1395/11/23 ۱۲:۰۶
برای نوشتن درباره پرویز رجبی که نویسندگی، روزنامهنگاری، پژوهشگری و ترجمه کتابهای مهمی را در کارنامه خود دارد، میتوان به زمینههای کاری و فکری مختلف او پرداخت. اکنون که در پنجمین سالروز درگذشت او هستیم و این نوشته هم با هدف یادآوری و گرامیداشت نام اوست، بهتر آن دیدم که به دو اثر او که یکی نشریهای است که در سالهایی دور در اوایل دهه 60 مدیر و سردبیر آن بود و دیگری به کتابی که بیش از 25 سال بعد منتشر شد و به یک معنا جامعهشناسی مهاجرت است و میتواند نشانی از سیر تحول فکری او نیز باشد، اشاره کنم.
یادی از پرویز رجبی در پنجمین سالروز درگذشت او
محمدحسن علیپور: برای نوشتن درباره پرویز رجبی که نویسندگی، روزنامهنگاری، پژوهشگری و ترجمه کتابهای مهمی را در کارنامه خود دارد، میتوان به زمینههای کاری و فکری مختلف او پرداخت. اکنون که در پنجمین سالروز درگذشت او هستیم و این نوشته هم با هدف یادآوری و گرامیداشت نام اوست، بهتر آن دیدم که به دو اثر او که یکی نشریهای است که در سالهایی دور در اوایل دهه 60 مدیر و سردبیر آن بود و دیگری به کتابی که بیش از 25 سال بعد منتشر شد و به یک معنا جامعهشناسی مهاجرت است و میتواند نشانی از سیر تحول فکری او نیز باشد، اشاره کنم. اول، به مرور چند شماره از نشریه «فردای ایران» پرداختم که در دیداری در یکی از روزهای سال 89 به من هدیه داده بود، نشریهای که در سالهای آغاز انقلاب چاپ میشد و پرویز رجبی مدیر و سردبیر آن بود. نشریهای که در زمینه سیاسی، فرهنگی، ادبی و اجتماعی در سالهایی که شور انقلاب و تغییر و آرمانهای بزرگ گفتمان اصلی بود، منتشر میشد. اما در این نوشته نه جای آن است که گزارشی از محتوا و مطالب چاپ شده در شمارههای مختلف آن ارائه کرد و نه چنین فرصتی فراهم است. اما یک توضیح کوتاه در پایین صفحه دو شماره هفت این نشریه در سال 1360 توجه خواننده را به خود جلب میکند: «با کمک هزار تومانی یکی از دوستان «فردای ایران» هزار تومان از پنجاه هزار تومان بدهی «فردای ایران» کاسته شد. این دوست، که خودش را معرفی نکرده است، میتواند 100 شماره از شمارههای گذشته «فردای ایران» را مجاناً دریافت کند.» این دغدغه و نگرانی هیچ گاه گریبان بیشتر روزنامهنگاران، نویسندگان، مدیران و سردبیران را در بخش مطبوعات و البته کتاب رها نکرده است و همیشه هم این مشکل در جامعهای که از نظر فرهنگی بیشترین دخالتهای رسمی وجود دارد، به اندازه میزان تورمی که امروز در مقایسه با آن سالها شاهدش هستیم و در این توضیح کوتاه عدد و رقم به ما میگوید، پررنگ است. دوم، اشاره به کتاب سفرنامه اونور آب است که پرویز رجبی خود آن را جامعهشناسی مهاجرت میداند که بحثی به درازنای زندگی و تاریخ بشری است، با همه سختیها و گاه رنجهایش. امروز هم که اگر نه همه، که بیشتر خبرها و تحولات سیاسی و اجتماعی، متن و حاشیه پرونده مهاجرت و پناهجویان است، پناهجویانی که گاه نه فرصتی برای برداشتن چمدان دارند و نه همراه داشتن کولهپشتی. گاه با رنجی افزون دل به دریا میزنند و گاه ناله به کوه میبرند. مهاجرت هم همین گونه است، گاه دگرگونی سیاسی و جابهجایی دولتها و تغییر در رویکردهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در کشورها تحت تأثیر خود قرار میدهد و بر این اساس زیست انسانی بشر ناچار از مهاجرت یا پناهندگی را در تنگنای بیشتر قرار میدهد. پرویز رجبی در سفرنامه اون ور آب در بخش دعوت به امریکا مینویسد: من که سالها بود شوق دیدار اونور آب را داشتم، بیدرنگ به یاد کریستف کلمب افتادم که با اینکه نیازی به گرفتن ویزا نداشت، با تحمل ماهها دردسر خودش را به اونور آب رسانید و دیداری کاملاً سرزده را ترتیب داد...». برخلاف زندگی امروز که دردسرهای رفتن به اون ور آب با وجود سرعت و آسایش مسافرت کردن بیشتر شده و گرفتن ویزا هم برای مهاجران و پناهجویان خندهرو و دارای ظاهری مهربان که در این کتاب با ظرافت به آن اشاره میشود، سختتر.
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید