1395/3/22 ۰۸:۰۷
کتابخانه نهادی دیرپا در سیر تمدن بشری است. از گذشتههای دور کتابخانهها نمادی از فرهنگ هر کشور و سرزمینی بودند که در عرصه فرهنگ و علم و هنر حرفی برای گفتن داشتهاند. به همین سبب تمدنها و فرهنگ ها، آن هنگام که از رونق و زایندگی برخوردار بودند، کتابخانههای باشکوه تر و غنی تری نیز در دل خود پدید میآوردند. نمونه بارز این مسأله را میتوان کتابخانههای باشکوه در قرون سوم و چهارم هجری در گستره تمدن اسلامی و یا کتابخانههای مجلل اروپایی در دوران پس از رنسانس و نهایتاً کتابخانه عظیم کنگره امریکا در قرن بیستم میلادی بر شمرد
کتابخانه نهادی دیرپا در سیر تمدن بشری است. از گذشتههای دور کتابخانهها نمادی از فرهنگ هر کشور و سرزمینی بودند که در عرصه فرهنگ و علم و هنر حرفی برای گفتن داشتهاند. به همین سبب تمدنها و فرهنگ ها، آن هنگام که از رونق و زایندگی برخوردار بودند، کتابخانههای باشکوه تر و غنی تری نیز در دل خود پدید میآوردند. نمونه بارز این مسأله را میتوان کتابخانههای باشکوه در قرون سوم و چهارم هجری در گستره تمدن اسلامی و یا کتابخانههای مجلل اروپایی در دوران پس از رنسانس و نهایتاً کتابخانه عظیم کنگره امریکا در قرن بیستم میلادی بر شمرد.در حالی که در ادوار پیشین هم انواع مختلفی از کتابخانهها مانند: کتابخانههای سلطنتی، مساجد و کلیساها، حوزههای علمیه و دانشگاهها وجود داشته، ولی تقسیم بندی کتابخانهها در مجموع، پیشینه چندانی ندارد و باید قرن بیستم را به معنای واقعی کلمه، دوره پیدایش انواع کتابخانهها بر حسب نقش و کارکرد بیان کرد. به دیگر سخن از اوایل این قرن بود که تقسیم بندی کتابخانهها به انواع: عمومی، دانشگاهی، تخصصی، کودک و ملی پدیدار شد. در این تقسیم بندی برای هر نوع از کتابخانهها وظایف مشخصی مطرح شده است. این وظایف دربرگیرنده جنبههای گوناگون فعالیت هر کتابخانه؛ اعم از گردآوری منابع، شیوههای اطلاعرسانی، مراجعان و دیگر موضوعات است.در بین انواع کتابخانه ها، نوع ملی آن از شرایط خاصی برخوردار است. نخستین نکته در مورد کتابخانههای ملی را باید منحصر به فرد بودن آن دانست. یعنی هر کشوری تنها یک کتابخانه ملی دارد که قاعدتاً هم در پایتخت مستقر شده است. البته ممکن است که در برخی کشورها، کتابخانهای وظایف کتابخانه ملی را انجام دهد ولی عنوان ملی نداشته باشد. مانند کتابخانه کنگره در امریکا، کتابخانه بریتانیا درانگلستان و کتابخانه اسد در سوریه.مطابق استانداردها و تعاریف علم کتابداری، وظیفه اصلی کتابخانههای ملی، جمع آوری، نگهداری و اطلاعرسانی از میراث مکتوب هر کشور است. این میراث مکتوب در اشکال گوناگون؛ مانند: کتاب، مجلات، مواد غیر کتابی مانند: عکس، نقشه، پوستر، فیلم، پایان نامه و منابع الکترونیکی بوده و وظیفه دشوار شناسایی و گردآوری آنها و در مراحل بعد، سازماندهی و حفاظت و نگهداری بر عهده هر کتابخانه ملی است. این دشواری به دلیل پراکندگی و تنوع منابع اطلاعاتی است که هر روز نیز بر آنها افزوده میشود. برای مثال، کتابخانه ملی ایران بر طبق قانون اساسنامه خود موظف است نه تنها کلیه مواد منتشره در داخل کشور بلکه کلیه آثار منتشره در سراسر دنیا به زبانهای مختلف که به نوعی به ایران و تمدن ایرانی ارتباط دارد را گردآوری کند. علاوه بر آن جمعآوری آثاری که پدیدآورندگان آن ایرانی هستند، در کنار آثار تحقیقاتی راجع به اسلام و تمدن اسلامی از دیگر وظایف مهم این کتابخانه مادر به شمار میرود.ذکر این مقدمه از آن روست که معمولاً در مجامع علمی و محیطهای آکادمیک و همین طور در فضای مجازی انتقادات گستردهای نسبت به عملکرد کتابخانه ملی ایران مشاهده میشود. بررسی این انتقادها که به نظر نگارنده عموماً درست و وارد است، نشان میدهد که عمده مسائل مطروحه، حول چند محور زیر خلاصه شده است:
1 – نبود بسیاری از آثار مورد تقاضای مراجعان در مجموعه کتابخانه ملی
2 – به روز نبودن منابع کتابخانه ملی
3 – در دسترس نبودن برخی از منابع به رغم وجود آنها در بانک اطلاعاتی کتابخانه
4 – عدم سرویس دهی مناسب به پژوهشگران و محققان
5 – عدم دقت در سازماندهی و فهرست نویسی منابع و در نتیجه بروز مشکل در انجام جستوجوی دقیق (این مشکل بویژه از جانب کتابداران سایر مراکز مطرح میشود)
6 – مشکلات دسترسی و ورود به ساختمان کتابخانه ملی
مسأله اصلی این نوشته تحلیلی بر مشکلات فوق و ارائه راهکار است.
تاریخ هشتاد ساله کتابخانه ملی بیان میدارد که این کتابخانه از آغاز تنها عنوان ملی داشته و وظایف و امکانات آن متناسب با وظایف یک کتابخانه ملی نبوده است. به همین سبب از دههها پیش مسئولان به فکر گسترش آن افتادند. افزایش تعداد ساختمانهای این کتابخانه به هشت عدد در نقاط مختلف تهران در اواخر دهه 70 شمسی، همگی حکایت از وظایف گسترده و مهم آن داشت که تنها با احداث بنایی درخور این وظایف، امید به تحقق آنها میرفت.بالاخره در زمستان 1383 ساختمان مجلل و باشکوه کتابخانه ملی در تپههای عباس آباد با حضور رئیس جمهور وقت که از دست قضا خود 5 سال ریاست آن را بر عهده داشت، افتتاح شد. همه صاحب نظران و کتابداران چه در داخل و چه در خارج کتابخانه ملی این امید را داشتند که مشکلات فراوان این کتابخانه با انتقال به ساختمان جدید برطرف شود و کشور ایران بسان همه کشورهای پیشرفته و صاحب فرهنگ، از کتابخانهای در خور نام و اعتبار خود بهرهمند گردد.اکنون بیش از یازده سال از راهاندازی ساختمان جدید کتابخانه ملی ایران میگذرد. سؤال اینجاست آیا کتابخانه ملی در راستای اهداف خود بخوبی و درستی عمل کرده است؟
با توجه به انتقادات وارده که در بالا مطرح شد، ظاهراً پاسخ این پرسش منفی است. ریشهیابی این پاسخ، میتواند دلایل گوناگونی چون ضعف مدیریت، کمبود بودجه، کمبود نیروی انسانی و مسائل تکراری از این دست را به ذهن متبادر سازد که البته همه این موارد در جای خود مهم و مؤثر است. ولی از نگاه نگارنده، دلیل اصلی را باید در جای دیگری جستوجو کرد. علت اصلی وضعیت موجود، برداشت اشتباهی است که بسیاری از گروههای مردم، مانند دانشجویان، از وظیفه و شأن کتابخانه ملی دارند. در دید ایشان، این کتابخانه بسان سایر کتابخانههای عمومی است و تنها ساختمان مجهز و امکانات بیشتری دارد. بر همین مبنا، از کتابخانه ملی توقع میرود تا بسان یک قرائتخانه بزرگ، مکانی برای مطالعه درسی، کنکور و نظایر آن باشد و حتی المقدور ساعات بیشتری از شبانه روز و بلکه 24 ساعته به روی مراجعان باز باشد.
نگاهی به کارکرد کتابخانههای ملی در سراسر جهان از یک سو و تأمل در اصول و استانداردهای حرفهای و بینالمللی علم کتابداری و اطلاعرسانی از سوی دیگر، به روشنی نشان میدهد که کتابخانههای ملی وظایفی جدا از سایر کتابخانهها داشته و رسالت اصلی ایشان گردآوری و نگهداری میراث مکتوب هر کشور و ارائه این میراث به پژوهشگران و محققان است. بررسی نمونههای مشابه در کشورهای مختلف جهان بیانگر این واقعیت است که ساعات کار کتابخانه ملی ایران در بین تمام کشورهای جهان، رتبه نخست را دارد.به نظر نویسنده، علت اصلی این وضعیت و توقع غیر منطقی از کتابخانه ملی در این نکته نهفته است که سایر نهادهای تأثیرگذار در این حیطه چندان به وظایف خود خوب عمل نکردهاند.
نهاد کتابخانههای عمومی، سازمان فرهنگی هنری شهرداری، دانشگاههای دولتی و غیر دولتی (بویژه آزاد) و حتی مدارس، تا چه میزان به مقوله کتابخانه اهمیت دادهاند؟
برای مثال سؤالات زیر را باید از دست اندرکاران پرسید:
1 – چند در صد از واحدهای دانشگاه آزاد و پیام نور از کتابخانه مناسب بهره میبرند؟
2 – در ده سال گذشته چند کتابخانه توسط نهاد کتابخانههای عمومی در تهران ساخته شده است؟
3 - شهرداری تهران و سازمان فرهنگی هنری آن طی ده سال گذشته، چند کتابخانه مجهز و استاندارد در کلانشهر تهران بنا کرده است؟
4 – در نظام آموزش و پرورش کشور، اصولاً کتابخانه چه جایگاهی دارد؟
پاسخهای نه چندان خوشایند پرسشهای فوق، حکایت از آن دارد که در طول این سالها، کتابخانه ملی بارِ دیگر نهادهای مرتبط را بر دوش کشیده و چه بسا به همین سبب از برخی وظایف اصلی خود غافل مانده و یا دچار افت کیفیت شده است.
کوتاه سخن آنکه پیش نیاز رسیدن کتابخانه ملی به جایگاه مطلوب و اصلی خود، دو عامل اصلی زیر است:
- درک رسالت و هویت کتابخانه ملی توسط اقشار گوناگون جامعه
- الزام دیگر سازمانها و نهادهای مرتبط با موضوع کتابخانه به انجام وظایف خود.
منبع: روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید