مهندسی اجتماعی برای این جهان

1396/8/9 ۰۸:۲۲

مهندسی اجتماعی برای این جهان

وحید محور دعوت تمام انبیای الهی و رشته اتصال میان آنان در طول تاریخ بوده است. «آله» در لغت به معنای حقیقتی است که صفاتش، طالبان را به آشفتگی، شیدایی و حیرت می‌کشاند. طبیعتا تنها چنین حقیقتی است که توان ایجاد انسجام در نظام‌واره معارف انبیا در عالم نظر و ایجاد انسجام اجتماعی در عالم عینیت را دارد. با توجه به مطالب گفته‌شده طبیعتا با وجود آله‌های گوناگون کثرت در تکوین و تشریع عالم و درنتیجه فساد رخ خواهد داد، از همین‌رو در کنار وجود خداوند، وحدت آله همواره موردتاکید انبیا بوده است.


جبهه حق چنانچه موفق به عرضه الگوهای کارآمد نشود به ناچار باید عالم عینیت را به نفع غرب ترک کند

 علی عسگری : توحید محور دعوت تمام انبیای الهی و رشته اتصال میان آنان در طول تاریخ بوده است. «آله» در لغت به معنای حقیقتی است که صفاتش، طالبان را به آشفتگی، شیدایی و حیرت می‌کشاند. طبیعتا تنها چنین حقیقتی است که توان ایجاد انسجام در نظام‌واره معارف انبیا در عالم نظر و ایجاد انسجام اجتماعی در عالم عینیت را دارد. با توجه به مطالب گفته‌شده طبیعتا با وجود آله‌های گوناگون کثرت در تکوین و تشریع عالم و درنتیجه فساد رخ خواهد داد، از همین‌رو در کنار وجود خداوند، وحدت آله همواره موردتاکید انبیا بوده است. طبیعتا از آنجایی که وحدت آله منجر به وحدت جامعه می‌شود، در بعد کلان‌تر این عقیده منجر به ایجاد تمدن واحد خواهد شد، به همین دلیل می‌توان تمام تحولات تمدن‌ساز انبیا را در ذیل توحید فهم کرد. از آنجایی که توحید عقیده‌ای صرفا ذهنی نیست و خروجی‌های عینی در عالم دارد، هرکس که آن را بپذیرد خداوند متعال خود ولایت و سرپرستی او را برعهده خواهد گرفت. کارویژه ولایت‌ الهی سیر انسان در مراتب نور هدایت است.

از طرف دیگر چنانچه شخصی خود را مستقل از این سرپرستی یافت، از آنجایی که خارج از ولایت‌ الهی نوری یافت نمی‌شود دست در دست طاغوت مراتب ظلمت را سیر می‌کند. به تعبیر قرآن در آیات پایانی سوره بقره ولایت ‌الهی انسان را در هر لحظه از ظلمت به سمت نور سیر می‌دهد و ولایت طاغوت در هر لحظه انسان را از نوری به سمت ظلمت می‌کشاند. طبق معارف شیعه سرپرستی الهی از کانال خلیفـه‌ا... به انسان خواهد رسید و بنده با دستگیری او مراتب هدایت را سپری می‌کند.

خلیفه‌ا... کسی است که در پذیرش عهد عبودیت از همه سبقت گرفته و پایدارتر از همه حتی لحظه‌ای از ولایت ‌الهی خارج نشده است. عده‌ای در تفسیر آیه «انی جاعل فی‌العرض خلیفه» آن را بر نوع انسانی تطبیق کرده‌اند اما براساس معتقدات شیعه، این آیه نه بیانگر خلافت کلی الهی بلکه تنها شامل ولایت نبی‌مکرم اسلام و اهل‌بیت ایشان است و حتی باقی انبیای الهی هم از جانب ایشان ماموریت دارند بر هدایت قوم خود. این فضا نه‌تنها در جبهه عبودیت که در فضای جبهه طاغوت هم حاکم است به این شرح که اراده‌ای مرکزی به‌عنوان محور طغیان باقی اعضای جبهه وحدت‌بخش است. با توجه به مطالب گفته شده نکته ابتدایی را این‌گونه می‌توان بازسازی کرد که اساس همه معارف توحیدی ولایت است و این مولفه عامل وحدت‌بخش جبهه حق در طول تاریخ خواهد بود، چراکه لازمه ولایت‌ الهی، پذیرش ولایت نبی‌مکرم اسلام است و خروج از ولایت ایشان، خروج از ولایت‌ الهی است به این دلیل که هیچ واسطه‌ای به‌عنوان جایگزین این محور وجود ندارد. این جمله، بیان دیگری از حدیث سلسله‌الذهب است که امام‌رضا(ع) ولایت خود و اهل‌بیت را تنها راه ورود به قلعه محکم توحید می‌دانند. هر یک از این دو دستگاه حق و باطل، قوانین خاص خود را دارند که در چهره شریعت بروز می‌کند.

با توجه به مبانی ارائه‌شده دستگاه دین را این‌چنین می‌توان تحلیل کرد که الوهیت سر دین، ولایت باطن آن و شریعت ظاهر آن است. هدف از دینداری رفتن از ظاهر به باطن و از آنجا آگاهی‌یافتن از سر دین است. برای طی این سیر دینداری، باید به دو امر تمسک جست، نخست عمل و سپس اقامه. در عمل انسان به تنهایی به احکام دینی جامه عمل می‌پوشاند اما در اقامه انسان بستر‌های فرهنگی، ساختاری و... را برای عمل همگانی به دین فراهم می‌آورد. البته عمل و اقامه منحصر در فضای دینی نیست و جبهه باطل هم برای ترویج دین باطل به آن نیازمند است. برای نمونه در مبحث اقامه می‌توان به معماری اشاره کرد. در معماری‌های دینی که از جنس درونگراست، رعایت احکامی مانند حجاب و روابط محرم و نامحرمی با سهولت بیشتری صورت می‌گیرد اما در معماری‌های برونگرای غربی که فضاهای خصوصی خانه به حداقل می‌رسد، رعایت این احکام با سختی‌های بیشتری مواجه است.

با این توضیحات اگر مبحث اقامه را به صورت کلان‌تر بررسی کنیم به مفهوم مهندسی اجتماعی خواهیم رسید. عناصری مانند سبک زندگی، الگوی شهر‌سازی و معماری از مولفه‌های مهندسی اجتماعی هستند. جهت اقامه به سمت حق یا باطل را می‌توان از عناصری تشخیص داد. برای مثال مولفه اول تشخص، محرک‌های اقامه است. چنانچه محرک جامعه‌ای برای اقامه حب دنیا باشد، طبیعتا باطل اقامه خواهد شد و اگر حب دنیا را با حب‌ا... تعویض کنیم به نوع دیگری از جامعه خواهیم رسید. مولفه دوم اقامه‌گران هستند. اقامه از شئون ولی اجتماعی است. ولی اجتماعی کسی را مجبور به کار خاصی نمی‌کند اما با بسترسازی، مسیر دستیابی به مطلوب خودش را سهل و مسیر دستیابی به منفور خودش را سخت می‌کند.  مولفه دیگر اقامه برنامه‌ریزی است. مخصوصا امروزه که برنامه‌ریزی برای خروج زباله‌های یک شهر پیچیده‌تر از برنامه‌ریزی برای اداره کل یک حکومت در گذشته شده است، توجه به این مولفه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار خواهد بود.

برنامه جبهه حق مبتنی‌بر تعالی رحمانی و برنامه جبهه باطل مبتنی‌بر توسعه لذت‌جویی از دنیاست. هریک از این دو برنامه مبتنی‌بر جهان‌بینی‌های خود سبک زندگی، علوم و ابزار مورد‌نیاز را تولید می‌کنند، در غیر این صورت در آن صحنه محتاج به برنامه جبهه مقابل می‌شوند. یکی از معضلات جامعه ایرانی درحال حاضر این است که تعالی رحمانی را دنبال می‌کند اما از الگو‌های برنامه‌ریزی رقیب استفاده می‌کند. این دوگانگی چنانچه حل نشود سرانجام منجر به ترک دین از صحنه حیات اجتماعی خواهد شد. زمانی که دنیا اصل قرار گیرد، درگیری بر سر متاع کم آن شروع می‌شود به همین دلیل استعمار و استثمار جزء جدایی‌ناپذیر این سبک از برنامه‌ریزی است.

جبهه باطل با ساماندهی خود در قالب غرب جدید و از طریق ارائه برنامه کارآمد توانسته است سیطره‌ای نسبی بر عالم پیدا کند. ابزار غرب برای حفظ این سیطره کارآمدی است که در برنامه‌های خود بروز می‌دهد. جبهه حق چنانچه موفق به عرضه الگوهای کارآمد نشود به ناچار باید عالم عینیت را به نفع غرب ترک کند.

 

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: