آرزوی شرحِ مثنوی / گفتاری از استاد محمدعلی ‌موحد

1397/3/2 ۰۹:۱۴

آرزوی شرحِ مثنوی / گفتاری از استاد محمدعلی ‌موحد

این جلسه آخر مثنوی‌خوانی ما است. روزِ آخر شعبان است و فردا رمضان. امروز این یادگاری است برای آخر دوره مثنوی‌خوانی‌مان. این مثنوی كه ان‌شاءالله تصحیح‌اش به دست همه رفقا، مثنوی‌دوستان و مثنوی‌پژوهان می‌رسد و در آن دقّت می‌كنند، حاصلِ اقبالی بلند است. من از همّت و عنایت و همكاری و لطف و اظهار علاقه دوستانی كه در كار تصحیح با من و مشوّق من بودند بسیار سپاسگزارم.

 

 

این جلسه آخر مثنوی‌خوانی ما است. روزِ آخر شعبان است و فردا رمضان. امروز این یادگاری است برای آخر دوره مثنوی‌خوانی‌مان.

این مثنوی كه ان‌شاءالله تصحیح‌اش به دست همه رفقا، مثنوی‌دوستان و مثنوی‌پژوهان می‌رسد و در آن دقّت می‌كنند، حاصلِ اقبالی بلند است. من از همّت و عنایت و همكاری و لطف و اظهار علاقه دوستانی كه در كار تصحیح با من و مشوّق من بودند بسیار سپاسگزارم. من از نیروی این دوستان و به دلیلِ شوقِ دیدارشان بود كه پیش می‌رفتم و مرا پیش می‌بردند. خدا را شاكرم كه یكی از آرزوهای عمرِ من محقّق شد. آرزویی كه گمان نمی‌كردم در آن موفّق شوم، امّا خدا موفّق كرد و این كار تمام شد. بسیار خوشحالم. بسیار بسیار خوشحالم از این بابت و منّت‌دارِ همه بزرگوارانی كه مرا یاری كرده‌اند. ذهنِ من یك ذهنِ فرتوتِ سالخورده است و شما چه توقّعی از آن دارید؟! این نفسِ دوستان بود كه مرده را به حركت درمی‌آورد و من نیز خود را كشاندم. به هر حال فكر می‌كنم كه متنی قابل قبول به دست داده شده. همچنین واریانت‌هایی قابل قبول و مهم در متنِ مثنوی به دست داده شده است. هر واریانتی ارزشِ آن را ندارد كه عمرتان را برایش تلف كنید. هر بیتِ الحاقی ارزش آن را ندارد كه وقت‌تان را روی آن بگذارید و درباره‌اش كار كنید. در تصحیحی كه ما انجام داده‌ایم، اگر حتّی با نسخه‌های خطّی مقایسه‌اش كنید می‌بینید كه برخی از آن نسخ، مثنوی تا ٣٢٠٠٠ بیت، ادامه یافته است، حال آنكه در متنِ ما مثنوی محدود شده است به ٢٥٦٠٠ بیت و بلكه یك بیت كمتر. یعنی ٦٤٠٠ بیت را دور ریخته‌ایم. این بدان معنی است كه شما فارغ شده‌اید از اینكه وقت‌تان را روی بیت‌های الحاقی تلف كنید. نباید بی‌دلیل روی بیتی صرفِ وقت كنید كه از مولانا نیست و شخصی پس از مولانا هوس كرده چیزی به همان وضعِ مثنوی بسازد و بیفزاید. در همان ٢٥٦٠٠ بیت نیز، تمام واریانت‌هایی كه از دوره ١٥ ساله پس از وفات مولانا فراتر رفته را دور ریخته‌ایم. ولی چیزی كه در آن دوره محدود بوده را نگه داشته‌ایم. ما علایم و نشانه‌هایی در دست داریم‌ كه مانع از دور ریختنِ این واریانت‌ها می‌شود. اینها باید در دسترسِ اهلِ تحقیق باشد. ما آنها را در اینجا جمع كرده‌ایم. با توجّه به این اوضاع و احوال، فكر می‌كنم كه تصحیحِ ما، قابل قبول است. هرچه بیشتر مثنوی را بخوانید به اهمّیت این فاصله‌گذاری‌هایی كه انجام داده‌ایم بیشتر آگاه می‌شوید. خواهید دید كه بیشتر معنا می‌دهند. البتّه ممكن است گاهی شما یا خودِ بنده، در بازخوانی متنِ حاضر، به این نتیجه برسیم كه اگر این فاصله‌گذاری دو بیتِ پیش یا پس‌تر بود، بهتر می‌شد امّا این مهم نیست. ببینید در موسیقی می‌گویند كه سكوت به اندازه صدا اهمّیت دارد. شعر نیز از مقوله موسیقی است. اشتراكاتی نیز میانِ این دو وجود دارد كه یكی از آنها، مقوله سكوت است. اینكه مولانا از خموشی دم می‌زند و گاه خاموش تخلّص می‌كند نیز از همین روست. سكوت و خاموشی همانقدر اهمّیت دارد كه وقتی حرف می‌زند. تا خاموشی پیش نیاید به حرف‌ها نیز توجّه كافی نمی‌شود. ما در این فاصله‌گذاری‌ها، شما را در هر قدم دعوت كرده‌ایم به سكوت. به دقّت كردن.

امیدوارم و گفته‌اند كه آرزو بر جوانان عیب نیست! گاهی پیران نیز شلتاق می‌كنند و آرزو در سر می‌پرورانند. پیغمبر فرمود كه بپرهیز از آرزوی پیر! پیر اصلا فرموش‌اش می‌شود كه كجای كار است. طول‌الامل را برای همین به كار برده‌اند. یعنی آرزوهای دور و دراز. امّا چرا كه نه؟!

هیچگاه از یاد نمی‌برم كه روزهای آخر زندگی دوستِ عزیزمان امیرحسین جهانبگلو (پدر رامین جهانبگلو) بود و بسیار نیز متاثّر بودم. امیرحسین جهانبگلو، مدت‌ها با من در نفت كار كرده بود. در آن روزهای آخر رفته بودم برای عیادتش. باور نمی‌كنید كه دیدیم چه آرزوها و پروژه‌هایی در سر دارد! بله! آدمیزاد اینگونه است. من می‌دیدم كه او روزهای آخر زندگی‌اش است، امّا او آرزوها می‌پروراند. حالا ممكن است ما نیز از این دست آرزوها داشته باشیم. ولی چه عیب دارد؟ آرزو داریم و بر زبان نیز می‌آوریم.

من معتقدم كه مثنوی را باید بازخوانی كرد. نه‌تنها مثنوی، بلكه تمامِ آثارِكلاسیك‌مان را باید بازخوانی كنیم. باید آثار غزالی را نیز بازخوانی كرد و هرآنچه را گفته‌ و نوشته‌اند را. این آثار را باید در پرتو حالِ امروز و نیازِ امروز و آنچه در ذهن‌مان است بازخوانی كنیم. این بازخوانی بدان معنا نیست باید من خویش را از اینجا بكنم و ببرم در هزار سال پیش، بگذارم. این شیوه، پیش از این روشی بود برای فهمِ متون. درست است كه ما اگر بخواهیم معنای تنگِ گل را بدانیم، باید ببینیم در آن روزگار كه این اصطلاح نوشته شده، چه معنایی را از آن درك می‌كرده‌اند، امّا این شیوه فقط در مفردات به شما كمك خواهد كرد. امّا در آنجایی كه بخواهید معنای زندگی را دریابید و زندگی را درك كنید، نمی‌توانید برگردید به هزار سال پیش. شما باید هزار سال پیش را به اكنون بیاورید و در پرتوِ نورِ این زمان، ببینید چه معنایی از آن بروز می‌یابد. باید دید آن متن و اندیشه به امروزِ شما چه می‌دهد؟ این مهم است.

من معتقدم، شروحی كه تا حال بر مثنوی نوشته‌ شده است، حق مثنوی را ادا نكرده. حقّ مثنوی در ساحاتِ مختلف، مغفول واقع شده، همانطور كه ساحتِ شاعرانگی مولانا مغفول واقع شده و به رسمیت شناخته نشده و آنگونه كه باید، به آن بها داده نشده است. نه اینكه من بخواهم، بزرگانی كه راهِ دشوارِ شرحِ مثنوی را پیموده‌اند نادیده بگیرم كه در چنین حدّی نیستم، منظورم آن است كه این بزرگان، مثنوی را در عالمِ خویش می‌خوانده‌اند و به هر فرازی كه با چارچوبِ ذهنی‌شان متناسب‌تر بوده می‌پرداخته‌اند و بسطش می‌داده‌اند. به گمانِ من روزگارِ چنین شرح‌هایی به سر آمده است.

دوره‌ای ما اصطلاحِ ابن‌عربی زدگی را به میان آوردیم. ابن‌عربی زدگی، در روزگاری، فضیلت و هنر به شمار می‌آمد. تخصّص در ابن‌عربی، هنر است امّا ابن‌عربی زدگی، خیر. زدگی با هر چیزی بد است ولی تخصّص، فضیلت به شمار می‌آید. بین تخصٌص در ابن‌عربی و ابن‌عربی‌زدگی تفاوت بسیار وجود دارد. ابن‌عربی‌زدگی، آمده و نشسته بود بر عقلِ روشنفكرانِ ما. البتّه این را نیز بیفزایم؛ روشنفكر آن كسی نیست كه كراوات می‌بندد. روشنفكر كسی است كه غیر از كارِ خورد و خوراك و لباس و قسمتِ بورس و بهای ماست و كرایه اتومبیل، اشتغالات ذهنی دیگری نیز دارد و آن اشتغالات در عالمِ فرهنگ و كتاب و هنر و اندیشه است. ابن‌عربی به هر دلیلی، بر اندیشه ما مسلّط شده و آنانی كه خواسته‌اند شرح مثنوی بنویسند، گاهی خواسته‌اند تسلّط‌شان را بر مكتب، طرز فكر و مطالبی كه ابن‌عربی آورده، ثابت كنند و شرحِ مثنوی بهانه‌ای است برای آن مقصود. همانطور كه اكنون می‌بینید رساله‌های دانشگاهی درباره مثنوی چاپ می‌شود و اگر آنها را ورق بزنید می‌بینید كه نویسندگان‌شان مطالبی را خوانده‌‌اند یا در كلاس‌های درسی به آنها مطالبی پراكنده گفته شده كه من از آنها چیزی نمی‌دانم و البتّه ایشان احتمالا بسیار خوب می‌دانند، امّا نكته اینجاست كه آن مطالبِ پراكنده، مونتاژ شده‌اند. ماشین‌هایی كه با صنعتِ مونتاژ وارد بازار می‌شوند را می‌توان با آزمون، سنجید امّا و متاسّفانه، مونتاژهایی از این دست را نمی‌توان عینا مورد بررسی و آزمایش قرار داد تا بتوان دید كه اصلا آیا راه می‌روند یا خیر! در این راستا چیزهایی را سرِ هم می‌كنند تا نشان دهند آنچه فلان فرمالیستِ روسی یا نظریه‌پردازِ آلمانی یا تئوریسینِ امریكایی گفته، چگونه می‌توان در مثنوی پیاده‌شان كرد! اگر هم آن نظریه‌ها را به درستی فهمیده باشند و در بیان مطالب‌شان راست بگویند، تقصیرِ مثنوی دراین بین چیست؟ او دارد آن مسائل را بر مثنوی، تحمیل می‌كند. مثنوی، بهانه است تا او مطالبِ خوانده‌اش را تحویلِ ما دهد و بگوید من چیزهایی را می‌دانستم! در گذشته نیز چنانكه گفتم، وضع به همین منوال بود. مثنوی را بهانه قرار می‌دادند تا بگویند بر ابن‌عربی مسلّط‌اند و... مثنوی را باید به لحاظِ مثنوی خواند. باید دید مثنوی چه می‌خواهد بگوید. ما باید بدانیم، مولوی برای اكنونِ من، چه می‌تواند بگوید؟آرزوی من این است و امیدوارم كه خداوند بخواهد، ما بتوانیم دفترِ اوّل مثنوی را در عرضِ حدود ٢ سال، شرح كنیم. من از خداوند استمهال كرده‌ام، حالا قبول‌اش با آن طرف است. امیدوارم در این مدّت بتوانیم شرحی قابل قبول بنویسیم و الگویی ارایه كنیم برای شرحِ سایر دفترها. همان كاری كه درباره فصوص‌الحكم نیز انجام دادیم. ما ١٠ فصّ اوّل را به صورتی آوردیم كه ماحصلِ فكرِ ابن‌عربی دراختیارتان قرار گیرد و نمونه‌ای باشد برای آنكه تمام فصوص و فتوحات را با همین شیوه پیش برد و خواند. در مثنوی نیز اگر بتوانیم همین كار را انجام دهیم، بسیار خوب خواهد بود.

(بخشی از درسگفتارِ استاد دكتر محمّدعلی موحّد در آخرین نشستِ دوره مثنوی‌خوانی در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در تاریخ ٢٦ اردیبهشت ١٣٩٧)

پیاده‌سازی و بازنویسی: سعید رضادوست

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: