آیین نوروز در عهد صفویه / صبا سپهری – بخش اول

1396/1/21 ۱۴:۳۶

آیین نوروز در عهد صفویه / صبا سپهری – بخش اول

جشن نوروز یکی از قدیمی ترین و اصیل ترین جشن های ایران زمین است که اگرچه در گذر زمان دچار تغییرات و دگرگونی هایی شده اما اصل وجود این جشن و حس خوش نوروزی آن همچنان به قوت خود باقی مانده و آنچه بر تاریخ این سرزمین گذشته است

 

جشن نوروز یکی از قدیمی ترین و اصیل ترین جشن های ایران زمین است که اگرچه در گذر زمان دچار تغییرات و دگرگونی هایی شده اما اصل وجود این جشن و حس خوش نوروزی آن همچنان به قوت خود باقی مانده و آنچه بر تاریخ این سرزمین گذشته است چه زمانی که پارسیان بر آن حکم می راندند تا حمله اعراب و ورود دین جدید و حکومت های منطقه ای و حمله مغول و حکومت بیگانگان تا برپایی حکومت یکپارچه دین مدار صفوی بر جایگاه آن تاثیری نگذاشته است. علی رغم استفاده از گاهشمار قمری در کلیه سیستم های اداری کشور، موضوع محاسبه دقیق زمان تحویل سال بر اساس تاریخ شمسی و بروج دوازده گانه آن مدنظر قرار می گرفته است هرچند «شاردن» فرانسوی به نکته جالبی در این زمینه اشاره کرده و آن، همزمانی نوروز و عیدسعید غدیرخم است: «برای اینکه اساس و بیان عید نوروز استحکام بیشتر یابد و مدام پایدار و برقرار بماند، شیعیان می‌گویند درست به هنگام تحویل آفتاب به برج حمل یعنی نخستین روز نوروز حضرت پیغمبر(ص) در اجتماع مسلمانان حضرت علی(ع) را به جانشینی خود نصب کرده است و می‌توان گفت در میان همه اعیاد و سوگواری‌های مسلمانان که بر حسب گاه شماری ماه‌های قمری معین می‌شود، عید جانشینی حضرت علی(ع) یگانه عیدی است که موافق سال‌های شمسی تعیین می‌گردد» (شاردن ج1 ،1372 :453). این موضوع اگرچه در منابع دیگر ذکر نشده است اما می تواند نشانی از زیرکی دربار صفویه در تحکیم پایه های تشیع با استفاده از آیین مردمی و فراموش ناپذیر نوروز باستانی باشد. وی همچنین در جایی دیگر می نویسد: «ایرانیان عید ملی و مذهبی  ایام عزاداری بسیار دارند... میان اعیاد مذهبی دو عید از همه مهم‌تر است: عید فطر و عید قربان. بزرگ ترین سوگواری‌ها روز شهادت پسر حضرت علی(ع) انجام می‌گیرد اما نوروز، یگانه عید ملی و غیرمذهبی ایرانیان ودر نظر آنان سخت گرامی و ارجمند است و مراسم آن را به طرزی با شکوه بر پا می‌دارند... به اعتقاد آنان جمشید چهارمین شاهنشاه ایران بانی و پدید آورنده این جشن بزرگ و ملی بوده است. این سنت بدیع و باستانی بیانگر این حقیقت است که مردمان خوش ذوق این سرزمین از روزگاران بسیار کهن به افزایش و کاهش نور و گرمی خورشید و اعتدال ربیعی، توجه خاص داشته و نخستین روز بهار را که آغاز بیداری و شکفتگی طبیعت است خجسته و فرخنده می‌شمرده‌اند» (همان :449). با توجه به مواردی که ذکر آنها رفت می توان به جایگاه آیین نوروز نزد ایرانیان عهد صفویه به نیکی پی برد و در کنار هم قرار گرفتن این دو عید نوروز و غدیرخم را یکی از برجسته ترین نمودهای به کار گیری آیین ها در تحکیم جامعه پذیری دودمان صفویه دانست. این که پر طرفدارترین و دیرپاترین جشن باستانی ایران را همزمان با اصلی ترین و برجسته‏ترین واقعه تشیع یعنی اعلام رسمی جانشینی حضرت علی(ع) توسط پیامبر اسلام دانسته اند- فارغ از بحث های اصالت حدیث که در تخصص ما و محدوده این بحث نیست- تدبیری عالمانه و بسیار موثر بوده که در یک نفع رسانی دوسویه هریک از این دو عید، به یاری دیگری شتافته و در نهایت پایه های هر دو تحکیم یافته است.

    در منابع مختلف صفویه به برگزاری جشن نوروزی در ایران اشاره شده است. گزارش مراسم نوروزی در منابع صفویه را می توان به دودسته درباری و مراسم عامه مردم تقسیم نمود البته در برخی موارد دخیل داده شدن مردم در جشن های درباری هم گزارش شده است و سفرنامه نویسان غیر ایرانی نیز به طور همزمان به برگزاری آیین های مردمی و درباری اشاره کرده اند. بنابراین نوروز را به طور قطع می توان آیینی همگانی دانست که بر اساس اسناد تاریخی موجود همه قشرهای جامعه در آن شرکت داشته اند و حکومت نیز به عنوان متولی اصلی برگزاری این جشن، خود را مقید و مکلف به برگزاری جشن نوروز می دانسته و این کار را با تشریفات تمام و هرساله به اجرا در می آورده است.  جشن های نوروزی که برگزاری آنها توسط دربار پادشاهان صفوی به ثبت رسیده است عموما بر فرمان شاه بر برگزاری جشن تاکید دارند. اگر ترتیب تاریخی برگزاری این جشن هارا در نظر بگیریم در ابتدای بررسی خود به کتاب «حبیب‏السیر» نوشته «خواندمیر» برمی خوریم که به صدور فرمان شاه اسمعیل صفوی برای برگزاری جشن نوروزی اشاره می‏کند: «پادشاه آفاق از یورت قشلاق بیرون خرامید و در مرغزاری که عذوبت آبش خاصیت چشمه تسلیم ظاهر می گردانید و لطافت هوایش چون نسیم خلد، روحی تازه به قالب پژمرده می رسانید، منزل گزید و به ترتیب جشنی نوروزی اشارات فرمود» (خواندمیر،1380،ج4: 486). «روضه الصفویه» نیز به برگزاری جشن های نوروز باشکوه درباری به دستور شاه اسمعیل اول، موسس حکومت صفوی اشاره کرده است: «در چنین سره وقت، خاطر خطیر همیون به نشاط نوروزی به ترتیب جشنی دلفروز میل نموده، جمشیدوار بزمی بیاراست که آن پیشتر هیچ یک از اعاظم خواقین روزگار را میسر نگشته» (جنابدی،1378: 195).

    مساله امر پادشاه به برگزاری جشن نوروزی در «تاریخ عالم آرای عباسی» که بیشتر بر حوادث روزگار شاه عباس اول می پردازد و«خلاصه السیر» مربوط به عهد شاه صفی مکرا تکرار گردیده و خصوصا از آنجا که شیوه تاریخ نگاری این دو کتاب به نحوی است که به طور منظم وقایع هرسال را ثبت نموده اند، تقریبا در ابتدای حوادث هرسال به فرمان شاه برای ترتیب داده شدن جشن اشاره کرده اند. در برخی از گزارش ها بسته به نوع و شرایط برگزاری جشن شرح و توصیف های بیشتری به کار رفته و در مواردی هم صفت «معهود» برای این جشن ها استفاده شده است که خود نشان از نوعی تقیّد به برگزاری مراسم نوروزی است: «نوروز فیروز این سال همایون فال در روز شنبه چهاردهم شهر ذی الحجة الحرام سنه سبع عشر و الف اتفاق افتاد...پادشاه مؤید منصور در كمال بهجت و سرور به طریق معهود در باغ مزبور جشن عالی طرح نموده...» (اسکندرمنشی ج‌2،1350 :781) و یا « شهریار رزمجوی بزم خو بر سبیل معهود و رسم معتاد، در دار السلطنه صفاهان بزم آرای محفل نشاط گشته، بر حسب فرمان، در باغ جهان آرای نقش جهان مجالس بهشت نشان مرتب گردید...» (همان: 635) و «نوروز عالم آرای این سال میمنت مآل در روز دوشنبه بیست و یكم شهر رجب سنه مذكور اتفاق افتاد... بندگان حضرت اعلی شاهی ظل اللهی به دستور معهود در ایوان چهل ستون دولتخانه مباركه قزوین به لوازم جشن نوروزی پرداخته...»(همان: 518) حتی در سالی که شاه در اردوی جنگی بوده و جشن نوروزی را برگزار نکرده باز بر معهود بودن رسمی که بوده تاکید شده است: «شهریار كامكار مجلس بزم نوروزی را به گلشن رزم بهروزی و سور بر سرور فتح و فیروزی مبدل ساخته به لوازم جشن و سرور معتاد نپرداختند و كوچ بر كوچ روانه مقصد گشته در حدود گنجه علیقلی خان و امراء استقبال رایات ظفر آیات نموده به سعادت ركاب بوسی سرافراز شدند(همان: 898).

    در کتاب «دستور شهریاران» که به دوران شاه سلطان حسین، آخرین پادشاه صفوی می‏پردازد و در ابتدای آن بارها به تعطیل شدن بسیاری از بزم ها و جشن ها و عادات قدیمی دربار و ملت به جهت عدم همخوانی با مسایل شرعی تاکید شده است، بازهم به فرمان شاه برای جشن های نوروزی دربار اشاره است: «... در روز نوروز فیروز در ایوان عشرت و نشاط و تخت شادروان عیش و انبساط تالار طویله، مجلس افروز گردیده ...» (نصیری، 1373 :95) و « روز دوم عید سعید، انوار اختر بلند شوکت و رشاد به ساحت باغ سعادت آباد تابید و بعد از چندی که در آن باغ ارم مثال، بسط بساط ابهت و اجلال فرمودند طرح جشنی انداختند...» (نصیری، 1373 : 175)

    مورد بعدی در بررسی برگزاری آیین نوروز، تاکید بر برپایی محفل جشن و سرور و عیش و شادخواری پادشاهان و مردم عادی است. این مساله حتی در زمان هایی که ایام نوروز با ماه مبارک رمضان یا ایام محرم تداخل داشته است نیز با همان شدت و حدت ادامه یافته است هرچند در سالی که نوروز مصادف با ششم ماه محرم بوده است این مراسم تنها چند روزی به تعویق افتاده و پس از برگزاری مراسم سوگواری امام حسین(ع) به همان رسم معهود برپا شده است و برگزاری جشن در میان توده مردم نیز در همین سال گزارش شده است: «نوروز این سال فرخ فال به فیروزی و فرخندگی در روز جمعه، ششم شهر محرم الحرام كه آغاز عشرین و الف هجری و اول فروردین ماه جلالی بود واقع شد ... و به جهت ایام عاشورا كه شیعیان و موالیان اهل بیت در تعزیه سید الشهداء خامس آل عبا لباس سوگواری پوشیده، اندوه و ملال بر ضمایر مستولی بود، به لوازم نوروز و جشن و سرور آن روز فیروز قیام ننمودند و زبان حال صغیر و كبیر و برنا و پیر در آن ایام ملالت فرجام به مضمون این مقال كه افصح الشعراء المتاخرین، مولانا محتشم كاشی، در مرثیه آن حضرت القاء نموده مترنم بود:

ای چرخ غافلی كه چه بیداد كرده ای    ‌و ز كین چه ها درین ستم آباد كرده ای

كام یزید داده ای از كشتن حسین       ‌بنگر كه را به قتل كه دلشاد كرده ای

بعد از فراغ خاطر از لوازم تعزیه و سوگواری كه طراوت فصل بهار و ایام فروردین نزهت آثار آن بلده جنت نشان را خضرت و نضارت بخشید و عنبرین بوی شكوفه و ازهار در دماغ روزگار پیچیده، مسرت بخش دل ها و خرمی افزای خاطر همگنان گردید، به دستور معهود در باغ نقش جهان امر قضا نفاذ به ترتیب جشن عالی به صدور پیوست و امرای عالیقدر و وزرا و مقربان درگاه والا و اهالی و اعیان قلمرو همایون كه در پایه سریر سلطنت مصیر حاضر بودند، مع تجار و طبقات اصناف بر حسب اشاره همایون هر یك در محلی مناسب طرح جشن عالی انداختند و خیام زرنگار و سایبان های اطلس و دیبای ختایی افراخته، مجالس بهشت نشان ترتیب دادند و چهار طاق ها در برابر هر مجلسی به فنون غریبه آراسته، چراغان كردند بر روی خلق ابواب بهجت و خرمی گشوده گشت و در مجالس، ساقیان سیمین ساق به جرعه‌های رواق نشاط افزای مجلسیان گشته، چند روز داد خرمی دادند»(اسکندر منشی ج‌2، 1350: 830). «کمپفر» نیز می‏نویسد: «بزرگ ترین و درخشان ترین جشن ایرانیان به شمار می رود. همه کس در این روز جامه نو می پوشد. دوستان و آشنایان به دیدن یکدیگر می روند. میهمانی ها برپا می شود. نوشخواری می کنند و به تفریح می روند. تازه پس از دو هفته و در بعضی موارد پس از سه هفته جشن ها و مهمانی ها به پایان می رسد»(کمپفر، 1360: 183).

    بنابراین چنین بر می آید که جشن های نوروزی به طور منظم در جامعه صفوی جریان داشته و برگزار می شده است و حتی مناسبت های مذهبی یا شرایط جنگی نیز در کم و کیف برگزاری تاثیری نداشته و نهایتا چند روزی آن را به تعویق انداخته است. این تقید به برگزاری یک آیین در ایران صفوی را تنها می توان با آیین سوگواری امام حسین(ع) مقایسه نمود که این گونه منظم و با حضور همه قشرهای مردم و هماهنگی دربار برگزار می شده و اختصاص به طبقه یا گروه قومی خاصی نداشته است.

    آذین و چراغانی دربار و شهر و بازار و نوای ساز و چنگ و موسیقی یکی از برجسته ترین نمادهای آیین نوروزی در ایران صفویه به شمار می رود که بارها و بارها در منابع مختلف به آن اشاره شده است و مورخان خوش قلم صفوی، صفحات طولانی تاریخ خود را به وصف جلال و زیبایی تزیینات شهر و دربار و نوای دل انگیز نوازندگان اختصاص داده اند. این موضوع جهانگردان و سفیران اروپایی را نیز تحت تاثیر قرار داده و آنها نیز به دقت به شرح و بسط آذین بندی و چراغانی شهر و جو جشن و سرور می پردازند. سانسون در سفرنامه خود می نویسد که در روزهای عید سر و صدا و جار و جنجال (نوازندگان میدان شاه) شب و روز ادامه داشته است(سانسون،1346 :71). معمولا میدان اصلی شهر محل اصلی برگزاری جشن نوروزی معرفی شده است و مردم نیز برای حضور در آیین نوروز به سوی میدان شهر که بسیاری سال ها همان میدان معروف نقش جهان اصفهان بوده است-مگر اینکه شاه در پایتخت حضور نداشته- روی آورده و در جشن شرکت می جسته اند. برگزاری بازی های عمومی نیز از جمله همین شادی‏های همگانی بوده است.

    از توصیفات «جنابندی» در «روضه الصفویه» از اعمال شاه اسمعیل اول در جشن نوروزی می‏توان چنین قضاوت کرد که از ابتدای سلسه صفویه آیین نوروز با همین جشن و سرور برگزار شده است و پادشاه به عنوان برگزار کننده اصلی جشن در تمامی مراحل جشن و سرور شرکت داشته و سهیم بوده است. تمامی بزرگان به جشن رسمی دربار فراخوانده می شدندو مردم عادی نیز از خوان گسترده نوروزی شاه سهم داشته و شریک بوده اند: «پادشاه نیک خصال(اسمعیل اول) از طارم ییلاق سلطانیه نزول اجلال فرموده در متنزهات آن مرغزار، قبه بارگاه به اوج مهر و ماه رسانید و روزی چند در آن چمن نزه برآسوده، گاهی به نشاط شکار و چوگان بازی و قبق اندازی غلغله در سپهر معلق انداختی و گاهی بر بساط عدالت به تمشیت داد دهی به رعایا پرداختی... اعیان و اشراف جهان از چپ و راست جا به جای مناسب گرفته، امرای نامدار و مقربان صاحب اقتداربه زینت تمام با تیغ های مذهب نیام و کمرهای مرصع التیام صف آرای گردیده، مناسب مناصب ایستادند. ساقیان سیم اندام و لاله رخان گلفام، دمبدم از زلال مدام در ظروف سیم فام،  لعل بدخشان و یاقوت رمانی بر حریفان بزم می پیمودند. مطربان خوش نوا را مغنیان زنگ زدا به نوای باربدی غلغله در کون و مکان انداختند و در مجلس خسرو زمان زبان به گونه گون فغان و زمزمه می آراستند. در آن روز دلفروز، ساقی مکرمت شاه، اقداح عاطفت و احسان بر طبقات انام و ایستادگان درگاه فلک احتشام پیموده همگان را از جام اکرام سرخوش گردانید»(جنابندی،1378 :195)

    «کمپفر» اوضاع شهر را در زمان شاه سلیمان صفوی چنین توصیف می کند: «مقدمه نوروز چنین است که در میدان‏های عمومی با نقاره، شیپور و سنج از نیمه شب تا ظهر نوازندگی می‏کنند. پس از آن مردم بلافاصله محل کار خود را ترک می گویند و همه با هیاهو و خوشحالی به مساجد و میدان ها روی می آورند. همه به هم تبریک می‏گویند، همه جا پر از شادی و سرزندگی است، بازی می کنند، سربه سر یکدیگر می گذارند، صحبت می کنند، قلیان و چپق می کشند و قلیان و چپق را دست به دست می کنند و... شعرا و هنرپیشگان عرض هنر می کنند، در جلسات و دسته های مذهبی شرکت می جویند تا اینکه روز به پایان می رسد و آن گاه باز هر کس در چهاردیوار خود دنبال جشن و شادی را می گیرد و بخشی از شب را به شادی و خوشی در جمع خویشان و کسان خود می‏گذراند(کمپفر،1360 : 186). «شاردن» هم می‏نویسد: «در اصفهان-پایتخت- در روزهایی که جشن نوروز ادامه دارد برابر کاخ شاهنشاه مراسم چراغانی و آتش بازی و ترانه‌خوانی و پایکوبی و دست افشانی و نمایش‌های کمدی برگزار می‌شود»(شاردن ج1، 1372 :451) در هر دو این منابع به تجمع مردم در میدان های شهر و اینکه میدان شهر محل اصلی برگزاری جشن های نوروزی بوده اشاره شده است.

 

منابع:

-    اسكندر بیگ تركمان، تاریخ عالم‌آرای عباسی، چاپ سوم،  تهران‌، امیركبیر: 1350

-    خواندمیر(غیاث الدین بن همام الدین الحسینی، تاریخ حبیب السیر، چاپ چهارم، تهران، انتشارات خیام :1380

-    سانسون، سفرنامه سانسون(تحقیق و مطالعه دقیق درباره آداب و اخلاق و حکومت ایران، ترجمه  و تصحیح تقی تفضلی، تهران، انتشارات ابن سینا: 1346

-    شاردن، ژان، سفرنامه شوالیه شاردن،ترجمه اقبال یغمایی،تهران، انتشارات توس:1372

-    کمپفر، انگلبرت، سفرنامه کمپفر، ترجمه کیکاووس جهانداری، چاپ دوم، تهران،شرکت سهامی انتشارات خوارزمی: 1360

-    محمدابراهیم بن زین العابدین نصیری، دستورشهریاران، به کوشش محمدنادر نصیری مقدم، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار:1373

-    میرزا بیگ حسن بن حسین جنابندی، روضه الصفویه، به کوشش غلامرضا مجدطباطبایی، تهران، بنیاد موقوفات افشار: 1378

منبع: انسان شناسی و فرهنگ

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: