کریستن‌سن / دکتر ژاله آموزگار

1397/1/22 ۰۸:۵۶

کریستن‌سن / دکتر ژاله آموزگار

در کارنامه زرین خاورشناسی و ایران‌شناسی قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی، نام آرتور کریستن‌سن (۱۸۷۵ـ۱۹۴۵) جای بس والایی دارد. در آن دوران جاذبه و رمز و راز شرق، باهوش‎ترین دانشمندان غرب را به سوی خاورشناسی کشاند و تمدن درخشان سرزمین ما نیز این بخت را داشت که عرصۀ فعالیت‎های علمی نوابغ برجسته‎ای ‎گردد. در این میان دانشمندانی از دانمارک، سهم بزرگی از این فعالیت‎های فرهنگی را به خود اختصاص دادند.

 

در کارنامه زرین خاورشناسی و ایران‌شناسی قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی، نام آرتور کریستن‌سن (۱۸۷۵ـ۱۹۴۵) جای بس والایی دارد. در آن دوران جاذبه و رمز و راز شرق، باهوشترین دانشمندان غرب را به سوی خاورشناسی کشاند و تمدن درخشان سرزمین ما نیز این بخت را داشت که عرصۀ فعالیتهای علمی نوابغ برجستهای گردد. در این میان دانشمندانی از دانمارک، سهم بزرگی از این فعالیتهای فرهنگی را به خود اختصاص دادند.

عقربه زمان را دورتر میبرم،نخست به حمایت‏های غیرمستقیم این سرزمین برای مطالعات ایرانی اشاره می‏کنم. زمانی که آدام اُلئاریوسِ آلمانی نخستین بار برای عقد قراردادهای تجاری به ایران آمد، فارسی آموخت و گلستان سعدی را ترجمه کرد، در حقیقت از امکانات مالی اشراف دانمارک برای این سفر استفاده کرد. یک سده بعد در قرن هجدهم، هیأتی که از شهر گوتینگن برای مطالعات خاص رهسپار ایران شدند، از حمایت مادی و معنوی فردریک پنجم پادشاه دانمارک ( حکومت: ۱۷۴۶ ـ ۱۷۶۶) برخوردار شده بودند و از میان آنها نیبور توانست برای نخستین بار سنگ نوشتههای تخت جمشید را درست و با دقت رونویسی کند و بعدها اسقف دانشمندی به نام فردریک مونتر در ۱۸۰۰ توانست با در نظر گرفتن موقعیت تاریخی سنگ نوشته‏های بیستون علامت واژه جدا کن و گروهی از واژه‏های تکراری به عنوان شاه شاهان را کشف کند.

اراسموس راسک (۱۸۱۵ـ ۱۸۷۸) رنج سفر به ایران را به اشتیاق رسیدن به آگاهیهای جدید بر خود هموار کرد و توانست در ۱۸۲۱ در رسالۀ «قدمت و صحت اوستا» نظریات تازه و معتبری عرضه کند. راسک در ایران و هند اوستا و پهلوی را آموخته بود و با گنجینه‏های نایابی از دستنوشته‏های کهن زرتشتی به دانمارک برگشت و آنها را به کتابخانه دانشگاه کپنهاک منتقل کرد. وسترگارد، بزرگمردی دیگر از دانمارک در اواسط قرن ۱۹ به ایران و هند سفر کرد و توانست به کمک تلسکوپ سنگ‌نوشتههای ناشناخته دیگری از تخت جمشید بیاید و به رونویسی آنها بپردازد. او نیز تلاش فراوان برای جمع آوری دست نوشتههای اوستایی و پهلوی کرد و توانست متون اوستایی را با ترجمه و فرهنگ و دستور زبان در کپنهاک منتشر کند و او حتی برای چاپ متون اوستایی دستور ریختن سربی این حروف را داد. نسخه با ارزش ویرایش شده گلدنر از اوستا در ۱۸۹۶ در بسیاری موارد مرهون دست‌نوشتههای ناشناخته وسترگارد است. بدین ترتیب راهی باز شد تا آرتور کریستن سن پا پیش گذارد و در آسمان علوم خاورشناسی این چنان خوش بدرخشد. این ایران‌شناس و ایران‌دوست نامی که برای اهل علم و ادب فرهنگ ایرانی شخصیتی کم‌نظیر است، در زمینههای گوناگون تاریخ باستان، اسطورهشناسی، مطالعات دینی، ادبیات، گویشها و داستانهای عامیانه مطالعات درخشانی انجام داده است.

او تنها فرزند یک خانواده متوسط دانمارکی بود که از آغاز علاقه شدیدی به مطالعه داشت. در سیزده سالگی در یک انشای کودکانه آرزو کرد که زبان‌شناس شود و چه زبان‌شناسی شد! بخت یار ما ایرانیها بود که در دوران جوانی کتاب «هزار و یک شب» در دسترس او قرار گرفت که تأثیر بسیاری بر او گذاشت و او را به مطالعه درباره شرق و اسرار پنهانی آن سوق داد. او رشته تحصیلی حقوق را که آرزوی پدر و مادرش بود، کنار گذاشت و به مطالعات زبان روی آورد و جز زبان دانمارکی، در زمینۀ زبان فرانسه و لاتین مهارت یافت، بعد فارسی و عربی و ترکی و سنسکریت را آموخت. بعدها به سوی زبانهای باستانی ایران، اوستا و پهلوی روی آورد و حتی به وادی زبانهای شرقی همچون سُغدی و سکایی نیز گام نهاد. آموزش زبان‏ها او را به فرهنگ و اسطوره و تاریخ و ادبیات و فولکلور سوق داد.

او نخست با رستم وارد معرکه شد و نخستین اثرش در ۱۸۹۸ «رستم پهلوان ایرانی» نام دارد. مقاله بعدی‌اش «افسانهها و روایات در ادبیات فارسی» در ۱۸۹۹ منتشر شد و این مقالات و مقالات دیگر زمینهساز رساله دکتری او درباره خیام شد که آن را در ۱۹۰۳ با درجه ممتاز به پایان برد.

پس از آن ادامه مطالعات او در کتابخانههای پاریس و لندن بود. سفری به اسپانیا و مشاهده تلاقی تمدنهای شرق و غرب او را سخت تحت تأثیر قرار داد. در ۱۹۰۲ سفری به برلین کرد و در آنجا با ایران‌شناس بزرگ، آندره آس، آشنا گشت و خوشه‌چین دانسته‏های این محقق بینظیر آلمانی شد. و پس از کسب این دانشها به دانمارک برگشت. همان سال بود که از رساله دکتریاش دفاع کرد.

تلاشها و مقام ارجمند علمی کریستن‌سن به اضافه آنچه راسک و وسترگارد کرده بودند و گنجینه بینظیر دستنوشته‏های ایرانی در دانشگاه کپنهاک باعث شد که در ۱۹۱۹ کرسی مستقلی در این دانشگاه برای زبانهای ایرانی به وجود بیاید. او تدریس خود را در این دانشگاه در همۀ رشته‏های زبان‌شناسی ایرانی گسترش داد.

او سه بار در سالهای ۱۹۱۴، ۱۹۲۹ و ۱۹۳۴ به ایران سفر کرد. تا چند ماه پیش از مرگش که در ۳۱ مارس ۱۹۴۵ اتفاق افتاد، همچنان به کارهای علمی خود ادامه می‏داد و برنامه‏های فراوان برای آینده داشت؛ اما بیماری ناگهانی قوایش را به تحلیل برد. بنا به وصیت او کتابخانه بسیار ارزشمندش به دانشگاه واگذار شد و چون فرزندی نداشت، پس از درگذشت همسرش همه اموالش در اختیار دانشگاه کپنهاک قرار گرفت تا مصروف کارهای فرهنگی و احتمالاً ایران شناسی شود.

آثار کریستن‌سن بسیار گسترده و در زمینه‏های مختلف است، هم در زمینه ایران باستان و هم در زمینه ادبیات و داستانهای عامیانه و فولکلور و گویش‏شناسی و غیره؛ ولی علاقه بیشتر او دور و بر تاریخ ساسانیان می‏چرخد. او تاریخنگار برجسته و متمایزی است. آنچه او را به این وادی کشاند، ترجمه تاریخ طبری نولدکه بود و تحت تأثیر همین اثر و همچنین شاهنامه، داستان بهرام چوبین را در ۱۹۰۷ به زبان دانمارکی منتشر کرد. کریستن‌سن بیشتر آثارش را به زبان فرانسه نوشته است. در مورد تاریخ دوره ساسانی نخست در ۱۹۲۵ کتابی تألیف کرد که با قلم توانای استاد مینوی با عنوان «وضع ملت و دولت و دربار در دوره ساسانیان» به فارسی برگردانده شد.

در ۱۹۳۵ کتاب تکمیل‌شدة «ایران در زمان ساسانیان» را منتشر کرد که هنوز به نظر من بهترین و ارزشمندترین اثر درباره تاریخ ساسانیان و مورد استفاده همگان است. دیگران هر چه مینویسند، باز هم با استفاده از اثر اوست.

کتاب «قباد و ظهور مزدک» نیز پژوهشی عالمانه درباره این رویداد مهم اجتماعی دوره ساسانی است (۱۹۲۵). رسالۀ «بزرگمهر حکیم» نیز از منابع استثنایی به شمار میآید (۱۹۳۰). او کتابی به نام «کاوه آهنگر و درفش ملی کهن ایران» دارد که حاوی اطلاعات جالبی در این زمینه است(۱۹۱۹). رساله کوچک «موسیقی در تمدن ساسانی» (۱۹۳۶)شاید جزء نخستین کتاب‏هایی باشد که اشارههایی به موسیقی این دوران دارد.«کیانیان» شاهکار دیگر اوست که در ۱۹۳۲ منتشر شد و تحقیقی است بسیار عالمانه بر مبنای روایت‏های مختلف خدای‏نامه‏ها و شاهنامهها و سنن و روایات.

«مزداپرستی در ایران قدیم» که پژوهشهای ارزنده‏ای درباره دین زرتشت دارد و همچنین کتاب «آفرینش زیانکار» که گزارشی است بسیار جالب و علمی از کارکرد دیوان در فرهنگ ایرانی و هندی. کار ارزندۀ دیگر او که ماندگار سده‏ها خواهد بود، طبع مجموعه گرانبهای نسخه‏های خطی اوستایی و پهلوی موجود در کتابخانه کپنهاک است، یک مجموعه دوازده جلدی، که خود کریستن سن بر جلدهای یک تا چهار آن مقدمه نوشته است. این اثر با همکاری کای بار در سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۴ چاپ شده است.

در پایان میپردازم به کتاب دو جلدی او «نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایرانیان». من افتخار این را داشتم که این اثر را با همکاری دوست و همکار دانشمند درگذشتهام زندهیاد احمد تفضلی به فارسی برگردانم. جلد اول این اثر که سال ۱۹۱۷ در استکهلم منتشر شد، اختصاص به روایت‏های مربوط به کیومرث (پیش نمونه انسان)، مشی و مشیانه (نخستین جفت) و فرزندان آنها هوشنگ و طهمورث دارد. جلد دوم این اثر که در ۱۹۳۴ منتشر شده است، سخن از اسطوره جم و جمشید را به میان میآورد.

روش کار نویسنده این بود که نخست روایت‏های مربوط به این مسائل را از متون ودایی، اوستایی، پهلوی، عربی و فارسی نقل میکند و سپس به طبقهبندی آنها می‏پردازد و با احاطه‏ای که به اسطوره‏های هند و اروپایی و سامی دارد، به نوعی اسطوره‏شناسی تطبیقی دست مییازد. ما در ترجمه خود از آنجا که در این مدت تحقیقات ایران‌شناسی تکامل بیشتری یافته بود، مطالب را روزآمد کردیم، قرائت‏های جدیدتری ارائه دادیم و به همه متون نیز مستقیماً رجوع کردیم و در نهایت این دو جلد به برکت وجود این دانشمند ارزنده دانمارکی به صورت اثری تحقیقی درآمد که به جز اینکه «کتاب سال جمهوری اسلامی» و «کتاب برگزیده انتشارات دانشگاه تهران» شد، برای من و دکتر تفضلی هم جای ارزنده‏ای در میان سایر آثارمان داشت. باید اقرار کنم که در ترجمه این اثر ما نوعی ارتباط عاطفی با این دانشمند ارزنده پیدا کردیم،گویی سایه بلند او را در طی ماههای طولانی که با این اثر گذراندیم، در کنار خود احساس کردیم.

برای من سعادتی است که به عنوان یک ایرانی بعد از گذشت هفتاد سال از درگذشت آرتور کریستن سن، دانشمندی که به سرزمین ما عشق میورزید، با قهرمان‏های اسطوره‏ای و تاریخی ما دمساز شده بود و به فرهنگ ما جلال و جبروتی دیگر بخشید ادای احترام کنم و ضمناً یاد دوست از دست رفته‏ام ، احمد تفضلی را نیز گرامی بدارم که ما هر دو در برگردان هر برگ این کتاب بر استادی این دانشمند بزرگ آفرین گفتیم.

*شب کریستن‌سن

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: