1395/9/17 ۰۸:۲۱
منوچهر صدوقیسها، پژوهشگر فلسفه اسلامی و عرفان، استاد مدرسه عالی شهید مطهری و عضو موسسه حکمت و فلسفه طی مصاحبهای درباره تئوری تغییر موضوع فلسفه صحبت کرد. او در ابتدا به تاریخ تاسیس حوزه فلسفی تهران پرداخت و اینکه دو قرن تمام از تاسیس حوزه تهران گذشته است. وی تاکید کرد از این رو حیف است آن حوزه گرفتار فترت شود، پس بهتر است آن را احیا و تجدید کنیم؛ بالاخص که مدتی است زمزمه تغییر موضوع فلسفه به گوش میرسد.
منوچهر صدوقیسها، پژوهشگر فلسفه اسلامی و عرفان، استاد مدرسه عالی شهید مطهری و عضو موسسه حکمت و فلسفه طی مصاحبهای درباره تئوری تغییر موضوع فلسفه صحبت کرد. او در ابتدا به تاریخ تاسیس حوزه فلسفی تهران پرداخت و اینکه دو قرن تمام از تاسیس حوزه تهران گذشته است. وی تاکید کرد از این رو حیف است آن حوزه گرفتار فترت شود، پس بهتر است آن را احیا و تجدید کنیم؛ بالاخص که مدتی است زمزمه تغییر موضوع فلسفه به گوش میرسد. صدوقیسها قبول تغییر موضوع فلسفه را سخت میداند و معتقد است مباحثی که حول این موضوع در مجله صدرا از مدتها قبل مطرح میشود، موضوع ثقیلی است و به زعم ایشان اگر موضوع فلسفه تغییر یابد حکم این جمله معروف را پیدا میکند که «رفت از دار فنا فلسفه هم، رحمهالله علی فلسفه هم». در ادامه این گفتوگو بحث کاربردیسازی فلسفه از سوی خسروپناه، رئیس موسسه حکمت و فلسفه مطرح شد و اینکه او معتقد است برای کاربردی شدن فلسفه در دوره کنونی لازم است موضوع آن تغییر کند. کاربردی شدن به این معنا که فلسفه بیاید از علوم و امور مطرح در جهان کنونی پشتیبانی کند؛ مثل فلسفههای مضاف که مطرح است. منوچهر صدوقیسها که با این نظریه مخالف است معتقد است وقتی میگویند فلسفه نظری؛ یعنی اینکه مطلقا نباید جنبه کاربردی به این معنا داشته باشد. در فلسفه نظری، خود نظر، مقام فلسفه و عقلانیت برای فلسفه موضوعیت دارد. مقوم فلسفه نظری، نظری بودن آن است، درنتیجه چطور میتوان آن را به عملی بودن تغییر داد؟ به باور صدوقیسها تمام بلایایی که بر سر حوزه اندیشهای ما میآید و بعدها هم شدیدتر خواهد شد به دلیل همین فلسفه مضاف است. چون به تعبیر او در طول بیست قرن از ارسطو تا امروز، زبدگان بشری که فلاسفه هستند، فلسفه را به دو بخش نظری و عملی تقسیمبندی کردهاند پس میدانستهاند چه میگویند. وی همچنین با تاکید از هواداران این نظریه به خصوص خسروپناه میپرسد «فکر نمیکنند که فلسفه در زمان ارسطو، بوعلی و ... هم علوم را پشتیبانی میکرد؟ اگر میدانند، پس مساله کاربردیسازی فلسفه دیگر چه معنایی دارد؟» این در حالی است که موافقان نظریه تغییر موضوع فلسفه همیشه علوم را پشتیبانی میکردند اما چون از دوره مدرن به این سو به خصوص دوره کنونی، تقسیمبندی علوم تغییر کرده و انتخاب موضوع فلسفه در هر دوره ناظر به تقسیمبندی علوم بوده است، بنابراین باید این موضوع تغییر کند. اما صدوقیسها با توضیح اینکه همین امور عامه و الهیات بالمعنی الاعم در دوران قبل، موضوعات علوم را معین میکرد و میتوانست از علوم پشتیبانی کند، معتقد است الان هم اگر عناوین علوم تغییر یافته بیایند به عنوان مسالهای در امور عامه مطرح کنند تا اگر تایید شود تبدیل به موضوع آن شود. صدوقیسها در راستای اثبات حرف خود شرح میدهد که مثلا علمی در دوران جدید ایجاد شده که قبلا سابقه نداشته است، بیایند و همین موضوع علم جدید ابداعی را تبدیل به یکی از مسائل احداثی امور عامه کنند. صدوقیسها با تاکید بر اینکه ما نمیتوانیم موضوع فلسفه را تغییر دهیم، در مورد تغییر مسائل علم این ممکن را روا میداند و توضیح میدهد که به عنوان یک مساله جدید میتوانیم در الهیات بالمعنی الاعم یک موضوع را تعریف و بر سر آن بحث کنیم تا اگر قبول شد، تبدیل به موضوع فلان علم شود.
منبع:تسنیم
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید