خوانش معاصر تاريخ

1396/4/17 ۰۸:۱۳

خوانش معاصر تاريخ

موزه هنرهای معاصر تهران به‌عنوان مهم‌ترین و پرسابقه‌ترین مؤسسه هنری خاورمیانه، جایگاهی اساسی در ایجاد فضاهای آکادمیک و پژوهشی، ترندهای موزه‌داری و برگزاری نمایشگاه‌های موزه‌ای حداقل در داخل ایران دارد.



علی بختیاری: موزه هنرهای معاصر تهران به‌عنوان مهم‌ترین و پرسابقه‌ترین مؤسسه هنری خاورمیانه، جایگاهی اساسی در ایجاد فضاهای آکادمیک و پژوهشی، ترندهای موزه‌داری و برگزاری نمایشگاه‌های موزه‌ای حداقل در داخل ایران دارد. توصیف معاصربودن این موزه با وجود مجموعه بین‌المللی دائمی آن که (به‌تازگی به‌غلط در کتاب منتشرشده نشر آبان، این مجموعه، مجموعه‌ای خارجی نامیده شده) عمدتا متعلق به دوران مدرنیسم و پساجنگ١ است، فقط در خوانش‌های معاصر این مجموعه یا برگزاری نمایشگاه‌های ترکیبی یا خارج از مجموعه امکان‌پذیر است؛ اما چند تجربه سال گذشته در زمینه برگزاری نمایشگاه، کیفیتی متوسط داشتند. نمایشگاه «آهنگ آفتاب» که شهریور سال ١٣٩٥ افتتاح شد، چه از لحاظ تئوریک چه از لحاظ ارائه، مطلقا هیچ‌چیز در چنته نداشت. «دریای آونگان» که در آبان ١٣٩٥ برگزار شد و توانایی تبدیل‌شدن به یکی از مهم‌ترین رویداد‌های تبادل فرهنگی بین ایران و جهان عرب را داشت، با وجود آثاری جالب از هنرمندان عرب که برای اولین‌بار در ایران به نمایش درآمد، امکان بروز یک نمایشگاه مهم تاریخی را با بی‌تجربگی، شتاب‌زدگی و بدون ارائه پشتوانه تئوریک و کیوریتوریال تماما از بین برد. نمایشگاه «مسافران برلین-رم» که در اسفند ١٣٩٥ گشایش یافت، با تمام حواشی یک‌ سال و اندی اخیر پیرامون سفر منتخبی از آثار ایرانی و بین‌المللی مجموعه موزه هنرهای معاصر به گملده گلری٢ برلین و موزه ماکسی٣ رم، نفس تازه‌ای به این موزه دمید. استقبال شایان توجه بازدیدکنندگان از این نمایشگاه نیز مهر تأییدی بر خواست مخاطبان از موزه در برگزاری نمایشگاه‌هایی باکیفیت و استانداردهای بالاتر از متوسط‌ بود.
در این میان، اتفاقی خجسته مانند نمایشگاه «پرویز تناولی و شیرهای ایران» را باید به فال نیک و سرفرازی گرفت. این نمایشگاه، سومین مرور آثار عمده پرویز تناولی پس از نمایشگاه‌های پرویز تناولی از مجموعه پیشگامان هنر نوگرای ایران در موزه هنرهای معاصر تهران در سال ١٣٨١ و نمایشگاه پرویز تناولی در دیویس میوزیم٤ بوستون در سال ١٣٩٤ است.
پرویز تناولی سرمایه‌ای ملی است که به‌جای چندین و چند فرد متخصص در زمینه فرهنگ فعالیت کرده؛ هنرمندی متفکر، معلمی توانا، پژوهشگری بی‌بدیل در زمینه فرهنگ و هنر ایران و مجموعه‌داری خوش‌قریحه. این وجوه متمایز شخصیتی تناولی که او را در زمره کهن‌الگوهای کلاسیک هنرمند- دانشمند-فیلسوف قرار می‌دهد، همواره در تعاملی پایا با یکدیگر تأثیرات متقابلی را در روند کاری او ایجاد کرده‌اند. علاقه وسواس‌گونه تناولی به تاریخ هنر ایران و هنرهای فولک، از دهه ١٣٥٠ او را به‌سوی گردآوری صنایع دستی و هنرهای ناییو و صنعت‌گرانه ایرانی سوق داد و این دل‌مشغولی مجموعه‌دارانه، منتج به پژوهش‌های میدانی وسیع، مقالات، کتاب‌ها و نمایشگاه‌های ویژه‌ای پیرامون هنرها و خرده‌فرهنگ‌های گاه در شرف فراموشی انجامید. خودش می‌نویسد: «مجموعه‌داری هیچ‌گاه سد راه کار هنری من نبوده، برعکس موجبات پیشرفت کارهایم را نیز فراهم آورده است». انبوه کتاب‌های تناولی درباره بافته‌های عشایری، قفل‌ها و طلسم‌های ایران، گرافیک سنتی و... امروز در زمره منابع پراهمیت مطالعاتی و تصویری هستند. تناولی از دهه ١٣٥٠ اقدام به برگزاری نمایشگاه‌های بین‌المللی در مراکز مهمی مانند بنیاد اسمیتسونیان٥، باربیکن٦ و.... در زمینه شناساندن هنرهای سنتی ایران مانند فرش و فلزکاری به جهانیان کرد (بعضی از آفیش‌ها و پوسترهای این رویداد‌ها در بخش آرشیوی این نمایشگاه در معرض دید قرار دارند).
 در پی تحقیق در تاریخ مجسمه‌‌سازی، هنرهای سنتی و گرافیک ایران، تناولی با انواع مختلف رویکرد به ساخت و پرداخت فیگور شیر در ادوار مختلف تاریخی ایران برخورد کرد. تصویر شیر در ابتدا در شمایل‌های مذهبی حضرت علی‌(ع) و نقش شیر در تعزیه، نظر پرویز را در نوجوانی به خود جلب کرد و بعدتر در گردآوری مجموعه پوسترها و شمایل‌های مذهبی (که او یکی از غنی‌ترین مجموعه‌دارانشان است)، متوجه حضور پراهمیت شیر در این شمایل‌نگاری‌ها شد. خودش در مقدمه کتاب «پرویز تناولی و شیرهای ایران» می‌گوید: «شیفتگی من به شیر به سال ١٣٤٧ بازمی‌گردد. (در پانویس نیز می‌گوید سال‌ها پیش از ١٣٤٧ شیر یکی از مضامین دلخواه من بود و اولین آنها را در سال ١٣٣٩ به‌صورت طرح و نقاشی کشیدم) در آن سال در شیراز به قالیچه‌ای که تصویر شیر بر آن بافته شده بود، برخوردم. نقش عجیب و قدرتمند این شیر چنان مسحورم کرد که آن را بلافاصله خریدم. این برخورد و این اقدام سرنوشت مرا تغییر داد...».
تکوک یا ریتون شیر غران هخامنشی، بخوردان‌ها و عودسوزهای شیری، شیر سنگی‌های یادمان‌ رفتگان بختیاری، نقش شیر روی سکه‌ها و زیورآلات در ادوار مختلف تاریخی، پرده‌ها و علم‌های مذهبی، نقوش شیر روی سفالینه‌ها و پارچه‌ها و فرش‌ها و قالی‌ها و بسیاری از جایگاه‌های ظهور دیگر - که خوشبختانه نمونه‌های چشمگیری از آنها در این نمایشگاه دیده می‌شود- تناولی را بر آن داشت که در راستای این سیر تاریخی قدم بردارد و در ابتدا در دهه ١٣٤٠ اولین شیرهای سرامیکی خود را بسازد. در واقع اهمیت شیرهای تناولی از آن جهت است که هنرمند آگاهانه و با دانش تاریخی دست به ساده‌سازی، استیلیزاسیون و دفرماسیون شیر می‌زند و عامدانه آثار خود را در راستای تاریخی تحول دیداری و گرافیک این سوژه قرار می‌دهد. تناولی از شیر به‌عنوان یک عنصر
ادبی- تجسمی در ٥٠ سال کار خود بهره‌برداری می‌کند؛ از ساخت و بافت فیگورهای شیر تا نام‌گذاری مجسمه‌ای مانند فرهاد و استخوان شیر که ارجاع به شخصیت محبوبش، فرهاد کوه‌کن که تناولی او را مبدأ مجسمه‌سازی ایرانی می‌داند، دارد. مهندسی چیدمان نمایشگاه، مخاطب را در یک کشف مدام و غیرمنتظره از اشیای داخل هر سالن قرار می‌دهد. اطراف راه‌پله شیب‌دار موزه با انواع فرش و قالی شیری، شمایل‌های مذهبی، قلمکار و مجسمه‌ها و اتود آثار تناولی، خوشامدی نخستین را برای بیننده سبب می‌شود. گالری ١ موزه یک نمونه از اولین شیرهای برنزی تناولی از دهه ١٣٥٠ را در کنار مجسمه شیر بزرگ اخیر وی، شیرهای سفالین اخیر که با ارجاع به سر ریتون شیر هخامنشی و ساختار سفال‌های قرن ١٣ میلادی طراحی شده‌اند، یک نقاشی و طراحی‌های مجموعه عجایب‌المخلوقات را در معرض دید قرار می‌دهد و بلافاصله در گالری ١ آ، آثار شکوهمند تاریخی به عاریت گرفته شده از موزه ایران باستان، نمونه‌هایی از به تصویر کشیده‌شدن شیر را در روند تاریخی یادآور می‌شود.
طراحی رنگی روی کاغذ دو شیر و کوهکن، ١٣٣٩ و تصویر مجسمه سفالین شیر ١٣٤١ که در راهروی منتهی به گالری ٢ نصب شده‌اند، از قدیمی‌ترین آثار پرویز تناولی با موضوع شیر هستند.
 ارتباط چشمگیر دیداری مجسمه‌های شیر دوره‌های پیشین تناولی با نقوش فرش‌های عشایری در چند گالری اول به وضوح بروز می‌یابد؛ به‌ویژه که طراحی‌های مینیاتوری کوچک روی کاغذ این فرش‌ها در کنار برخی از آنها، امکان مطالعه گسترده‌تری به مخاطبان و پژوهشگران می‌دهد.
در مقدمه کتاب پرویز تناولی و شیرهای ایران دراین‌باره آمده: «قالیچه‌های شیری نیز اثر زیادی بر روند حرفه‌ای من گذاشت و به فراگرفتن اسطوره‌های کهنی که در پس آنها بود، روانه کوه‌ها و دشت‌هایم کرد... در همین سفرها بود که به کشف شیرهای سنگی نائل آمدم که بر روی مزار شیرمردانشان کار گذاشته بودند». گالری ٤ اما وقفه‌ای به‌موقع برای فاصله‌گرفتن از کارهای تناولی و پرداخت محض به جنبه‌های بروز تصویر شیر در ابزار، اسباب و هنر از دوران باستان تا قاجار و پهلوی است. در این میان همنشینی مینیاتورهای شاهنامه شاه‌تهماسب در کنار پرده قهوه‌خانه حسین همدانی و همچنین قلمکار ظهر عاشورا، شمایل‌های نقاشی‌شده پشت شیشه، انواع طلسم و سکه و پوسترهای چاپ سنگ و افست، رویکرد ارزش‌گذاری مطالعاتی هر قطعه تاریخی را به مخاطبی که بعضا تصور فیلترشده‌ای از کالای موزه‌ای دارد، نمایان می‌کنند.
در نقاشی‌های اخیر تناولی دو رویکرد عمده را شاهد هستیم. ساده‌سازی افراطی هندسی که فیگور‌ها را تبدیل به مطالعاتی چندبخشی با اجزای مجزا از هم می‌کند مانند نقاشی دو شیر، ١٣٩٥ و شیر آبی، ١٣٩٤ در گالری آخر موزه که چند نمونه مجسمه سرامیکی با این نوع زیبایی‌شناسی نیز در نمایشگاه وجود دارند. رویکرد دوم مجموعه‌ای است که در آن علاوه بر عناصر تخت کلاسیک، المان حجمی به نقاشی بعدی مجسمه‌سازانه می‌دهد. تابلوهای شیر، ١٣٩٥ و دو شیر بنفش، ١٣٩٤ در گالری ٣ از نمونه‌های قابل توجه این رویکرد در نقاشی‌های اخیر اوست. در واقع تناولی با این رویکرد تأکیدی بر اولویت هویت هنرمندانه‌اش به عنوان مجسمه‌ساز دارد، حتی وقتی دست به رنگ و قلم می‌زند.
بیننده در طول سفر این نمایشگاه با وسواس افراطی پرویز تناولی در کشف و به‌کارگیری انواع رسانه‌های هنرهای ملی و بین‌المللی آشنا می‌شود. تناولی شیرهایش را گاهی با برنز یا مس ریخته‌گری کرده، گاهی از سفال و سرامیک استفاده کرده، نقش شیر را برای بافته‌های عشایر طراحی کرده و با ساختار سنتی گستردنی آنها را به دست بافنده‌ها سپرده، در صورت لزوم از ترکیب مواد روی کاغذ و چاپ دستی نیز استفاده کرده و گاه امکان ایجاد یک طرح را در رسانه‌های مختلف سنجیده است.
نمایشگاه پرویز تناولی و شیرهای ایران در اصل آنتی‌تزی دیالکتیک به هژمونی محدودیت‌های ارائه بازار قدرتمند هنر است که در آن، به تناولی فقط با «هیچ»‌های خود فرصت عرضه اندام می‌دهد و در اینجاست که اهمیت یک موزه به عنوان بنیانی مستحکم برای ایجاد تصویری کامل‌تر از حرفه هنرمند، فارغ از سازوکارهای تجاری نمایان می‌شود. آنچه به یک نمایشگاه با ماهیت تاریخی و آرشیوی، ویژگی‌های معاصر می‌بخشد، در واقع زاویه دید نمایشگاه در ایجاد بستر نگاه معاصر به تاریخ است و اینجا نیز با محوریت آثار نیم‌قرن اخیر پرویز تناولی، ما نگاهی معاصر را در تطبیق تاریخی بس دراز با سوژه مورد بحث شاهد هستیم. ایراد عمده‌ای که در اینجا مشخصا به زاویه اجرائی نمایشگاه از منظر کیوریتوریال وارد است، ناتوانی کیوریتور در ایجاد بستر تعاملی بین این آثار درخشان و مخاطب در نقاط مختلف موزه است. فقدان نوشته یا رسانه‌های تعاملی اطلاع‌رسان (متن، راهنمای صوتی یا ویدئویی)، برای درک بهتر علل همنشینی تاریخی و تطبیقی آثار مختلف در جای جای نمایشگاه، مهم‌ترین ایراد کیوریتوریال این مرور آثار است. در واقع کیوریتور مخاطب را در جهان خیالی فرضیه خود از این نمایش، بدون هیچ سرنخی رها می‌کند و توانایی انتقال ارزش‌افزوده فرضیه این همنشینی بلند تاریخی را به بیننده ندارد. با این حال آثار مستحکم و قائم به ذات تناولی و همچنین تجربه دیدار نزدیک آثار بعضا خارج از دسترس تاریخی، از جذابیت نمایشگاه نمی‌کاهد و بیننده یک تجربه سفر دیداری منحصربه‌فرد و ناب را در طول حرکت در موزه از سر می‌گذراند. تنها نقطه گسست نمایشگاه، راهروی منتهی به گالری انتهایی است که به بزرگداشت بنیاد میراث حیات وحش پارسیان اختصاص یافته است و در این راهرو، پلات‌هایی از تصاویر شیر و ببر و یوز ایرانی با کیفیت چاپی و ارائه متوسط به دیوار نصب شده که با روش ارائه فاخر دیگر بخش‌های نمایشگاه در تناقض و گسست قرار می‌گیرد. شدنی بود که فعالیت‌های گران‌سنگ این بنیاد در جایگاه دیگری خارج از سالن‌های نمایش قدردانی می‌شد.
کتاب پرویز تناولی و شیرهای ایران نیز که ازسوی نشر نظر به چاپ رسیده و هم‌زمان با آیین گشایش نمایشگاه رونمایی شد، منبعی ممتاز درباره تاریخ حضور شیر در هنر ایران و همچنین آثار پرویز تناولی است. مقالات سنجیده‌ای از متخصصان هنر ایران و اسلام مانند دکتر ونشا پورتر (کیوریتور بخش اسلامی و خاورمیانه بریتیش‌میوزیم)، دکتر سوسن بابایی (هیئت علمی دانشگاه هنر کورتلد لندن) و دیوید گالووی (کیوریتور)... بسیار بر ارزش مطالعاتی کتاب افزوده است. عمده آثار به نمایش درآمده در موزه در کتاب موجود است و طراحی مینی‌مال و مناسب کتاب، امکان مطالعه چندین‌باره آن را مهیا می‌کند.
دو نکته بسیار پراهمیت این نمایشگاه، همکاری چندین موزه مهم و چندین مجموعه خصوصی در گردآمدن این مجموعه است. آثار موزه‌های ایران باستان، موزه رضا عباسی و موزه نقاشی پشت شیشه به غنای دیداری و مطالعاتی این نمایشگاه بسیار افزوده است و هرچند پیچیدگی‌های بوروکراتیک گاهی این همکاری‌ها را غیرممکن جلوه می‌دهد، اما حضور این آثار را در موزه هنرهای معاصر باید غنیمت شمرد. نکته دوم برای ما که سبقه تاریخی درازی در ثبت و نگهداری آرشیوهای معاصر نداریم، اهمیت‌دادن به آرشیو همپای اشیای موزه‌ای و در جایگاهی یکسان است که این رویکرد نیز در این نمایشگاه شایان توجه است.
١-Post-War١
٢-Gemäldegalerie
٣-Museo MAXXI
٤-Davis Museum
٥-Smithsonian Institution
٦-The Barbican

 

 

منبع: شرق

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: