سیزده نوروز:خجسته‌ترین روز / میرجلال‌الدین کزّازی

1397/1/14 ۰۹:۳۱

سیزده نوروز:خجسته‌ترین روز / میرجلال‌الدین کزّازی

سیزده شماری است که در بسیاری از فرهنگ‌های جهان، شماری گُجسته (منحوس) و بی‌شگون پنداشته می‌شود؛ به‌گونه‌ای که بسیاری از مردمان، با بیم و پروایی رازْوَرانه و آیینی، از آن می‌پرهیزند؛ از همین روست که در پاره‌ای از شهرهای بزرگ و پیشرفته و فناورانه، آسمانخراش‌ها را، اشکوب سیزدهمین نیست یا مهمانسراهای چندستاره نوآیینِ برگزافْ آراسته و زِیناوند (مجهّز) را، اتاق سیزدهمین یا تالارها و هواپیماهای بزرگ و باشکوه را، نشستنگاه سیزدهمین.

 

سیزده شماری است که در بسیاری از فرهنگ‌های جهان، شماری گُجسته (منحوس) و بی‌شگون پنداشته می‌شود؛ به‌گونه‌ای که بسیاری از مردمان، با بیم و پروایی رازْوَرانه و آیینی، از آن می‌پرهیزند؛ از همین روست که در پاره‌ای از شهرهای بزرگ و پیشرفته و فناورانه، آسمانخراش‌ها را، اشکوب سیزدهمین نیست یا مهمانسراهای چندستاره نوآیینِ برگزافْ آراسته و زِیناوند (مجهّز) را، اتاق سیزدهمین یا تالارها و هواپیماهای بزرگ و باشکوه را، نشستنگاه سیزدهمین.

نسیمی از تندباد گجستگی و بی‌شگونی شمار سیزده، دیری است که به ایران نیز وزیده است و شماری از ایرانیان هم آن را بی‌شگون و ناهمایون می‌انگارند و به مُرْغْوا (فال بد) می‌گیرند. بر همین پایه است که این دید و داوری روایی یافته است که روز سیزدهمین فروردین روزی است بی‌شگون و شکوه و تنها با بدررفتن از تنگنای خانه و پناه‌بردن به دامان دشت و باغ و فراخنایی فرخنده و بهشت‌آیین که دست فسونکار بهار در هرسوی آفریده و گسترده است، از گجستگی این روز نادلفروز، برکنار و بزنهار (در امان) می‌توان ماند.

لیک، تا آنجای که من می‌دانم، باور به گجستگی و گزندینِگی (دارای گزندبودن) سیزده و در پی آن، به‌ویژه، سیزدهمین روز فروردین ماه، در فرهنگ باستانی ایرانی و پیشینه نیاکانی، پایگاهی ندارد و در هیچ‌یک از آیین‌ها و سامانه‌های باورشناختی کهن، نمود و نشانی از آن دیده نمی‌آید. به وارونگی، سیزدهمین روز از هر ماه، در گاهشماری دیرین ایرانی، روزی بوده است بسیار بشگون و خجسته. زیرا این روز را ایرانیان به تِشْتَر یا تیر بازمی‌خوانده‌اند و در تیر روز از تیرماه، جشنی بزرگ و بشکوه می‌آراسته‌اند که جشن تیرگان نامیده می‌شود. تشتر یا تیر یکی از فرّمندترین ایزدان، در دین بهی یا کیش زرتشتی است و یکی از فرّخ‌ترین و نیرومندترین و سودرسان‌ترین پهلوانان نمادین و آیینی ایرانی، یا حتّا از نگاهی فراخ و کلان؛ آریانی. ایرانیان کهن، تیر یا تشتر را ایزدْپهلوان یا پهلوانْ‌ایزدی می‌دانسته‌اند که نگاهبان سرسبزی و آبادانی جهان است و پاینْدان (ضامن) فراخ توشِگی و فراخ نوشِگی جهانیان. او، دلیر و پرداروگیر، تَهْمْ‌تن و سهم دردلِ دشمنْ افکن، زیناوند و ورجاوند، با دیو دُرْوَند (پیرو دروغ) و پرِ بند و ترفند (مکر و فریب) خشکسالی و تنگ‌ْتوشِگی که اَپوش نام دارد، به نبرد و آوَرْد، می‌پردازد و او را در هم می‌شکند و از پهنه آسمان می‌تاراند و می‌راند؛ دیوی تباه‌خوی و سیاه‌روی، بدکردار و زیان‌بار که آسمان را با ابرهای تیره تودرتوی فرو می‌پوشد: ابرهایی ستبر که پرتو خورشید را از جهانیان باز می‌گیرند و دریغ می‌دارند؛ لیک بارانی نیز نمی‌بارند. تشتر، پهلوان و ایزد باران، با اپوش، دیو سخت‌روی سختکوش، در نبردی سهمگین و هراس‌آفرین، درمی‌آویزد؛ گرز بر تارُک تاریک او فرو می‌کوبد؛ تیغ رخشان را، برمی‌آمیزد؛ هنگامه‌ای هنگفت برمی‌انگیزد و خون پلید این دیوِ دُژَم اَوارون (منحوس) را از تن تیره وی فرو می‌ریزد. درخشش آذرخش و غریو و غرش تندر که از درون ابرهای سیاه انبوه برمی‌آید نشانی دلنشین و نمود و نویدی نوشین است، خاکیان اندوهناک و آسیمه از بیم و باک را، از پیروزی تشتر و باریدن باران و فراز آمدن روزگار آسودگی و بهروزی. این ایزدِ پهلوانِ رَد (بزرگ؛ سرور) در نمادشناسی کهن ایرانی، در ستاره‌ای رخشان که آن نیز تیر یا تشتر نامیده می‌شود و ستاره باران است، نمادینه شده است. ستاره‌ای که سپهبد نگاهبان آسمان از سوی خاور است و با سپاهی از مینُوِیان، مرزهای آن را از تازش دیوان و دُرْوَنْدان پاس می‌دارد؛ ستاره‌ای که فرّمندترینِ ستارگان است. در مینوی‌ خرد، آمده است که دانا از این خردِ بَرینِ گوهرین (ذاتی) درباره ستارگان و چگونگی آنها، می‌پرسد و مینوی خرد در پاسخ می‌گوید که: «از ستارگان در آسمان، نخست ستاره تیشتر مهتر و بهتر و ارجمندتر و فره‌مندتر دانسته شده است و همه بهره‌مندی و رفاه جهان از راه تیشتر است». (بخش ٤٩- بند ٤).

بر پایه آنچه بس کوتاه نوشته آمد، پذیرفتنی و روا نمی‌تواند بود که سیزده، در سامانه‌های‌ آیینی و باورشناختی و نهان‌گرایانه ایرانی، شماری گجسته باشد و سیزدهمین روز هر ماه نیز، به همان سان، بی‌شگون و ناهمایون؛ به‌ویژه سیزدهمین روز از فروردین ماه که ماهی است آیینی و سپند و گرامی‌ترین و گرانمایه‌ترین جشن میهنی و فراگیر ایرانی در آن برگزارده می‌آید: جشن باستانی و نمادینه و آیینی نوروز.

به هر روی چنان می‌نماید که گجستگی سیزده دیدگاه یا باوری است که از فرهنگی نیرانی (غیرایرانی)، در روزگاری نه‌چندان دور، به فرهنگ ایرانی راه جسته است و ایرانیان را بر آن داشته است که سیزدهمین روز از فروردین ماه را گجسته بینگارند و به آهنگِ (نیت؛ قصد) پرهیز از پی‌آمدهای ناخجسته آن در سال نو، رهسپار در و دشت‌ و باغ و بوستان بشوند و بهره‌جوی از خرّمی‌ها و خجستگی‌های گیتی در بهار: گل و گیاه و سبزه و آب روان، آرزو ببرند که سال نو سالی باشد آکنده از فرخندگی و فروغ و فزونی و فرّهی. ایدون باد!.

منبع: روزنامه شرق

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: