زمینه‌ها و عوامل ضربت‌خوردن حضرت علی‌(ع) در گفت‌وگو با بخشعلی قنبری

1395/4/5 ۱۰:۳۲

زمینه‌ها و عوامل ضربت‌خوردن حضرت علی‌(ع) در گفت‌وگو با بخشعلی قنبری

سحرگاه 19 ماه مبارک رمضان حضرت علی‌(ع) در مسجد کوفه ضربت خورد و دو روز بعد نیز شهید شد. بخشعلی قنبری، عضو هیات‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی در گفت‌وگوی پیش‌رو با «فرهیختگان» به زمینه‌ها و عللی می‌پردازد که باعث اتفاق روز 19‌رمضان در سال 40 هجری قمری می‌شوند. قنبری در این گفت‌وگو بحث اصالت ساختار در جامعه عرب آن روز و تاکید امیرالمومنین(ع) بر ساختار عادلانه را مهم‌ترین دلایل وقوع این اتفاق می‌داند.



شهید راه برپایی عدالت
 سجاد صداقت: سحرگاه 19 ماه مبارک رمضان حضرت علی‌(ع) در مسجد کوفه ضربت خورد و دو روز بعد نیز شهید شد. بخشعلی قنبری، عضو هیات‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی در گفت‌وگوی پیش‌رو با «فرهیختگان» به زمینه‌ها و عللی می‌پردازد که باعث اتفاق روز 19‌رمضان در سال 40 هجری قمری می‌شوند. قنبری در این گفت‌وگو بحث اصالت ساختار در جامعه عرب آن روز و تاکید امیرالمومنین(ع) بر ساختار عادلانه را مهم‌ترین دلایل وقوع این اتفاق می‌داند.

چه زمینه‌ها و عواملی در شب 19 ماه رمضان به وقوع می‌پیوندد که امام علی (ع) به وسیله ابن‌ملجم مرادی در مسجد کوفه ضربت می‌خورد؟
حضرت علی‌(ع) از نظر سیاسی به دنبال بنای یک ساختار عادلانه بود. طبیعتا فرهنگ شکل‌گرفته عرب در آن زمان - چه در مدینه، چه در کوفه یا سایر جاها - از زمان خلیفه سوم شاهد به وجود آمدن گروه‌ها و دسته‌هایی بود که منافع مشترکی برای خود در نظر می‌گرفتند و به‌نوعی منابع قدرت و ثروت در جامعه آن زمان را در دست داشتند. حضرت علی(ع) درصدد به‌هم‌زدن چنین جریانی بود و طبیعتا به‌هم‌زدن این جریان و جایگزین کردن یک ساختار دقیق و عادلانه حکومتی کار بسیار سختی است. ایشان این کار را آغاز کرد اما با امکانات اندکی که داشت، طبیعتا نتوانست در آن مدتی که در راس حکومت قرار داشت، این ساختار را مستقر کند. این ساختار براساس نتایجی است که از نگرش حضرت علی‌(ع) در نهج‌البلاغه نسبت به حکومت به دست می‌آید. دسته‌ای از گروه‌هایی که منابع قدرت و ثروت را در اختیار داشتند به‌طور آگاهانه این کار را انجام می‌دادند اما دسته‌های دیگری هم وجود داشتند که اتفاقا - همانگونه که حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه اشاره می‌کنند - دیندار بودند. یک گروه از این دینداران کسانی بودند که از معرفت، بصیرت و بینش لازم در مسائل مربوط به دین و جامعه برخوردار نبودند اما در عین حال در جامعه تاثیرگذاری خود را داشتند. خوارج یکی از مهم‌ترین این گروه‌هاست. خوارج به لحاظ دینداری زبانزد بودند تا آنجا که اعمال مستحب نداشتند و همه اعمال را واجب حساب می‌کردند. از سوی دیگر آنان نسبت به گناه دیدگاه بسیار افراطی داشتند و می‌گفتند با اولین گناه انسان کافر می‌شود و باید بعد از هر گناهی توبه کند و از کفر خود بازگردد. به تعبیر حضرت علی(ع) اینان دینداری خود را با بصیرت همراه نکرده بودند. به همین دلیل زود تصمیم می‌گرفتند، زود قضاوت و زود هم اجرا می‌کردند.

این دیدگاه به آنچه امروز توسط داعش انجام می‌شود، نزدیک است...
درست همان کاری که امروزه داعش انجام می‌دهد منتها داعشی‌ها از آن صداقتی که خوارج داشتند، برخوردار نیستند. حضرت علی‌(ع) در نهج‌البلاغه تصریح کردند که بسیاری از خوارج از روی اخلاص درونی این کارها را انجام می‌داده‌اند و ندانسته در این دام‌ها می‌افتادند. خوارج ندانسته ابزاری شدند برای منابع قدرتی که در جامعه آن روز وجود داشتند، هرچند که خوارج در ظاهر و باطن با این گروه‌ها نیز مخالف بودند. خوارج به دلیل آنکه از بصیرت لازم برخوردار نبودند، عملی انجام دادند که دقیقا به‌نفع منابع قدرت و ثروت تمام شد و در سحرگاه 19 ماه رمضان آن اتفاقی که نباید می‌افتاد، به وقوع پیوست. البته معتقدم اگر خوارج حضرت علی (ع) را به شهادت نمی‌رساندند، معلوم نبود حکومت ایشان خیلی دوام بیاورد؛ به دلیل آنکه خود ایشان در نهج‌البلاغه می‌گوید آن ساختاری که حضرت به دنبال آن بود، یاران لازم برای استقرار این ساختار وجود نداشت. نمونه آن در داستان قیس‌بن‌سعد است. قیس‌بن‌سعد یکی از بهترین مدیران ارشد حضرت علی‌(ع) بود اما یاران ایشان کاری کردند که همین مدیر ارشد از کار برکنار شد و مصر به‌طور کلی به واسطه عزل او از دست رفت. حضرت علی‌(ع) در خطبه‌های 25، 26 و 27 نهج‌البلاغه صراحت دارد که «از حکومت بزرگی که من به دست آورده‌ام فقط کوفه در دست من است و آن هم البته گاهی اوقات نامرادی می‌کند.» چنین مسائلی دست به دست هم دادند و زمینه اتفاق سحرگاه روز 19 ماه رمضان و شهادت حضرت را رقم زدند.

ساختاری که از آن صحبت می‌کنید تا چه اندازه می‌توانست در حکومت آن روز حضرت علی (ع) تاثیرگذار باشد؟
ریشه مسائل و مصائب تمام جوامع، ضعف یا نبود ساختار درست است. متاسفانه در جامعه امروز ما نیز برخی دلسوزان بر اصالت کارگزار است و ساختار معمولا فراموش می‌شود. در ساختار سالم است که آدم‌های دزد عادل می‌شوند و در ساختار ناسالم، عادل‌ها دزد می‌شوند.در زمان حضرت علی‌(ع) نیز قضیه از این قرار بود. نامه 53 نهج‌البلاغه دقیقا تاکید بر ساختار است نه کارگزار. کارگزار در جای خود مهم است ولی اصل با ساختار است. بنابراین وقتی ساختار درست نباشد، اتفاقات ناگواری رقم می‌خورد.
در زمان حضرت علی‌(ع) بعضا یاران ایشان کوتاهی کردند و اجازه ندادند که این ساختار جا بیفتد. البته در بعضی مواقع ما شاهد این مساله هستیم که حکومت حضرت علی‌(ع) در ساختار توفیق پیدا کرده بود اما متاسفانه عدم‌همکاری نخبگان و عدم‌آگاهی جامعه مانع موفقیت حضرت علی (ع) شد. این درحالی است که اگر شما به لحاظ علمی و نظری به نهج‌البلاغه نگاه کنید، حقیقتا ساختار کاملا منسجمی در آن تشریح شده است. این ساختار در بعضی مواقع تا اندازه‌ای موفق بود و خوارج با همه کارهای ناپسندی که انجام دادند، حضرت علی (ع) اجازه نداد کسی به آنان تعرض کند. تا کامل‌شدن این ساختار البته زمان زیادی نیاز بود و به‌طور طبیعی چهار سال و چند ماه حکومت برای استقرار یک ساختار به هیچ وجه کافی نیست. به این عوامل می‌توان انسجام نسبی دشمنان و مخالفان را نیز اضافه کرد. حضرت علی‌(ع) در نهج‌البلاغه از ساختاری که معاویه در شام به وجود آورده بود، تمجید می‌کند و حتی در جایی می‌گوید حاضر است 10 نفر از یاران خویش را با یکی از یاران معاویه تعویض کند. اگر ساختار وجود داشت، نظام شرطه‌ای کوفه این اندازه ضعیف عمل نمی‌کرد و رهبر یک جامعه در مسجد توسط مردی که در مسجد خوابیده و شمشیر زهرآگین به همراه دارد، در نماز شهید نمی‌شد. در آن زمان قلمروی حکومتی حضرت علی‌(ع) از مصر تا ترکمنستان است اما نظام شرطه‌ای کوفه این قدرت را ندارد که از بالاترین مقام حکومت محافظت کند. این نشان‌دهنده ضعف ساختار و عدم استقلال آن است. همه این اتفاقات و سه جنگی که حضرت علی (ع) به‌رغم میل باطنی به آنها تن داد نیز معلول همین عدم ساختار است.  

شما به بحث در باب ساختار حکومت از دیدگاه حضرت علی (ع) پرداختید. اساسا امیرالمومنین در نهج‌البلاغه این ساختار را چگونه تشریح می‌کند؟
حضرت علی‌(ع) در توصیه‌های زیادی که مخصوصا در نامه‌های خویش می‌کند، ضمن تاکید بر پارسایی و تقوای فردی انسان‌ها بر پاکسازی و پاکی ساختار هم تاکید می‌کند. مثلا وقتی که به مالک‌اشتر نامه می‌نویسد، در آن عناصر اصلی ساختار را یکی پس از دیگری بیان می‌کند. در جای دیگری و در یکی از حکمت‌های نهج‌البلاغه عنوان می‌کند که «عدالت از ایثار بهتر است». تحلیل این جمله حضرت‌ علی‌(ع) دقیقا ما را به ساختار می‌رساند. ایثار یک امر فردی است و در جامعه‌ای نیاز به آن احساس می‌شود که عدالت در آن جامعه مستقر نیست. اگر ساختار عادلانه مستقر باشد، آدم‌ها علی‌رغم نیاز خود لازم نیست حق خود را ببخشد و اتفاقی که برای خانواده حضرت علی‌(ع) افتاد و سه روز نان خویش را انفاق کردند، در حالی که خودشان به آن نیاز داشتند، رخ‌نمی‌داد. اگر در این جامعه ساختاری وجود داشت و اجازه نمی‌داد که فقیری گرسنه باشد، چرا باید چنین اتفاقی بیفتد. این عمل برای حضرت علی‌(ع) و خانواده ایشان فضیلت است اما برای جامعه نمادی از رذیلت است. با تحلیل این نگاه می‌توان به این نتیجه رسید که با عمل فردی نمی‌توان فقر را از جامعه برداشت و حتی امر فرهنگی را رواج داد. اعمال فردی مهم است و اتفاقا در نهج‌البلاغه نیز مورد تاکید قرار گرفته اما آنچه نتیجه همگانی می‌دهد، ساختار است.

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: