پژوهشگری پیرو مکتب علامه قزوینی و سعید نفیسی / اصغر دادبه

1397/1/29 ۰۹:۰۸

پژوهشگری پیرو مکتب علامه قزوینی و سعید نفیسی / اصغر دادبه

نخستین دیدارهای من با دوست و همکار دانشمند و عزیزم دکتر سیروس شمیسا به سال‌های 1361 - 1360 در جریان تعطیلی دانشگاه‌ها و ادغام برخی از دانشگاه‌ها با دانشگاه‌های دیگر بازمی‌گردد. من معلم دانشگاه ابوریحان بیرونی بودم و ایشان معلم دانشگاه آزاد ایران.

 

 

 

سیروس شمیسا هفتاد ساله شد

نخستین دیدارهای من با دوست و همکار دانشمند و عزیزم دکتر سیروس شمیسا به سال‌های 1361 - 1360 در جریان تعطیلی دانشگاه‌ها و ادغام برخی از دانشگاه‌ها با دانشگاه‌های دیگر بازمی‌گردد. من معلم دانشگاه ابوریحان بیرونی بودم و ایشان معلم دانشگاه آزاد ایران. این دو دانشگاه با چند دانشگاه و مؤسسه علمی - آموزشی عالی دیگر ادغام شد که سرانجام نام دانشگاه علامه طباطبایی بر آن نهادند و بدین ترتیب من و ایشان از آن سال‌ها شدیم دوست و همکار در دانشگاه علامه. دوستی و همکاریی که خوشبختانه تا امروز باقی است و خزان توقعات بیجا و نامهربانی‌های بی‌مورد (چون درکار نبوده) نتوانسته است به گلزار دوستی و همکاری‌مان گزندی برساند. دکتر شمیسا دارای دو خصلت نیک است. نخست کم آزاری به معنی بی‌آزاری، که بنیاد اخلاق مردم ایران است و من درباب آن جداگانه سخن گفته‌ام. کم‌آزاری برجسته‌ترین فضیلتی است که ممکن است انسان، البته به نسبت‌های مختلف، کسب کند. یک ایرانی اصیل کم‌آزار است و خواجه شیراز حافظ، سخن را در این باب تمام کرده است:«دلش به ناله میازار و ختم کن حافظ/ که رستگاری جاوید در کم آزاری است»

در طول این مدت که قریب چهل سال از آشنایی و دوستی من با دکتر شمیسا می‌گذرد ندیده‌ام کسی را بیازارد. حتی در اندیشه آزار کسی باشد و این بزرگ‌ترین فضیلت است. آن هم در روزگاری که متأسفانه توگویی بعضی مردم آزاری را کرداری نیک می‌پندارند و سبب رضای حق می‌انگارند! عجبا! و استاد عزیز ما توصیه حافظ را پیوسته پیش چشم داشته است که: «مباش درپی آزار و هرچه خواهی کن/ که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست»

ویژگی دیگر ایشان احساس مسئولیت است. احساسی که مادر بسیاری از فضایل است مثلاً وقتی دانشجویی احساس مسئولیت کند خوب درس می‌خواند و عمر به بطالت نمی‌گذراند و دکتر شمیسا به گاه دانشجویی چنین کرده. وقتی معلمی و استادی احساس مسئولیت کند با همه وجود می‌کوشد که وظیفه خود را چنان‌که باید انجام دهد، عاشقانه معلمی می‌کند. دوست و همکار من دکتر شمیسا عاشقانه معلمی کرده است. عاشقانه تعلیم می‌دهد و از آنجا که لازمه کار معلمی تحقیق است معلمی که احساس مسئولیت می‌کند عاشقانه و با سختکوشی به‌کار پژوهش و تحقیق می‌پردازد و کیست که نبیند و نداند که دکتر شمیسای ما چه عاشقانه و سخت‌کوشانه به کار تحقیق پرداخته و آثاری ارجمند پدید آورده که جای بسیاری از آنها در زبان و ادب فارسی خالی بود. دیده‌ام و می‌بینم که عشق به تحقیق لحظه‌ای او را آرام و بیکار نمی‌گذارد و این بیت را پیوسته پیش چشم دارد که «موجیم که آسودگی ما عدم ماست/ ما زنده از آنیم که آرام نگیریم» یقین دارم که این دوصفت – کم‌آزاری و احساس مسئولیت - کافی است تا از آدمی، انسانی والا و کم مانند بسازد.

دیگر ویژگی، پشتکار اوست. مهم‌ترین ویژگی‌ای است که در هرشخص که در هر حوزه کار می‌کند می‌توان سراغ گرفت. من از خصیصه مهم و برجسته احساس مسئولیت در استاد عزیزمان، دکتر شمیسا سخن گفتم. اکنون می‌افزایم: وقتی احساس مسئولیت در کار باشد، تمام صفات مطلوب، از جمله پشتکار، که بسیار اهمیت دارد، در شخص صاحب احساس مسئولیت جمع می‌شود. ما در حوزه تحقیقات ادبی دو مکتب داشته‌ایم: مکتب دقت به پیشوایی علامه قزوینی و مکتب سرعت به پیشوایی استاد سعید نفیسی که هردو مکتب، ارجمند، ضروری و کارساز بوده است و هریک از آن دو بزرگوار خدماتی به فرهنگ و ادب این مرز و بوم کرده‌اند که جای انکار درآن نیست. به‌نظر من دکتر شمیسا دقت و سرعت را تا حد قابل توجهی درآمیخته و آثاری ارجمند پدید آورده است.برایش طول عمر همراه با توفیق آرزو می‌کنم.

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: