1395/8/22 ۰۹:۱۳
تاریخ سیاسی معاصر سرشار از اتفاقات ریز و درشت است؛ اتفاقاتی که با رسیدن به دوره پهلوی نمایی از یک سلطنت مطلقه به خود میگیرد. پس از دوره رضاشاه و حکومت مطلقه او، با باز شدن فضای سیاسی ایران در دهه 20 امید برای شکلگیری یک کشور براساس قوانین مشروطه در دل سیاسیون آن روز شکل گرفت. اما به تدریج شاه جوان نیز عزم خویش را در مسیر رفتن به راه پدر گذاشت. بیشک یکی از مهمترین فعالیتهایی که محمدرضا پهلوی برای قبض قدرت در دستان خویش و نگاه داشتن ظاهر یک حکومت مشروطه در اوایل دوران حکومت خود به کار میگرفت، دست بردن در انتخابات مجلس شورای ملی بود؛ اتفاقی که در تاریخ پس از مشروطه بارها و بارها رخ داده بود اما در انتهای دهه 20 شاید برای آخرین بار اعتراض بزرگی به فرآیند دست بردن در انتخابات رخ داد؛ رویدادی که به اتفاقات بزرگتری انجامید.
درباره جبهه ملی ایران به مناسبت سالروز تشکیل آن سجاد صداقت: تاریخ سیاسی معاصر سرشار از اتفاقات ریز و درشت است؛ اتفاقاتی که با رسیدن به دوره پهلوی نمایی از یک سلطنت مطلقه به خود میگیرد. پس از دوره رضاشاه و حکومت مطلقه او، با باز شدن فضای سیاسی ایران در دهه 20 امید برای شکلگیری یک کشور براساس قوانین مشروطه در دل سیاسیون آن روز شکل گرفت. اما به تدریج شاه جوان نیز عزم خویش را در مسیر رفتن به راه پدر گذاشت. بیشک یکی از مهمترین فعالیتهایی که محمدرضا پهلوی برای قبض قدرت در دستان خویش و نگاه داشتن ظاهر یک حکومت مشروطه در اوایل دوران حکومت خود به کار میگرفت، دست بردن در انتخابات مجلس شورای ملی بود؛ اتفاقی که در تاریخ پس از مشروطه بارها و بارها رخ داده بود اما در انتهای دهه 20 شاید برای آخرین بار اعتراض بزرگی به فرآیند دست بردن در انتخابات رخ داد؛ رویدادی که به اتفاقات بزرگتری انجامید.
انتخابات مجلس شانزدهم نیمه نخست دوران مجلس پانزدهم شورای ملی به مبارزه قدرت میان احمد قوام و محمدرضا پهلوی درباره مساله امتیاز نفت شوروی اختصاص یافته بود. اما انتخابات مجلس شانزدهم دوران تازهای در کشور بود. این انتخابات در زمانی برگزار میشد که شاه دستور تشکیل مجلس سنا را نیز صادر کرده و قرار بود انتخابات مجلس شانزدهم شورای ملی و دوره نخست مجلس سنا با هم برگزار شود. در آن دوران از دید بسیاری موقعیت شاه تسخیرناپذیر بود. قانون اساسی تغییر کرده بود تا رئیس دولت تقویت شود. نیروهای مسلح در نظارت شخصی شاه باقی مانده بود. زمینهای سلطنتی به دربار بازگردانده شده بود و بوروکراسی بهویژه دستگاه انتخاباتی، کاملا در دست سلطنتطلبان بود. به نظر میرسید قدرت پادشاه تقریبا به اندازه دوره پیش از شهریور 1320 رسیده باشد. به گفته یرواند آبراهیمیان اما شاه با همه این حرفها دو نقطه ضعف جدی داشت؛ نخست آنکه رفته رفته پشتیبانی عمومی خود را در نیمه دوم سال 1328 از دست داد، زیرا اولا در موضوع نفت با انگلیس درگیر نشد و ثانیا قدرتمندتر شدن او مردم را بیش از پیش به یاد پدر دیکتاتورش میانداخت. دوم آنکه نهتنها برای مشاوران و جنگافزارهای نظامی بلکه به منظور کمکهای اقتصادی برای آغاز برنامه جنجالی هفت ساله به آمریکا وابسته بود. شاه از قضا در 28 مهر عازم آمریکا بود و از قضا در همان روزها قرار شده بود که مجلس از نمایندگان مورد نظر دربار پر شود. اما با اعلام نتایج انتخابات اعتراضهای شدیدی نسبت به دولت انجام شد. اعتراضها به انتخابات یک روز پیش از رفتن شاه، جمعیتی از سیاستمداران، دانشجویان و تجار بازار به رهبری مصدق وارد محوطه کاخ شدند تا به نبود انتخابات آزاد اعتراض کنند. این اعتراضها پیش از آن در دهه 20 نیز روی داده بود، اما فرد مورد نظر در اعتراضهای تازه خود شاه بود. هنگامی که تظاهراتکنندگان به حیاط دربار رسیدند کمیته 12 نفری به سرپرستی مصدق، انتخاب کردند تا با عبدالحسین هژیر، وزیر وقت دربار گفتوگو کنند. این گروه بود که بعدها به هسته اولیه جبهه ملی - به پیشنهاد سیدحسین فاطمی - تبدیل شد. این کمیته از سه گروه سیاستمداران ضددربار، سیاستمداران مرتبط با بازار و شماری از تندروهای جوان و تحصیلکرده غرب تشکیل میشد.
تشکیل جبهه ملی اعتراض و تظاهرات در باغ کاخ سلطنتی چنان موثر بود که دربار وعده داد به بینظمیهای انتخاباتی پایان دهد. پس از این وعده، کمیته 12 نفری هواداران خود را پراکنده کرد و به منزل مصدق بازگشتند و پس از بحثهای طولانی تصمیم گرفتند ائتلاف گستردهای به نام جبهه ملی تشکیل دهند. جبهه ملی در نخستین بیانیه عمومی خود سه خواسته مشخص را مطرح کرد: «برگزاری انتخابات درست، لغو حکومت نظامی و آزادی مطبوعات.» شرکتکنندگان در این جلسه، مصدق را به عنوان دبیرکل جبهه انتخاب و کمیتهای برای تدوین برنامه و اساسنامه جبهه تعیین کردند. در برنامه جبهه که چند ماه بعد منتشر شد، برقراری عدالت اجتماعی و اجرای قانون اساسی، انتخابات آزاد و بیان آزادانه افکار سیاسی و توسعه و بهبود شرایط اقتصادی خواسته شده بود. مطابق اساسنامه جبهه، یک شورای مرکزی تعیین شده بود و نه از افراد؛ بلکه از سازمانهایی مانند دفاتر روزنامهها، اتحادیههای دانشجویی، انجمنهای حرفهای و احزاب سوسیالیستی دعوت شده بود به جبهه ملی بپیوندند. مصدق هم پیش از شکلگیری جبهه و هم پس از آن، پافشاری میکرد که ائتلافی آزاد و باز از سازمانها با یک هدف عمومی برای ایران مناسبتر است تا یک حزب سیاسی سازمانیافته با اعضای منضبط و برنامههای مدون. او همچنین پافشاری میکرد که میخواهد نه از زبان یک حزب، بلکه از زبان همه ملت سخن بگوید. در ماههای بعدی چهار سازمان حزب ایران، حزب زحمتکشان، حزب ملت ایران و جامعه مجاهدین اسلام به جبهه ملی پیوستند و پشتیبانان اصلی و سازمان یافته مصدق را تشکیل دادند. جبهه ملی پس از شکلگیری و پیش از کودتای 28 مرداد 1332 نقشی مهم و جدی در کشور ایفا کرد و هر چند پس از کودتا فعالیت آن ممنوع شد اما در۳۰ تیر۱۳۳۹ جبهه ملی دوم فعالیت مجدد این جبهه را پایهگذاری کرد. جبهه ملی در طول سالهای فعالیت همواره یکی از مهمترین منابع انگیزه بخشی برای مبارزه با حکومت پهلوی بود و از دل آن گروهها و جمعیتهای گوناگونی نیز شکل گرفت.
منیع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید