1395/6/23 ۰۹:۱۹
چیزی نزدیک به 40 سال از ایران دور بوده، اما خودش میگوید در تمام این سالها هیچگاه، کوچه پسکوچههای خیابان قوامالسلطنه، که بهترین دوران کودکی را در آنجا گذرانده از خاطرش نرفته است و این خیابانها و اصولا دوران گذشته، حتی شبها در خواب هم یادآور خاطرات شیرین گذشته بوده است. ادمان آیوازیان، هنرمندی است که بیش از آنکه در ایران شناخته شده باشد، به واسطه آثاری که در این سالها از او در موزههای معتبر جهان وجود دارد، جهانی تلقی میشود.
با ادمان آیوازیان، هنرمند نقاش درباره هویت و جهانی شدن آزاده صالحی: چیزی نزدیک به 40 سال از ایران دور بوده، اما خودش میگوید در تمام این سالها هیچگاه، کوچه پسکوچههای خیابان قوامالسلطنه، که بهترین دوران کودکی را در آنجا گذرانده از خاطرش نرفته است و این خیابانها و اصولا دوران گذشته، حتی شبها در خواب هم یادآور خاطرات شیرین گذشته بوده است. ادمان آیوازیان، هنرمندی است که بیش از آنکه در ایران شناخته شده باشد، به واسطه آثاری که در این سالها از او در موزههای معتبر جهان وجود دارد، جهانی تلقی میشود. ساده و بیتکلف حرف میزند و وقتی به او میگویم نمایشگاه اخیرش یعنی «رنگهای سرزمین مادری» توانسته با استقبال خوبی از سوی دوستداران آثار نقاشی مواجه شود، رضایت عمیقی در چشمهایش دیده میشود. افسوسش این است که چرا در این نمایشگاه، دفترچه یادبود نبود تا او بتواند دیدگاه و نظرات بازدیدکنندگان آثارش را سرفرصت در خلوت مرور کند و به نقاط ضعف و قوت کارش پی ببرد. نمایشگاه این هنرمند بهانهای شد تا با او درباره حفظ هویت هنرمند در غربت گفتوگو کنیم.
***
شما قریب به 40 سال از ایران دور بودهاید و حالا؛ یعنی این اواخر که دوباره به وطن بازگشتهاید مجموعهای از نقاشیهایتان را که با سنتهای ایرانی پیوند دارد، به معرض نمایش گذاشتهاید. میخواستم همینجا از این فرصت استفاده کنم و بپرسم اصولا هویت از دیدگاه شما چگونه تعریف میشود؟ اصولا این هویت که اشاره میکنید اگر مصنوعی نباشد در کار تمام هنرمندان وجود دارد. ایران زادگاه من است و حقیقت این است به هیچوجه نمیتوانم از ریشههایم جدا شوم. من از 14 سالگی نقاشی را شروع کردم؛ با طراحیهایی که تعداد آنها در گذر زمان افزایش یافت و در نتیجه تصمیم گرفتم نمایشگاهی از آنها برگزار کنم. در هر کدام از تابلوهایی که در نمایشگاه فعلیام دیدهاید، رنگها و حرکتهایی وجود دارد که نشانگر ایرانی بودن من است. شما در سوال اشاره کردهاید من 40 سال از ایران دور بودم و میخواهم در اینجا به این نکته اشاره کنم این دوری از وطن، هرگز نتوانست فاصلهای بین من و کشورم ایجاد کند، چه بسا در این سالها که از ایران دور بودهام، همیشه با خواب و خیال گذشته زندگی کردهام.
امروز هم که مقیم کشور دیگری هستید چگونه سعی کردهاید آن هویت، بومی و ایرانی بودن را در کار خودتان حفظ کنید. اصلا چطور شد که سعی نکردید همپای زمان پیش بروید و در نقاشیهایتان به سمت جریانات مدرن حرکت کنید؟ من از 14 سالگی نقاشی طبیعت را شروع کردم، ولی در همان سالهای 1960 به کشیدن مجموعه نقاشیهای انتزاعی هم پرداختم. همیشه جعبه رنگ شکستهام را برمیداشتم و از منزلم که آن زمان، نزدیک بازارچه قوامالسلطنه بود پیاده به سمت لشگرک میرفتم. میخواهم بگویم در جوانی، نقاشیهای به قول شما مدرن هم کردهام. ولی همیشه یکجور دلبستگی نسبت به سنتها در من وجود داشت و حتی در دورههایی که مدرن هم کار میکردم ردپایی از سنتها در کارهایم به چشم میخورد. بر این باور بودهام اگر از سنتهای گذشته در نقاشیهایم جدا شوم، مثل این است که شناسنامهام را گم کردهام.
پشتوانه داشتن نکته مهمی است که بعضی هنرمندان،شاعران و نویسندگان سعی میکنند به آن پایبند باشند. بهعنوان مثال درباره خود نیما اگر توانست در شعر فارسی به نوآوریهایی برسد به این دلیل بود که از پشتوانه ادبیات کلاسیک بهره داشت. درحالحاضر این مولفه را بین نقاشان جوان ایرانی چطور میبینید؟ نهتنها نیما، که هوشنگ ابتهاج (سایه) هم از این ویژگی برخوردار بود. طبعا اگر آن پشتوانه را نداشت، نمیتوانست به غزلسرایی به سبک و سیاق خود دست پیدا کند. حالا برسیم به جوانان فعلی در نقاشی. باید بگویم از کارهای زیبا و خلاقانه جوانان در نقاش امروز لذت میبرم. این مدت که از ایران دور بودهام اصلا فکر نمیکردم نقاشی به این سرعت به رشد کند. به خصوص اینکه در زمان ما اصلا اینطور نبود که دختر خانمی قلممو دست بگیرد و نقاشی کند، ولی امروز میبینیم تعداد نقاشان زن چقدر افزایش یافته و رشد کرده است. فکر میکنم روندی که در هنرهای تجسمی امروز وجود دارد چیزی کم از استاندارد جهان ندارد. با این حال نمیشود برای هنرمند، مرز و چارچوب تعیین کرد. هنرمند باید هر کاری دلش میخواهد بکند ولی مساله این است که مرزها از بین رفته است. من چند سالی است که عضو فدراسیون نقاشان انگلیس هستم. هرازگاه در این فدراسیون کارهایی از نقاشان ایرانی به معرض نمایش گذاشته میشود و من واقعا با ذوق و شوق به تماشای این کارها میروم. به هر حال خوشحالم که در روند نقاشی معاصر اینقدر پیشرفت صورت گرفته است.
نمیخواهم بگویم کشورهای اروپایی همیشه از ما بهتر و جلوتر بودهاند، ولی باید بپذیریم که در حوزه هنرهای تجسمی ما نواقصی هم وجود دارد. با توجه به اینکه شما چندین سال است در خارج از کشور زندگی میکنید و حتما از جریانات در هنر معاصر مطلعید، به نظرتان برای رونق هنرهای تجسمی نیازمند چه راهکارهایی هستیم؟ همانطور که اشاره کردم شرایط هنری در حال حاضر در کشور ما مطلوب است و استعدادهای زیادی در تمام شاخهها از جمله نقاشی وجود دارد. فقط باید زمینهای برای تبادل هنری و فرهنگی با کشورهای دیگر فراهم شود. ضمن اینکه باید از مقوله گمراهکننده قیمتگذاری ریالی و دلاری روی آثار هنرمندان دور شویم. همین که این تفکر جا بیفتد که فروش اثر هنرمند در یک حراجی ملاک کار او نیست،کافی است.
ولی امروز همین قیمتگذاریها است که ملاک شناخت اثر و تفکیک عناوینی چون هنرمند موفق و غیرموفق در حراجیهای مهم دنیا را رقم میزند؟ این مساله همیشه بوده و خواهد بود، ولی هیچوقت ماهیت و اصل قضیه را عوض نمیکند. خرید آثار در حراجیها، قصهای طولانی و پرپیچ و خم است، ولی واقعیت این است که هیچکدام از اینها دلیل موفق بودن یک هنرمند و پیشرفت کار او نیست.
پس خود شما با نفس این حراجیها موافق نیستید؟ سعی میکنم هرچقدر ممکن است از این جریانات دور باشم.
در صورتی که میتوانید از رهگذر شرکت دادن آثارتان در این حراجیها پولدارتر و به مراتب مشهورتر شوید؟ خیلی که پولدار شوم، میشوم پیکاسو. او این قدرت را داشت که با همه پولدارشدنش باز نقاشی میکرد. یعنی آنقدر که کار کردن و اجرای کار مهم است پول و شهرت مهم نیست. راسکو هم یکی از نقاشانی بوده که از موزه لندن سفارش کار میگرفته، ولی هیچوقت به پول فکر نکرده است. البته شرکت در این حراجیها چیز بدی نیست ولی به نظرم امروز آنچه در هنرهای تجسمی اهمیت دارد، این است که زمینه برای ارتباط هنرمندان ایرانی با جریانات روز فراهم شود.
یکی از مهمترین کارهای شما در سالهای اخیر، انجام نقاشی دیواری روی دیوار موزه ملی ریاض بوده است. اگر ممکن است درباره این کار توضیح بدهید؟ مضمون این نقاشی دیواری، حکایت هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه و از تاریکی به روشنایی است. از طرف موزه «عبدالعزیز» به من پیشنهاد شد که این کار را انجام بدهم. وقتی این پیشنهاد به من شد، مجبور شدم به مطالعه کتابهای بسیاری در زمینه تاریخ اسلام بپردازم تا بتوانم بدون نقص این نقاشی دیواری را بکشم. حتی به مسجد بزرگ لندن رجوع کردم و از مدیر مسجد خواستم درباره حکایت هجرت توضیح بدهد. حس کردم اثری که دارم روی آن کار میکنم بهنوعی رکن مهمی در تاریخ اسلام است و نمیخواستم اشتباهی در ارائه آن داشته باشم. به هرحال آن نقاشی دیواری که 50 متر طول و سه متر ارتفاع داشت در مدت یک سال به پایان بردم.البته بیشتر وقتم در آن یک سال به مطالعه گذشت.
آثار شما طی سالهایی که کار کردهاید در بسیاری از موزههای مهم جهان نگهداری میشوند؛ از موزه هنرهای معاصر تهران و ایروان گرفته تا بسیاری از کشورهای دیگر. ولی واقعا این مساله نشاندهنده جهانی شدن یک هنرمند است؟ چون بههرحال اثر هنرمند از مرزهای جغرافیایی کشورش میگذرد و این نکته مهمی است؟ من این را حس نمیکنم. فرض کنید وقتی نگینی را روی انگشترتان میگذارید و سفر میکنید، این نگین بهخودیخود ارزشمند است، ولی در اصل متعلق به جایی است که شما از آن آمدهاید و از طرفی این موضوع را یادآوری میکند که این فرد کیست؟ این پرسش و جستوجو که این فرد کیست شاید تا حدود زیادی به نفع هنرمند باشد.
یادی از سهراب،یادی از گذشته وقتی با سهراب آشنا شدم، هنوز به شعر و نویسندگی نپرداخته بود و فقط نقاشی میکرد. در آن زمان، یکی از دوستان ما، مارکو گریگوریان از ایتالیا برگشته بود و نبش میدان فردوسی، جایی را اجاره کرده بود که ما آنجا جمع میشدیم. من اولین بار سهراب را آنجا دیدم. اولین خاطرهای که از او دارم این است که یکبار که او را دیدم، پیراهن و شلوار خردلی پوشیده بود که خیلی به او میآمد. به او گفتم چقدر پیراهن و شلوارت با هم هارمونی دارد. او جواب داد اتفاقی این گونه شده است. به هر حال سهراب هیچوقت در قید و بند ظاهر نبود و من از همان ملاقات اول، بیش از هر چیز شیفته سادگیاش شدم. بعد از آن هم دیگر همدیگر را ندیدیم، ولی چند سال بعد از اولین سفرم به خارج از کشور، وقتی به ایران بازگشتم و برای دیدنش به مشهد اردهال رفتم، فهمیدم فوت شده است.
چند نکته درباره زندگی و آثار ادمان آیوازیان، نقاش معاصر خالق صحنههای چشمنواز و بدیع ادمان آیوازیان هنرمندی است که علاوهبر نقاشی در دیگر حیطههای هنر تجسمی مانند معماری و طراحی هم دارای سابقه طولانی بوده است. آیوازیان که متولد 1310 است، نقاشی را از 13 سالگی شروع کرد، علاقه او به هنر در نوجوانی به اندازهای بود که در 16سالگی موفق به دریافت جایزه نخست مسابقه بینالمللی نقاشان جوان تهران شد. او بعدها در اوایل دوره جوانی توانست جایزه فرهنگ و هنر دوسالانه تهران را از آن خود کند و بعد از آن شرکت در دوسالانه ونیز، گامهایش را در مسیر هنر تثبیت کرد. آیوازیان مدتی برای ادامه تحصیل به ایتالیا و بعد از آن انگلستان سفر کرد تا درآنجا در رشتههای موردعلاقهاش یعنی نقاشی و معماری را فرابگیرد. دستاورد این سفرها، طراحی «هتل گاجره» و دبیرستان ارمنی طوماسیان در ایران بود. او در سالهای اخیر طراحی داخلی مسجد فرودگاه ریاض، انجام نقاشی دیواری سالن انتظار فرودگاه جده، نقاشی دیواری موزه ملی ریاض، طراحی موزاییک مسجد جامع عمان و... را هم انجام داده است. آیوازیان تنها هنرمند ایرانی است که در سالهای گذشته به عضویت انجمن سلطنتی نقاشان رنگ و روغن انگلستان درآمده است. این هنرمند پیشکسوت در طراحی کتیبهها و کاشیکاریهای مساجدی که تا امروز انجام داده، از نقاشی اسلامی ایرانی تاثیر پذیرفته است. آثار این هنرمند درحال حاضر در موزه بسیاری از کشورهای جهان نگهداری میشود که موزه «سنت لازار» ونیز و موزه «آرام خاچاطوریان» ایروان برخی از این موزهها به شمار میروند. اولین جایزه هنرمندان معاصر ایران، جایزه بینالمللی جوانان، جایزه اولین مسابقه سالانه وزارت فرهنگ و هنر، جایزه وینزور و... هم برخی از جوایزی بودهاند که آیوازیان به فراخور جشنوارهها و دوسالانههایی که از گذشته تا امروز در آنها شرکت کرده، موفق به دریافت این جوایز شده است.او طی روزهای اخیر بعد از 40سال دوری از ایران به وطن بازگشت و تازهترین نمایشگاهش را در فرهنگسرای نیاوران به معرض نمایش مخاطبان گذاشت. در این نمایشگاه که «رنگهای سرزمین مادریام» نام داشت، او صد اثر آبستره را با برداشتهایی از معماریهای سنتی و بافتهای کویری در معرض دید مخاطبان قرار داد. آنهایی که به تماشای آثار آیوازیان در این نمایشگاه نشستند به این مساله اشاره کردهاند که نقاشیهای این هنرمند تماما صحنههایی چشمنواز و بدیع را پیش چشم مخاطب قرار میدهد و با اینکه آیوازیان نزدیک چهار دهه از ایران به دور بوده است، اما پیوند عاطفی با سرزمین مادریاش را نگسسته و همین مولفه توانسته آثار او را متمایز و شاخص جلوه دهد.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید