قرآن و مکاتب کلامی و فلسفی / سیدمصطفی محقق داماد - بخش سوم و پایانی

1396/11/25 ۰۸:۲۶

قرآن و مکاتب کلامی و فلسفی / سیدمصطفی محقق داماد - بخش سوم و پایانی

در سده پسین باید از ابوالمحامد عثمان بن عمر فیروز‌آبادی (د۶۷۵ق) عالم اشعری فارس یاد کرد که اثری را با عنوان «فرائد التفسیر» به عنوان تعلیقه بر کشّاف زمخشری نگاشت و در آن کوشید تا از موضع کلامی اشاعره، برداشت‌های معتزلی زمخشری از آیات قرآنی را پاسخ گوید

 

در سده پسین باید از ابوالمحامد عثمان بن عمر فیروز‌آبادی (د۶۷۵ق) عالم اشعری فارس یاد کرد که اثری را با عنوان «فرائد التفسیر» به عنوان تعلیقه بر کشّاف زمخشری نگاشت و در آن کوشید تا از موضع کلامی اشاعره، برداشت‌های معتزلی زمخشری از آیات قرآنی را پاسخ گوید (ادرنوی، طبقات‌المفسرین، ۲۴۹). این موج در سده هشتم نیز از سوی اشعریانی چون شرف‌الدین حسن بن محمد طیبی (د۷۴۳ق) با تألیف «تفسیرالقرآن» که تفسیری پرحجم بود و نگاشتن حاشیه‌ای بر کشاف زمخشری (ادرنوی، همان، ۲۷۷ـ۲۷۸) و محمدبن احمد ابن لبان مصر (د۷۴۹ق) با تألیف «رد المتشابه الی املحکم» (حاجی خلیفه، کشف الظنون، ۱ر۸۳۷) ادامه یافت و نقطه درخشش دیگری برای آن، حاشیه سعدالدین تفتازانی (د۷۹۲ق) بر کشاف بود. وی تفسیر دیگری نیز به فارسی با عنوان کشف الاسرار نگاشته بود (ادرنوی، همان، ۳۰۱ـ۳۰۲). از آن پس نیز اشعریان بارها تفاسیری نوشتند. به عنوان جریان‌هایی نزدیک با اشاعره، می‌توان به کسانی چون اکمل‌الدین محمد بن محمد بابرتی (د۷۸۶ق) پیوسته به مکتب کلامی ماتریدی اشاره کرد که هم تفسیری مستقل بر قرآن کریم و هم حاشیه‌ای بر کشاف تألیف کرده است (ادرنوی، همان، ۲۹۹). همچنین از عالمان متأخر دوام‌دهنده به مکتب اصحاب حدیث و گراینده به جریان سلف که دست کم در مقام مناقشه با متکلمان به تفسیر قرآن پرداخته‌اند، برخی به نوعی درگیر مباحث کلامی نیز بوده‌اند. از این دست نخست باید ناصرالدین احمد بن محمد بن منصور ابن منیر (د۶۷۳ق) عالم مصری را یاد کرد که افزون بر کتاب مستقلی در تفسیر، در اثری با عنوان «الانتصاف من الکشاف» به رد دیدگاه‌های معتزلی زمخشری در کشاف برخاسته است (ابن‌منیر، الانتصاف، سراسر اثر؛ ادرنوی، همان،۲۵۳). شاخص این موج از پرداختن به مباحث کلامی ـ قرآنی از سوی سلف‌گرایان، ابن‌تیمیه عالم مشهور سلفی است که با نوشتن آثار متعدد در تفسیر و اصول تفسیر، در این مسیر گامهای مؤثری برداشته است.

 

تفسیر قرآن نزد متکلمان امامیه

براساس آنچه در منابع کتاب‌شناختی امامیه بازتاب یافته، برخی از قدیم‌ترین متکلمان امامیه، نسبت به تفسیر اهتمام داشته و آثاری در این باره تألیف کرده‌اند. از آن جمله می‌توان به تألیف کتب تفسیری ابن‌عبدک جرجانی و ابومنصور صرام نیشابوری از معاصران ابوسهل نوبختی (د۳۱۱ق) اشاره کرد (نجاشی، الرجال، ۳۸۲؛ طوسی، الفهرست، ۱۹۰؛ ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ۱۴۰).

در نیمه نخست سده چهارم می‌توان از محمد بن بحر رهنی (د حدود ۳۳۰ق) یاد کرد که با تالیف کتاب «البرهان السدید من عون المدید» در زمینه تفسیر قرآن، همین مسیر را دنبال کرده است (نجاشی، همان، ۳۸۴؛ ابن شهر آشوب، همان، ۹۶). در اواخر سده چهارم و اوایل سده پنجم هجری، با شکل‌گیری مکتب کلامی بغداد نزد امامیه، تفسیر قرآن نیز یکی از موضوعات مورد اهتمام آنان بود. شریف رضی (د۴۰۸ق) از متعلقان به این مکتب تفسیری مفصل در حدود ده جلد با عنوان «حقائق التأویل» تألیف کرد که بخش بازمانده‌اش تنها جلد پنجم است و به‌خوبی نشان‌دهندة محتوای گسترده کلامی آن است (چ بیروت، دارالمهاجر). از شیخ مفید به عنوان بنیانگذار مکتب بغداد تنها این اندازه می‌دانیم که ردیه‌ای بر تفسیر ابوعلی جبایی تألیف کرده بوده است (نجاشی، همان، ۴۰۱). سیدمرتضی دیگر از عالمان مکتب نیز در کتاب مشهور خود با عنوان «امالی»، به صورت گزینشی به مباحث تفسیری پرداخته و برخی از آیات را با رویکردی کلامی ـ ادبی تفسیر کرده است.

اگرچه شیخ طوسی و سلیمان صهرشتی دقیقا در شمار عالمان مکتب بغداد جای نمی‌گیرند، ولی به هر روی در همین مکتب رشد یافته‌اند. کتاب «التبیان فی تفسیر القرآن» از شیخ طوسی، با حجمی ده جلدی برگرفته‌های وسیعی از کتب تفسیری متکلمان پیشین، به‌خصوص معتزله دارد و به مناسبت آیات، مباحث کلامی گسترده‌ای را در برگرفته‌ است. این کتاب در واقع کهن‌ترین تفسیر درایی و یکی از دوره‌های گسترده تفسیر امامی است که برجای مانده است. تفاسیر بعدی امامیه، چون «مجمع البیان» طبرسی و «روض‌الجنان» ابوالفتوح رازی کاملا تحت تأثیر آن بوده‌اند.در سخن سلیمان صهرشتی عالم زیسته در اواخر سده ۵ق نیز باید بر ردیه او بر تفسیر ابویوسف قزوینی از معتزله اشاره کرد که ابن شهرآشوب از آن یاد کرده است (ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ۵۶).

در سده‌های میانی، همچون حوزه اهل سنت و جماعت، ‌نزد امامیه نیز فضای واعظانه بر تفسیرنویسی غلبه گرفت و کمتر رویکرد کلامی در تفسیر دیده می‌شد. از جمله نمونه‌ها، باید به کتاب «متشابه القرآن و مختلفه» نوشته ابن شهرآشوب ساروی(د۵۸۸ق) اشاره کرد که نمونه‌ای کم‌نظیر از یک تفسیر موضوعی است. این تفسیر به گونه‌ای بی‌سابقه در میان تفاسیر کهن، آیات قرآنی را نه بر اساس ترتیب سور، بلکه بر‌اساس موضوع تفسیر کرده است.

در سده‌های بعد، با وجود آنکه کلام امامیه با کوشش کسی چون خواجه نصیرالدین طوسی(د۶۷۲ ق) وارد مرحله جدیدی از رونق و بسط خود شده،‌ تفسیر کلامی بیش از پیش متروک شده است. از نمونه‌های محدود از توجه به تفسیر در کلام مابعد خواجه، می‌توان به کوشش‌های قطب‌الدین محمد بن محمد رازی اشاره کرد؛ وی حاشیه‌ای بر کشّاف نوشته و به ارزیابی دیدگاه‌های کلامی زمخشری پرداخته بود. این حاشیه خود مورد اعتراض جمال‌الدین محمدبن آقسرایی قرار گرفته است (نک: ادرنوی، طبقات‌المفسرین، ۲۹۲).

 

تفسیر قرآن نزد فلاسفه

با وجود آنکه به طور مرسوم در سخن از گونه‌های تفسیر بارها از تفسیر فلسفی نیز سخن آمده است، ولی به واقع پیش از صدرالدین شیرازی به‌سختی می‌توان نمونه‌هایی از روی آوردن به تفسیر فلسفی قابل پی‌جویی است. از معدود نمونه‌ها باید به شرح سوره، الاخلاص، رساله‌های منتسب به شیخ‌الرئیس ابن‌سینا (د۴۲۸ق) یاد کرد که در ضمن مجموعه رسائل او با عنوان «جامع البدائع» به چاپ رسیده و کاملا جنبه تأویلی دارد (مصر، ۱۳۳۵قر۱۹۱۷). فراتر باید از ابن‌رشد (د۵۹۵ق) فیلسوف مشّایی اندلسی یاد کرد که در نوشته‌ای با عنوان «فصل المقال فیما بین الشریعه و الحکمه من الاتصال» به تفسیر فلسفی آیاتی از قرآن کریم پرداخته و کوشش داشته است تا از همسخنی قرآن و به طور کلی نصوص دینی با عقل و فلسفه دفاع کند و به طبع راهی جز تأویل نجسته است (چاپ به کوشش محمد عماره، قاهره، ۱۹۷۲م).

مهمترین کوشش در جهت پدیدآوردن تفسیری فلسفی، مربوط به فیلسوف نامدار شیعه در عصر صفوی و بنیانگذار حکمت متعالیه، صدرالدین شیرازی است. او خود در مقدمه «الاسفار» یادآور شده که هدفش در طرح حکمت متعالیه، جمع بین قرآن و عرفان و برهان بوده است. حاصل کوشش صدرالدین شیرازی در جهت فهم قرآن، تألیف کتابی با عنوان «تفسیرالقرآن» است که مفصلترین تفسیر فلسفی شناخته می‌شود (چاپ قم، ۱۳۶۶ش). افزون‌ بر این تفسیر، صدرالدین کتاب دیگری با عنوان «اسرار‌الآیات» تألیف کرده که ویژگی تأویل در آن به‌مراتب قوی‌تر از تفسیرش ظاهر شده و از ترتیب کتب تفسیری پیروی نکرده است(چاپ محمد خواجوی، ‌انجمن حکمت و فلسفه، ۱۳۶۰ش ۹). علی بن جمشید نوری هم بر تفسیر و هم اسرارالآیات، تعلیقاتی نوشته که منتخبی از هر دو به چاپ رسیده است.

گفتنی است برخی از مفسران مصر بر سنت تفسیری، تفسیر فلسفی را سخت مورد انتفاد قرار داده‌اند، از آن جمله می‌توان از اشارات مختلفی یاد کرد که ثعالبی در نقد فیلسوفان آورده است (مثلا ثعالبی، تفسیر القرآن، ۴ر۴۵۸). بیشترین مخالفت و نقد نسبت به تفسیرهای فلسفی نزد ابن‌تیمیه دیده می‌شود که بارها برداشت‌های آنان از آیات قرآنی را مورد مناقشه قرار داده است (نک: دقائق التفسیر، ۲ر۱۱۵، ۲۲۹ـ۲۳۰؛ نیز زرقانی، مناهل العرفان،۲ر۳۳،۲۴۷).

در خاتمه باید یادآور شد که علامه طباطبایی از فیلسوفان معاصر، در تفسیر مبسوط خود با عنوان «المیزان فی تفسیر القرآن»، به مناسبت آیات گوناگون مبسوط‌ترین مباحث را با رویکرد فلسفی در مسائل قرآنی مطرح کرده است، به گونه‌ای که می‌توان یکی از وجهه‌های تفسیر او را وجهه فلسفی به حساب آورد. با این حال طباطبایی، با تحمل دیدگا‌ه‌های کلامی و فلسفی بر آیات قرآنی به‌شدت مخالفت ورزیده و در مقدمه کتاب خود، در شمار گروه‌هایی که تفسیر آنان بر قرآن را مورد انتقاد قرار داده، متلکمان و فیلسوفان بوده است(نک: المیزان، ۱ر۴ـ ۷،۵).

منابع

۱ـ قرآن کریم

۲ـ ابن ابی‌حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن،۱۳۷۱قر۱۹۵۲ م به بعد

۳ـ ابن ابی‌یعلی، محمد، طبقات الحنابله، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱قر۱۹۵۲م

۴ـ ابن‌بابویه، محمد، التوحید، به کوشش هاشم حسینی تهرانی، تهران، ۱۳۸۷قر۱۹۶۷م

۵ـ ابن‌تیمیه، احمد، دقائق التفسیر، به کوشش محمد السیدالجلیند، دمشق، ۱۴۰۴ق

۶ـ ابن‌جوزی، عبدالرحمان، مناقب ‌الامام احمدبن حنبل، قاهره، ۱۳۴۹ق

۷ـ ابن‌ خلکان، احمد، وفیات‌‌الاعیان، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۱ـ۱۹۷۲م

۸ـ ابن شهرآشوب، محمد، معالم‌العلماء، نجف، ۱۳۸۰قر۱۹۶۱م

۹ـ همو، مناقب ‌‌آل ابی‌طالب، قم، چاپخانه علمیه، بی‌تا

۱۰ـ ابن‌طاووس، علی، سعد‌السعود، نجف، ۱۳۶۹قر۱۹۵۰م

۱۱ـ ابن‌عساکر، علی، تبیین کذب‌المفتری، بیروت، ۱۴۰۴قر۱۹۸۴م

۱۲ـ ابن‌ عطیه، عبدالحق، المحررالوجیز، به کوشش احمد صادق ملاح، قاهره، ۱۳۹۴قر۱۹۷۴م

۱۳ـ ابن‌ فورک، محمد، مجرد مقالات ابن‌الحسن ‌الاشعری، به کوشش دانیل ژیماره، بیروت، ۱۹۸۷م

۱۴ـ ابن‌کثیر، اسماعیل، تفسیرالقرآن العظیم، بیروت، ۱۴۰۱ق

۱۵ـ ابن‌منیر، الانتصاف من تفسیر الکشاف، به همراه کشاف زمخشری، مشخصات در همین مآخذ

۱۶ـ‌ ابن‌ندیم، محمدبن‌اسحاق، الفهرست، به کوشش رضا تجدد، تهران، ۱۳۵۰ش

۱۷ـ ابوهلال عسکری، حسن، کتاب‌الصناعتین، به کوشش مفید قمیحه، بیروت، ۱۴۰۴قر۱۹۸۴م

۱۸ـ احمدبن‌حنبل، الرد علی الزنادقه والجهمیه، به کوشش محمدحسن راشد، قاهره، ۱۳۹۳ق

۱۹ـ‌ ادرنوی، احمد، طبقات المفسرین، به کوشش سلیمان‌ بن‌صالح الخزی، مدینه، ۱۹۹۷م

۲۰ـ اشعری، علی، الابانه عن‌اصول‌الدیانه، به کوشش فوقیه حسین‌محمود، قاهره، ۱۳۹۷ق

۲۱ـ همو، مقالات‌الاسلامیین، به کوشش هلموت‌ریتر، ویسبادن، ۱۹۸۰م

۲۲ـ‌ باقلانی، محمد، اعجازالقرآن، ضمن ثلاث رسائل فی ‌اعجازالقرآن، به کوشش محمد خلف‌الله و محمد زغلول‌‌سلام، قاهره، ۱۹۹۱م

۲۳ـ بخاری، محمد، خلق‌افعال‌العباد، به کوشش عبدالرحمان عمیره، ریاض، ۱۳۹۸قر۱۹۷۸م

۲۴ـ‌ بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین‌الفرق، به کوشش ابراهیم رمضان، بیروت، ۱۴۱۵قر۱۹۹۴م

۲۵ـ پاکتچی، احمد، «بخاری»، دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، تهران، ۱۳۸۱ش

۲۶ـ ثعالبی، عبدالرحمن، الجواهرالحسان فی‌تفسیرالقرآن، بیروت، مؤسسه‌الاعلمی

۲۷ـ جاحظ، عمرو، البیان والتبیین، به کوشش فوزی عطوی، بیروت، دارصعب، ۱۹۶۸م

۲۸ـ جرجانی، عبدالقاهر، دلائل‌الاعجاز، به کوشش محمدرشیدرضا، قاهره، ۱۳۳۱ق

۲۹ـ حاجی‌خلیفه، کشف‌الظنون، استانبول، ۱۹۴۱ـ۱۹۴۳م

۳۰ـ خطابی، حمد، «بیان‌اعجاز‌القرآن»، ضمن‌ثلاث رسائل فی‌اعجازالقرآن، به کوشش محمد خلف‌الله و محمد زغلول‌سلام، قاهره، ۱۹۹۱م

۳۱ـ خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق

۳۲ـ دارمی، عثمان، الردعلی بشرالمریسی، به کوشش محمدحامد الفقی، بیروت، دارالکتب العلمیه

۳۳ـ ذهبی، محمد، سیراعلام‌النبلاء، به کوشش شعیب‌ ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵قر۱۹۸۵م

۳۴ـ همو، العلو للعلی الغفار، به کوشش اشرف بن عبدالمقصود، ریاض، ۱۹۹۵م

۳۵ـ رمانی، النکت فی ‌اعجازالقرآن، ضمن‌ثلاث رسائل فی‌اعجازالقرآن، به کوشش محمد خلف‌الله و محمد زغلول ‌سلام، قاهره، ۱۹۹۱م

۳۶ـ زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل‌العرفان، بیروت، ۱۹۹۶م

۳۷ـ‌ سدیری، احمد، شرح‌ قصیدة ابن‌القیم (توضیح‌المقاصد)، به کوشش زهیر شاویش، بیروت، ۱۴۰۶ق

۳۸ـ سیدمرتضی، علی، «جوابات ‌المسائل الرسیه الاولی»، ضمن رسائل الشریف المرتضی، ج۳، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۵ق

۳۹ـ همو، الشافی فی ‌الامامه، به کوشش عبدالزهراء حسینی خطیب، تهران، ۱۴۱۰ق

۴۰ـ سیوطی، الاتقان، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۷قر۱۹۶۷م

۴۱ـ‌ همو، به کوشش علی محمد عمر، قاهره، ۱۳۹۶قر۱۹۷۶م

۴۲ـ شهرستانی، محمد، الملل و النحل، به کوشش محمد بدران، قاهره، ۱۳۷۵قر۱۹۵۶م

۴۳ـ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت، ۱۴۱۷قر۱۹۹۷م

۴۴ـ طبری، محمد، تاریخ ‌‌الامم و الملوک، بیروت، ۱۴۰۷ق

۴۵ـ طوسی، محمد، التبیان، به کوشش قصیرعاملی، نجف، ۱۳۸۳قر۱۹۶۴م

۴۶ـ همو، تمهیدالاصول، به کوشش عبدالمحسن مشکوه‌الدینی، تهران، ۱۳۶۲ش

۴۷ـ فخررازی، محمدبن‌عمر، التفسیرالکبیر، قاهره، المطبعه‌البهیه، بی‌تا

۴۸ـ قرشی، عبدالقادر، الجواهرالمضیئه، کراچی، کتابخانه میرمحمد، بی‌تا

۴۹ـ قرطبی، محمد، الجامع‌لاحکام‌القرآن، به کوشش احمد عبدالعلیم بردونی، قاهره، ۱۹۷۲م

۵۰ـ کنانی، عبدالعزیز، الحیده والاعتدال فی‌الرد علی من‌قال بخلق القرآن، به کوشش علی‌بن‌محمد فقیهی، مطابع الجامعه ‌الاسلامیه بالمدینه المنوره، ۱۴۱۲ق

۵۱ـ مفید، محمد، اوائل المقالات، قم، ۱۴۱۳ق

۵۲ـ‌ نجاشی، احمد، الرجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق

۵۳٫ Sezgin, F., Geschichte des arabischen Schrifttums, Leiden, 1967.

54. Van Ess, J., «Ibn Kull?b und die Mihna”, Oriens, 1966.

55. idem, Theologie und Gesellschaft im 2. und 3. Jahrhundert, Berlinر New York, 1991.

منبع: روزنامه اطلاعات

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: