ایران پرستی فانتزی با حضور طباطبایی تبدیل به ایران‌شناسی فلسفی شد

1395/10/18 ۱۰:۳۴

ایران پرستی فانتزی با حضور طباطبایی تبدیل به ایران‌شناسی فلسفی شد

حجت‌الاسلام داوود فیرحی دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: ایران پرستی فانتزی با حضور طباطبایی تبدیل به ایران‌شناسی فلسفی شد. مسایل مرتبط به وطن، مفهوم حکومت‌ها، دولت مدرن، مشکلات و موانع دولت مدرن و مهمتر از آن ایماژ و تصویر دولت مدرن با وجود طباطبایی در قالب پرسش مطرح شد و یکی از مهمترین نتایج آن این بود که مخاطبان ادبیات او در به مطالعه تاریخ فکر ترغیب شدند.


 
 
حجت‌الاسلام داوود فیرحی دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: ایران پرستی فانتزی با حضور طباطبایی تبدیل به ایران‌شناسی فلسفی شد. مسایل مرتبط به وطن، مفهوم حکومت‌ها، دولت مدرن، مشکلات و موانع دولت مدرن و مهمتر از آن ایماژ و تصویر دولت مدرن با وجود طباطبایی در قالب پرسش مطرح شد و یکی از مهمترین نتایج آن این بود که مخاطبان ادبیات او در به مطالعه تاریخ فکر ترغیب شدند.
 نشست تأملی درباره ایران با عنوان «ایران همین جا است که ایستاده‌ایم» به همراه رونمایی از جشن‌نامه سیدجواد طباطبایی با نام «فیلسوف سیاست» شامگاه امروز در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

حجت‌الاسلام داوود فیرحی دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در این نشست با اشاره به آشنایی خود با سید جواد طباطبایی طی سال‌های 69 تا 73 گفت: زمانی که من دانشجوی لیسانس بودم آوازه ایشان به تدریج پیچیده بود. سپس کتاب «درآمدی فسلفی بر تاریخ اندیشه سیاسی» وی منتشر شد که اثر مهمی بود و نشان از تولد یک اندیشه بزرگ داشت و مشخص بود که این اندیشه دنباله دار است و به تکامل خودش ادامه می‌دهد و به نتیجه می‌رسد. پس از آن بود که طباطبایی سه گانه کتاب‌های اول خود را در اندیشه سیاسی نوشت و بتدریج کتاب‌های دیگری از او منتشر شد و در درسگفتارهایی که کتاب می‌شد رابطه بین سنت و تجدد و ستجدد ایرانی شرح داده شد.

آثار طباطبایی به جریان اندیشه‌پژوهی کمک کرد
وی ادامه داد: آثار ایشان در آن شرایط نعمتی بود و وجودشان برای جامعه پژوهشی ما ارزشمند بود چون در آن زمان در دانشکده علوم سیاسی گرایش‌های تاریخی مانند شاخه‌های مارکسیستی و گرایش‌های جامعه‌شناسی با رویکردهای چپی و غیر چپی وجود داشت اما گرایش اندیشه یتیم و گیج بود و با آمدن ایشان این حوزه به دانش قوی تبدیل شد.
 
این استاد دانشگاه، حضور طباطبایی را از چندین جهت در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران حائز اهمیت دانست و گفت: با حضور ایشان برای نخستین بار بود که بحث اسلام، ایران و تجدد مطرح می‌شد و طباطبایی توانست مسایل امروز را به پرسش‌های فسلفی تبدیل کند و دانشجویان را مجبور به پرداختن به این مسایل کند.
 
وی تاکید کرد: از سوی دیگر ایران پرستی فانتزی با حضور طباطبایی تبدیل به ایران‌شناسی فلسفی شد و این گام بسیار مهمی در این حوزه بود. مسایل مرتبط به وطن، مفهوم حکومت‌ها، دولت مدرن، مشکلات و موانع دولت مدرن و مهمتر از آن ایماژ و تصویر دولت مدرن با وجود طباطبایی در قالب پرسش مطرح شد و یکی از مهمترین نتایج آن این بود که مخاطبان ادبیات او در به مطالعه تاریخ فکر ترغیب شدند.
 
فیرحی با بیان اینکه کتاب‌های سید جواد طباطبایی موضوع گفت‌گوی اقشار دانشگاهی و حتی حوزوی در مدارسی چون فیضیه شد اظهار کرد: هیجان بزرگ مطالعه به این آثار به وجود آمد و برخی از طرفداران ایشان با مطالعه کتاب‌های او سعی کردند ادبیات طباطبایی را بسط و توسعه دهند و برخی از مخالفان او نیز دست به تولیدات علمی زدند.
 
وی تصریح کرد: آثار سید جواد طباطبایی در ایران موجب شد جریان اندیشه‌پژوهی به وجود بیاید و این از نعمت وجود ایشان بود. از سوی دیگر ادبیات طباطبایی تند و تیز و بدون تعارف بود و همین سبکش موجب جنب و جوش در دانشگاه‌ها شده بود.

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه طباطبایی تامل فلسفی درباره مساله ایران را طرح کرد: همواره اندیشه‌های بزرگ توسط مخاطبانشان تفکیک می‌شود و هر دسته از مخاطبان قسمتی از یک تفکر بزرگ را می‌گیرند مانند آنچه که درباره ادبیات مارکسیستی یا هگلی وجود دارد. این اتفاق درباره اندیشه‌های سید جواد طباطبایی نیز رخ داده و در ایران مخاطبان بخشی از اندیشه‌ها او را گرفته‌اند در حالی که اندیشه طباطبایی یک بسته است و مفاهیم موجود در آثار او مانند حلقه‌های بهم پیوسته است.
 
وی در پایان گفت: امیدوارم آنچه که مخاطبان از آثار و اندیشه‌های طباطبایی دریافت می‌کنند بتواند به لایه‌های حکومتی کشور هم وارد شود و اصلاحاتی را پدید بیاورد.
 
وجه قرابت من و طباطبایی سیاست است
داوری اردکانی نیز در بخش دیگری از این نشست به ماجرای آشنایی‌اش با سیدجواد طباطبایی، اشاره کرد و گفت: آشنایی من با دکتر طباطبایی به اوایل انقلاب بازمی‌گردد که بنده کتابی به نام فارابی نوشتم. این کتاب در دانشکده ادبیات مورد استقبال قرار نگرفت. توقعی هم نداشتم چرا که بخشی از رساله دکترایم بود اما در دانشکده حقوق مورد توجه قرار گرفت. دکتر طباطبایی درباره اثر من درباره فارابی، یادداشتی آمیخته به لطف در یکی از مجلات نوشت و بنده احساس کردم این مسأله از یک پیوند روحی نشأت گرفته است که برای من اهمیت داشت.
 
وی ادامه داد: اینکه چرا من به فارابی توجه کردم و چرا دکتر طباطبایی نیز به نوشته من توجه کرد وجه قرابتی بود که هر دو به سیاست داشتیم؛ بسیاری از افراد مرا ملامت می‌کنند که فرد سیاسی نیستم اما سیاسی می‌نویسم. سیاسی نوشتن با سیاسی بودن تفاوت دارد و سیاسی نوشتن مخالف سیاسی بودن است. طباطبایی نیز فیلسوف سیاسی است اما عضو هیچ حزبی نیست در حالی که اندیشه سیاسی را تعلیم می‌دهد.
 
این چهره ماندگار فلسفه در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه تنها قومی از یونانیان که فلسفه را گرفته ایرانی‌ها بوده‌اند اظهار کرد: این در حالی است که توجه به فلسفه در هیچ یک از کشورهای اسلامی وجود نداشته است و ابن خلدون هم به توجه ایرانی‌ها به فلسفه اشاره می‌کند.
 
وی افزود: با نگاهی به آثار فارابی می‌بینیم که او به چه میزان به سیاست توجه دارد و طباطبایی نیز در آثار خود نوری به تاریخ و سیاست در ایران می‌افکند و آن را دنبال می‌کند. هر چند من فارابی را در سیاست دنبال نکردم چون معتقد بودم او نتوانست جایی در سیاست ایران برای خود پیدا کند.

این استاد فلسفه با اشاره به اینکه طباطبایی در اندیشه‌ها و آثار خود به ایران تاکید دارد افزود: ایران برای من مفهوم انتزاعی نیست و هیچ‌گاه نمی‌گویم که همه چی در ایران در کمال و جمال است اما فردی مانند طباطبایی با اینکه از ایران دور بوده اما دغدغه ایران را داشته است.
 
وی با نقد تئوری جهان وطنی گفت: جهان وطنی بودن آن گونه که هانا آرنت اشاره می‌کند نمی تواند درباره حقوق بشر مصداق داشته باشد چون حقوق بشر با مفهوم ملیت ارتباط دارد و به همین دلیل است که نمی‌توان درباره پناهندگان و تبعیدی‌ها از حقوق بشر سخن گفت. جهان وطنی از منظر تعلق انسان به سرزمینش می‌تواند معنایی نداشته باشد چون گاهی نتیجه عدم تعلق به وطن انحراف می‌شود.
 
وی در بخش پایانی سخنانش گفت: سید جواد طباطبایی مقامی در تفکر ایران دارد و همه ما نیز برای اثبات این موضوع در این نشست گرد هم آمدیم و امیدوارم ایشان بتوانند همچنان برای ما بنویسند و بگویند.
 
طرح مفهوم جدید در قدیم در آثار طباطبایی تازگی داشت
موسی غنی نژاد نیز در بخش دیگری از این نشست به سابقه نیم قرن آشنایی خود با سید جواد طباطبایی اشاره کرد و گفت: من به عنوان کسی که آثار طباطبایی را مطالعه کردم باید بگویم که کتاب‌های او به دلیل انعکاس تفکر غربی در ایران و توجه به موضوع ایران اهمیت دارد.

وی با اشاره به کتاب «سیر حکمت در اروپا» نوشته محمد علی فروغی گفت: این کتاب مهمترین اثری است که درباره اندیشه فلسفی غرب نوشته شده است و البته آثار طباطبایی را اگر با این کتاب از لحاظ مکانی و زمانی مقایسه کنیم می‌بینیم که می توانیم بسیاری از آثار طبابایی درباره اندیشه غرب یاد بگیریم.
 
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه طرح مفهوم جدید در قدیم در آثار طباطبایی تازگی داشت گفت: این تئوری ایشان فراتر از ایران بود و می‌توانیم نوع جدیدی از مفهوم هویت و آگاهی را در نوشته‌ها او ببینیم.
 
غنی نژاد در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مفهوم آزادی فردی و لیبرالیسم گفت: تئوری جهان وطنی اگر جایگاهی داشته باشد به معنای اقتصادی و سیاسی آن است و نه فرهنگی و هویت، چون هیچ فردی بدون هویت و تاریخ و تعلقات فرهنگی‌اش وجود ندارد.
 
وی تاکید کرد: آزادی‌خواهی و فردگرایی بدون هویت و نگاه به تاریه حرف انتزاعی است و انتقاد من  از ناسیونالیسم به این معنا است که ما ناسیونالیسم ایرانی نداریم بلکه آگاهی ایرانی و ایرانیت داریم این در حالی است که بسیاری از منتقدان و حتی طرفداران دکتر طباطبایی بحث ناسیونالیسم را به ایشان چسباندند در حالیکه طباطبایی به آگاهی ایرانی اشاره دارد.
 
فیلسوف قلندر ما شان ایرانی بودن را درک می‌کند
حکمت الله ملاصالحی نیز در این مراسم سید جواد طباطبایی را «قلندر دو اقلیم» توصیف کرد و گفت:  وقتی نمی‌دانی بر چه محور زندگی می‌کنی هر کجا که باشی خواب آلود و خواب‌گرد هستی و برای ملت و خودت خطرناک می‌شوی چون نمی‌دانی درکجای تاریخ ایستاده‌ای و چون نمی‌دانی تاریخ و هویت‌ات چیست هیچ برایت معنایی ندارد.
 
وی ادامه داد: در تاریخ بارها شکستن بت‌های کهنه را توسط اندیشه‌ها و ارزش‌های نو تجربه کردیم. اگر بخواهید بدانید هر جامعه‌ای به چه میزان پویاست ببینید پرسش‌های تازه به چه میزان در آن طرح می‌شود.
 
این استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه در یکی از زلزله‌خیزترین اعصار تاریخ هستیم یادآور شد: ما در یکی از آتش‌فشان‌ترین اعصار تاریخ هستیم. از سوی دیگر زلزله‌های تاریخی سنگین‌تر از زلزله‌های طبیعی است و باید بدانید که تاریخ را اندک‌ها تعییر می‌دهند و بازیگران تاریخ هم اندک هستند و سید جواد طباطبایی یکی از این افراد است. بسیار مهم است که تو با بزرگان فلسفه در کشور دیگری زندگی کنی بعد به سرزمین خودت وفادار بمانی و بدانی ریشه‌های تو در کجاست و پرده‌های گوش اقشار مختلف را نسبت به زنگ‌های خطر به صدا دربیاری.
 
وی در پایان گفت: در هیچ دوره تاریخی بشر به این میزان شکننده نبوده است، در چنین دوره‌ای بسیار مهم است که بتوانی مانند طباطبایی غرب را به خوبی رصد کنی و بفهمی در چه عرصه‌ای زندگی می‌کنی و از طرف دیگر هم بدانی متعلق به چه عالمی هستی. برخی مانند صادق هدایت با دیدن نهلیسم غربی می‌شکنند و برخی دیگر استحاله می‌شوند اما فیلسوف قلندر ما شان ایرانی بودن را درک می‌کند و در دو عالم زیست می‌کند، او در یک عالم زیست کرده و به عالم دیگر وفادار مانده است.
 

منبع: ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: