1396/12/16 ۰۹:۱۹
باز ترجمههای چندین و چند باره از آثار ادبی خارجی یکی از مهمترین گلایههایی ست که چندی ست متوجه بازارنشرمان شده، مسألهای که حتی موجب اعتراض مترجمان قدیمیتر هم شده. در چنین شرایطی رضا رضایی که چهار دههای از ورودش به ترجمه آثار ادبی بویژه با تکیه بر ادبیات کلاسیک انگلستان میگذرد معتقد است که نباید به سراغ ترجمه دوباره کتابی رفت، مگر آنکه مترجم به کار قبلی نقدی داشته باشد. بخشی از گفت و گوی ما با این مترجم پیشکسوت را که مشروح آن طی چند روز آینده در «سالنامه روزنامه ایران» در اختیارتان قرار میگیرد میخوانید.
مریم شهبازی: باز ترجمههای چندین و چند باره از آثار ادبی خارجی یکی از مهمترین گلایههایی ست که چندی ست متوجه بازارنشرمان شده، مسألهای که حتی موجب اعتراض مترجمان قدیمیتر هم شده. در چنین شرایطی رضا رضایی که چهار دههای از ورودش به ترجمه آثار ادبی بویژه با تکیه بر ادبیات کلاسیک انگلستان میگذرد معتقد است که نباید به سراغ ترجمه دوباره کتابی رفت، مگر آنکه مترجم به کار قبلی نقدی داشته باشد. بخشی از گفت و گوی ما با این مترجم پیشکسوت را که مشروح آن طی چند روز آینده در «سالنامه روزنامه ایران» در اختیارتان قرار میگیرد میخوانید.
قضاوت نهایی با خواننده است همان طور که اشاره شد رضا رضایی هم از جمله مترجمانی ست که با دوباره کاری در این عرصه مخالف است، او تأکید دارد که مترجمان تنها وقتی میتوانند به سراغ ترجمه مجدد اثری بروند که به کار قبلی نقد داشته باشند. از همین رو معتقد است که مترجم باید کار مترجمان قبل از خود را با نگاه انتقادی بخواند. وی ادامه میدهد:«اگر ترجمه دوباره در نتیجه وجود نقد به کار قبلی نباشد، دوباره کاری مترجم توجیهی نخواهد داشت. اصلاً برایم قابل درک نیست که چرا برخی مترجمان دست به ترجمه دوباره آثاری میزنند که نقدی بر آنها ندارند و ترجمه بهتری هم به دست نمیدهند.» او در گفتههایش تصریح میکند که مترجم مانند نوازندهای ست که باید طبق نت پیش برود نه آن طور که خودش دلش میخواهد و میگوید: «البته مترجم میتواند در این راه ابتکارات و مهارتهای شخصیاش را برای ارائه هر چه بهتر اثر به کار بگیرد؛ مسألهای که هم به استعداد و هم به مطالعات ادبی مترجم باز میگردد. با وجود این به جرأت میتوان گفت که نقش مطالعه از استعداد هم بیشتر است. دیدگاه، دانش و فرهنگ مترجم حتی اگر خودش هم نداند بر دریافت او از متن و نحوه ترجمهاش اثر میگذارد.» در چنین شرایطی یکی از سؤالاتی که مطرح میشود این است : مخاطبی که نه اطلاعی از میزان مهارت مترجم و نه احاطه او در حوزه کاریاش دارد چطور میتواند ترجمه خوب از بد را تشخیص بدهد، رضایی معتقد است مخاطبان در دراز مدت میتوانند با مطالعه آثار مختلف دست به مقایسه بزنند. او میافزاید:«خوانندگان کتاب به سراغ ترجمه کسانی میروند که ارتباط بهتری با آن برقرار میکنند. این قضاوت خواننده است. از طرفی منتقد هم به شیوه خود به اثر توجه میکند. او بر اساس ابزارهای نقد ادبی به مطالعه میپردازد. مخاطبانی که قدری جدی ترند به نظر منتقدان هم توجه میکنند و بر آن اساس کتاب میخرند.»
تریبونهای نقدمان اسیر پارتی بازی اند البته در ایران برخلاف دیگر کشورها، در عرصه نقد ادبی تریبونهای چندانی در کار نیست، این مسأله منجر به آن میشود که مخاطبان ناچار شوند به جست و جوی بیشتری برای یافتن ترجمهای که مطابق با خواستهشان باشد بپردازند. رضایی که تا به امروز آثار «جین آستین» و «جورج الیوت» را از ادبیات کلاسیک قرن نوزدهم انگلستان به فارسی ترجمه کرده در ادامه میگوید: «متأسفانه تریبونهای انگشت شماری هم که در حوزه نقد داریم گاهی اسیر پارتی بازی و نان قرض دادن هستند. منتقدان باید بیطرفانه معیارهای نقد ادبی را در نظر داشته باشند، ببینند مترجم کجا خوب عمل کرده و کجا بد!» او تأکید دارد اگر مخاطب قادربه برقراری ارتباط با برخی آثار موجود در بازار کتاب نیست ایراد از او نیست بلکه مشکل از ترجمه غیر اصولی عدهای از مترجمان است. رضایی در پاسخ به اینکه چرا با وجود امکانات قابل توجهی که امروزه در اختیار مترجمان است شاهد شرایط آشفتهای در بازار نشر هستیم تصریح میکند:«جوانان امروز هم استعداد فراوان دارند و هم از امکانات لازم برخوردارند، منتها معلم ندارند و شیوه کار به آنان آموزش داده نشده است. من و مترجمان نسل قبل از من معلم داشتیم. منظورم از معلم همین کتابها و روندی ست که در طول زندگی طی کردهایم تا در نهایت وارد کار ترجمه شدیم.» رضایی یکی از مسائلی را که منجر به بروز ضعف در عرصه ترجمه شده مطالعه کم مترجمان میداند. به عقیده او مترجم باید به ادبیات کشور مقصدی که قصد بازگردان آثار ادبی به آن زبان را دارد احاطه داشته باشد، این در حالی ست که چنین مسألهای گاه مورد بیتوجهی فعالان این عرصه قرار میگیرد. او میگوید: «بارها در گفتوگو با مترجمان جوان از آنان درباره مطالعاتی که داشتهاند پرسیدهام و در نهایت تأسف دیدهام که حتی آثار ادبی معاصر ایران را هم نخواندهاند چه برسد به ادبیات زبان مبدأ! از این دوستان جوان بپرسید در عمرشان چند رمان خواندهاند؛ برای همین میگویم استعداد دارند اما معلم نه! مترجمی که در کل عمرش به تعداد انگشتان دست هم اثر ادبی نخوانده مسلم است که ریزه کاریهای ادبی را تشخیص نمیدهد.»
جوانان را سمبل کار نمیدانم از همین رو هم به مترجمان جوان توصیه میکند که در ابتدای کار به سراغ ترجمه آثار سادهتر بروند. با وجود نقدهایی که به وضعیت ترجمه دارد به هیچ وجه جوانان را سمبل کار نمیداند، بلکه تأکید دارد که آنان تنها راه را بلد نیستند. مسألهای که لزوم آموزش آن، نه مورد توجه مسئولان نظام آموزشی ست و نه اینکه تریبونی در عرصه نقد داریم که بتواند راه را به آنان نشان بدهد. در همین راستا یکی از نقدهایی که اغلب از سوی اهالی کتاب مطرح میشود ضعفی ست که نظام دانشگاهی در تربیت مترجمان دارد. رضایی در همین رابطه تصریح میکند:«اگر میخواهید از نقش نظام دانشگاهی باخبر شوید به محصول آن توجه کنید. اگر مترجم قابلی پیدا کردید که از دانشگاه مدرک مرتبط گرفته آن وقت میتوانید به فارغالتحصیلانش امیدوار شوید. ترجمه کاری عملی ست، اما برنامه ریزان دانشگاهی آن را تئوری میدانند و توجهی به آموزشهای کارگاهی ندارند.» با وجود تمام نکاتی که در ارتباط با نقاط ضعف بازار کتابهای ترجمه شده کشورمان هر از چندی از سوی اهالی کتاب شنیده میشود برخی معتقدند که استقبال مخاطبان از این کتابها بیشتر از آثار تألیفی ست. این گروه تأکید دارند که آثارتألیفی با ضعف کیفی روبهرو هستند. با این حال رضایی میگوید: «به گمانم منظور این افراد این است که فروش آثار ادبی خارجی بهتر از تألیفی ست، وگرنه همانطور که گفتم ترجمه هم اوضاع خوبی ندارد،البته برخی مخاطبان اعتماد خود به نویسندگان را از دست دادهاند و ترجیح میدهند به سراغ کتابی بروند که اسم نویسنده خارجی مطرحی را دارد، اما بسیاری از آثار ادبی خارجی هم ترجمههای خوبی ندارند و همین مردم را دلزده میکند.» او ادامه میدهد: «نمی شود همه تقصیرها را به گردن مردم انداخت. متأسفانه گاهی برخی از ما مترجمان و مؤلفان تقصیر کار بیکیفیت خودمان را به گردن مردم میاندازیم و میگوییم کتابخوان نیستند،اگر کارمان را خوب انجام بدهیم مخاطب هم کتابمان را میخواند؛ شاید گاهی شرایط دست به دست هم بدهد و بهترین کتابها هم فروش نروند، اما کلیت مسأله چیزی ست که گفتم. برخی از ما اهل کتاب انگار از مخاطبان طلبکاریم.»
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید