1396/6/28 ۰۹:۰۲
«یحیی دولتآبادی»، سیاستمدار معروف دوره قاجار و پهلوی اول، در جلد چهارم خاطرات خود که با عنوان «حیات یحیی» به چاپ رسیده است، از هیأت مشاوران 8 نفره «رضاخان سردارسپه»، پیش از رسیدن وی به سلطنت، یاد کرده است.
فرجام یاران پهلوی اول در سالگرد تبعید رضاخان
محمدجواد حقیقت: «یحیی دولتآبادی»، سیاستمدار معروف دوره قاجار و پهلوی اول، در جلد چهارم خاطرات خود که با عنوان «حیات یحیی» به چاپ رسیده است، از هیأت مشاوران 8 نفره «رضاخان سردارسپه»، پیش از رسیدن وی به سلطنت، یاد کرده است. این هیأت که در آن برخی از نخبگان سیاسی آن روزگار حضور داشتند، کار ارائه مشاوره به رضاخان را برعهده داشت. طبق روایت دولتآبادی، اعضای این هیأت عبارت بودند از: «محمدعلی فروغی»، «سیدحسن تقیزاده»،«حسین علاء»، «محمد مصدقالسلطنه»، «یحیی دولتآبادی»، «میرزا حسن مستوفیالممالک»، «مخبرالدوله هدایت» و «میرزا حسن مشیرالدوله». تا جایی که میدانیم، این گروه، نخستین نخبگانی بودند که در کنار رضاخان سردار سپه قرار گرفتند. اعتماد او به هیأت مشاورانش چنان بود که حتی موضوع یافتن راهی برای عزل «احمدشاه» از سلطنت و تصاحب آن را نخستین بار در جمع مشاوران هشت نفره مطرح کرد و از آنها خواست تا راهی برای رسیدن به این هدف، پیش پای او بگذارند. با این حال، افرادی که در زمره یاران رضاخان و بعدها رضاشاه قرار گرفتند، محدود به هیأت 8 نفره نبود. شخصیتهای سیاسی و اجتماعی متعدد، بر مبنای عوامل و دلایل خاص خودشان، در برهههای مختلف زمانی، به حمایت از پهلوی اول پرداختند. افرادی که هر کدام، فرجامی متفاوت پیدا کردند. تعدادی مانند «علیاکبر داور»، «محمدولی اسدی» و «عبدالحسین تیمورتاش»، طعم تلخ را چشیدند؛ گروهی همچون «محمدعلی فروغی» خانهنشین شدند و برخی دیگر، مانند «سیدحسن تقیزاده» و «محمدحسین آیرم»، با زیرکی، فرار را بر قرار ترجیح دادند و در این میان، افرادی مانند «مستوفی الممالک» و «مخبرالسلطنه» نیز توانستند سر سالم به گور ببرند! آنچه مسلّم به نظر میرسد، این است که بسیاری از این یاران ابتدا و مغضوبان انتها، نقشی مهم و مؤثر در تثبیت پایههای قدرت رضاشاه داشتند. اینکه چرا چنین فرجامی برای آنها رقم خورد را باید از چند زاویه مورد بررسی و مداقه قرار داد؛ شخصیت خودرأی و خودمحور شاه و برنتابیدن هر نوع انتقاد و اعتراض، بیمناکی وی از اقتدار شخصیتهایی که به لحاظ سواد و سیاست، بسیار از او خبرهتر بودند و نیز ارتباطاتی را که برخی از این افراد با سفارتخانههای خارجی داشتند، باید از زوایایی قابل بررسی و مطالعه در این موضوع دانست. در ادامه به معرفی تعدادی از یاران مغضوب پهلوی اول و سرنوشت آنها میپردازیم.
عبدالحسین تیمورتاش؛ قدرت طلب ناکام! تیمورتاش، اصالتاً اهل «نردین» از توابع بجنورد بود. او بواسطه خانواده ثروتمندش، به روسیه تزاری رفت و در سنپترزبورگ، دورههای عالی نظامی را گذراند. تیمورتاش پس از بازگشت به ایران، بهعنوان نماینده مردم بجنورد، راهی مجلس شورای ملی دوره دوم شد. او جوانترین نماینده مجلس آن دوره بود و در آن زمان، کمی بیش از 30 سال داشت. پیش از حضور در مجلس حساس دوره پنجم و همکاری صمیمانه با رضاخان سردار سپه، برای رسیدن به سلطنت، تیمورتاش مسئولیتهای مختلفی همچون والی گری گیلان را تجربه کرد. او در کابینههای مختلف رضاخان، سمت وزارت داشت. تیمورتاش پس از آغاز سلطنت پهلوی اول، به دلیل تسلط به زبان روسی، مأمور حل اختلافات مرزی با شوروی شد و این، آغاز گرفتاری خودخواسته او بود. ارتباط تیمورتاش با روسها، بعدها برایش دردسرهای فراوانی ایجاد کرد. او با آغاز سلطنت رضاشاه، بهعنوان وزیر دربار مقتدر او، به دومین فرد قدرتمند، پس از شاه، تبدیل شد. این مسأله البته بیم شاه نسبت به او را بر میانگیخت؛ اما این بیمناکی آنقدر نبود که بتواند خدمات بیدریغ تیمورتاش به پهلوی اول را تحتالشعاع قرار دهد. با این حال موفق نبودن وی در خاتمه دادن به اختلافات ایران و شوروی و اخباری مبنی بر ارتباطات وی با روسها که از طریق سیستم اطلاعاتی انگلیس به گوش شاه رسید بیمناکی پهلوی اول را تشدید کرد و مقدمات عزل، زندان و حذف تیمورتاش را فراهم آورد.
علیاکبر داور؛ حقوقدان ناامید! داور فرد بسیار باسوادی بود. برخی او را بنیانگذار تشکیلات نوین دادگستری در ایران میدانند. داور دکترای حقوق خود را از سوئیس گرفته بود و افزون بر آن، در امور اقتصادی هم فردی خبره بود. او در کنار افرادی مانند «تیمورتاش» و «فیروز میرزا نصرتالدوله»، نقش مهم و مؤثری در برکشیدن پهلوی اول به سلطنت ایفا کرد و پس از آن، مسئولیتهای مهمی را برعهده داشت. در این موضوع تردیدی نیست که رضاشاه به نوعی مدیون داور بود. اقدامات داور به دلیل تسلطش بر امور حقوقی و ساماندهی سازمان قضایی کشور، گامی مهم در راستای تثبیت قدرت پهلوی اول محسوب میشد. اما رفتار رضاشاه با داور پس از مدتی دستخوش تغییر شد. درباره دلیل این تغییر رویه، شایعات متعددی وجود دارد که چندان نمیتوان به آنها اعتماد کرد. برخی میگویند انتقادات داور از برخی قوانین که با نظر شاه تصویب شده بود، زمینه این تغییر رویه را فراهم آورد و برخی دیگر از بی مهری های او می نویسند. به هر حال، علیاکبرخان داور در ماههای پایانی عمرش حال و روز خوبی نداشت و از بیاعتنایی و بدرفتاری رضاشاه بیمناک بود. او روز 20 بهمنماه سال 1315، در منزل شخصیاش، بهطرز مشکوکی درگذشت. روزنامهها کوشیدند فوت داور را سکته قلبی جلوه دهند، اما همه میدانستند که ماجرا چیز دیگری بوده است. «کلارک»، کاردار سفارت فرانسه در گزارشی به دولت متبوع خود نوشت:«دولت میکوشد تا به مردم بقبولاند که وزیر دارایی(داور)، در اثر یک حمله قلبی جان سپرده است؛ اما خبر خودکشی او فوراً در همه جا پخش شد. تا یکی دو روز، خبر مغضوب شدن داور را پنهان نگه داشتند. دربار دستور داد که هیچ مراسم رسمی برای داور بر پا نشود، ولی در اثر دخالت رئیسالوزرا، رضاشاه از تصمیم خود صرف نظر کرد.»
فیروز میرزا نصرتالدوله؛ جاه طلب فریب خورده! نزدیک شدن «فیروز میرزا نصرتالدوله» به پهلوی اول، ریشه در یک زد و بند خانوادگی داشت. در واقع آنچه باعث شد وی به حلقه یاران رضاخان سردارسپه بپیوندد، تیزهوشی پدرش، عبدالحسینمیرزا فرمانفرما بود. فرمانفرما، با فراست دریافت که دوران قاجار رو به پایان است و با قدرت گرفتن پهلوی، باید فاتحه عصر قجر را خواند! به همین دلیل او و سپس فرزندش، نصرتالدوله، از مجلس چهارم به بعد در حلقه یاران رضاخان سردارسپه جای گرفتند و با وجود وابستگی به خاندان قاجار، مشغول زد و بند با قدرت نوظهور شدند. با چنین رویکردی، نصرتالدوله خیلی زود در فهرست وزیران رضاخان قرار گرفت و در آخرین کابینه او، پس از سقوط قاجار، وزیر عدلیه شد. اما ستاره اقبال نصرتالدوله، خیلی زودتر از سایر یاران رضاشاه افول کرد. روز 18 خردادماه سال 1308، با دستور شاه، او را به اتهام مشارکت و همکاری با «صارمالدوله» در تحریک عشایر فارس و نیز فساد مالی بازداشت کردند. با این حال، دلیل این بازداشت به تحقیق معلوم نیست. «مخبرالسلطنه هدایت» در خاطراتش(کتاب خاطرات و خطرات)، به بازداشت نصرتالدوله اشاره میکند و مینویسد:«۱۸ خرداد برابر ۱۰ محرم جلوی در تکیه[دولت] جمع بودیم. آلبومهایی مشتمل بر عکسهایی از راهآهن جنوب رسیدهبود. شاه سینه به سینه نصرتالدوله، با بشاشت، عکسها را نشان میدادند و شرحی میفرمودند. بر حسب معمول، تشریف بردند و ما به طرف در شمسالعماره راهی شدیم. جلوی پله عمارت بادگیر، افسری از نظمیه جلو آمد و نصرتالدوله را جلب کرد. تیمورتاش هم بیخبر بود. متحیر ماندیم. علت رنجش شاه از نصرتالدوله به این غلظت معلوم نشد. حدس من این بود که باید ارتباط با صارمالدوله و قضایای فارس داشته باشد.» محمدحسین آیرم؛ آنکه گریخت! حساب آیرم از بقیه افرادی که تاکنون نام بردیم جداست. او یک نظامی تحصیلکرده مانند تیمورتاش بود، اما از کسوت نظامیگری خارج نشد و تا پایان، نظامی ماند. آیرم که زمانی در قزاقخانه خدمت و مدارج نظامی را طی میکرد، بعد از انحلال قزاقخانه و آغاز سلطنت رضاشاه، مدتی در ایران ماند. او را فرمانده لشکر آذربایجان کردند و حتی مدتی ژنرال آجودان شاه بود؛ اما وقتی سربازان و افسران پادگان سلماس، بهدلیل نرسیدن حقوق شورش کردند، آیرم برای مدتی از چشم رضاشاه افتاد. به همین دلیل به اروپا رفت و به نظر میرسید دیگر بازنگردد. با این حال، پس از شورش زندان قصر و خشم گرفتن شاه نسبت به «فضلالله زاهدی»، به دستور پهلوی اول، آیرم را از اروپا فراخواندند و سمت ریاست شهربانی را به او تفویض کردند. به این ترتیب، محمدحسین آیرم، از فروردین 1310، با درجه سرتیپی، رئیس شهربانی شد. او در اندک مدتی، بهدلیل اطاعت محض از رضاشاه، به فرد مورد اعتماد او مبدل شد و در سال 1312، به درجه سرلشکری رسید. در دوران آیرم، شهربانی به دستگاهی مخوف تبدیل شد که نامش پشت هر ایرانی را میلرزاند. او برای هر کسی که اراده میکرد پرونده میساخت و او را به اتاق تمشیت شهربانی میکشاند! آیرم تا سال 1314، مبدل به همه کاره کشور شد و بسیاری از افرادی که به زعم حکومت عنصر نامطلوب بودند، از سر راه برداشت. اما خیلی زود پهلوی اول به او هم شک کرد. آیرم با فراست فهمید که دورانش به سر آمده و از چشم شاه افتاده است؛ بنابراین فرار را بر قرار ترجیح داد و به بهانه معالجه بیماریاش به اروپا رفت و دیگر برنگشت! رضاشاه که از فرار آیرم بشدت خشمگین شده بود، کوشید تا او را به ایران بازگرداند. پهلوی اول برای رئیس سابق شهربانی نامهای محبتآمیز نوشت و به ضمیمه آن، هزار لیره طلا برای هزینه معالجهاش فرستاد و از آیرم خواست که به ایران بازگردد اما آیرم پول را گرفت و به ایران هم باز نگشت! او در سال 1327، در «لیختن اشتاین» درگذشت.
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید