سعدی و قضا و قدر / سخنران: مهدی محقق

1396/8/16 ۱۳:۰۸

سعدی و قضا و قدر / سخنران: مهدی محقق

کلمۀ «قضا» و «قدر» که پس از این دربارۀ آن سخن به تفصیل خواهد رفت در نوشته های سعدی بسیار به کار رفته است از جمله: من دوش قضا یار و قدر پشتم بود / نارنج زنخدان تو در مشتم بود دیدم که همی گزم لب شیرینت / بیدار چو گشتم سرانگشتم بود

 

کلمۀ «قضا» و «قدر» که پس از این دربارۀ آن سخن به تفصیل خواهد رفت در نوشته های سعدی بسیار به کار رفته است از جمله:

من دوش قضا یار و قدر پشتم بود / نارنج زنخدان تو در مشتم بود

دیدم که همی گزم لب شیرینت / بیدار چو گشتم سرانگشتم بود

و همچنین:

بار عشقت کجا کشد دل من / که قضا و قدر نمی تابد

ناوک غمزه بر دل سعدی / مزن ای جان که برنمی تابد

....

آنچه که نقل گردید نمونه ایست از صدها مورد که سعدی نظر خود را دربارۀ قضا و قدر و جبر و اختیار اظهار داشته است. شکی نیست که او هم مانند هزاران فقیه و محدث و راوی و مقری و ادیب و متکلم و فیلسوف و خطیب و واعظ و مذکر که در مدارس و معاهد علمی حوزه های تمدن اسلامی تربیت شده بودند پیرو مکتب کلامی اشعری بوده است و یکی از اصول مهم این مکتب عقیده به قضای محتوم و قدر ازلی و سعادت و شقاوت ذاتی است....

دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال نوزدهم، اسفند 1351 شماره 3 و 4 (پیاپی 79 و 80)

 

دریافت مقاله

منبع: پرتال جامع علوم انسانی

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: