قنات‌های تهران / نصرالله حدادی

1396/11/14 ۱۰:۴۶

قنات‌های تهران / نصرالله حدادی

هفته قبل از چگونگی تأمین آب تهران تا قبل از لوله‌کشی شدن آن در سال 1334 گفتیم و 29 رشته قنات دایر پایتخت را در آن دوران، برشمردیم و اما امروز؛ طبق نوشته استاد جواد صفی‌نژاد، در کتاب گرانسنگ «کاریز در ایران» براساس منابع رسمی تعداد قنوات تهران در طول تاریخ 572 رشته بوده و نکته جالب توجه آنکه 20 رشته چشمه نیز در تهران و اطراف آن «آب دهی» داشتند

 

هفته قبل از چگونگی تأمین آب تهران تا قبل از لوله‌کشی شدن آن در سال 1334 گفتیم و 29 رشته قنات دایر پایتخت را در آن دوران، برشمردیم و اما امروز؛ طبق نوشته استاد جواد صفی‌نژاد، در کتاب گرانسنگ «کاریز در ایران» براساس منابع رسمی تعداد قنوات تهران در طول تاریخ 572 رشته بوده و نکته جالب توجه آنکه 20 رشته چشمه نیز در تهران و اطراف آن «آب دهی» داشتند و هم‌اکنون به موازات رودخانه جماران و محله حصاک، چشمه آبی وجود دارد که «آب سبک» و قابل شرب آن، به‌علت نزدیکی به رشته کوه البرز، روزانه صدها نفر را به «پارک سنگی جماران» می‌کشاند و این خود نشان دهنده، آن است که براثر حفر تونل‌های متعدد برای ایجاد مترو و همچنین ساخت و سازهای بی‌رویه، تمامی چشمه‌های جاری در سطح شهر را خشکانیده‌ایم و با کورکردن مسیر قنوات، آنها را نیز از بین برده‌ایم و «تک‌و توک» قنوات باقی مانده نیز چندان آب‌دهی ندارند و اگر داشته باشند، محدوده جغرافیایی خاص مثل باغ موزه‌های سعدآباد و نیاوران را قدری مشروب می‌سازند.

اکثر قنوات تهران درگذشته متعلق به اصحاب قدرت و وابستگان به حکومت قاجار بود و مازاد آب آن به مردم اختصاص می‌یافت. مردم کوچه و بازار، از صدقه‌سری «عبدالحسین میرزا فرمانفرما» و «میرزا موسی و میرزا عیسی وزیر» می‌توانستند از آب قنوات کوثریه و «سرآب وزیر» استفاده کنند و این در حالی بود که مظهر قنات‌های «وزیر» و فرمانفرما، در محله قلعه وزیر و محوطه خانه عبدالحسین میرزا فرمانفرما، تعبیه شده بود و خانه و باغ آنها ابتدا مشروب می‌شد و سپس اگر مازادی می‌ماند، به بیرون خانه باغ آنها راه می‌یافت. در میان قنات‌های تهران، قنات شاه (ناصری) استثنا بود و بعد‌از مشروب کردن محوطه تاریخی باغ موزه گلستان فعلی، مازاد آب آن به سمت جنوب شرقی تهران می‌رفت و در کنار دیگر قنات‌های تهران، محله «قنا‌آباد» را شکل می‌داد و بخشی از آن قبل از رسیدن به کاخ گلستان، در خیابان ثبت- در نزدیکی موزه عبرت و در محوطه تاریخی میدان مشق- مظهر می‌یافت و «گاری‌های آب شاهی» آب نسبتاً گوارای آن را به دیگر محله‌های آن روز تهران می‌رسانیدند و از آنجا که لوله‌کشی آب تهران، تقریباً تا پایان دهه 1340 پایان یافت، این گاری‌ها که مخزن و بشکه‌های آب را روی گاری نهاده و به وسیله چهارپا آن را حمل می‌کردند، تقریباً تا پنج - شش سال بعد از لوله‌کشی شدن آب تهران و همچنین تعلق خاطرمردم تهران به «آب شاه» مشغول به کار بودند و دولت‌های وقت برای ترغیب و تشویق مردم به مصرف آب تصفیه‌شده، دو راهکار را در پیش گرفتند. ابتدا: تعبیه فشاری در مراکز پر رفت و آمد و سپس اعلام ارزانی آب تا حد رایگان بودن، برای مشترکان پر مصرف! از سوی دیگر مظهر قنات شاه را مسدود کردند و این گاری‌ها، آب مورد نیاز خود را از «فشاری‌های آب» تأمین می‌کردند و طی یکی دو سال با تکمیل شدن لوله‌کشی در سطح تهران، بالاخره مردم از «آب‌شاه» دل کندند و به فواید آب تصفیه شده پی بردند و شغل «گاری آب‌شاهی» ورافتاد و از آن پس قنات‌های تهران، یکی پس از دیگر متروک گشتند و به علت بی‌توجهی و عدم لایروبی، تغییر مسیر و پرکردن مادر چاه و دیگر چاه‌ها و ساخت و ساز روی آنها، یکی پس‌از دیگری از بین رفتند و امروز فقط نامی از آنها باقی مانده است. تا چهار دهه پیش، ‌آب قنات «مهرگرد» در برابر شمس‌العماره در خیابان ناصر‌خسرو مظهر داشت و فوران آب آن در داخل جوی آب این ساختمان تاریخی، بخوبی قابل مشاهده بود. بخشی از آب قنات حاج علیرضا، از دیرباز از مقابل مجلس شورای ملی سابق و مسجد سپه‌سالار عبور می‌کرد و مردم با استفاده از آن، در روزهای پایانی سال، فرش و قالی می‌شستند و قنات «معدل‌الدوله» در خیابان دولت (شهید کلاهدوز) در خیابانی به همین نام، در کنار خیابان مظهر می‌یافت و نیک به یاد دارم آب قنات سنگلج در «پارک شهر» ظاهر می‌شد و به‌رغم آنکه آبش سنگین بود، بعد‌از تخریب محله سنگلج در سال 1314 و شکل‌گیری پارک شهر در سال 1324، این قنات از بین نرفت و ضمن آبیاری فضای سبز ایجاد شده در جوی‌های سطح این پارک به این سو و آن سو می‌رفت و مناظری بس دل‌انگیز و آرام بخش را همراه با صدای قل‌قل آب، رقم می‌زد. حکایت «آب خنک خوردن» در زندان قصر که روزگاری قصر قاجار و متعلق به فتحعلی‌شاه قاجار بود، ضرب‌المثل سائر است و علت‌‌العلل آن، دورشته قناتی بود که از مبارک‌آباد مخلص آباد سرچشمه می‌گرفت و در محوطه قصر قاجار ظاهر می‌شد و چون آب خنک و گوارایی بود،شاه قاجار از آن استفاده می‌کرد و بعدها که نیکلای مارکوف بخشی از آن را زندان ساخت، هرکس به حبس می‌افتاد، به او می‌گفتند: رفت آنجا که آب خنک بخورد!

منبع: روزنامه ایران

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: