما این ویژگی را داشت. شاید عمده محبوبیت وی ناشی از تساهل و رواداری‌ای بود كه نسبت به دگراندیشان داشت. اگر همین یك نكته از طالقانی مورد عنایت قرار گیرد و بسط داده شود، خیلی از مشكلات سیاسی و حتی اجتماعی امروز می‌تواند حل شود.

 

 

 

علی ورامینی: كمتر اتفاق می‌افتد كه كسی در حوزه سیاست‌ورزی بین اكثر نحله‌ها محبوب باشد. اولین امام جمعه تهران اما این ویژگی را داشت. شاید عمده محبوبیت وی ناشی از تساهل و رواداری‌ای بود كه نسبت به دگراندیشان داشت. اگر همین یك نكته از طالقانی مورد عنایت قرار گیرد و بسط داده شود، خیلی از مشكلات سیاسی و حتی اجتماعی امروز می‌تواند حل شود. چه بسیار كسانی كه در آبشخور فكری با طالقانی همسو، اما در نتیجه و عمل بسیار متفاوت با آن مرحوم هستند. كسانی كه كوچك‌ترین نقد و حتی حیات مخالف را نمی‌توانند پذیرا باشند. به همین دلیل است كه بازخوانی تفكرات وی بسیار حائز اهمیت است. زندهیاد محمد بسته‌نگار، از اعضای سابق جبهه ملی ایران و داماد آیت‌الله طالقانی بود. او یكی از همراهان آیت‌الله طالقانی، مهندس بازرگان، دكتر سحابی و مهندس سحابی در تبعید نیروهای ملی- ‌مذهبی در سال ١٣٤٤ از تهران به برازجان بود‌. مرحوم مهندس سحابی در خاطراتش از سفر تبعید می‌نویسد: «به یاد دارم در طول این راه پرپیچ‌وخم آقای بسته‌نگار مدام زمزمه می‌كرد: نحن اساری آل‌محمد». تبعیدیان سال بعد به تهران و زندان قصر منتقل می‌شوند. در زندان قصر، محمد بسته‌نگار در واكنش به اهانت یك افسر نگهبان به او سیلی میزند و به زندان دیگری منتقل می‌شود. محمد بسته‌نگار، در روزهای انقلاب همراه با نهضت آزادی در بسیاری از فعالیت‌های انقلابی حاضر می‌شد. اما پس از اینكه دولت موقت توسط مهندس بازرگان تشكیل شد و بسیاری از همراهان او وارد دولت شدند، از ورود به حكومت و دولت اجتناب كرد و از سال ۱۳۵۸ فعالیت سیاسی خود را مستقل از هر گروه رسمی آغاز كرد. بسته‌نگار تنها داماد آیت‌الله طالقانی نبود، بلكه همفكر و هم‌رزم او نیز بود و به همین مناسبت در ایام حیات او برای بازخوانی تفكرات آیت‌الله طالقانی به سراغ او رفتیم. زنده‌یاد بسته‌نگار بسیار منصفانه از آیت‌الله صحبت می‌كرد. هر فضیلت اخلاقی و سیاسی كه از ایشان نقل می‌كند با مثال‌های فراوانی همراه بود. وقتی هم كه صحبت از نقطه ضعف مرحوم طالقانی شد با صراحت تمام بحث می‌كرد.

*******

از نظر شما مرحوم طالقانی در كدام نحله فكری قرار داشتند؟ منظورم این است كه ایشان را می‌توان نو اندیش دینی خواند یا روشنفكر دینی؟

در ابتدا باید به تفاوت‌های این دو اشاره شود. تا سال‌های اخیر این دو مفهوم در كنار هم و به یك معنی به كار برده می‌شد. اما از حدود ١٥ سال پیش این بحث پیش آمد كه چه اختلافی بین روشنفكر دینی و نو‌اندیش‌دینی وجود دارد؟ بعد از طرح این سوال صاحبنظران و از جمله مرحوم مهندس سحابی بیان كردند كه؛ روشنفكران دینی آن طیف افرادی هستند كه «بله» (اوكی) عقل را از دین گرفتند و در این چارچوب حركت می‌كنند. اما نواندیشان دینی علاوه بر بله گرفتن از عقل، بله وحی را هم لازم دارند. این دسته از اندیشمندان به عقلانیت بها می‌دهند، ولی صرف عقلانی بودن آن كفایت نمی‌كند و گزاره‌های عقلانی را در دین باید پیدا كنند. این اختلافی است كه بین روشنفكری‌دینی و نواندیشی‌دینی وجود دارد. به نظر من آیت‌الله طالقانی را در هم زمره روشنفكران دینی می‌‌توان بر شمرد و هم در زمره نو‌اندیشان. با توجه به اینكه ایشان از همان سال ١٣١٨ كه از حوزه بیرون می‌آمدند، به این نتیجه رسیدند كه حوزه به تنهایی نمی‌تواند جوابگوی مسائل باشد. به دنبال این رفتند كه جواب‌های خود را از جای دیگری پیدا كنند. به همین دلیل به سراغ قرآن، سیره پیامبر(ص) و همچنین ائمه(ع) و.. رفتند.

 

منظورتان از اینكه «بله» وحی را هم نواندیشان دینی باید بگیرند، چیست؟

به عنوان مثال خود مرحوم طالقانی. ایشان تمام زندگی، كار و در كل همه‌چیزشان با قرآن آمیخته شده بود یا تفسیری كه ایشان از قرآن می‌كرد با همه تفاسیر متفاوت بود. تفسیرهای آن زمان یا عرفانی بود یا فلسفی و یا روایی. اما تفسیر ایشان از درونش می‌جوشید. البته در مطالعه به تفسیرهای دیگر هم رجوع می‌كردند.

 

آیت‌الله طالقانی در فعالیت‌های سیاسی‌شان و در كل سیاست‌ورزی‌شان از چه كسی الگو می‌گرفتند؟ الگوی‌شان در زندگی ثابت بود؟ بعدها تغییری نكرد؟

ایشان الگوی ثابتی از تفكر قرآنی داشت. همان‌طور كه گفتم، ضمن توجه به قرآن به تاریخ و به خصوص تاریخ صدر اسلام هم توجه ویژه‌‌ای داشتند. بعد از این و در تاریخ معاصر توجه ویژه‌ای به سید جمال‌الدین اسد آبادی داشتند. كتاب مرحوم میرزای نایینی كه در مبانی آزادی و این دست مسائل است از جمله كتاب‌هایی است كه تاثیر زیادی بر ایشان داشت. همچنین از رهبری دكتر مصدق حمایت می‌كرد و این حمایت تا پایان عمر ادامه داشت. آیت‌الله طالقانی رابطه تعاملی هم با دكتر سحابی و مهندس بازرگان داشت كه تا پایان عمرشان ادامه داشت. تاثیر این رابطه‌ها در زندگی ایشان هم دیده می‌شد. به عنوان مثال اختلافاتی كه با فداییان اسلام و مرحوم نواب بر سر سیاست‌های دكتر مصدق داشتند. نواب اصرار بر این داشت كه مصدق مشروب‌فروشی‌ها را تعطیل كند، زن‌ها را از وزارتخانه‌ها اخراج كند و بقیه قضایا. اما مرحوم طالقانی به مبانی دین توجه داشتند. به اینكه استثمار را ریشه كن كنند. به اینكه اختلاف طبقاتی وحشتناكی وجود دارد. بر همین اساس كتاب اسلام و مالكیت را می‌نویسد. كتابی كه تا آن زمان رسم نبود؛ كسی در باب اقتصاد در اسلام سخنی نگفته بود. كل آقایانی كه به مرجعیت می‌رسیدند به نوشتن یك رساله بسنده می‌كردند. یا بعد از كودتای بیست و هشت‌مرداد كتاب «تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله»را تصحیح و منتشر می‌كند. این كتاب مبانی مشروطیت، آزادی و مساوات را با مبانی دینی مورد بررسی قرار می‌د‌هد. بر اساس همین ایشان به دكتر مصدق كه علیه استثمار قیام كرده است اقبال نشان می‌دهد. چرا كه كار ایشان را مانند كار پیامبران می‌دانست كه علیه بت‌های زمانه قیام كردند. پس می‌توان گفت از همان ابتدایی كه ایشان وارد فعالیت می‌شوند الگوهای ثابتی دارند. چرا كه معیار مشخصی داشتند و به افرادی كه علیه استبداد و استثمار قیام می‌كردند توجه نشان می‌دادند. حتی در روزهای آخر عمرشان و در ملاقاتی كه با سفیر كوبا داشتند گفتند، هرجایی كه مبارزه علیه استبداد و استثمار باشد یك حركت اسلامی است. از همین رو در حین اینكه با نواب رابطه دوستانه داشت، به لحاظ سیاسی خط و مشی متفاوتی از وی داشت و از دكتر مصدق حمایت می‌كرد یا بعد از آخرین آزادی‌شان در سال پنجاه و هفت رهبری امام (ره) را از آن رو قبول می‌كند كه امام دست روی دردهای مردم گذاشته است و مردم هم امام را منتخب كرده‌اند و اینچنین نبوده كه از بالا منصوب شوند.

 

آیت‌الله طالقانی چه ویژگی‌ای داشتند كه افراد از همه گروه‌ها و به خصوص جوان‌تر‌ها جذب ایشان می‌شدند؟

خوب همه گروه‌ها تبلور اندیشه خود را در سیمای طالقانی یافت می‌كردند و هم اینكه طالقانی با همه گروه‌ها حشر و نشر داشت. از مهندس بازرگان و دكتر سحابی تا انجمن اسلامی و غیره. رابطه هم یك رابطه تعاملی بود. بر خلاف اكثر روحانیون كه در یك رابطه یك طرفه با مخاطب تماس دارند. و معمولا از بالای منبر سخنرانی می‌كنند و دیگران باید گوش دهند. ایشان با همه مخاطبان حشر و نشر داشت، دردهای‌شان را می‌شنید و گفت‌وگو می‌كرد. ضمن اینكه در چارچوب خودش حركت می‌كرد.

 

ایشان چه ربط و نسبتی با گروه‌های سیاسی آن زمان داشتند؟ مثلا با حزب توده كه در شعار عدالت اجتماعی با آیت‌الله طالقانی همسو بودند؟

بعد از كودتای ٢٨ مرداد، ایشان در نهضت مقاومت ملی شروع به همكاری كرد. نهضت مقاومت ملی مركب از گروه‌های مختلف سیاسی بود كه در زمان كودتا سركوب شده بودند. بعد از آن و در سال ١٣٣٩ كه فضا نسبتا باز شد ایشان از موسسین جبهه ملی بودند. بعد در سال ١٣٤٠ هم نهضت آزادی را تشكیل دادند. در ١٥ خرداد كه محاكمه شدند و به زندان افتادند با همه گروه‌ها در آنجا ارتباط داشتند. در سال ١٣٤٤، ١٨نفر را به برازجان تبعید كردند. من، مهندس بازرگان و آیت‌الله طالقانی هم جزو این ١٨ نفر بودیم. آنجا برای اولین بار با افسران حزب توده و برخی دیگر از كمونیست‌ها آشنا شدیم. از جمله صفر قهرمانی. بعد از ٨‌ماه كه ما را به تهران بازگرداندند این افسران حزب توده هم با ما بودند. در زندان شماره ٤ كه آنجا بودیم، ایشان ارتباط تعاملی با افسران و اعضای حزب توده داشتند. حتی بعضی از این افراد می‌گفتند كه طالقانی ٥٠سال جلوتر از ما فكر می‌كند.در شماره اخیر مجله ایران فردا هم آقای عمویی گفت‌وگویی در رابطه با مرحوم طالقانی داشته‌اند. در آن مصاحبه آقای عمویی از رابطه چپ‌ها با مرحوم طالقانی مفصل سخن گفته است. از لحاظ ایدئولوژیك هم استناد می‌كردند به سوره ٢١ آل عمران. ترجمه این آیه شریف این است كه؛ «همانا كسانی كه به آیات خدا كفر می‌ورزند و پیامبران را به ناحق می‌كشند و از مردم كسانی را كه امر به قسط و عدل می‌كنند به قتل می‌رسانند، آنها را به عذابی دردناك بشارت ده. » آیت‌الله طالقانی در رابطه با این آیه بیان می‌كردند كه قرآن كسانی را كه افراد برپا كننده قسط را به قتل می‌رسانند به عذابی بزرگ وعده داده و با قاتلین پیامبران در یك ردیف آورده است. ایشان تاكید بر این داشتند كه در این آیه گفته شده مردمی كه آمرین به قسط هستند و نه تنها مسلمان. ممكن است كه آمرین به قسط از تفكرات دیگر باشند یا دعوت پیامبران را نشنیده باشند یا اگر شنیده‌اند به ذهن‌شان نرسیده كه بپذیرند. این را مرحوم طالقانی هم در تفسیر قرآن بیان كرده و هم در بعد از انقلاب و در سالگرد ٣٠ تیر دوباره بیان كردند. در اواخر سال ٥٧ و اوایل سال ٥٨ كه مساله كردستان پیش می‌آید و ایشان به سنندج می‌رود. طی گفت‌وگوهایی كه می‌كنند قرار بر انتخابات شوراها می‌شود. سه نفر از یازده نفر انتخاب شده از ماركسیست‌ها هستند، اما ایشان به آن انتخابات صحه می‌گذارد. این اتفاق در تاریخ فقه تشیع بی‌نظیر است. فقط در زمان مشروطیت و در مقابل اقدامات شیخ فضل‌الله نوری، مرحوم نایینی بیان كردند كه هركدام از اقلیت‌های دینی یك نماینده در مجلس داشته باشند.

 

رابطه ایشان با امام خمینی از كی آغاز شد و نوع روابط با ایشان چگونه بود؟

ایشان وقتی از زندان آزاد شدند امام خمینی در پاریس بودند. ایشان رهبری امام خمینی را پذیرفته بودند و در عین حال نظراتی بیان می‌كردند و امام هم نظریات ایشان را می‌پذیرفتند. به عنوان نمونه بعد از انقلاب و صحبت‌هایی كه در باب حجاب می‌شد، آیت‌الله طالقانی بیان كردند كه حجاب به عنوان یك ارزش در اسلام پذیرفته شده است اما كسی را نباید مجبور به این كار كرد. امام خمینی هم به این صحبت آیت‌الله طالقانی صحه گذاشتند و این را در روزنامه كیهان در روزهای ٢١-١٩ اسفند می‌توان دید یا در مورد مشكلات جامعه كه امام از ایشان نظر خواست، مرحوم طالقانی نظریه شورا‌ها را بیان كردند و همچنین در رابطه با برپایی نماز جمعه هم توسط مرحوم آیت‌الله منتظری به امام پیغام می‌دهند و امام هم می‌گویند خود آیت‌الله طالقانی كه این فكر (برگزاری نمازجمعه) را مطرح كرده‌اند، خود مسوول برگزاری‌اش شوند.

 

نظریه شوراهایی كه مطرح می‌كردند چگونه بود؟ مرادشان از شورا چه بود؟

این شوراهایی كه الان وجود دارد اصلا شباهتی با آنچه مد نظر مرحوم طالقانی بود ندارد. در نظریه ایشان شورا از پایین‌ترین سطح تشكیل می‌شود و با سطوح بالاتر خود ارتباط دارند مثلا از شورای ده كه متشكل از دهقانان، مالكان و ... هست آغاز می‌شود تا به شهرستان‌ها برسد و تا اینكه به پارلمان برسد. آیت‌الله طالقانی عده‌ای از اساتید را مامور تهیه آیین نامه برای شوراها كردند. بعد از آن و در هنگامی كه نظریه شوراها را در قم خدمت امام مطرح كردند، امام می‌گویند خود این كار را به دست بگیر. اگر آیین نامه اجرا می‌شد شبكه پیچیده‌ای از دخالت مردم و یك دموكراسی نهادینه شده به وجود می‌آمد. نه آن موقع به این آیین نامه عمل شد و نه الان اجرا می‌شود. مثلا در تهران ٣٠ نفر انتخابات می‌شوند تا مسائل شهر را حل كنند. در حالی كه مسائل شمال و جنوب یا شرق و غرب تهران با یكدیگر متفاوت است. حتی در همین خیابان تجریش، مشكلات آن با مشكلات بازار متفاوت است. در حالی كه این دو موازی هم قرار گرفته‌اند. مرحوم طالقانی معتقد بود هر محله‌ای مشكلات خود را حل كند. نماینده این محلات نماینده شوراها شوند و همین‌طور تا بالا ادامه داشته باشد و یك شبكه پیچیده تشكیل شود. بعدها و در زمان خاتمی هم كه شوراها تشكیل شد آن چیزی كه مد نظر مرحوم طالقانی بود، اجرا نشد.

 

چه كسانی را مامور تدوین آیین نامه كرده بودند؟

مرحوم كاتوزیان كه از قضا امروز هم، مجلس ختم‌شان است از افراد اصلی بودند. به غیر از ایشان، دكتر پیمان، آقای مجتهد شبستری، دكتر لاهیجی، علی اصغر حاج سید جوادی و آقای احمد‌زاده مامور تهیه آیین نامه شدند. البته بیش از همه دكتر كاتوزیان وقت روی آن گذاشتند.

 

با نگاهی به كارنامه آیت‌الله طالقانی، آیا انتقادی به ایشان دارید؟

ایشان در كار سیستماتیك ضعیف عمل كردند. مثلا پایگاه‌هایی كه در زمان حیات ایشان داشتند و مردم با مراجعه به آنجا مشكلات‌شان را مطرح می‌كردند و بعد از وفات‌شان از بین رفت. بر عكس مهندس بازرگان كه در كار سیستماتیك بسیار قوی عمل می‌كردند.نهضت آزادی و انجمن مهندسینی كه ایشان تشكیل دادند بعد از فوت‌شان هم برپا بود یا كانون‌هایی مثل شركت انتشار كه باقی ماند. اما آیت‌الله طالقانی نهادسازی نكرد. اگر این كار را انجام می‌داد بعد از خودشان این نهادها باقی می‌ماند. مثلا مسجد هدایت كه پایگاه ایشان بود بعد از فوت، تحت اختیار سازمان مساجد تهران و بسیج قرار می‌گیرد. مانند مرحوم مینا‌چی كه در رابطه با حسینیه ارشاد این كار را انجام نداد و بعد از فوت ایشان معلوم نیست چه كسی اینجا را اداره می‌كند. به هر حال تمام پایگاه‌هایی كه آیت‌الله طالقانی داشتند قائم به شخص ایشان بود و به همین دلیل بعد از فوت‌شان برپا نماند.

 

الان وضعیت میراث ایشان چگونه است؟ تفكر طالقانی هنوز ادامه دارد یا به تاریخ پیوسته است؟

عرض شود كه به ما ایراد می‌كردند كه طالقانی مجتهد بود یا نبود؟ درجه اجتهاد داشت یا نداشت؟ گفتم یك مرجع كه فوت می‌كند مجلس ختمی برای وی می‌گیرند و تمام. در صورتی كه بعد از ٣٥ سال جوانان همچنان به سوی طالقانی می‌آیند و مسائل جدید مطرح می‌شود.

 

از میان طالقانی قرآن‌پژوه، طالقانی سیاست‌ورز و سیره طالقانی كدام یك امروز بیشتر طرفدار دارد؟

قرآن پژوه و مفسر قرآن بهتر از ایشان وجود دارد. سیاست ورز بهتر از ایشان وجود داشته است. ولی طالقانی منش منحصر به فردی داشت كه او را برجسته می‌كرد. چیزی كه استنباط می‌كرد، همان عملش بود.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: