عبور «تار» از دیوار نامهربانی در گفت‌و‌گو با پیمان خازنی

1396/9/20 ۰۹:۰۹

عبور «تار» از دیوار نامهربانی در گفت‌و‌گو با پیمان خازنی

موسیقی هنری است شناخته شده و آشنا اما در عین شناخته بودن بیان‌کننده ناشناخته‌های بسیاری از پیرامون ما است و هر آوا و نوایش مصداق یک بیان و احساس درونی انسان است.گاهی از خشم می‌گوید، گاهی اعتراض، گاهی ازعشق و عاطفه و گاه بیان‌کننده اجتماع و سیاست است.


 از پرفورمنس«تار و دیوار» تا «همهمه کاشی‌ها»
 


ندا سیجانی: موسیقی هنری است شناخته شده و آشنا اما در عین شناخته بودن بیان‌کننده ناشناخته‌های بسیاری از پیرامون ما است و هر آوا و نوایش مصداق یک بیان و احساس درونی انسان است.گاهی از خشم می‌گوید، گاهی اعتراض، گاهی ازعشق و عاطفه و گاه بیان‌کننده اجتماع و سیاست است.هنری که می‌تواند در کنار دیگر ابعاد هنری ما بنشیند و خالق یک رویداد شود؛ یک پرفورمنس یا هنراجرا و به تعبیری هنری که در لحظه اتفاق می‌افتد و دراین اتفاق نمایش یا نقاشی نیز درگیر این رویداد هستند به مانند «تار و دیوار»؛ پرفورمنسی با بیان اعتراضی به یک تفکر، اعتراض به ایجاد محدودیت برای موسیقیدان ایرانی؛ آزادی درونی که درگیر و گرفتار جنبه‌های مختلف شده است و پیمان خازنی آن را به  تصویر می‌کشد؛ تاری در مقابل دیوار ناآگاهی وناگفته‌های زبان هنر.پیمان خازنی آهنگساز، نوازنده تار و موسیقیدان ایرانی هنرمندی است با ایدئولوژی‌های نوین که توانست با تکیه بر شعر شاعران بزرگ در کنار موسیقی اصیل ایرانی آثار متفاوتی در عرصه موسیقی خلق کند.گفت‌و‌گو با این هنرمند را در ادامه می‌خوانید.

 

 

پرفورمنس «تارو دیوار» آخرین اجرای شما بود که با استقبال بسیار مخاطبان ومنتقدان روبه‌رو شد. تعریف شما از پرفورمنس چیست و آیا این کاردرایران بدرستی و با همان مشخصات تعریف شده اجرا می‌شود؟
پرفورمنس واژه وارداتی  مانند بسیاری ازفرهنگ واژگانی موسیقی است که هنوزهم جایگزینی ندارد. اگربپذیریم که پرفورمنس یعنی اجرا، دایره‌ای نامحدود ازمعنا را وارد کارمان کرده‌ایم. این اتفاق کمی همه چیز را دشوار می‌کند اما گویا چاره‌ای نداریم که این عنوان را قبول کنیم و برای آثاری که ویژگی‌های دینامیکی مختلفی دارد به کارببریم. درغرب پرفورمنس به رویدادهایی اطلاق می‌شود که درآن یک روند سیال و درعین حال متحرک اتفاق می‌افتد. درواقع اجرا در دل یک اتفاق، منجربه نوعی از پویایی و درک هنری جدید ازآن اجرا می‌شود. «تار و دیوار» هم به عقیده من یک پرفورمنس است. چراکه ما درکنار یک موسیقی از پیش طراحی شده اما درعین حال با اجرایی آزاد در کنار دکور و حرکت یک مجری، حرکت جنبه‌های دیداری تازه‌ای را به مخاطب ارائه کرده‌ایم که درنهایت می‌توانست او را در دریافتی تازه از موسیقی یاری کند.
 

 

به گفته شما اجرای «تار و دیوار» اعتراض به پیرامونمان است.به نظر شما چه محدودیت‌هایی درعرصه هنر و موسیقی وجود دارد که مفهوم آزادی درآن دیده نمی‌شود؟
مفاهیمی نظیرآزادی و محدودیت و خلاقیت مفاهیمی بسیار پیچیده و مبتنی بر فرهنگ‌ها وخرده فرهنگ هاست و به تناسب هر فرهنگی تغییرمی کند. اما یک گزاره در دل همه فرهنگ‌ها ثابت است. اینکه آزادی محصول یک ذهن آزاد و توانمند است. اگر شرایط حاکم برامروز ایران را درنظر بگیریم بسیاری ازهنرمندان در بند مسائل پیش پا افتاده‌ای همچون معیشت و مسأله پیچیده‌ای چون اخلاق هستند.خانواده موسیقی در ایران یک خانواده سنتی است که هنوز درگیر و گرفتار بعضی از جنبه‌های مختلف تنگ نظری است. در واقع موسیقیدان ایرانی هنوز نمی تواند محصولی خلق کند که رنگ و بویی از آزادی درونی هنرمند داشته باشد. اگرچه موسیقی درکشور ما به لحاظ شرع اما و اگرهایی دارد اما این طور نیست که نشود کارکرد. اگرموسیقیدانی به آزادی درونی رسیده باشد به انحای مختلف می‌تواند دست به خلاقیت بزند. تارودیوار در واقع اعتراضی به این نوع تفکر است. تاری درمقابل دیواری است. این دیوار نمادی از بندهای درونی است که هنوز موسیقیدان ایرانی ازآن رها نشده است.کافی است کمی عمیق‌تر وارد مناسبات میان موسیقیدانان با خودشان و با مردم بشوید. اینجاست که متوجه خواهید شد منظور من از زندان درون چیست. از روزی که این ایده به ذهنم رسید تا زمانی که به اجرا برسد ساعت‌های متمادی به این فکر کردیم که این اجرا چگونه می‌تواند جنبه‌های مختلف این آزادی و این بند را به نمایش بگذارد!
 

 

این سلب آزادی بیشتر درحوزه موسیقی به چشم می‌خورد یا آنکه به‌طور کلی درکشور ما هنر آن‌طورکه باید و شاید جایگاهی ندارد؟
هنربه طوراعم در دو - سه دهه اخیر با محدودیت‌هایی مواجه بوده است که حل کردن آنها به عهده کارشناسان و صاحبنظران آن عرصه است. کارما خلاقیت می‌طلبد وتمرکز. من هم ازاین قاعده مستثنا نیستم. اما بی‌شک در این میان موسیقی از محدودیت‌های بیشتری برخوردار است و رفتارهای سلیقه‌ای و تفکرات شخصی سیاستگذاران لطمه‌های بیشتری به این هنر زده است. با وجود این رفته رفته دریچه‌های بیشتری به سوی آزادی این هنردرجامعه بازمی شود. امیدوارم که مدیران لایق و کارآمد واهل گفت‌و‌گواجازه حضوری قدرتمند ترداشته باشند تا بتوانند با رأی و تدبیرامکان گفت‌و‌گو با فقها را فراهم کنند و قوانین جدید دراین زمینه وضع شود که درنهایت منجر به‌بروز خلاقیت و پیدایش افکار و بیان تازه شود.
 

 

نوروز ۹۵ سفیر موسیقی ایران در جشنواره هند معرفی شدید، کشوری با فرهنگ و سنت‌های متنوع؛ به نظر شما فرهنگ غنی کشور‌مان چه جایگاهی در دنیا دارد؟
این جشنواره یکی از جشن‌ها و جشنواره‌های بزرگ است که به همت یونسکو با محوریت نوروز هرساله در یک کشور مرتبط برگزار می‌شود. در این جشنواره یونسکو با رصد افراد وموسیقیدان‌ها درهرسال از یک آهنگساز دعوت می‌کند. نوروز ۹۵ از من به‌عنوان آهنگساز و سرپرست گروه باشا دعوت شد و من تعدادی از آثارم را که با آن حال و هوا متناسب بود برای یک رپرتوار انتخاب کردم که با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد. استقبالی که هنوز هم هراز گاهی در محافل مرتبط به زبان می‌آید. موسیقی ایران ازیک وسعت برخوردار است. درست مانند موسیقی هند. اما چه شده است که ما نتوانسته‌ایم این موسیقی را بخوبی دردنیا معرفی کنیم. هنرمند ایرانی نه فقط ازسوی نهادهای رسمی حمایت نمی‌شود بلکه همان طور که گفتم دربند یکسری محدودیت‌های درونی است که اجازه تبلوربه او نمی‌دهد. مقاومت و ایستادگی‌های عجیب وغریب در مقابل تغییردر سنت‌ها یکی ازموانع پیشرفت و شناسایی موسیقی ایران به دنیاست. به نظرمی‌رسد که باید دریچه‌های تعامل موسیقی ایرانی با دنیا را گشود و مسیر را برای نوجویان هموار کرد. این کاری است که ازدست استادان و موسیقیدان‌های با تجربه برمی‌آید.
 

 

«همهمه کاشی ها» اثری که در آن افکت‌های صوتی و نوازندگی، مبتنی بر ردیف شکل گرفته و بی‌شک ازچارچوب‌های موسیقی سنتی هم کمی عبور کرده است. از نگاه شما این اثر چقدر موفق بوده وآیا می‌توان استاندارد‌هایی بر این گونه آثار تعریف کرد؟
«همهمه کاشی ها» یک اثردر راستای گسترش زبان و تجربیات بیان موسیقایی است. این آلبوم فارغ ازکلیشه‌های رایج در موسیقی از نظربافت، تغییرات عمده‌ای را به وجود آورده که طرفداران پر و پا قرص موسیقی ردیف دستگاهی از آن لذت نخواهند برد. ما در«همهمه کاشی ها» سعی کرده‌ایم به تجربه‌ای جدید دست پیدا کنیم؛ تجربه‌ای که در موسیقی ایران کمتر به آن توجه شد. روند تولید موسیقی اغلب این گونه است که اثری از سوی فرد یا افرادی تولید می‌شود و مخاطب باید آن را گوش بدهد. در واقع مخاطب چندان جایگاه رفیعی در این قسمت ندارد. او فقط می‌تواند دراستفاده ازآن اثر تصمیم گیرنده باشد. اما درروند تولید نقشی ندارد. ما تلاش کردیم مخاطب را به‌عنوان ضلع سوم اثر در روند تولید سهیم کنیم و شعورش را مد نظرقرار دهیم.خوشبختانه این احترام که ما برای ذهن و گوش مخاطب قائل شدیم موجب احترام متقابل شد و نتیجه‌های خوبی را برایم رقم زد. اما در خصوص استانداردها باید بگویم که هنرتجربی مصداق بارز دیکته نانوشته است و غلط ندارد. چون استانداردی هنوز ندارد. چارچوب‌ها همان موازین اولیه و ابتدایی آن سبک یا آن نوع است که بهتراست در دل اثررعایت شود.
 

 

در این آلبوم توجه ویژه‌ای به شعر معاصرشده، اتفاقی که کم و بیش در موسیقی ما راه پیدا کرده است. از دیدگاه شما شعر و ترانه چه جایگاهی درموسیقی ما دارد؟
شکی نیست که موسیقی ما به شعر وابستگی زیادی دارد. پس ضروری است که موسیقیدان ایرانی با شعرسرزمین خود آشنایی کافی داشته باشد یا لااقل دراین زمینه با کسی یا کسانی که در این زمینه آگاهی و تجربه دارند مشورت کند. من در همهمه کاشی ها با شعر هم برخورد متفاوتی داشتم. این بار سراغ شعر کهن و کلاسیک نرفتم. سراغ اشعاری رفتم که شاعرانشان دنبال تجربه آزادی و رهایی از قیودی چون قافیه و ردیف بودند. شعر نو ایران از شاعرانی چون نیما، شاملو، فروغ و سپهری گرفته تا اخوان، کدکنی و براهنی بزرگانی دارد که شاهکارهای بی‌بدیلی هستند. من قرائت خودم از این اشعار را به زبان موسیقی ترجمه کردم و نواختم.حالا ببینید که در این حالت مخاطب هم می‌آید و جان تازه‌ای به این بیان تازه می‌بخشد. شعر هم در جایگاه خودش یکی از اصلی‌ترین نقش‌ها را ایفا می‌کند اما متفاوت‌تر از همیشه.
 

 

آیا  در«همهمه کاشی ها» به آن خنیاگری و نقالی که ایده ذهن شما بوده دست یافته‌اید؟
نمی‌دانم این را مخاطب باید بگوید. من به یک اتفاق فکر می‌کردم. چیزی که حاکی از یک عمق بود. مثل دو یار دیرین که بی هیچ کلامی زبان هم را می‌فهمند. من سعی کردم بدون استفاده از کلام و بهره‌مندی از خواننده بتوانم حرفم را بزنم. در واقع سعی کردم با اصوات متفاوت راه به درون کسانی ببرم که خواهان دوستی و گفت‌و‌گو هستند.
 

 

شما در آلبوم«تو را‌ ای کهن بوم...» از صدای بانوان بهره برده‌اید. اوضاع موسیقی بانوان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من در آن آلبوم برای آنکه بتوانم طیف وسیع تری از رنگ‌های صوتی را داشته باشم علاوه بر صدای خواننده مرد از صدای یک بانو هم استفاده کرده‌ام و تجربه بدی نبود. اما حضور بانوان در موسیقی یک اتفاق انکار نشدنی است. به هر حال جامعه به سلایق مختلف نیاز دارد و این نیاز باید برطرف شود.اما هنوزمشکلاتی در این زمینه وجود دارد که امیدوارم با راه حل‌های منطقی به قانون تبدیل شود تا بتوان راه را برای حضور صحیح و سالم بانوان درعرصه موسیقی گشود.

 

منبع: ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: