گفت‌وگو با «حسن محدثی» جامعه‌شناس درباره حضور روبه‌افزایش روشنفكران در فضای مجازی

1397/4/2 ۰۹:۳۷

گفت‌وگو با «حسن محدثی» جامعه‌شناس درباره حضور روبه‌افزایش روشنفكران در فضای مجازی

روزگاری یك متفكر حوزه ارتباطات گفته بود كه رسانه‌ها ادامه حواس ما هستند. حالا شبكه‌های اجتماعی بیش از پیش حواس ما را درگیر خود كرده‌اند. به‌طوری‌كه فیلتر یك پیام‌رسان به ما احساس فلج بودن می‌دهد. اما روشنفكران به عنوان پیشروان تغییرات اجتماعی چگونه می‌توانند از درگیری ما با رسانه‌های مجازی برای افزایش آگاهی استفاده كنند؟ آیا اثرگذاری روشنفكران برای ایجاد تغییر با شبكه‌های اجتماعی بیشتر شده است؟ در همین رابطه سوالاتی از «حسن محدثی»، استاد جامعه‌شناسی پرسیدیم. مدیر گروه جامعه‌شناسی دین انجمن جامعه‌شناسی ایران معتقد است اگرچه قواعد حاكم بر شبكه‌های اجتماعی كمابیش همان قواعد موجود در رسانه‌های سنتی است اما نباید تاثیرات و دستاوردهای آن‌ را دست‌كم گرفت.

 

روشنفكر؛ سلبریتی نیست / فضای مجازی، بخشی از فضای واقعی است

مهسا علی‌بیگی: روزگاری یك متفكر حوزه ارتباطات گفته بود كه رسانه‌ها ادامه حواس ما هستند. حالا شبكه‌های اجتماعی بیش از پیش حواس ما را درگیر خود كرده‌اند. به‌طوری‌كه فیلتر یك پیام‌رسان به ما احساس فلج بودن می‌دهد. اما روشنفكران به عنوان پیشروان تغییرات اجتماعی چگونه می‌توانند از درگیری ما با رسانه‌های مجازی برای افزایش آگاهی استفاده كنند؟ آیا اثرگذاری روشنفكران برای ایجاد تغییر با شبكه‌های اجتماعی بیشتر شده است؟ در همین رابطه سوالاتی از «حسن محدثی»، استاد جامعه‌شناسی پرسیدیم. مدیر گروه جامعه‌شناسی دین انجمن جامعه‌شناسی ایران معتقد است اگرچه قواعد حاكم بر شبكه‌های اجتماعی كمابیش همان قواعد موجود در رسانه‌های سنتی است اما نباید تاثیرات و دستاوردهای آن‌ را دست‌كم گرفت.

********

شما یكی از چهره‌های آكادمیك فعال در شبكه‌های اجتماعی هستید. شاید بهتر باشد در ابتدا در مورد علل این حضور فعال توضیح دهید.

داستان نگارش من در شبكه‌های اجتماعی به انتخابات سال ١٣٨٨ برمی‌گردد. آن زمان من مطلبی را درباره انتخابات نوشته بودم و می‌خواستم در یكی از روزنامه‌های آن زمان كه مدیرمسوولش كاندیدای مورد نظر من در انتخابات ریاست‌جمهوری بود چاپ بشود. بنابراین با دفتر روزنامه مذكور تماس گرفتم. كسی كه پشت تلفن بود نامم را پرسید و گفتم كه محدثی هستم و بعد پرسید از كجا تماس می‌گیرید و من پاسخ دادم: از منزل! بعد همان فرد گفت كه باید مطلب را برای‌شان ارسال كنم و سردبیر مطلب را ببیند، اگر مورد تایید باشد چاپ می‌شود ولی ممكن است كه چاپ هم نشود. درواقع این گفت‌وگو در كمال بی‌اعتنایی انجام شد. احتمالا برای آنها ماجرا این‌طور بود كه یك مخاطب معمولی تماس گرفته است و برداشت من این بود كه مطلب منتشر نخواهد شد. من از این ماجرا ناراحت شدم. در واقع آنها بدون توجه به محتوا و تنها به این دلیل كه من از جای مهمی تماس نگرفته بودم، این‌طور با من برخورد كردند. شخصا هم علاقه‌ای به این ندارم كه خودم را معرفی كنم و بگویم كه دكترای جامعه‌شناسی دارم یا از روابطم برای انتشار یك مطلب استفاده كنم. بنابراین به این نتیجه رسیدم كه نیاز به یك رسانه شخصی دارم كه هم برای انتشار مطلبی قرار نباشد از كسی اجازه بگیرم و هم هر كسی كه می‌خواهد مطالب مرا مطالعه كند، به این رسانه سر بزند. آن زمان البته وبلاگ‌ها فعال بودند و من از خرداد ١٣٨٨ شروع به وبلاگ‌نویسی كردم. خیلی هم مخاطب پیدا كرد و گاهی یك مطلب تا هزار بار خوانده می‌شد كه البته در آن زمان این عدد بالایی نبود و مثلا برخی ٨٠٠٠ مخاطب داشتند. اما اینكه من یك مطلب بنویسم و هزار نفر آن را بخوانند اتفاق خوشایندی بود. ضمن اینكه مطالب بعضا جاهای دیگر هم منتشر می‌شد. رسانه شخصی از آن زمان برای من متولد شد و تصمیم گرفتم كه افكار و اندیشه‌هایم یا بینش و تفسیرم از رویدادها را منعكس كنم. البته در آن زمان استفاده از اینترنت بسیار محدود بود. اما بعد از آمدن تلفن همراه استفاده از اینترنت عمومی شد و بنابراین رسانه‌هایی به وجود آمد كه می‌توان از آنها استفاده كرد برای انتشار مطالبی كه بخش بزرگی از جامعه آن را بخوانند و مورد استفاده قرار دهند. به این ترتیب من با كمی تاخیر نسبت به دیگر دوستان، به این دلیل كه تلفن همراه ندارم، به استفاده از تلگرام روی آوردم كه البته ایجاد كانال تلگرامی ادامه وبلاگ‌نویسی من بود و دلیلش هم تعداد مخاطبان بالای تلگرام در ایران است. تا جایی كه می‌دانم الان ٤٠ میلیون ایرانی از تلگرام استفاده می‌كنند.

 

مطالب شما معمولا چقدر بازدید می‌شود؟

اگر مطالبم توسط كانال‌های پرمخاطب بازنشر شود، در مواردی بازدید این مطالب، میلیونی بوده است. الان كانال خودم سه هزار و نهصد عضو دارد. اغلب مطالبی كه می‌نویسم در كانال‌ها و بعضا سایت‌های دیگر بسته به اهمیت‌شان بازنشر می‌شود.

 

اشاره كردید به اینكه محتوای مطلب‌تان مورد بی‌توجهی روزنامه اعتماد ملی قرار گرفت به این دلیل كه شما از شهرت كافی برخوردار نبودید. اما با توجه به بازدیدهای میلیونی كه حالا تلگرام برای‌تان به ارمغان آورده است، از شهرت نسبی برخوردار هستید. حالا نگران نیستید، جریان برعكس شود و این شهرت، محتوای مطالب‌تان را تحت‌تاثیر قرار دهد؟

قطعا باید نگران این موضوع و نسبت به آنچه منتشر می‌كنیم حساس باشیم. من عموما تلاش می‌كنم مطالب جدی منتشر كنم و به تجربه هم مشاهده كرده‌ام كه به محض اینكه مطالب سطح پایین منتشر كرده‌ام، با واكنش مخاطبان مواجه شده‌ام. مثلا یك بار مطلبی در ارتباط با مساله خطای پزشكی نوشته بودم و لطیفه‌ای هم به نقل از یك روحانی معروف و مردمی منتشر كرده بودم ولی مخاطبانم به من اعتراض كردند و گفتند ما از شما انتظار نداریم لطیفه منتشر كنید یا گاهی اتفاق افتاده است كه وقتی تعداد مطالبی كه از دیگر دوستان بازنشر می‌كنم، زیاد می‌شود با تذكر و واكنش مواجه می‌شوم و مخاطبان اعلام می‌كنند دوست داریم در این‌جا مطالب خود شما را دنبال كنیم. این واكنش‌ها واقعا مغتنم است و به همین خاطر من هم متوجه می‌شوم كه سطح مطالب نباید پایین بیاید.

 

نوشتن یك مطلب جدی زمان‌بر است و مخاطب شبكه‌های اجتماعی عجول؛ مخاطب شما اگر هر روز كه به كانال شما سر می‌زند مطلب جدیدی نبیند، به‌راحتی سراغ كانال‌های دیگر می‌رود. چهره‌های روشنفكری مثل شما ناگزیر هستند برای جلب این مخاطب به اقتضائات شبكه‌های اجتماعی تن بدهند و این خواه‌ناخواه محتوا را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

ببینید چون كار اصلی ما مطالعه است و به‌صورت روزانه چه در منزل و چه در محل كار درگیر پژوهش و تالیف و ترجمه‌ایم، مدام در حال تولید محتوا هستیم. البته این را هم بگویم كه خیلی از مطالبی كه من در كانالم منتشر می‌كنم مربوط به مطالعات قبلی است كه مخاطب در جریان‌شان نبوده است. برای مثال سه كتاب از دانشجویان من امسال منتشر خواهد شد كه رساله‌های‌شان است كه با من كار كرده‌اند و اینها ازجمله مطالعاتی است كه مخاطب در جریان آنها قرار نگرفته است. بنابراین من برای اینكه هر روز ننویسم گزیده‌هایی از این مطالب را منتشر می‌كنم. مثل همین پست دیشبم كه مطلبی درباره دین ناب و زمینه‌مند بود و از كتابم انتخاب و ضمن معرفی كتاب و انتشار تصویری از كتاب، این مطلب را هم منتشر كرده بودم. این را هم بگویم كه در بسیاری مواقع انتشار این نوع مطالب فضایی را ایجاد می‌كند تا دیگرانی كه مناقشه‌ای در آن زمینه داشته‌اند، جلو بیایند و زمینه‌ای برای گفت‌وگو فراهم شود یا بعضا باعث می‌شود كه دیگر رسانه‌ها هم نسبت به این موضوعات حساس شوند. مثل مطلبی كه درباره گفت‌وگوی «زائر – محقق» منتشر كردم و باعث شد روزنامه «اعتماد» درباره آن گفت‌وگویی با من داشته باشد. من به هر حال سعی می‌كنم با انتشار محتوای علمی كه قبلا تولید شده است از اینكه محتوای مطالب افت كند، جلوگیری كنم.

 

با این حال همین انتخاب و انتشار گزیده كارهای علمی پیشین هم وقت‌گیر است. وقتی كه شاید یك چهره روشنفكر و آكادمیك بتواند آن را صرف پژوهش و آموزش كند.

بله، وقت‌گیر است. باید هر شب نیم‌ساعت یا یك‌ساعت وقت صرفش بشود. با این حال نوعی تولید فكری و تاثیرگذار هم هست و واكنش ایجاد می‌كند. حتی دیگر متفكران هم نسبت به مطالب واكنش نشان می‌دهند. مثلا اخیرا مطلبی منتشر كردم درباره عصر جزیره‌ای شدن دینداری در ایران كه یكی از استادان فرهیخته نسبت به آن واكنش نشان داد و اعلام كرد كه او هم در روزهای آینده در این زمینه خواهد نوشت. از خوبی‌های این رسانه این است كه امكان این را فراهم می‌كند كه نقد و گفت‌وگو ایجاد شود. برای مثال یادداشتی كه من درباره آقای داوری داشتم بسیار دیده شد و مورد بحث و نقد قرار گرفت. بنابراین این رسانه‌ها اجازه می‌دهند شما در عرصه فكری تاثیرگذار باشید.

 

منظورتان از تاثیرگذاری چیست؟

در پایین‌ترین سطح این است كه مخاطب مطلب شما را می‌خواند و اصلا می‌دانند كه شما در این حوزه فعال هستید و كارت شناخته می‌شود. یك سطح بالاتر این است كه رسانه‌های دیگر آن مطالب را بازنشر می‌كنند و رسانه‌های مكتوب آن را جدی می‌گیرند. سطح بالاتر این است كه محافل فرهنگی در شهرهای مختلف درگیر بحث می‌شوند و شما را برای سخنرانی دعوت می‌كنند و این باعث می‌شود شما اندیشه‌های‌تان را با افراد بیشتری كه خارج از مركز هم هستند در میان بگذاری و با آنها وارد گفت‌وگو بشوید. این اتفاق خیلی خوبی است چون اگر آنها اندیشه‌های شما را بپذیرند حامل اندیشه شما می‌شوند. در غیر این صورت هم از گفت‌وگو با آنها شما چیز تازه‌ای خواهی آموخت كه اگر در تهران بودید، از آن بی‌اطلاع می‌ماندید. سطح عالی‌تر واكنش اندیشمندان و متفكران است كه قلم در دست بگیرند و اندیشه شما را نقد یا تایید كنند. این در فضای اندیشه اتفاق مهمی است و باعث می‌شود اندیشه شما پرورده شود. این سطح تاثیرات را من در شبكه‌های اجتماعی بارها دیده‌ام.

 

چقدر این اثرات كوتاه‌مدت و میان‌مدت تبدیل به تاثیرات بلندمدت شده است؟ چقدرشان تبدیل به آثار مكتوب و پژوهشی شده است و توانسته یك جریان آكادمیك راه بیندازد؟ به هر حال شبكه‌های اجتماعی ماندگاری یك كتاب یا مقاله علمی را ندارد.

برای شخص من این‌طور نبوده است كه اثرات از بین برود.

 

یعنی در مواردی بوده است كه یك بحث تلگرامی تبدیل به یك مساله فكری شود؟

بله، مثلا مفهوم زائر و محقق در حوزه دین تبدیل به یك مفهوم جدید شد و مورد توجه قرار گرفت و قطعا از این به بعد هم مورد توجه قرار خواهد گرفت. ضمن اینكه جنس كار من این است كه من ایده‌هایم را رها نمی‌كنم و آن ایده‌ها در مقالات، كتاب‌ها و جلسات سخنرانی ارایه خواهد شد. یعنی آنچه در تلگرام مطرح می‌كنم چیزی فرعی یا لحظه‌ای نیست كه گفته و از آن عبور كرده باشم. بلكه یك ایده فكری مهم است كه در بحث‌های مختلف به آن خواهم پرداخت.

 

با این حال بسیاری از روشنفكران مثل شما نیستند. در بسیاری از موارد این بحث‌ها در فضای مجازی در فضای واقعی دنبال نمی‌شوند و اثری هم از خود به‌جای نمی‌گذارند.

بله، اگر فعالیت‌های ما در فضای مجازی از فعالیت ما در فضای واقعی منفصل باشد، حق با شماست. اما اگر ما فضای مجازی را بخشی از فضای موجود بدانیم، این‌طور نیست.

 

به نظر شما چقدر فعالیت روشنفكران ما در فضای مجازی با فعالیت‌شان در فضای عینی و واقعی مرتبط است؟

نوع استفاده از فضای مجازی در میان همكاران من متفاوت است. برای مثال بسیاری از همكاران من فعالیت‌های‌شان در فضای واقعی را در فضای مجازی منعكس می‌كنند و این‌طور نیست كه به‌صورت تخصصی برای شبكه‌های اجتماعی بنویسند. مثلا مرحوم دكتر قانعی‌راد سخنرانی و انعكاس رسانه‌ای آن را در تلگرام منتشر می‌كرد یا دكتر خانیكی یا دكتر كاظمی همین‌طور. یعنی درواقع به عنوان یك رسانه استفاده می‌كنند از این فضاها. من ولی از این فراتر می‌روم و گاهی به ‌صورت خاص برای تلگرام می‌نویسم ولی آن نوشتن را رها نمی‌كنم. برای من این رسانه شخصی ابزاری است كه بتوانم با افراد مختلف درباره كارم صحبت كنم و كارم بیشتر شناخته شود.

 

به نظر شما این فعالیت‌ها منجر به بالا رفتن آگاهی و شعور جمعی می‌شود؟

این جنس كاری كه من انجام می‌دهم كه هم خودم را جدی می‌گیرم و هم مخاطبم را و سعی می‌كنم مطالب سطح پایین نداشته باشم، می‌تواند اثرگذار باشد.

 

اگر حرف شما را بپذیریم باید آگاهی عمومی در جامعه ما قبل و بعد از شبكه‌های اجتماعی تفاوت محسوسی داشته باشد.

قطعا تفاوت دارد. من معتقدم ما بعد از شبكه‌های اجتماعی وارد عصر كثرت‌گرایی رسانه‌ای شده‌ایم. الان هر كسی می‌تواند یك رسانه شخصی داشته باشد و از منظر خودش جهان را ببیند و اثرگذار باشد. مهم‌تر اینكه نظام دانایی كه تا پیش از شبكه‌های اجتماعی در دست قدرت سیاسی بود، انحصارش از بین رفت و درواقع یك نظام دانایی متكثر ایجاد شده است كه میلیون‌ها نفر در آن تولید خبر و داده می‌كنند و تحلیل و تفسیر ارایه می‌كنند. به‌طوری‌كه الان ما با انبوهی داده و اخبار روبه‌رو هستیم كه ناچاریم دست به گزینش بزنیم. در عین حال حق انتخاب جدی پیدا كرده‌ایم كه گاهی حتی نمی‌توانیم انتخاب كنیم. به‌علاوه نظارت مردم با این شبكه‌های اجتماعی بیشتر شده و قدرت اثرگذاری و نظارت آنها بر عملكرد مسوولان زیادتر شده است تا جایی كه ترسی در میان اصحاب قدرت و ثروت ایجاد كرده است كه اگر خطایی بكنند ممكن است وضعیت‌شان را تحت‌تاثیر قرار دهد.

 

كانال «زیر سقف آسمان» شما، ٣٩٠٠ عضو دارد ولی «خانم مینیكا» كه یك دختر ٢٠ساله و ریچ‌كید است بالای یك میلیون نفر فالوور در شبكه‌های اجتماعی دارد و از این شبكه‌های اجتماعی برای انتشار عكس و روزمرّگی‌هایش استفاده می‌كند. شاید انحصارگرایی در زمینه تولید محتوا از بین رفته باشد ولی این لزوما به معنای بالا رفتن آگاهی نیست. باید بپذیریم كه بسیاری از این آگاهی‌ها، آگاهی كاذب است.

ما باید بپذیریم كه این یك میلیون نفری كه عضو كانال خانم مینیكایی- بنا به گفته شما- هستند، به آن محصول نیازمند هستند. نیاز و سطح این افراد، نیاز و سطح مطالب نیست. افرادی مثل من باید صبر كنند تا آن یك میلیون نفر نیاز و سطح‌شان به جایی برسد كه مطالب من را بخوانند.

 

اتفاقا مساله همین است كه شما می‌گویید. فعالیت روشنفكران ما در فضای مجازی منجر به ایجاد آن نیاز به مطالب جدی شده است.

در یك سطحی روشنفكری ما منجر به این موضوع شده است و در این زمینه وظیفه دارد ولی بخشی از این وظیفه هم به عهده نظام آموزشی ما است. حرفم این است كه آن آدم‌ها كه شما گفتید دارند خودشان را ازطریق این شبكه‌های اجتماعی همانطور كه هستند بروز می‌دهند. واقعیت این است كه اغلب ما هم دوشخصیتی هستیم و یك شخصیت آشكار و یك شخصیت پنهان داریم. این شكل رسانه‌های جدید این وضعیت را تغییر داده است و هر كس می‌تواند سراغ هر محتوایی كه می‌خواهد برود. از طرف دیگر در دنیای مدرن دیگر معنادار نیست كه به دیگران بگوییم تو باید چه نوع محتوایی مصرف كنی و آزادی در این زمینه جزو حقوق افراد است. بنابراین من اصلا نگران و غصه‌دار نمی‌شوم كه خانم محترم مینیكا پابلیك به این گستردگی دارد و من نه! و اگر غیر از این بود باید تعجب می‌كردیم چون همیشه طرفداران ورزشكاران و هنرپیشگان بیشتر از روشنفكران بوده است.

 

درست است ولی خود شما معتقد هستید كه شبكه‌های اجتماعی وضع را تغییر داده است. اگر وضع تغییر كرده است پس چرا هنوز تعداد «دنبال‌كنندگان» روشنفكران در مقایسه با سلبریتی‌ها ناچیز است؟

به نظر من این طبیعی است و در همه جوامع هم همین‌طور و در همه دوره‌ها هم این‌طور بوده است. خود روزنامه شما هم از همین قاعده پیروی می‌كند. یعنی در میان روشنفكران حرف آن كسی را برجسته می‌كند كه شهرت بیشتری دارد؛ مثلا حرف‌های فرزند یك فرد معروف را شما با تصاویر بزرگ‌تر و در جای بهتری منتشر می‌كنید. یعنی خود شما هم از این امكان استفاده می‌كنید و الزاما توجه به محتوا ندارید. یعنی در بازار كالاهای فرهنگی این یك قاعده رایج است ولی قبلا روشنفكران ما حتی امكان حضور در این فضا را نداشتند اما امروز این انحصار از بین رفته است.

 

پس شما معتقدید قواعد میدان یا بازار كالاهای فرهنگی در فضای مجازی جدید بازتولید می‌شود؟

كمابیش این‌طور است. یك موضوع مهم در این زمینه این است كه ما به عنوان روشنفكر چقدر توانایی در جذب مخاطب داریم؟ من این موضوع را امتحان كرده‌ام. بنابراین یك بخشی از این موضوع به توانایی ما در تاثیرگذاری بر مخاطب هم بستگی دارد و نمونه‌هایی هم داریم كه یك متفكر مسلمان ١٠٠نفر فالوور دارد و این باعث خوشحالی است چون قبلا این‌طور نبود و امكان اطلاع‌رسانی و آگاهی از افكار و اندیشه‌های متفكران جهانی به این وسعت وجود نداشت. باید برای آشنایی با یك متفكر تا تهران می‌آمدی و پس از كلی جست‌وجو چند كتاب از او پیدا می‌كردی ولی الان به‌راحتی می‌توانی با افكار و اندیشه‌ها نه در سطح ایران بلكه در سطح بین‌المللی آشنا بشوی و به نظر من این دستاورد كمی نیست.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: