انقلاب سفید، کارنامه سیاه

1395/3/16 ۰۷:۳۷

انقلاب سفید، کارنامه سیاه

محمدرضا پهلوی 21 فروردین سال 1341 در سفرش به ایالات متحده امریکا، در دیدار با جان.اف.کندی همه پیشنهاد‌های مطرح شده رئیس جمهوری از جمله تغییر نخست وزیر را پذیرفت و متعهد شد همه سیاست‌های امریکا را به طور کامل اجرا کند و مقاومت‌های داخلی را در برابر اجرای سیاست‌های امریکا درهم شکند.


روایتی از زمینه های شکل گیری قیام پانزده خرداد سال 1342
 

محمد گرشاسبی:  محمدرضا پهلوی 21 فروردین سال 1341 در سفرش به ایالات متحده امریکا، در دیدار با جان.اف.کندی همه پیشنهاد‌های مطرح شده رئیس جمهوری از جمله تغییر نخست وزیر را پذیرفت و متعهد شد همه سیاست‌های امریکا را به طور کامل اجرا کند و مقاومت‌های داخلی را در برابر اجرای سیاست‌های امریکا درهم شکند. روزنامه اطلاعات درباره این ملاقات سه ساعته نوشت: «... پرزیدنت کندی اطمینان یافت که شاهنشاه یک متحد استوار است و تصمیم قاطع به اصلاحات اقتصادی و اجتماعی دارد.» شاه به محض برگشت علی امینی را برکنار و اسدالله علم را بر کرسی نخست وزیری نشاند. اسدالله علم، در نخستین گام روز 16 مهرسال 1341 لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را در غیاب مجلس، در هیأت دولت تصویب کرد. در این لایحه مسلمان بودن از شرایط نمایندگی مجلس برداشته شد و لزوم سوگند به کتاب آسمانی به جای قرآن گنجانده شد. اعتراض مراجع تقلید و روحانیون، اسدالله علم را مجبور کرد که لایحه را در آذر ماه 1341 پس بگیرد. اما تنها دو ماه بعد، وعده تحقق انقلاب سفید را داد تا در رفراندومی فرمایشی، اصول 6 گانه‌اش مخصوصاً اصلاحات ارضی پاسخ 99 درصدی بگیرد. وقتی ماهیت واقعی اصول 6‌گانه برهمگان روشن شد و صدای اعتراضات مراجع و روحانیون درآمد، در گام اول آیت‌الله روح الله کمالوند به نیابت از معترضان راهی کاخ نیاوران شد تا  خواسته‌های مخالفان را به گوش محمد رضا پهلوی برساند. پاسخ منفی شاه، تحریم رفراندوم 6 بهمن را در پی داشت که طی آن مراجع و روحانیون از جمله امام خمینی‌(ره) رفراندوم را تحریم کردند. مردم  با شعار «رفراندوم قلابی مخالف اسلام است» به ابراز مخالفت علنی پرداختند. با اوج‌گیری بحران، شاه روانه قم شد تا در حرم حضرت معصومه(س) سخنرانی کند: «... ما اجازه نمی‌دهیم ارتجاع سرخ و سیاه از پیشرفت این مملکت جلوگیری کند.» پس از  این موضع گیری، رفراندوم فرمایشی «انقلاب سفید» برگزار شد و در کمال تعجب اعلام شد 99 درصد مردم به آن رأی مثبت داده‌اند.
به‌دنبال این تغییر و تحولات، امام خمینی (ره) طی نشست هفتگی با مراجع و علمای قم با فاش کردن ماهیت ضداسلامی رژیم پهلوی نوروزسال 1342 را عزای عمومی اعلام کرد. «...چنانچه اطلاع دارید دستگاه حاکمه مى‏ خواهد با تمام کوشش به هَدمِ احکام ضروریه اسلام قیام کند و به دنبال آن مطالبى است که اسلام را به خطر مى ‏اندازد. لذا این جانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر- عجل اللَّه تعالى فرجه- جلوس مى‏ کنم و به مردم اعلام خطر مى ‏نمایم. مقتضى است حضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند تا ملت مسلمان از مصیبت هاى وارده بر اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند...»
دو روز بعد از  اعلام عزای عمومی در جریان اجتماع روحانیون و طلاب در مدرسه فیضیه قم، مأموران رژیم در لباس مردم با چاقو و چماق به طرفداری از شاه وارد مدرسه شده و شعار سر دادند. با اجرای این حرکت برنامه ریزی شده، کماندوهای رژیم وارد مدرسه شدند و به مقابله با روحانیت و مردم پرداخته،  کارنامه سیاهی را برای خود رقم زدند. تعداد شهدای فاجعه فیضیه موجی از اعتراض را در سراسر ایران و حتی خارج از کشور به راه‌انداخت. بازتاب جهانی آنچه مأموران شاه در قم کردند و نیز حمایت علمای نجف و مصر برای محمدرضا پهلوی باورنکردنی بود. رژیم پهلوی که قدرت تصمیم‌گیری را از دست داده بود، در اقدامی ناشیانه در سوم خرداد 1342 چند مقاله سفارشی را به مطبوعات داد که ماهیت آن ابقای سلطنت به دلیل توجهات ذات اقدس الهی و معجزاتش بود. با چاپ این مطالب، اوضاع به مرحله‌ای رسید که تعداد بیشتری از مردم در مقابل رژیم قرار گرفتند. چند روز بعد در روز عاشورای حسینی، تظاهرات عظیمی در شهرهای مختلف ایران از جمله در پایتخت به راه افتاد. در تهران اراذل و اوباش به سرکردگی ناصر جگرکی با تظاهرکنندگان درگیر شدند. اما در قم امام خمینی(ره) سخنرانی تاریخی ایراد کردند. سخنرانی ای که ارکان و پایه‌های حکومت شاهنشاهی را به لرزه‌انداخت: «... ای آقای شاه، من به شما نصیحت می‌کنم، ای جناب شاه دست‌بردار از این کارها، آقا اغفال دارند می‌کنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی همه شکر کنند. این قدر با ملت بازی نکن. اگر دیکته می‌دهند دستت و می‌گویند بخوان در اطراف آن فکر کن. چرا بی‌خود بدون فکر این حرف‌ها را می‌زنی. نکن این کار را نصیحت مرا بشنو. والله اسرائیل به درد تو نمی‌خورد، قرآن به درد تو می‌خورد، اعلیحضرت، نمی‌دانی آن روزی که یک صدایی درآید یک نفر از اینها که با تو رفیق هستند رفاقت نخواهند داشت، اینها همه رفیق دلار هستند، اینها وفا ندارند.»
فردای آن روز جلسه سران رژیم برگزار شد و با پافشاری اسدالله علم تصمیم به دستگیری و محاکمه آیت‌الله خمینی گرفته شد. سیر اشتباهات رژیم یکی پس از دیگری ادامه داشت و بزرگترین آن در سحرگاه روز 15 خرداد 42 برابر با 12 محرم 1383 و با دستگیری آیت‌الله خمینی اتفاق افتاد. چند ساعت بعد، خبر دستگیری به همه ایران رسید. تا ساعت 10 در شهرهای مختلف کشور قیام عمومی شکل گرفت و به مأموران رژیم در اشتباهی دیگر دستور تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان داده شد: «بزنید، زن باشد یا مرد، بزرگ باشد یا بچه، بزنیدشان.»
سیر اشتباهات رژیم پهلوی زمانی به فاجعه تبدیل شد که  محمدرضا پهلوی اقدام به تبعید امام خمینی در آبان سال 1343 کرد. اقدامی که منجر به شکل‌گیری قیامی شد که پایان آن فروپاشی سلسله پهلوی، بازگشت امام و پیروزی انقلاب اسلامی شد.

منبع: ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: